در این شک نیست که نظام سوریه یک نظام صد در صد کامل نبود و نیازمند اصلاحات بود، اما آنچه اتفاق افتاد نمیتوانست برای این کشور آزادی و دمکراسی و اصلاحات به ارمغان بیاورد. ورود تکفیریها به سوریه و نفوذ آنها در معارضان سوری موجب شد تا خیلی زود بر اصول و قواعد بازی سوار شوند.
به دست گرفتن عرصه اعتراضهای مردمی توسط گروههای مسلح و پس از آن گروههای تکفیری به سرعت ماهیت بحران سوریه را متحول کرد، به ویژه آنکه این گروهها داعیه سرنگونی نظام در سوریه و به دست گرفتن قدرت در آن را داشتند، این موجب شد تا این سوال مهم برای کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا ایجاد شود که افتادن اداره امور سوریه به دست سلفیها و تکفیریها در سوریه چه عواقبی را برای اینکه و پس از آن منطقه و سرانجام خود کشورهای غربی و آمریکا به دنبال داشت، عواقبی که حوادث 11 سپتامبر در برابر آن قطره در برابر دریا بود.
حقایق موجود نشان میداد که ویروس بنیادگرایی و افراط گرایی در هر شرایط و محیطی به سرعت خود را با شرایط و محیط موجود منطبق میکرد، به گونهای که در یمن خود را با بافت و ساختار قبیلهای این کشور و در عراق خود را با بافت و ساختار ویژه مذهبی این کشور و در سوریه نیز خود را با بافت و ساختار کثرتگرای طایفهایش همسو و منطبق کرد و بالطبع در تمام این مناطق مجاهدین هیچ مشکلی در پیاده کردن شریعت نداشتند، چون در پس این مجاهدین شیوخ تکفیر و مفتیهای وهابی بودند که بر اساس شرایط و مناطق تحت فعالیت مجاهدین فتواهایی صادر میکردند که به موجب آن همه تروریستهای تکفیری راهی بهشت شوند و به این ترتیب مشاهده میکنیم که تاریخ بار دیگر در منطقه تکرار میشود.
تولد «داعش» در سوریه، رهاورد لجام گسیختگی القاعده
اطلاعات موجود نشان میدهد که حضور و فعالیت گروه تروریستی القاعده در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان از جمله مهمترین دلایلی بود که بهانه لازم را به آمریکا داد تا نظامیان خود را راهی منطقه کند، غافل از اینکه این حضور که در ظاهر با هدف مقابله و مبارزه با القاعده در افغانستان صورت میگرفت، موجب افزایش فعالیت گروههای مسلح بنیادگرای تندرو و توسعه دایره و گستره عملیاتی آنها در منطقه میشد.
اطلاعات میدانی به دست آمده از منطقه شبه قاره هند به طور عام و افغانستان و پاکستان و شمال غرب هند و همچنین اقلیم جامو و کشمیر به حقایق وحشتناکی درباره گروههای مسلح بنیادگرای تندرو اشاره میکند، از جمله اینکه با وجود کشته شدن سرکرده القاعده یعنی اسامه بن لادن در یک سال و نیم گذشته با این حال تعداد این گروهها به شدت در منطقه افزایش یافته به بیش از 300 گروه رسیده و بنابر تاکید کارشناسان و صاحبنظران نیروهای آمریکایی و پاکستانی و ناتو موفق به تحقق هرگونه پیروزی علیه این گروهها نشدند.
این ناکامی و عدم موفقیت بازتابهای خود را بر منطقه گذاشت و موجب شد تا این گروهها بیش از پیش مورد حمایت مردم محلی به خصوص در پاکستان، افغانستان و مناطق مسلمان نشین هند و پیوستن شمار بیشتری از ساکنان این مناطق به این گروهها و عضویت در آنها و حمایت از آنها شد و همه اینها مدیون حضور نیروهای اشغالگر آمریکایی در افغانستان است.