شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۱۳

اعتدال میان ایران واسرائیل چگونه معنامی‌یابد؟

پس از انقلاب اسلامی 57، دولت‌های مختلفی آمدند و رفتند اما اصل اسرائیل‌ستیزی پابرجا ماند. حتی در دولت اصلاحات هم، اگرچه مواضع رسمی دولتی‌ها چندان مقتدرانه نبود اما اسرائیل در هر صورت دشمن بشریت و مظهر تروریسم دولتی بود.
کد خبر : ۱۶۲۷۵۲

صراط: آن روز که سفارت رژیم صهیونیستی در تهران به انقلابیون فلسطینی واگذار شد، یکی از مهم‌ترین پیام‌های انقلاب اسلامی تازه پیروز شده در 22 بهمن 57 به جهان مخابره شد. وقتی اسرائیل، غده سرطانی‌ای معرفی شد که چاره‌ای جز محو آن از روزگار وجود ندارد، اوج دشمنی و نفرت انقلاب و انقلابی‌ها از رژیم صهیونیستی عیان‌تر شد. البته از آن سو هم صهیونیست‌ها خیلی شفاف فهمیدند که دیگر کار تمام شده و شاه در ایران نیست و حالا ایران اصلی‌ترین و ایدئولوژیک‌ترین نظامی است که دشمن تمامیت این رژیم است.

زمانی بن‌گوریون رئیس جمهور اسرائیل آن‌قدر روی ایران حساب باز کرده بود که طرح منطقه پیرامونی خود را در سیاست خارجی این رژیم پیاده کرد. طرح از این قرار بود که ایران، ترکیه و اتیوپی باید در حلقه سومی قرار می‌گرفتند و از اسرائیل که در حلقه مرکزی بود،‌ نسبت به حملات حلقه میانی یعنی اعراب حمایت می‌کردند. ایران در معادلات امنیتی اسرائیل چنین جایگاهی داشت. لذا طبیعی بود که انقلاب اسلامی همه معادلات منطقه‌ای این رژیم را بر هم بزند.

پس از انقلاب اسلامی 57، دولت‌های مختلفی آمدند و رفتند اما اصل اسرائیل‌ستیزی پابرجا ماند. حتی در دولت اصلاحات هم، اگرچه مواضع رسمی دولتی‌ها چندان مقتدرانه نبود اما اسرائیل در هر صورت دشمن بشریت و مظهر تروریسم دولتی بود و در چارچوب گفتمان اصلاحات البته غیرافراطی، یک مسئله غیرقابل توجیه محسوب می‌شد، هر چند واگرایی‌هایی در ذیل این گفتمان از اصول انقلاب اسلامی صورت می‌گرفت.

در دولت‌های نهم و دهم،‌ اسرائیل‌ستیزی به اوج رسید و آرمان محو اسرائیل از صحنه روزگار به همراه نفی و تشکیک در مساله هولوکاست، دوباره به صورت جدی مطرح شد. اما در دولت کنونی ماجرا کمی متفاوت است. اگرچه هیچ شکی در این نیست که دولتی‌ها کم‌ترین تردیدی در دشمن بودن اسرائیل ندارند اما صدایی که از وزارت خارجه شنیده می‌شود، به دلیل اولویت‌بندی موضوعی و کاری دستگاه دیپلماسی، کمی متفاوت از قبل شده است.

حالا در موضوع اسرائیل‌ستیزی ایران، فلسطین جایگاه گذشته را ندارد. به عبارت دیگر و بر اساس آنچه طی ماه‌های نخست دولت یازدهم دیده می‌شود، اسرائیل بیشتر از این‌که غاصب باشد، دشمن عصبانی ایران محسوب می‌شد که مخالف حل پرونده هسته‌ای ایران بوده و مدام بر طبل حمله نظامی به ایران می‌کوبید.

در واقع اسرائیل‌ستیزی ایران که نماد یک دغدغه بشری و جهان اسلامی او بود، تحت تاثیر پرونده هسته‌ای به یک دغدغه ملی و درون مرزی تبدیل شد. البته نمی‌توان جملات رئیس جمهور در دفاع از مردم فلسطین را نادیده گرفت اما آن‌جایی که تنش کلامی دو طرفه میان ایران و اسرائیل رخ می‌داد، دیگر از فلسطین چندان خبری نبود. این مسئله در کنار عقب‌نشینی‌های دولت از مسئله هولوکاست معنادارتر می‌شد.

در حالی که روحانی که حقوق خوانده است، از سوال‌های مرتبط با هولوکاست با این پاسخ که «من مورخ نیستم» طفره می‌رفت، ‌وزیر خارجه او که از قضا او هم حقوق روابط بین الملل خوانده، خیلی صریح هولوکاست را تائید و آن را محکوم می‌کرد و نتیجه می‌گرفت که نباید با مردم فلسطین رفتار این چنینی شود. اما این روند به همین‌جا ختم نشد.

زمانیکه ظریف چند روز قبل برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ به آلمان رفت،‌ در یک برنامه تلویزیونی، خیلی صریح گفت: «ما از این منطقه دور هستیم. این وظیفه ما نیست که اسرائیل را به رسمیت بشناسیم یا نه، بلکه فلسطینیان باید درباره این موضوع تصمیم‌گیری کنند».

معنای پنهان این جمله این است که اسرائیل با این همه جنایت برای ما قبح ذاتی ندارد که مستقیم بخواهیم آن را به رسمیت نشناسیم بلکه اگر فلسطینی‌ها زمانی به این نتیجه برسند که باید آن را به رسمیت بشناسند، ما هم می‌توانیم آن را به رسمیت بشناسیم.

در واقع ظریف میان راهکار سیاسی ایران برای حل بحران فلسطین یعنی صندوق‌های رای و نظر ایران در قبال این رژیم، خلط مبحث کرده است. این یعنی محدود کردن بیش از پیش یک آرمان جهان اسلامی و ایدئولوژیک به یک تنازع که اگر به مصالحه برسد، ما هم می‌توانیم نتیجه را بپذیریم.

به نظر می‌رسد اسرائیل‌ستیزی در دولت روحانی عمدتا از یک تعریف موسع در دولت احمدی‌نژاد و البته انقلاب اسلامی، ‌به یک تعریف مضیق تبدیل شده و تلاش اصلی این است تا از اظهارات تند نسبت به این غده سرطانی پرهیز شود تا تنش‌زدایی با غرب تحت‌الشعاع قرار نگیرد و به زعم دولت در نهایت اسرائیل منزوی‌تر از گذشته شود.

چنین رویکردی نسبت وثیقی با آرمان‌های انقلاب اسلامی ندارد و در برخی مواقع کاملا مخالف نظرات امام و رهبری است. جمهوری اسلامی در دولت روحانی، اگرچه هم‌چنان دشمن اصلی اسرائیل در جهان است اما در عرصه سیاست خارجی، ‌سبک جدیدی از اسرائیل‌ستیزی این روزها در دستور کار قرار گرفته است.

سعید ساسانیان

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی