صراط: شاید زمانی فروریختن یک تن آجر کار کامیونهای کمپرسی تلقی میشد که با سر و صدای زیاد خود برای همه مزاحمت ایجاد میکردند اما این روزها بهنظر میرسد دولت آمریکا نهتنها همچون یک گارسون بر روی میز گزینه میچیند، بلکه همچون کامیون کمپرسی بهدنبال تخلیه آجر بر سر شرکتهای نقضکننده تحریمهای ایران نیز هست.
همهچیز حکایت از آن دارد که واشنگتن سخت نگرانی فروریختن «رژیم تحریمها» است. اگر انصاف داشته باشیم، مقامات آمریکایی برای شکل دادن به این رژیم ظالمانه تلاش فراوانی کردهاند، تلاشی که اگر در زمینه جبران بدهیهای دولت آمریکا میشد شاید میتوانست دولت را از برخی کشمکشهای داخلی همیشگی با جمهوریخواهان رهایی بخشد. هجوم برخی شرکتها به ایران و از جمله شرکتهای اروپایی اکنون رژیم مزبور را در خطر قرار داده است.
کاهش بار روانی تحریمها پس از توافق ژنو باعث شده که برخی شرکتهای غربی به فراتر از تعلیقات مندرج در این توافق بیندیشند و این خود خشم مقامات کاخ سفید را برانگیخته و باعث شده لمحهای چون گارسون میز بچینند و لحظهای چون راننده کمپرسی آجر خالی کنند.
پس از حصول برنامه اقدام مشترک، واشنگتن تاکنون دو بار اقدام به خالی کردن آجرهای خود کرده است، اقدامی که از نظر برخی اعضای 1+5 نظیر روسیه ناقض توافق ژنو هم بوده است. هم سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و هم سرگئی ریابکوف، معاون وی قرار گرفتن اشخاص حقیقی و حقوقی در فهرست سیاه تحریمهای آمریکا، ناقض توافق ژنو دانستهاند.
برداشت حقوقی روسها از توافق ژنو از آن روست که به درستی، سیستم حقوقی آمریکا را مبنای تفسیر برنامه اقدام مشترک قرار نمیدهند بلکه معتقدند که این توافق بین 7 کشور حاصل شده و بنابراین نظر مشترک هر 7 کشور باید در تفسیر آن اعمال شود.
با این حال آمریکاییها تفسیر خود را از توافق ژنو کردهاند و کاملا بر اجرای تفسیر خود اصرار دارند. جان کری و تیم وزارت خارجه آمریکا تنها به آزادسازی اندک تحریمها رضایت دادهاند. اما ابعاد روانی همین تعلیق نهچندان گسترده تحریمها، بسیار بیشتر از خود تعلیق بوده است؛ چه در داخل ایران و چه در خارج ایران.
اگر ذوقزدگی از تعلیق اندک تحریمها در داخل ایران کاملا به ضرر اقتصاد کشور است، برعکس همین ذوقزدگی در خارج از کشور میتواند به نفع جمهوری اسلامی ایران باشد. وقتی تعامل این شرکتها با ایران آغاز شود، به مرور خود راه غلبه بر ابعاد تحریمها را هم خواهند یافت زیرا جذابیت منافع اقتصادی بیش از آن است که با تحریم بتوان جلوی ریسکپذیری شرکتها را گرفت. علاوه بر آن، مگر آمریکاییها چند شرکت را میتوانند تحریم کنند؟ تحریم مستمر شرکتها بهمرور به روابط آمریکا با کشورهای مایل به ارتباط تجاری با ایران هم آسیب میرساند و به این ترتیب همان اتفاقی میافتد که واشنگتن از آن هراس دارد: «پاره شدن حلقه ائتلاف غربی بر ضد ایران».
بر این اساس، نگرانی آقای اوباما و دستیارانش در دولت آمریکا کاملا موجه است. اگرچه تحریمهای ضدایرانی لغو نشدهاند، اما رژیم تحریمها تا حدودی استحکام خود را از دست داده است. این بدان معنا نیست که ایران دیگر مشکلی با تحریم ندارد، بلکه مشکلات بسیاری همچنان پابرجا هستند اما بدان معناست که آمریکاییها از این پس در اعمال تحریمهایشان با مشکلات بیشتری مواجه هستند.
به این نکته باید توجه کرد که حتی بهنظر نمیرسد با موفقیت مذاکرات جامع نیز به این زودیها مشکلات ایران با تحریمها به پایان برسد. قطعا آنچه را که واشنگتن با زحمت بسیار به دست آورده است، به این زودیها و به این راحتیها از دست نخواهد داد، بالاخص تحریمهای مالی و بانکی که اصلیترین ابعاد تحریمهای ضدایرانی هستند.
بر این اساس، ایران ضمن تضعیف رژیم تحریمها از طریق دیپلماسی فعال، باید اتکای خود به درآمدهای نفتی را به شدت کاهش دهد و منابع داخلی دیگر را جایگزین نفت کند. این کار سالها پیش باید آغاز میشد اما حتی امروز نیز اقتصاد ایران قابلیت رهایی از وابستگی به نفت را دارد.
طی ماههای آینده باید منتظر خالی شدن آجرهای بیشتر آمریکایی بر سر شرکتهای نقضکننده تحریمهای ایران باشیم. این مسیری است که واشنگتن بهسادگی از آن بازنخواهد گشت، حتی اگر بهمعنی نقض توافقات بینالمللی باشد.