جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۸:۲۶

این خبر تکان دهنده واقعیت دارد؟!

«دختران شهر به روستا فکر می‌کنند / دختران روستا در آرزوی شهر می‌میرند / مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می‌کنند / مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک می‌میرند / کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچکس به خانه‌اش نمی‌رسد؟»
کد خبر : ۱۶۴۵۹۳
صراط: «بی‌تردید پل باستانی و پرتردد اخلاق در ورزش هم شکسته شده است که هر روز دُم خروسی پیدا می‌شود و هیچکس به خانه‌اش نمی‌رسد. نه ورزشکار راضی است و لذت می‌برد و نه ورزش‌دوست با هیجان سر شوق می‌آید. پیش از این اگر خبر درگیری لفظی یک بازیکن نوستاره با سرمربی تیم از رختکن به بیرون درز می‌کرد، تیتر یک روزنامه‌ها و اخبار می‌شد اما حالا حتی خبر سوءاستفاده از بازیکنان نوجوان توسط فلان سرپرست و مربی هم می‌رود لای خبرهای دست دوم!

مجله «دنیای فوتبال» در پرونده‌ای حیرت‌انگیز دست به افشاگری‌هایی زده است که پیش از این تنها در انحصار «محمد مایلی کهن» بود! گزارش‌هایی در مورد اسکان کودکان و نوجوانان در کمپ‌های غیرمجاز (لابد به سبک لاماسیای بارسلونا)! از خوراندن داروی بیهوشی به کودکان تا ... .

دو سال پیش «ناصر فریادشیران» مربی مشهور فوتبال در این خصوص گفت‌وگوی تکان‌دهنده‌ای انجام داد اما انگار خیلی وقت است که هیچکداممان از هیچ خبری تکان نمی‌خوریم!

سوءاستفاده از کودکان خیال‌پرداز و در مواردی خانواده آنها از آن دست رفتارهای شنیعی است که با آب زمزم و هیچ شوینده درجه یک دیگری از دامن ورزش پاک نمی‌شود اما عادت کرده‌ایم که در پی درمان این زخم‌ها نباشیم. کی حوصله‌اش را دارد؟ ما به زخم عادت می‌کنیم، بعد از مدتی آن را می‌پذیریم و جزئی از زندگی‌مان می‌شود؛ معمولی، بی‌اهمیت و قابل تحمل!

دیگر نه دردناک است، نه زشت! افشای اینگونه رازها که از متجاوز تا قربانی و افکار عمومی ترجیح می‌دهند زیر فرش قایمش کنند چه سودی دارد؟ کاش حداقل در لندن رخ داده بود تا وجدان بیدار «اسماعیل فلاح» گزارشی شرم‌آور از آن تهیه می‌کرد و ما برای انحطاط اخلاقی غرب به نشانه تاسف سری تکان می‌دادیم.

بچه‌ها در آرزوی فوتبالیست شدن قربانی می‌شوند، بازیکنان فوتبال در آرزوی ستاره شدن روحشان را به شیطان می‌فروشند، این وسط هر کاسه کوزه‌ای را سر شیطان می‌شکنیم!

شاید روزی که پرده از رازها افکنده شود، شیطان هم خودش را کنار بکشد و بگوید: این کارهایی که شما کردید ننگ‌هایی است که به دامن من نمی‌چسبد!»