صراط: مهمترین چالش پیش روی معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس جدید سازمان محیط زیست از زمان انتصاب، آلودگی هوای کلانشهرها به خصوص تهران بوده است.
ابتکار عملا به جز بنزین پتروشیمیها عامل مهم دیگری را در آلودگی بی سابقه و شدید کلانشهرهایی مانند تهران معرفی نمیکند و تقریبا در هر موقعیتی فصل مشبعی از اظهارات خود را به شتم و ذم و بیان مضرات بنزین پتروشیمیها اختصاص میدهد.
رئیس سازمان محیط زیست معتقد است برای حل مشکل آلودگی هوا تولید بنزین در پتروشیمیها باید متوقف شده و دولت به جای آن باید بنزین یورو 4 وارد کند.
وی در عین حال به تازگی از تصمیم هیئت دولت برای توقف تولید بنزین پتروشیمیها خبر داده و گفته است:« متاسفانه بعد از سال 1388 بنزین با ترکیبات پتروشیمی به میزان بالاتر از حد استاندارد و بنزن خطرناک در کشور تولید و عرضه می شد که در جلسه اخیر هیات دولت تصمیم بر حذف کامل آن گرفته شده است.»
بر اساس این گزارش، درباره مضر بودن ترکیبات آروماتیک از جمله بنزن موجود در بنزین پتروشیمیها تردیدی وجود ندارد.
اما نکته اینجا است که سهم واقعی بنزین پتروشیمیها در آلودگی هوا واقعا چقدر است؟ پاسخ به این پرسش انگیزه های رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست را برای تاکید بی نظیر بر توقف تولید بنزین پتروشیمیها و واردات بنزین از خارج از کشور آن هم در شرایطی که مسئولان وزارت نفت بارها و به تصریح از طریق رسانههای مربوط به روابط عمومی این وزارتخانه بر بیارتباط بودن بنزین پتروشیمی ها با آلودگی هوا تاکید میکنند روشنتر میکند.
نکته اول آنجا است که روضهخوانی درباره آلایندگی بنزین پتروشیمی که پاتک دولت دهم به تحریم فروش بنزین به ایران محسوب میشد در حالی گهگاه به اوج میرسد که تا کنون هیچ تحقیق مستقلی تاثیر قابل توجه این بنزین بر آلودگی هوا را نشان نداده است.
به خصوص با توجه به این نکته که بنزین پتروشیمیها به دلیل عدد اکتان(درجه آرامسوزی) حدود 95 تا 110 که بالاترین عدد اکتان در میان بنزینهای تولیدی ایران محسوب میشود عملا با بنزینهای دارای درجه اکتان پایینتر مخلوط میشود و درصد مواد آروماتیک آن در کل بنزین مصرفی به میزان قابل توجهی پایین میآید.
نکته مهمتر در این زمینه آن است که بالا رفتن درجه اکتان بنزین مصرفی در کشور با آلایندگی آن نسبت معکوس دارد و آرام سوزی بنزین باعث سوختن کامل این حامل با ارزش انرژی شده و به همین دلیل ترکیبات ناشی از ناقصسوزی بنزین که ترکیبات خطرناکی محسوب شده و تاثیر قبلا توجهی در آلایندگی دارند به میزان بسیار کمتری در هوا منتشر میشود. در عین حال بالا رفتن درجه اکتان میزان مصرف سوخت را در مسافتهای یکسان کاهش میدهد و طبعا انتشار آلایندهها نیز با کاهش مصرف سوخت، کم میشود.
بر این اساس بنزین پتروشیمیها در مقابل انتشار ترکیبات آروماتیک، از انتشار ترکیبات ناشی از سوختن ناقص بنزین جلوگیری میکند و میزان کلی انتشار آلایندگی را کاهش میدهد.
نکته قابل توجه دیگر در این زمینه آن است که بر اساس اعلام مسئولان سابق وزارت نفت به دلیل کاهش هزینههای حمل و نقل از ابتدای تولید بنزین در مجتمعهای پتروشیمی اساسا بنزین پتروشیمیها در کلانشهرهایی مانند تهران و اصفهان به مصرف نمیرسید و بنزین این شهرها از پالایشگاههای نزدیکتر به آنها مانند پالایشگاههای تهران، اصفهان، اراک و امثال آنها تامین شده است.
بر اساس اعلام مسئولان فعلی وزارت نفت از جمله عباس کاظمی مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز در زمستان امسال نیمی از بنزین توزیعی در تهران یورو 4 بوده است و از هفته جاری نیز همه بنزین توزیعی در تهران یورو4 شده است.
به عبارت دقیقتر بر اساس اعلام مسئولان نفتی دلیل آلودگی هوای تهران به هرچه مربوط باشد به بنزین پتروشیمیها مربوط نیست.
کما اینکه عبدالحسین بیات عضو هیئت مدیره شرکت ملی پتروشیمی و مدیر عامل سابق این شرکت تاکید میکند که بنزین پتروشیمیها ارتباطی به آلایندگی هوای شهرهای بزرگ ندارد و محمد حسین اردشیری مدیر کل بهداشت ایمنی و محیط زیست وزارت نفت هم تاکید میکند: «منابع معتبر تا کنون هیچ استدلال فنی مبنی بر ایجاد آلودگی بنزین تولیدی در واحدهای پتروشیمی ارائه نکرده اند؛ این در حالی است که این فرآورده در آزمایشگاه های صنعت نفت آزمون شده است.»
نکته مهمتر در این زمینه موضع شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران درباره منشاء اصلی آلودگی هوای کلانشهرهایی مثل تهران است.
مسئولان این شرکت میگویند بر اساس تحقیقاتی که انجام دادهاند میزان بنزن و مواد آروماتیک موجود در بنزینهای توزیع شده در تهران بسیار بسیار کمتر از میزان مورد ادعا است.
آنها نیز مانند مسئولان نفتی بنزین را متهم اصلی آلودگی هوای کلانشهرها نمیدانند. این مسئولان معتقدند متهم اصلی آلودگی کلانشهرهایی مانند تهران در وهله نخست سوخت دیزل و سپس نیروگاهها هستند و بنزین با فاصله در مقام سوم آلایندهها قرار دارد.
این مسئولان سکوت درباره نقش دیزل و نیروگاهها و تاکید بر نقش بنزین و به خصوص بنزین پتروشیمیها در آلایندگی را معنیدار میدانند.
واقعیت ان است که نقش بی نظیر سوخت دیزل یا گازوئیل و گوگرد موجود در آن به طور کلی در آلودگی هوا نادیده گرفته شده است.
از سوی دیگر ظاهرا مسئولان دولت و به خصوص مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست نقش سوزاندن مازوت به جای گاز در نیروگاهها را هم به کلی فراموش کردهاند یا ترجیح میدهند در شرایطی که بهانه خوبی به نام بنزین پتروشیمیها برای استفاده در تسویه حسابها وجود دارد افکار عمومی به سمت و سوی دیگری نرود.
واقعیت آن است که همانطور که تبلیغات وزیرنویسهای تلویزیونی شرکت ملی گاز نشان میدهد، کمبود گاز در کشور باعث تحویل سوخت شدیدا آلاینده مازوت به نیروگاههای کشور شده و سوزاندن حجم کلانی از مازوت در نیروگاهها دومین عامل آلایندگی هوا پس از سوخت دیزل است.
یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد برای جایگزینی تولید روزانه 8 میلیون لیتر بنزین در پتروشیمیها باید قریب به 3 میلیارد دلار صرف واردات بنزین به کشور کرد. آن هم در شرایطی که کشور با کمبود شدید منابع مالی ارزی روبروست.
در واقع اگر وزارت نفت 3 میلیارد دلار منابع نقد در اختیار داشته باشد میتواند پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیجفارس را تکمیل کند تا کشور نیازی به واردات بنزین یا تولید بنزین در پتروشیمیها نداشته باشد. این میزان منابع مالی در عین حال میتواند با خارج کردن فازهای در دست احداث پارس جنوبی، منابع لازم برای بهرهبرداری از 2 فاز این میدان و افزودن روزانه 50 میلیون متر مکعب به تولید گاز کشور را فراهم کند تا در نیروگاهها به جای مازوت، در زمستانها گاز سوزانده شود و بخش قابل توجهی از مشکل آلودگی هوا بر طرف شود.
با این وجود همه این نکات واضح، دلیل تاکید بیش از اندازه رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بر توقف تولید بنزین پتروشیمیها و واردات چند میلیارد دلاری بنزین مشخص نیست.
ابتکار عملا به جز بنزین پتروشیمیها عامل مهم دیگری را در آلودگی بی سابقه و شدید کلانشهرهایی مانند تهران معرفی نمیکند و تقریبا در هر موقعیتی فصل مشبعی از اظهارات خود را به شتم و ذم و بیان مضرات بنزین پتروشیمیها اختصاص میدهد.
رئیس سازمان محیط زیست معتقد است برای حل مشکل آلودگی هوا تولید بنزین در پتروشیمیها باید متوقف شده و دولت به جای آن باید بنزین یورو 4 وارد کند.
وی در عین حال به تازگی از تصمیم هیئت دولت برای توقف تولید بنزین پتروشیمیها خبر داده و گفته است:« متاسفانه بعد از سال 1388 بنزین با ترکیبات پتروشیمی به میزان بالاتر از حد استاندارد و بنزن خطرناک در کشور تولید و عرضه می شد که در جلسه اخیر هیات دولت تصمیم بر حذف کامل آن گرفته شده است.»
بر اساس این گزارش، درباره مضر بودن ترکیبات آروماتیک از جمله بنزن موجود در بنزین پتروشیمیها تردیدی وجود ندارد.
اما نکته اینجا است که سهم واقعی بنزین پتروشیمیها در آلودگی هوا واقعا چقدر است؟ پاسخ به این پرسش انگیزه های رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست را برای تاکید بی نظیر بر توقف تولید بنزین پتروشیمیها و واردات بنزین از خارج از کشور آن هم در شرایطی که مسئولان وزارت نفت بارها و به تصریح از طریق رسانههای مربوط به روابط عمومی این وزارتخانه بر بیارتباط بودن بنزین پتروشیمی ها با آلودگی هوا تاکید میکنند روشنتر میکند.
نکته اول آنجا است که روضهخوانی درباره آلایندگی بنزین پتروشیمی که پاتک دولت دهم به تحریم فروش بنزین به ایران محسوب میشد در حالی گهگاه به اوج میرسد که تا کنون هیچ تحقیق مستقلی تاثیر قابل توجه این بنزین بر آلودگی هوا را نشان نداده است.
به خصوص با توجه به این نکته که بنزین پتروشیمیها به دلیل عدد اکتان(درجه آرامسوزی) حدود 95 تا 110 که بالاترین عدد اکتان در میان بنزینهای تولیدی ایران محسوب میشود عملا با بنزینهای دارای درجه اکتان پایینتر مخلوط میشود و درصد مواد آروماتیک آن در کل بنزین مصرفی به میزان قابل توجهی پایین میآید.
نکته مهمتر در این زمینه آن است که بالا رفتن درجه اکتان بنزین مصرفی در کشور با آلایندگی آن نسبت معکوس دارد و آرام سوزی بنزین باعث سوختن کامل این حامل با ارزش انرژی شده و به همین دلیل ترکیبات ناشی از ناقصسوزی بنزین که ترکیبات خطرناکی محسوب شده و تاثیر قبلا توجهی در آلایندگی دارند به میزان بسیار کمتری در هوا منتشر میشود. در عین حال بالا رفتن درجه اکتان میزان مصرف سوخت را در مسافتهای یکسان کاهش میدهد و طبعا انتشار آلایندهها نیز با کاهش مصرف سوخت، کم میشود.
بر این اساس بنزین پتروشیمیها در مقابل انتشار ترکیبات آروماتیک، از انتشار ترکیبات ناشی از سوختن ناقص بنزین جلوگیری میکند و میزان کلی انتشار آلایندگی را کاهش میدهد.
نکته قابل توجه دیگر در این زمینه آن است که بر اساس اعلام مسئولان سابق وزارت نفت به دلیل کاهش هزینههای حمل و نقل از ابتدای تولید بنزین در مجتمعهای پتروشیمی اساسا بنزین پتروشیمیها در کلانشهرهایی مانند تهران و اصفهان به مصرف نمیرسید و بنزین این شهرها از پالایشگاههای نزدیکتر به آنها مانند پالایشگاههای تهران، اصفهان، اراک و امثال آنها تامین شده است.
بر اساس اعلام مسئولان فعلی وزارت نفت از جمله عباس کاظمی مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز در زمستان امسال نیمی از بنزین توزیعی در تهران یورو 4 بوده است و از هفته جاری نیز همه بنزین توزیعی در تهران یورو4 شده است.
به عبارت دقیقتر بر اساس اعلام مسئولان نفتی دلیل آلودگی هوای تهران به هرچه مربوط باشد به بنزین پتروشیمیها مربوط نیست.
کما اینکه عبدالحسین بیات عضو هیئت مدیره شرکت ملی پتروشیمی و مدیر عامل سابق این شرکت تاکید میکند که بنزین پتروشیمیها ارتباطی به آلایندگی هوای شهرهای بزرگ ندارد و محمد حسین اردشیری مدیر کل بهداشت ایمنی و محیط زیست وزارت نفت هم تاکید میکند: «منابع معتبر تا کنون هیچ استدلال فنی مبنی بر ایجاد آلودگی بنزین تولیدی در واحدهای پتروشیمی ارائه نکرده اند؛ این در حالی است که این فرآورده در آزمایشگاه های صنعت نفت آزمون شده است.»
نکته مهمتر در این زمینه موضع شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران درباره منشاء اصلی آلودگی هوای کلانشهرهایی مثل تهران است.
مسئولان این شرکت میگویند بر اساس تحقیقاتی که انجام دادهاند میزان بنزن و مواد آروماتیک موجود در بنزینهای توزیع شده در تهران بسیار بسیار کمتر از میزان مورد ادعا است.
آنها نیز مانند مسئولان نفتی بنزین را متهم اصلی آلودگی هوای کلانشهرها نمیدانند. این مسئولان معتقدند متهم اصلی آلودگی کلانشهرهایی مانند تهران در وهله نخست سوخت دیزل و سپس نیروگاهها هستند و بنزین با فاصله در مقام سوم آلایندهها قرار دارد.
این مسئولان سکوت درباره نقش دیزل و نیروگاهها و تاکید بر نقش بنزین و به خصوص بنزین پتروشیمیها در آلایندگی را معنیدار میدانند.
واقعیت ان است که نقش بی نظیر سوخت دیزل یا گازوئیل و گوگرد موجود در آن به طور کلی در آلودگی هوا نادیده گرفته شده است.
از سوی دیگر ظاهرا مسئولان دولت و به خصوص مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست نقش سوزاندن مازوت به جای گاز در نیروگاهها را هم به کلی فراموش کردهاند یا ترجیح میدهند در شرایطی که بهانه خوبی به نام بنزین پتروشیمیها برای استفاده در تسویه حسابها وجود دارد افکار عمومی به سمت و سوی دیگری نرود.
واقعیت آن است که همانطور که تبلیغات وزیرنویسهای تلویزیونی شرکت ملی گاز نشان میدهد، کمبود گاز در کشور باعث تحویل سوخت شدیدا آلاینده مازوت به نیروگاههای کشور شده و سوزاندن حجم کلانی از مازوت در نیروگاهها دومین عامل آلایندگی هوا پس از سوخت دیزل است.
یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد برای جایگزینی تولید روزانه 8 میلیون لیتر بنزین در پتروشیمیها باید قریب به 3 میلیارد دلار صرف واردات بنزین به کشور کرد. آن هم در شرایطی که کشور با کمبود شدید منابع مالی ارزی روبروست.
در واقع اگر وزارت نفت 3 میلیارد دلار منابع نقد در اختیار داشته باشد میتواند پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیجفارس را تکمیل کند تا کشور نیازی به واردات بنزین یا تولید بنزین در پتروشیمیها نداشته باشد. این میزان منابع مالی در عین حال میتواند با خارج کردن فازهای در دست احداث پارس جنوبی، منابع لازم برای بهرهبرداری از 2 فاز این میدان و افزودن روزانه 50 میلیون متر مکعب به تولید گاز کشور را فراهم کند تا در نیروگاهها به جای مازوت، در زمستانها گاز سوزانده شود و بخش قابل توجهی از مشکل آلودگی هوا بر طرف شود.
با این وجود همه این نکات واضح، دلیل تاکید بیش از اندازه رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بر توقف تولید بنزین پتروشیمیها و واردات چند میلیارد دلاری بنزین مشخص نیست.