سالانه میلیاردها میلیارد برای همین فوتبال کثیف و پر از دروغ هزینه میشود و کمتر پیش میآید که حاصل مثبتی از این اتفاق به چشم بخورد. اما هر از گاهی اتفاقات خوش فوتبال لبخند را به لبها هدیه میدهد.
محبوبیت تیمی مثل تراکتور برای همگان اثبات شده است ولی اینکه یک تیم فوتبالی بین کدام قشر از جامعه محبوب باشد امری مهم و قابل تأمل است.
نماینده فوتبال آذربایجان خیلی زود توانست در میان مردمان این دیار زبان زد شود به طوری که پیر و جوان؛ زن و مرد؛ همه و همه عاشق و دل باخته این تیم بوده و پیگیر اتفاقات پیرامون آن باشند.
در روزهای سیاه فوتبال کشور اقدام قابلتحسین بازیکن تراکتور باعث شد تا با قشری مواجه شدیم که خیلی کم نگاهها را متوجه خود میبینند.
شاید کمتر کسی فکر کند که در مرکز نگهداری سالمندان و معلولان ذهنی نامی از تراکتور به گوش برسد ولی سعید دقیقی با اهدای پیراهن خود به مرکز خیریه نگهداری سالمندان و معلولان سراب باعث شد تا راهی قطعهای از بهشت شویم البته " قطعهای از بهشت با رنگ و بوی تراکتور".
با موفقیت تراکتور افتخار میکنیم
نخستین گام را که به مرکز نگهداری سالمندان و معلولان سراب میگذاریم صحنهای غیرقابلتوصیف مشاهده میکنیم. گروهی از معلولان به پیشواز سفیر تراکتورسازان آمدهاند آنها از دیدن سعید دقیقی ذوقزده به نظر میآیند ولی مگر با این شرایط جسمی آنها هم تراکتور را میشناسند؟
بسیاری از آنها قادر به صحبت کردن هم نیستند. کمتر کسی را میتوان بین آنها یافت که بتواند به سؤالات کوتاه پاسخی بدهد. ولی باز هم به جست و جو میپردازیم تا به علامت سؤال بزرگی که در ذهنمان حک شده است پاسخ دهیم.
ایوب نوروز زاده خسروشاهی مردی 62 ساله است که طی 7 سال گذشته در مرکز نگهداری سالمندان و معلولان سراب حضور دارد. وی یکی از نزدیکترین افراد به معلولان این مرکز خیریه است. پاسخ سؤالاتمان را خیلی کوتاه می تواند بدهد. اولین سؤال این است که چقدر به تراکتور علاقه دارد که سریع میگوید: تراکتور را خیلی دوست دارم. یعنی همه ما عاشق این تیم هستیم.
از او اینگونه سؤال میپرسیم که آیا بازیهای تراکتور را تماشا میکند؟ ایوب میگوید: هر موقع که تراکتور بازی داشته باشد همه دور هم جمع میشویم و از تلویزیون بازیهایش را میبینیم. وقتی تراکتور گل بزند همه دست میزنیم و افتخار میکنیم.
قتی تراکتور در جام حذفی قهرمان شد اینجا شیرینی میدادند همه شاد بودیم حتی آقای فرجی مسئول این مرکز هم کنار ما بود و تراکتور را تشویق میکردیم.
سؤال بعدی را در مورد بازیکنان تراکتور میپرسیم. کدام بازیکن تراکتور را میشناسی؟ کمی فکر میکند و میگوید: آقا سعید که امروز آمده بود را میشناسم. چند بازیکن دیگر را هم میشناسم ولی هرچه فکر میکنم اسمشان یادم نمیآید.
دعای خیر این مردم تراکتور را قهرمان کرد
سعید دقیقی که برای اهدای پیراهنش به مرکز نگهداری سالمندان و معلولان سراب آمده است، میگوید: قبل از بازی با مس کرمان در فینال جام حذفی طبق درخواست یکی از عکاسان نذر کرده بودم که اگر تیم قهرمان شود و من هم بتوانم در این بازی برای تیمم موثر واقع شوم پیراهنم را به مرکز نگهداری سالمندان و معلولان سراب اهدا کنم.
وی میافزاید: براساس وعدهای که داده بودم به سراب آمدم و خیلی خوشحالم که در این جمع دوستداشتنی حضور پیدا کردم و معتقدم با دعای خیر مردم تراکتور به قهرمانی دست یافت.
بازیکن تیم تراکتورسازی درباره کمک مالی خود به مرکز خیریه صحبتی نمیکند و میگوید: بهتر است درباره مسائل مالی صحبتی نشود و مهم پیراهنی بود که دوست داشتم به این مرکز خیریه تقدیم کنم.
دقیقی ادامه میدهد: دوست دارم هر سال حداقل یک بار در این مرکز حضورداشته باشم و از دیگر بازیکنان تیم هم میخواهم در این مرکز حضور یابند.
بزرگترین مشکل افراد حاضر در مرکز خیریه محبت و عاطفه است
یونس فرجی مدیرعامل مرکز خیریه نگهداری از سالمندان و معلولان سراب اظهار میکند: سعید دقیقی برای اهدای پیراهن خود در مرکز خیریه حضور یافته بود و استقبال خوبی از حضور او به عمل آمد که نشان از علاقه این مردم به تیم تراکتورسازی و سعید دقیقی بود.
وی با اشاره به اینکه سعید دقیقی به عنوان عضو افتخاری هیئتمدیره این مرکز خیریه انتخاب شد، ادامه میدهد: حضور این بازیکن در هیئتمدیره باعث افتخار ماست.
حضور ورزشکاران در این مکان امید زیادی به افرادی که هستند میدهد. بسیاری از خانوادههای این افراد برای دیدنشان نمیآیند و حضور ورزشکاران میتواند پیامهای خوبی داشته باشد.
مدیرعامل مرکز خیریه نگهداری از سالمندان و معلولان سراب خاطرنشان میکند: چشمانتظار سایر ورزشکاران هستیم چون کسانی را که اینجا میبینید جزو فراموششدگان هستند که عاشق تراکتورند و منتظر هستیم تا در این مکان حضور یابند.
فرجی در پاسخ به اینکه بزرگترین دغدغه و مشکل افراد حاضر در این مرکز خیریه چیست، میگوید: بزرگترین مشکل آنها عاطفه و محبت است و به چیزی جز محبت نیاز ندارند و ما باید تلاش کنیم تا آنها را شاد کنیم.
سجاده نمازی که مسبب اصلی اتفاقات بود
یوسف مونسی عکاسی است که از دقیقی خواسته بود پیراهن خود را به مرکز خیریه نگهداری از سالمندان و معلولین سراب اهدا کند.
وی در باره این درخواست خود میگوید: چند روز قبل از مسابقه فینال در حال خواندن نمازم بودم که بعد از نماز از خدا خواستم تراکتور قهرمان جام حذفی شود.
وی که اصالتاً اهل سراب است، میافزاید: همین موقع به فکرم رسید که از خدا خواهشی کنم و این خواهشم را به سعید دقیقی هم بگویم. از خدا خواستم سعید در این بازی گلزنی کند و من هم از او قول بگیرم که در این صورت پیراهن خود را به مرکز خیریه سراب اهدا کند. بعد از آن با سعید هم صحبت کردم و او هم موافقت کرد.
بعد از گلزنی سعید در دیدار فینال خیلی خوشحال بودم که خدا حاجتمان را برآورده ساخته است.
و چه ساده میتوان مردمان بهشتی را شاد کرد
تمامی این اتفاقات در حالی رخ میدهد که همه جشن قهرمانی تراکتور را پشت سر گذاشته بودند و چندین واقعه دست به دست هم داد تا راهی قطعهای از بهشت شویم و بوی خدا را از نزدیک حس کنیم. اما در روزهای سرد و تاریک فوتبال کشور که همه چیز رنگ و بوی نفرت و سیاهی می دهد به راستی چه ساده میتوان مردمان بهشتی را شاد کرد...