صراط:اولين دور مذاكرات جامع ايران با گروه 1+5 در شرايطي به پايان رسيد كه پس از آن طرفين مذاكره كننده همانند گذشته ديدگاههاي متفاوتي را نسبت به آن مطرح كردند.
خانم اشتون مسئول هماهنگي سياست خارجي اتحاديه اروپا در اين زمينه ميگويد: سه روز مذاكره بسيار سازنده داشتيم كه طي آن همه موضوعاتي را كه لازم است براي رسيدن به راهكارهاي جامع و توافق نهايي پاسخ دهيم شناسايي كرديم، اما هنوز كار زيادي باقي مانده است. كارمان آسان نخواهد بود. آقاي محمدجواد ظريف وزير خارجه ايران اين مذاكرات را قدري بهتر از آنچه پيشبيني ميشد ارزيابي كرد و سخنگوي وزارت خارجه امريكا باز هم از ضرورت برچيدن سخن به ميان آورد ولي تأكيد كرد كه وندي شرمن براي هماهنگي با متحدان امريكا در مورد روند مذاكرات با عربستان و رژيم صهيونيستي... به منطقه سفر خواهد كرد و اين در حالي است كه بيسيسي از وين گزارش ميدهد كه ايران با فهرست بلندي از خواستههاي قدرتها روبهروست كه مسئله موشكهاي بالستيك ايران و تأسيسات فردو از جمله آنهاست.
روند مذاكرات هستهاي ايران با گروه 1+5 و تحولات بعد از آن را در دو بخش متفاوت ميتوان مورد بررسي قرار داد. قبل از امضاي توافقنامه در سوم آذرماه، امريكاييها مطرح ميكردند كه اگر نسبت به فعاليت هستهاي ايران اطمينان پيدا كنيم، پرونده ايران به حالت عادي برميگردد، اما اكنون بهرغم گزارش اخير آژانس كه از سلامت فعاليتهاي كنوني هستهاي ايران حكايت دارد، آنها از فهرست بلند مطالباتي سخن ميگويند كه طي سالهاي آينده (حتي تا 20 سال) ايران به آن بايد پاسخ دهد كه نشان از اراده آنها براي فرسايشي كردن مذاكرات و البته اهداف اصلي آنها در وراي مذاكرات دارد.
مقام معظم رهبري هفته گذشته در ديدار مردم تبريز با ايشان، ضمن تبيين چرايي موافقت نظام اسلامي با آغاز مذاكرات، دلايل بدبيني خود نسبت به نتيجه آن را تشريح نمودند و يادآور شدند: تصور برخي دولتمردان دولت قبلي و همچنين برخي دولتمردان دولت فعلي اين است كه اگر ما در قضيه هستهاي با امريكا مذاكره كنيم، موضوع حل ميشود. من هم به دليل اصرار آنها بر مذاكره در خصوص موضوع هستهاي، گفتم مخالفتي ندارم، اما همان موقع هم تأكيد كردم كه خوشبين نيستم. نشانههاي خوشبين نبودن اكنون در حال آشكار شدن است و دليل بارز آن هم اظهارات سخيف و توهينآميز سناتورها و مقامات امريكايي بر ضد ايران است.
پس از انجام توافق اوليه لحن مقامات امريكايي متأثر از برداشت غلط از فضاي داخلي ايران كه آن هم بعضاً ناشي از لابي كساني بود كه تلاش داشتند با بزك كردن چهره امريكا زشتيها و خيانتهاي گذشته سردمداران اين كشور عليه مردم ايران را تطهير و توجيه كنند و موضع ايران را موضعي ضعيف جلوه دهند، رفتار امريكاييها نسبت به قبل از توافق تغيير كرد كه به نمونههايي از آن در سه ماه اخير اشاره ميشود.
1- القاي بازنده بودن ايران در روند مذاكرات و پيروزي طرف امريكايي؛
2- القاي اينكه نتيجه انتخابات ايران محصول فشارها و تحريمهاي امريكا بود؛
3- تأكيد بر اينكه هدف اصلي امريكا حذف تمامي فعاليتهاي هستهاي ايران و حتي بر چيدن پيچ و مهرههاي آن است؛
4- عدم شناسايي حق غنيسازي ايران و تنها پذيرش چند سانتريفيوژ نسل اول براي نمونه آزمايشگاهي و ضرورت تعطيلي مراكز فردو، اراك و. . .
5- تحقير مردم ايران، با ادعاي اينكه دولت ايران با دريافت قسط اول توانست به فقرا آذوقه دهد (اشاره به سبد كالاي دولت و نحوه توزيع آن)؛
6- تلاش براي تعميم مذاكرات به موضوعات ديگر نظير، موشكهاي بالستيك ايران، حمايت ايران از مقاومت در منطقه و موضوع حقوق بشر در ايران و. . .
7- تلاش براي اثرگذاري بر فرآيندهاي داخلي ايران و حمايت علني از يك جريان يا مداخله در امور داخلي با تأكيد بر ضرورت رفع حصر سران فتنه يا حتي اعتراض به حضور وزير خارجه ايران بر سر مزار شهيد عماد مغنيه؛
8- تشديد فشار بر ساير اعضاي گروه 1+5 براي جلوگيري از همكاري آنها با ايران و شكست سد تحريم.
9- بهرهگيري از عنصر تهديد نظامي با هدف تأثيرگذاري بر نظام تصميمسازي ايران و تسهيل تسليم.
اما اكنون و با گذشت سه ماه از امضاي توافقنامه و به رغم تلاش تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران براي اثبات صداقت ايران در مذاكرات و صلحآميز بودن روند فعاليتهاي هستهاي كه گزارش اخير آژانس هم مصداق بارز آن است، طرح مطالبات غيرقانوني امريكاييها سبب شده است كه نيات دروني آنها و غيرقابل اعتماد بودن امريكا نه تنها براي مردم ايران، بلكه براي ساير ملل جهان نيز آشكار شده و ثابت شده است كه آنها جز به فرسايشي كردن مذاكرات و تبديل آن به عرصه تغيير و فروپاشي ايران نميانديشند.
اين روند نشان ميدهد كه دولت ايران از اين پس بايد با اتكا به حمايت رهبري و پيام «استقامت» و «وحدت» مردم ايران در راهپيمايي 22بهمن مسير آينده را هوشمندانهتر و با صلابتتر دنبال كند.
ضرورت استيفاي حقوق هستهاي ايران، عدم تعميم مذاكرات به ديگر عرصهها، ترسيم نقشه راه مناسب براي جلوگيري از تحقق راهبرد دشمن براي فرسايشي كردن روند مذاكرات و زمانبندي براي پايان تحريمها و لغو قطعنامههاي ظالمانه عليه ايران بايد محور اصلي كار دستگاه ديپلماسي كشور باشد و اين محقق نخواهد شد جز با اعتماد و باور به ظرفيتهاي درونزاي ملت ايران. مقام معظم رهبري در ديدار مردم تبريز بر اين نكته تأكيد كردند كه تا وقتي چشم ما به دست ديگران يا به كاهش تحريمها يا اظهارات مقامات امريكايي دوخته شده باشد به جايي نخواهيم رسيد. من اصرار دارم كه مسئولان به نيروي داخلي تكيه و به مردم اعتماد كنند تا اين سرچشمه فياض و تمام نشدني در داخل، خروشان و فروزان و جوشان شود. اگر اين كار انجام شود، قطعاً همه درهاي بسته باز خواهد شد و در پايان فرمودند كه به توفيق الهي، اهداف امريكا و استكبار جهاني نسبت به ملت ايران و نظام اسلامي شكست خواهد خورد و اين ملت پيروزي خود را در مقابل چشم بدخواهان جشن خواهد گرفت.
خانم اشتون مسئول هماهنگي سياست خارجي اتحاديه اروپا در اين زمينه ميگويد: سه روز مذاكره بسيار سازنده داشتيم كه طي آن همه موضوعاتي را كه لازم است براي رسيدن به راهكارهاي جامع و توافق نهايي پاسخ دهيم شناسايي كرديم، اما هنوز كار زيادي باقي مانده است. كارمان آسان نخواهد بود. آقاي محمدجواد ظريف وزير خارجه ايران اين مذاكرات را قدري بهتر از آنچه پيشبيني ميشد ارزيابي كرد و سخنگوي وزارت خارجه امريكا باز هم از ضرورت برچيدن سخن به ميان آورد ولي تأكيد كرد كه وندي شرمن براي هماهنگي با متحدان امريكا در مورد روند مذاكرات با عربستان و رژيم صهيونيستي... به منطقه سفر خواهد كرد و اين در حالي است كه بيسيسي از وين گزارش ميدهد كه ايران با فهرست بلندي از خواستههاي قدرتها روبهروست كه مسئله موشكهاي بالستيك ايران و تأسيسات فردو از جمله آنهاست.
روند مذاكرات هستهاي ايران با گروه 1+5 و تحولات بعد از آن را در دو بخش متفاوت ميتوان مورد بررسي قرار داد. قبل از امضاي توافقنامه در سوم آذرماه، امريكاييها مطرح ميكردند كه اگر نسبت به فعاليت هستهاي ايران اطمينان پيدا كنيم، پرونده ايران به حالت عادي برميگردد، اما اكنون بهرغم گزارش اخير آژانس كه از سلامت فعاليتهاي كنوني هستهاي ايران حكايت دارد، آنها از فهرست بلند مطالباتي سخن ميگويند كه طي سالهاي آينده (حتي تا 20 سال) ايران به آن بايد پاسخ دهد كه نشان از اراده آنها براي فرسايشي كردن مذاكرات و البته اهداف اصلي آنها در وراي مذاكرات دارد.
مقام معظم رهبري هفته گذشته در ديدار مردم تبريز با ايشان، ضمن تبيين چرايي موافقت نظام اسلامي با آغاز مذاكرات، دلايل بدبيني خود نسبت به نتيجه آن را تشريح نمودند و يادآور شدند: تصور برخي دولتمردان دولت قبلي و همچنين برخي دولتمردان دولت فعلي اين است كه اگر ما در قضيه هستهاي با امريكا مذاكره كنيم، موضوع حل ميشود. من هم به دليل اصرار آنها بر مذاكره در خصوص موضوع هستهاي، گفتم مخالفتي ندارم، اما همان موقع هم تأكيد كردم كه خوشبين نيستم. نشانههاي خوشبين نبودن اكنون در حال آشكار شدن است و دليل بارز آن هم اظهارات سخيف و توهينآميز سناتورها و مقامات امريكايي بر ضد ايران است.
پس از انجام توافق اوليه لحن مقامات امريكايي متأثر از برداشت غلط از فضاي داخلي ايران كه آن هم بعضاً ناشي از لابي كساني بود كه تلاش داشتند با بزك كردن چهره امريكا زشتيها و خيانتهاي گذشته سردمداران اين كشور عليه مردم ايران را تطهير و توجيه كنند و موضع ايران را موضعي ضعيف جلوه دهند، رفتار امريكاييها نسبت به قبل از توافق تغيير كرد كه به نمونههايي از آن در سه ماه اخير اشاره ميشود.
1- القاي بازنده بودن ايران در روند مذاكرات و پيروزي طرف امريكايي؛
2- القاي اينكه نتيجه انتخابات ايران محصول فشارها و تحريمهاي امريكا بود؛
3- تأكيد بر اينكه هدف اصلي امريكا حذف تمامي فعاليتهاي هستهاي ايران و حتي بر چيدن پيچ و مهرههاي آن است؛
4- عدم شناسايي حق غنيسازي ايران و تنها پذيرش چند سانتريفيوژ نسل اول براي نمونه آزمايشگاهي و ضرورت تعطيلي مراكز فردو، اراك و. . .
5- تحقير مردم ايران، با ادعاي اينكه دولت ايران با دريافت قسط اول توانست به فقرا آذوقه دهد (اشاره به سبد كالاي دولت و نحوه توزيع آن)؛
6- تلاش براي تعميم مذاكرات به موضوعات ديگر نظير، موشكهاي بالستيك ايران، حمايت ايران از مقاومت در منطقه و موضوع حقوق بشر در ايران و. . .
7- تلاش براي اثرگذاري بر فرآيندهاي داخلي ايران و حمايت علني از يك جريان يا مداخله در امور داخلي با تأكيد بر ضرورت رفع حصر سران فتنه يا حتي اعتراض به حضور وزير خارجه ايران بر سر مزار شهيد عماد مغنيه؛
8- تشديد فشار بر ساير اعضاي گروه 1+5 براي جلوگيري از همكاري آنها با ايران و شكست سد تحريم.
9- بهرهگيري از عنصر تهديد نظامي با هدف تأثيرگذاري بر نظام تصميمسازي ايران و تسهيل تسليم.
اما اكنون و با گذشت سه ماه از امضاي توافقنامه و به رغم تلاش تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران براي اثبات صداقت ايران در مذاكرات و صلحآميز بودن روند فعاليتهاي هستهاي كه گزارش اخير آژانس هم مصداق بارز آن است، طرح مطالبات غيرقانوني امريكاييها سبب شده است كه نيات دروني آنها و غيرقابل اعتماد بودن امريكا نه تنها براي مردم ايران، بلكه براي ساير ملل جهان نيز آشكار شده و ثابت شده است كه آنها جز به فرسايشي كردن مذاكرات و تبديل آن به عرصه تغيير و فروپاشي ايران نميانديشند.
اين روند نشان ميدهد كه دولت ايران از اين پس بايد با اتكا به حمايت رهبري و پيام «استقامت» و «وحدت» مردم ايران در راهپيمايي 22بهمن مسير آينده را هوشمندانهتر و با صلابتتر دنبال كند.
ضرورت استيفاي حقوق هستهاي ايران، عدم تعميم مذاكرات به ديگر عرصهها، ترسيم نقشه راه مناسب براي جلوگيري از تحقق راهبرد دشمن براي فرسايشي كردن روند مذاكرات و زمانبندي براي پايان تحريمها و لغو قطعنامههاي ظالمانه عليه ايران بايد محور اصلي كار دستگاه ديپلماسي كشور باشد و اين محقق نخواهد شد جز با اعتماد و باور به ظرفيتهاي درونزاي ملت ايران. مقام معظم رهبري در ديدار مردم تبريز بر اين نكته تأكيد كردند كه تا وقتي چشم ما به دست ديگران يا به كاهش تحريمها يا اظهارات مقامات امريكايي دوخته شده باشد به جايي نخواهيم رسيد. من اصرار دارم كه مسئولان به نيروي داخلي تكيه و به مردم اعتماد كنند تا اين سرچشمه فياض و تمام نشدني در داخل، خروشان و فروزان و جوشان شود. اگر اين كار انجام شود، قطعاً همه درهاي بسته باز خواهد شد و در پايان فرمودند كه به توفيق الهي، اهداف امريكا و استكبار جهاني نسبت به ملت ايران و نظام اسلامي شكست خواهد خورد و اين ملت پيروزي خود را در مقابل چشم بدخواهان جشن خواهد گرفت.