صراط: بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در پی برکناری فرهاد رهبر و انتصاب سرپرست جدید بیانیهای صادر کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:
" 1) دورههای مختلف مدیریت دانشگاه تهران – همانند هر مجموعه دیگری –نقاط قوت و ضعف مختلفی داشته است و داشتن نگاه جامعی به آنها، علاوه بر این که شرط یک داوری عادلانه است، میتواند یاری دهنده مدیران بعدی در جهت ارتقاء نقاط قوت باشد.
در همین راستا و با توجه به اتمام دوره مدیریت جناب آقای دکتر فرهاد رهبر، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بر خود لازم میداند ضمن تقدیر از زحمات شش ساله ایشان، نکاتی را در مورد مدیریت این دوره دانشگاه بیان نماید.
لازم به ذکر است بسیج دانشجویی، به عنوان بزرگترین و مهمترین تشکل دانشگاه تهران، طی دو سال گذشته نیز نکات فراوانی را در نشریات، نامهها و یا از طریق اقدامات خود مطرح کرده و هزینههای آن از قبیل احضار دسته جمعی به کمیته انضباطی، لغو مجوزها و شایعات را بر خود خریده است.
این درست در زمانی بود که برخی از فرصت طلبان به ظاهر مدعی، روزه سکوتی دوساله گرفته بودند و هیچ اقدام قابل توجه و موثری در انتقاد و اعتراض به رویه غلط ریاست سابق دانشگاه انجام نمیدادند.
اما با روی کار آمدن دولت جدید، همان ساکتین دیروز - که این روزها به کاسبین شرایط فعلی تبدیل شدهاند - روزه سکوت خود را شکستهاند و فریاد اعتراض بر مدیریتی که در حال پایان دوره مسئولیت است، بلند کردهاند.
بسیج دانشجویی ضمن توجه و انتقاد به نقاط ضعف مدیریت دکتر فرهاد رهبر که باید در مدیریت سرپرست و رئیس جدید دانشگاه برطرف شود، نقاط قوتی نیز برای مدیریت ایشان قائل است که در ادامه به برخی از آنها اشاره مینماید:
- بالا رفتن سطح آموزشی دانشگاه تهران و احیای فضای علمی پس از سالها آشوب و جنجال و دعواهای حزبی نخ نما شده و نیز برخورد قاطع با تضعیف کنندگان فضای علمی دانشگاه و آشوب طلبان
- گسترش و توسعه آموزشی دانشگاه و تاسیس رشته ها و دانشکدههای جدید در دانشگاه تهران.
- مدیریت مناسب فتنه سال 88 در دانشگاه و مهار آن و مبارزه با پیاده نظام جریانات فتنه گر و اقدامات ساختارشکنانه آنها در دانشگاه.
- فراهم کردن بستری که درآن همه افراد دانشگاه از دانشجویان گرفته تا اساتید و کارمندان به صورت مستقیم با ریاست دانشگاه در ارتباط بودند و پاسخ خود را دریافت میکردند.
اینها قسمتی از نقاط قوت مدیریت جناب آقای دکتر فرهاد رهبر است که البته نقاط ضعفی هم در کنار آن وجود دارد.
برخوردهای فراقانونی و شخصی در اعطای مجوز یا لغو مجوز به تشکلهای دانشجویی و نیز انتخاب افرادی در سطح معاونتها که بعضا هم از نظر علمی و هم از نظر شخصیتی در سطح نماد آموزش عالی کشور نبودند و ضرباتی را به مدیریت دکتر رهبر وارد کردند گوشهای از نقاط ضعف دوره مدیریت شش ساله دکتر رهبر است.
2) پس از برکناری دکتر رهبر و انتصاب جناب آقای دکتر امید به سرپرستی دانشگاه تهران، ادبیات حکم انتصاب ایشان به گونهای تنظیم شده که نشان میدهد جناب اقای دکتر امید به عنوان سرپرست موقت دانشگاه انتخاب شدهاند و مسئولیت ایجاد شورایی را دارند که انتخاب رئیس دانشگاه تهران بر عهده آن است.
در همین رابطه یادآوری چند نکته ضروری به نظر میرسد:
1- شخصی که به عنوان رئیس دانشگاه تهران تعیین خواهد شد، باید فردی متدین و معتقد به نظام جمهوری اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی بوده و از سوی دیگر دارای سابقه اجرایی و علمی معتبر باشد و اجازه ندهد دانشگاه تهران مانند سالهای نه چندان دور ، جولانگاه احزاب سیاسی و پیاده نظام آنها باشد.
به این دلیل قطعا لازم است که فرد گزینه ریاست دانشگاه از فعالین فتنه سال 88 نباشد و سابقه شرکت در تحصنهای ساختارشکنانه و فراخوان برای تعطیلی کلاسهای درس را نداشته باشد.
2- زمزمههایی مبنی بر عدم اعطای حق رای به تمام اعضای هیات علمی دانشگاه به گوش میرسد که این قضیه با شعار دولت اعتدال و مشارکت اساتید باسواد مد نظر رئیس جمهور در تضاد کامل است.
امیدواریم شورای مد نظر وزارت علوم، خاطره مجلس موسسان را در اذهان زنده نکند که درآن تنها افراد همسو با جریان حاکم حق رای داشته باشند و به گزینه مطلوب اعلی حضرت همایونی رای دهند و مخالفین را هم به بهانه مخالفت با بدنه دانشگاهی سرکوب کنند.
اعطای حق رای انحصارا به جریان همسو با دولت و نادیده گرفتن نظر سایر اعضای بدنه علمی دانشگاه، شروعی دوباره بر دیکتاتوری علمی زمان اصلاحات است که در آن یک عده از اساتید نورچشمی با عقاید کاملا مشخص در تمامی امور دخیل بودند و عدهای دیگر به دلیل آنکه نظر مخالف با طیف حاکم را داشتند در گروههای آموزشی منزوی میشدند.
با توجه به نکاتی که ذکر شد، به وزیر محترم علوم و سرپرست موقت دانشگاه تهران توصیه میکنیم دانشگاه و همه اعضای هیات علمی را به عنوان یک کل واحد در نظر بگیرند و اگر بنا بر رای گیری و مشارکت اساتید است، اجازه دهند انتخاباتی در شان دانشگاه تهران برگزار شود، نه اینکه اساتیدی که از نظر سیاسی با آنها همسو هستند را به عنوان منتخبین اعضای هیات علمی تعیین کرده و گزینه مدنظر را با وجههای دموکراتیک به ریاست بنشانند."
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:
" 1) دورههای مختلف مدیریت دانشگاه تهران – همانند هر مجموعه دیگری –نقاط قوت و ضعف مختلفی داشته است و داشتن نگاه جامعی به آنها، علاوه بر این که شرط یک داوری عادلانه است، میتواند یاری دهنده مدیران بعدی در جهت ارتقاء نقاط قوت باشد.
در همین راستا و با توجه به اتمام دوره مدیریت جناب آقای دکتر فرهاد رهبر، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بر خود لازم میداند ضمن تقدیر از زحمات شش ساله ایشان، نکاتی را در مورد مدیریت این دوره دانشگاه بیان نماید.
لازم به ذکر است بسیج دانشجویی، به عنوان بزرگترین و مهمترین تشکل دانشگاه تهران، طی دو سال گذشته نیز نکات فراوانی را در نشریات، نامهها و یا از طریق اقدامات خود مطرح کرده و هزینههای آن از قبیل احضار دسته جمعی به کمیته انضباطی، لغو مجوزها و شایعات را بر خود خریده است.
این درست در زمانی بود که برخی از فرصت طلبان به ظاهر مدعی، روزه سکوتی دوساله گرفته بودند و هیچ اقدام قابل توجه و موثری در انتقاد و اعتراض به رویه غلط ریاست سابق دانشگاه انجام نمیدادند.
اما با روی کار آمدن دولت جدید، همان ساکتین دیروز - که این روزها به کاسبین شرایط فعلی تبدیل شدهاند - روزه سکوت خود را شکستهاند و فریاد اعتراض بر مدیریتی که در حال پایان دوره مسئولیت است، بلند کردهاند.
بسیج دانشجویی ضمن توجه و انتقاد به نقاط ضعف مدیریت دکتر فرهاد رهبر که باید در مدیریت سرپرست و رئیس جدید دانشگاه برطرف شود، نقاط قوتی نیز برای مدیریت ایشان قائل است که در ادامه به برخی از آنها اشاره مینماید:
- بالا رفتن سطح آموزشی دانشگاه تهران و احیای فضای علمی پس از سالها آشوب و جنجال و دعواهای حزبی نخ نما شده و نیز برخورد قاطع با تضعیف کنندگان فضای علمی دانشگاه و آشوب طلبان
- گسترش و توسعه آموزشی دانشگاه و تاسیس رشته ها و دانشکدههای جدید در دانشگاه تهران.
- مدیریت مناسب فتنه سال 88 در دانشگاه و مهار آن و مبارزه با پیاده نظام جریانات فتنه گر و اقدامات ساختارشکنانه آنها در دانشگاه.
- فراهم کردن بستری که درآن همه افراد دانشگاه از دانشجویان گرفته تا اساتید و کارمندان به صورت مستقیم با ریاست دانشگاه در ارتباط بودند و پاسخ خود را دریافت میکردند.
اینها قسمتی از نقاط قوت مدیریت جناب آقای دکتر فرهاد رهبر است که البته نقاط ضعفی هم در کنار آن وجود دارد.
برخوردهای فراقانونی و شخصی در اعطای مجوز یا لغو مجوز به تشکلهای دانشجویی و نیز انتخاب افرادی در سطح معاونتها که بعضا هم از نظر علمی و هم از نظر شخصیتی در سطح نماد آموزش عالی کشور نبودند و ضرباتی را به مدیریت دکتر رهبر وارد کردند گوشهای از نقاط ضعف دوره مدیریت شش ساله دکتر رهبر است.
2) پس از برکناری دکتر رهبر و انتصاب جناب آقای دکتر امید به سرپرستی دانشگاه تهران، ادبیات حکم انتصاب ایشان به گونهای تنظیم شده که نشان میدهد جناب اقای دکتر امید به عنوان سرپرست موقت دانشگاه انتخاب شدهاند و مسئولیت ایجاد شورایی را دارند که انتخاب رئیس دانشگاه تهران بر عهده آن است.
در همین رابطه یادآوری چند نکته ضروری به نظر میرسد:
1- شخصی که به عنوان رئیس دانشگاه تهران تعیین خواهد شد، باید فردی متدین و معتقد به نظام جمهوری اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی بوده و از سوی دیگر دارای سابقه اجرایی و علمی معتبر باشد و اجازه ندهد دانشگاه تهران مانند سالهای نه چندان دور ، جولانگاه احزاب سیاسی و پیاده نظام آنها باشد.
به این دلیل قطعا لازم است که فرد گزینه ریاست دانشگاه از فعالین فتنه سال 88 نباشد و سابقه شرکت در تحصنهای ساختارشکنانه و فراخوان برای تعطیلی کلاسهای درس را نداشته باشد.
2- زمزمههایی مبنی بر عدم اعطای حق رای به تمام اعضای هیات علمی دانشگاه به گوش میرسد که این قضیه با شعار دولت اعتدال و مشارکت اساتید باسواد مد نظر رئیس جمهور در تضاد کامل است.
امیدواریم شورای مد نظر وزارت علوم، خاطره مجلس موسسان را در اذهان زنده نکند که درآن تنها افراد همسو با جریان حاکم حق رای داشته باشند و به گزینه مطلوب اعلی حضرت همایونی رای دهند و مخالفین را هم به بهانه مخالفت با بدنه دانشگاهی سرکوب کنند.
اعطای حق رای انحصارا به جریان همسو با دولت و نادیده گرفتن نظر سایر اعضای بدنه علمی دانشگاه، شروعی دوباره بر دیکتاتوری علمی زمان اصلاحات است که در آن یک عده از اساتید نورچشمی با عقاید کاملا مشخص در تمامی امور دخیل بودند و عدهای دیگر به دلیل آنکه نظر مخالف با طیف حاکم را داشتند در گروههای آموزشی منزوی میشدند.
با توجه به نکاتی که ذکر شد، به وزیر محترم علوم و سرپرست موقت دانشگاه تهران توصیه میکنیم دانشگاه و همه اعضای هیات علمی را به عنوان یک کل واحد در نظر بگیرند و اگر بنا بر رای گیری و مشارکت اساتید است، اجازه دهند انتخاباتی در شان دانشگاه تهران برگزار شود، نه اینکه اساتیدی که از نظر سیاسی با آنها همسو هستند را به عنوان منتخبین اعضای هیات علمی تعیین کرده و گزینه مدنظر را با وجههای دموکراتیک به ریاست بنشانند."