صراط: دستگیری مقتدرانه عبدالمالک ریگی
تروریست شرق کشور و نحوه انجام این عملیات به عنوان کار دقیق اطلاعاتی به
وضوح اقتدار امنیتی نظام جمهوری اسلامی ایران و نبرد قاطعانه اما اخلاقی
علیه تروریسم کور را به نمایش گذاشت.
هر
چند در یک تقسیمبندی کلاسیک، این عملیات در حوزه اقدامات مبتنی بر اعمال
قدرت سخت قرار میگیرد، اما بازتابهای گسترده این عملیات نشان داد در
دنیای متحول امروز چگونه قدرت سخت و قدرت نرم بر یکدیگر تأثیر میگذارند و
یک اقدام سختافزارانه در زمان و مکان مناسب باعث ارتقای سطوح قدرت نرم
نظام میگردد.
اگر
با مقداری تسامح مجموع این دو قدرت را اقتدار نظام بنامیم، در یک چارچوب
کلی، دستگیری مقتدارنه ریگی ـ همراه با رعایت اصول اخلاقی در مبارزه با
دشمنی که به هیچ یک از اصول اخلاقی پایبند نبوده است ـ باعث افزایش سطوح
اقتدار ملی نظام جمهوری اسلامی گردیده است.
با
این مقدمه به بازتاب دستگیری ریگی در حوزههای داخلی و خارجی و همچنین
اشارهای هر چند گذرا به نتایج ملموس و اولیه این اقدام دستگاه امنیتی
پرداخته می شود.
الف) بازتاب داخلی
از
همان دقایق اولیه اعلام خبر دستگیری عبدالمالک ریگی، موجی از خوشحالی و
شادمانی مردم سراسر کشور را فراگرفت به نحوی که به طور مشخص میتوان به سیل
تماسها و پیامکهایی که مخاطبین از استانها، شهرها و روستاهای مختلف
کشور اشاره کرد که پس از شنیدن این خبر، خطاب به مسئولین اطلاعاتی و امنیتی
کشور و صداوسیما عنوان کردند. این امر خود نشاندهنده ایجاد دلگرمی و
امیدواری مضاعفی در میان مردم سراسر کشور بود.
همچنین
دستگیری تروریست شرق کشور، فشارهای عصبی و روانی ناشی از ناامنی استان
سیستان و بلوچستان را که به دلیل اقدامات تروریستی وی به وجود آمده بود به
شدت کاهش داد. مردم این استان با شنیدن این خبر در شور و شعف ناباورانهای
فرو رفتند؛ چرا که عبدالمالک به دروغ خود را حامی مردم بلوچ و اهلسنت این
استان معرفی کرده بود و با دستگیری او این لکه ننگ از دامن بلوچ و سنی از
بین رفت. هموطنان بلوچ و اهلسنت استان پس از شنیدن خبر دستگیری این
تروریست با پخش شربت و شیرینی تا پاسی از شب به اظهار شادمانی و پایکوبی
پرداختند.
همچنین
علما و شخصیتهای اهلسنت استان نیز به حمایت از دستگیری این شرور
پرداختند که از جمله آنها میتوان به مصاحبه مولوی عبدالحمید با رادیو
سراسری ایران و شبکه استانی اشاره کرد. از دیگر شخصیتهای اهلسنت که از
این اقدام دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور حمایت کردند میتوان به
اظهارات مولوی عبدالصمد دامنی و حافظ محمدعلی شهنوازی در خطبههای نماز
جمعه اشاره کرد.
ب) رسانههای ضدانقلاب
بازتاب
دستگیری ریگی در میان رسانههای ضدانقلاب با عنصر عنادورزی، تحریف و تخفیف
خبر همراه بود. به طوری که عمده محورهای مورد اشاره این رسانهها از این
قرار بود:
- تشکیک در اصل دستگیری عبدالمالک در ساعتهای اولیه اعلام خبر
-
تشکیک در نحوه دستگیری و تأکید بر اینکه احتمالاً پاکستان او را دستگیر
کرده و به ایران تحویل داده است. ( این مأموریت با محوریت شبکه العربیه
رسانه وابسته به سرویس سعودی صورت گرفت.)
- فرافکنی رسانهای برای کاهش تأثیر اعترافات احتمالی عبدالمالک
-
معرفی دستگیری عبدالمالک ریگی به عنوان یکی از رهبران اهلسنت سیستان و
بلوچستان که توسط دستگاه امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده
است. (این مأموریت بر عهده بیبیسی و صدای آمریکا قرار گرفته بود.)
همچنین
رسانههای وابسته به جریانهای تجزیهطلب نیز این خبر را از زوایای مختلف
مورد بررسی قرار دادند. به طور خاص سایتهای وابسته به گروهکهای خلق عرب
با توجه به پیوندهای فکری ـ سیاسی، منافع مشترک و سوابق همپوشانی
رسانهای، اخبار مربوطه را مورد پوشش قرار دادند و به تجزیه و تحلیل ابعاد و
پیامدهای آن پرداختند. به طور مثال یکی از
سایتهای وابسته به گروهک خلق عرب مبادرت به درج مصاحبه سخنگوی گروهک
جندالشیطان با الشرق الاوسط پرداخت که در آن ادعا شده بود ریگی در منزل یکی
از دوستانش در قندهار افغانستان دستگیر شده است و اخبار منتشرشده از سوی
ایرانیها را مبنی بر بازداشت ریگی در هواپیمای مسیر بیشکک تکذیب کرد.
در
اقدامی دیگر یکی از گروهکهای وابسته به خلق عرب موسوم به حرکة النضال
العربی پس از دستگیری عبدالمالک بیانیهای در سایت وابسته به خود درج کرد و
در آن به حمایت تمامقد از اقدامات این تروریست پرداخت و عصبانیت خود از
دستگیری عبدالمالک را فریاد کشید.
لازم به ذکر است ضربه وارده از" دستگیری ریگی"
به رژیم آل سعود تا حدی بود که شبکه العربیه نتوانست خشم خود را از این
حادثه پنهان کرده و به طور علنی اعلام کرد که تحرکات تروریستی علیه ایران
ادامه خواهد داشت.
ج) حوزه رسمی و دیپلماتیک
همه
کشورهای اصلی و عمده مرتبط با پرونده گروهک تروریستی ریگی، ضمن استقبال از
این دستگیری، هرگونه ارتباط با این گروهک را تکذیب نمودند. به
عنوان نمونه جان سولیوان یکی از مقامات ارشد وقت کاخ سفید به رادیو فردا
گفت: «ایالات متحده در سراسر گیتی، در عملیات ضد تروریستی درگیر است و از
هیچ نوع فعالیت تروریستی در هیچ نقطهای از جهان پشتیبانی نمیکند و هرگونه
ادعایی در زمینۀ دخالت آمریکا مسخره است»!
د) حوزه بینالمللی
بازتابهای
گستردهای در این حوزه وجود داشت، به نحوی که علیرغم اقدامات رسانهای
ضدانقلاب و فضایسازیهای حامیان آنها برای تأثیرگذاری بر روند این
دستگیری، اطلاع کلی از حمایتهای بیگانه از ریگی و گروهکش از سوی دول غربی و
اسرائیل و آمریکا موجب گردید تا برخی از رسانههای نسبتاً مستقل به یک
نکته اساسی اشاره و یا در واقع اعتراف نمایند که: آمریکا حامی تروریسم در
دنیا و خاورمیانه است.
شبکه تلویزیونی راشاتودی همزمان با دستگیری ریگی، در برنامهای با عنوان «رسوایی حمایت آمریکا از ناآرامیطلبان در ایران»، با "توکتوگول کاکچگیف" کارشناس سیاسی مصاحبه کرد.
وی
در این مصاحبه ضمن اشاره به اینکه کسانی مانند "سیمور هرش" معتقدند که
گروه جندالله حقوقبگیر سیا بوده است، افزود: «آمریکا با حمایت از
گروههای سنی تروریست که علیه حکومت مشروع ایران برای ایجاد یک دولت
جداییطلب در این کشور مبارزه میکنند، سابقهای از استانداردهای دوگانه به
نام خود ثبت میکند.»
وی
میافزاید: «باعث تأسف است که پایگاه هوایی آمریکا در ماناس اکنون به محل
هماهنگی شبه نظامیان ناآرامیطلب سنی که حملات علیه ایران را سازماندهی
میکنند، تبدیل شده است.»
سیمور
هرش نیز پیش از این گفته بود که اهدای کمک از سوی سیا به جندالله، جزء
برنامه 40 میلیون دلاری بود که آمریکا در زمان ریاست جمهوری جورج بوش، آن
را برای ایجاد ناآرامی در ایران اختصاص داده بود.
"ریچارد
واکر" روزنامهنگار با سابقه آمریکایی نیز طی مقالهای برای هفتهنامه
"امریکنفریپرس"، به بررسی تلاشهای آمریکا و رژیم صهیونیستی برای گسترش
عملیاتهای تروریستی علیه ایران پرداخته است.
واکر
در ابتدای گزارش خود مینویسد: «به گفته مسئولین ایرانی، عبدالمالک ریگی
سرکرده گروه "جندالله " که حملات تروریستی زیادی را در داخل ایران انجام
داده، توسط سازمان "سیا " آموزش دیده و حمایت میشد.»
واکر در ادامه گزارش خود میافزاید:
«دولت ایران فاش کرده است که مقامات سیا طی دیدار با ریگی به وی قول دادند
تا نیروهایش را آموزش داده و تسلیحات و تجهیزات مخابراتی مورد نیازشان را
تأمین کنند. ریگی همچنین تأکید کرده است که قرار بوده تا با یک شخصیت
بلندپایه سازمان سیا در پایگاه "ماناس " قرقیزستان دیدار کند.»
این
نشریه آمریکایی ادامه میدهد: «اگرچه سیا ارتباطش با گروه ریگی را بیاساس
خوانده است اما شواهد صریحی وجود دارند که سیا و موساد با جندالله همکاری
داشتهاند.»
واکر سپس با اشاره به حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از شبهنظامیان کرد مینویسد:
«سیا و به خصوص موساد، پیش از این نیز اقدام به حمایت و آموزش شبهنظامیان
کرد به منظور انجام حملات علیه ایران از طریق مرزهای شمالی عراق
نمودهاند. به طوری که حمایت اسرائیل از شورشیان کرد موجب شد تا دولت عراق
به سران کرد این کشور در مورد عواقب استفاده شورشیان از خاک عراق برای حمله
به ایران هشدار دهد.»
روزنامه
آمریکایی «مککلاچی» نیز در گزارشی به نحوه دستگیر شدن «عبدالمالک ریگی»
سرکرده یکی از گروهکهای تروریستی اشاره کرد. این روزنامه به گزارش آوریل
2007 شبکه خبری «ایبیسی نیوز» اشاره میکند که در آن گزارش به وضوح
اعلام شده بود: مقامات آمریکایی از سال 2005، به طور مخفیانه گروه ریگی را تشویق و حمایت کردهاند.
ه) نکته آخر
در
آخر باید به این نکته اشاره کرد که جمعبندی مواضع و اظهارات افراد،
گروهها، دولتها و مسئولان خارجی بیانگر آن است که دستگیری ریگی آثار
مثبتی برای نظامی اسلامی و تبعات منفی برای دشمنان در پی داشته که اشاره به
برخی از این پیامدها خالی از لطف نیست.
- اقتدار نظام:
همانطور
که در مقدمه این مطلب بدان اشاره شد، اولین پیامد این عملیات دستگیری نشان
دادن اقتدار جمهوری اسلامی است. برخی رسانهها مانند الجزیره، المنار،
راشاتودی و... این عملیات را نمایش اقتدار اطلاعاتی ایران دانستند. تاکید
الجزیره در روز اول اعلام این خبر بر این نکته جالب بود که اگر ایران
میخواست، میتوانست عبدالمالک را در پاکستان یا افغانستان به قتل برساند
اما ایران با اعتماد به نفسی بالا این عملیات را هدایت و راهبردی کرد تا به
نقطه دلخواه برسد.
- ایجاد خوف و هراس در ضدانقلاب:
پس
از عملیات دستگیری ریگی چنان ترسی در دل ضدانقلاب خارجنشین ایجاد که حتی
سران آنها به صراحت اعلام کردند عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران
همه جا هستند و ما اصلاً امنیت جانی و امنیت ارتباطی نداریم.
- تقویت ضریب امنیتی کشور به صورت عام و استان سیستان و بلوچستان به طور خاص:
دستگیری
ریگی با آن شکل و کیفیت و بدون هیچ حرف و حدیثی پردهای از نمایش اقتدار
این نظام را به منصه ظهور گذاشت و هشداری جدی به افراد و گروههایی بود که
قصد دارند با شرارتها و اقدامات خرابکارانه، امنیت عمومی و روانی مردم را
خدشهدار کنند.
در
آخر باید یکبار دیگر به این نکته اشاره کرد که این عملیات علاوه بر آثار و
پیامدهایی که در بالا بدان اشاره شد یک پیامد خاص دیگر نیز در پیداشت که
آن تقویت و تثبیت دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشور بود. همچنین این عملیات
نشان از هوشیاری و ابتکار عمل این سیستم امنیتی به عنوان یکی از ارکان اصلی
حفظ امنیت نظام و حاکمیت بود.