صراط: سلیمان بهبودی در دربار پهلوی فرد معروفی بود و از درباریها کسی نبود که او را نشناسد و حتی نشانی خانهاش را نداند.
او تا چندی قبل از انقلاب زنده بود. اما در مورد سلیمان بهبودی اطلاع زیادی در دست نیست و آنچه از او نقل شده در کتاب خاطرات ارتشبد فردوست آمده است.
یکی از مهرههای مهمی که واسطه رضاخان با انگلیسیها بود و از محرمانهترین اسرار رضا اطلاع داشت و هیچکس دیگر به اندازه او درباره وقایع پشتپرده حکومت رضاخان مطلع نبود.
او در آغاز استوار بود و رضا بهعنوان گماشته به خانه آوردش. بهبودی بهتدریج محرم شد و از طرف رضا مأمور خدمت به زن و بچههایش شد.
خانه اوّل رضاخان خانه مخروبه کوچکی در کوچه شمالشرقی میدان حسنآباد بود. در آنجا وظیفه بهبودی خرید و تهیه مواد غذایی بود. علاوه بر او یک آشپز هم داشت که پختوپز میکرد. بهبودی بهتدریج به رضا و خانوادهاش نزدیک و نزدیکتر شد.
پس از کودتا، رضا کمتر به خانه میآمد و وقتی به سلطنت رسید در هرجا که بود، کاخ شهر یا سعدآباد، بهبودی را مسئول خانه خود میکرد.
بهبودی هر ماه موظف بود مقدار قند و چای مصرفی و در زمستانها وزن هیزم و سایر مواد مصرفی آشپزخانه را به رضا گزارش دهد. رضاخان دقیقاً حساب همه چیز را داشت و اقلاً هر سه ماه یک بار بر سر زیاد شدن مصرف این یا آن جنس عصبانی میشد و بهبودی را کتک میزد، به نحوی که گاه در بیمارستان بستری میشد! ولی پس از یک ماه او را میبخشید و دومرتبه همین برنامه تجدید میشد.
بهبودی تا خروج رضا از ایران در حریم زندگی خصوصی او محرمترین فرد بود و با رضاخان به تبعید رفت. در تبعید نیز از دو میلیون تومان پولی که محمدرضا برای هزینه رضاخان و خانوادهاش (که ده نفر بودند) در اختیار او گذارده بود، یک میلیون و دویست هزار تومان را طی پنج سال پسانداز کرد، که به محمدرضا عودت داد. در دربار محمدرضا، بهبودی تا مقام معاونت دربار رشد کرد. پسر بهبودی نیز چندین دوره با کمک پدرش از ساوه (یا ملایر؟) نماینده مجلس شد.
او تا چندی قبل از انقلاب زنده بود. اما در مورد سلیمان بهبودی اطلاع زیادی در دست نیست و آنچه از او نقل شده در کتاب خاطرات ارتشبد فردوست آمده است.
یکی از مهرههای مهمی که واسطه رضاخان با انگلیسیها بود و از محرمانهترین اسرار رضا اطلاع داشت و هیچکس دیگر به اندازه او درباره وقایع پشتپرده حکومت رضاخان مطلع نبود.
او در آغاز استوار بود و رضا بهعنوان گماشته به خانه آوردش. بهبودی بهتدریج محرم شد و از طرف رضا مأمور خدمت به زن و بچههایش شد.
خانه اوّل رضاخان خانه مخروبه کوچکی در کوچه شمالشرقی میدان حسنآباد بود. در آنجا وظیفه بهبودی خرید و تهیه مواد غذایی بود. علاوه بر او یک آشپز هم داشت که پختوپز میکرد. بهبودی بهتدریج به رضا و خانوادهاش نزدیک و نزدیکتر شد.
پس از کودتا، رضا کمتر به خانه میآمد و وقتی به سلطنت رسید در هرجا که بود، کاخ شهر یا سعدآباد، بهبودی را مسئول خانه خود میکرد.
بهبودی هر ماه موظف بود مقدار قند و چای مصرفی و در زمستانها وزن هیزم و سایر مواد مصرفی آشپزخانه را به رضا گزارش دهد. رضاخان دقیقاً حساب همه چیز را داشت و اقلاً هر سه ماه یک بار بر سر زیاد شدن مصرف این یا آن جنس عصبانی میشد و بهبودی را کتک میزد، به نحوی که گاه در بیمارستان بستری میشد! ولی پس از یک ماه او را میبخشید و دومرتبه همین برنامه تجدید میشد.
بهبودی تا خروج رضا از ایران در حریم زندگی خصوصی او محرمترین فرد بود و با رضاخان به تبعید رفت. در تبعید نیز از دو میلیون تومان پولی که محمدرضا برای هزینه رضاخان و خانوادهاش (که ده نفر بودند) در اختیار او گذارده بود، یک میلیون و دویست هزار تومان را طی پنج سال پسانداز کرد، که به محمدرضا عودت داد. در دربار محمدرضا، بهبودی تا مقام معاونت دربار رشد کرد. پسر بهبودی نیز چندین دوره با کمک پدرش از ساوه (یا ملایر؟) نماینده مجلس شد.