صراط: اقتصاد عید نوروز کاملا در دست
زنان است! باورتان نمیشود، این روزها سری به فروشگاههای مختلف بزنید.از
فروشگاه کفش و لباس گرفته تا اجناس تزئینی، خوراکی، شوینده و ... البته به
همه اینها اضافه کنید، آژانسهای مسافرتی را که متصدیان تورهای خارجی و
داخلی، با تخصص ویژهای که دارند پشت میزهای خود نشستهاند و مبلغ تورهای
زمینی و هوایی را برای خانمها توضیح میدهند و تلاش میکنند آنها را متقاعد
کنند که هر چه بیشتر هزینه کنند حتما به آنها بیشتر خوش خواهد گذشت!
در این میان نباید از آرایشگاهای زنانه غافل شد که این روزها، پرکارترین روزهای سال را سپری میکنند.واقعیت این است، صاحبان سالنهای آرایش برای درآمد این روزهای خود حسابی جا باز کردهاند.
آنها در عین حال که شاید سواد آکادمیک نداشته باشند اما روانشناسان خوبی هستند، آرایشگرها به این نکته کاملا واقف هستند که خانمها شاید از مایحتاجهای روزانه خود کم کنند اما امکان ندارد به پیراستگی و ظاهر خود کم توجهای کنند.
آنها برای این کار پول ویژهای را کنار میگذارند و حتی آنهایی که درآمد چندانی ندارند و خرید عید را به سختی سرو سامان میدهند مدام زیر لب زمزمه میکنند، مگر سالی چند بار عید نوروز میشود!
همه فامیل دور هم جمع میشوند، من نباید از بقیه کمتر باشم! حالا مگر مرتب کردن و رنگ کردن مو چقدر میشود!
البته این برای زنانی است که باید هزینههای عید نوروز را مدیریت کنند و گرنه برای آنهایی که به اصطلاح دستشان به دهانشان میرسد که آرایشگاه و ظاهر خود را بنا به مد، به روز کردن یکی از واجبات است.برای آنها اصلا مبلغ مهم نیست، آنچه اهمیت دارد این است که خانم آرایشگر حالا در هر زمینهای کارش را خوب بلد باشد و او را آبرومندانه به سال 93 تحویل دهد.
نوروز برای ارائه کنندگان کالا از هر گونهای که باشد، درآمد زاست.سود یک سال، در یکی ، دو ماهه مانده به عید عاید صاحبان فروشگاهها و... میشود و زنان گرانندگان اصلی این اقتصاد هستند.
زنان معمولا از اوایل بهمن ماه لیست خرید عید را آماده میکنند.این دو ماه خانمها روزها و شبهای پرکاری را سپری میکنند.آنها هم باید کارهای خانه و خانه تکانی را سرو سامان بدهند و هم باید به خرید بروند و هر چه لازم دارند را تهیه کنند.این فشردگی کار هر چه به آخر سال میرسد، بیشتر میشود.
انگار ماراتنی راه میافتد و هر کدام از خانمها تلاش میکند با موفقیت در این ماراتن اول شود.به بازار که میرویی انگار همه سال را از این خانمها گرفتهای و آنها منتظر همین ماه پایانی هستند تا هر چه دل تنگشان میخواهد ، خرید کنند.مانتو فروشیها این روزها غلغله است!
هر خانمی را که میبینی با چند تا مانتو در نوبت اتاق پرو ایستاده است! مانتوهای رنگارنگ در طرحها و مدلهای مختلف.واقعیت را بخواهید جنوب وشمال شهر هم ندارد.آنهایی که در جنوب شهر زندگی میکنند، به بازارهایی میروند که قیمتها مناسبتر است و حراج فصل دارند و آنهایی هم که پولدار هستند، مانتو فروشیهای بالای شهر را قرق کردهاند.
کفشفروشیها، کیف فروشیها، روسری و شال فروشیها و ... هم همین وضع را دارند.زنها چنان بازار را تحت سیطره خود در آوردهاند که برای یک لحظه این فکر به ذهن آدم خطور میکند که اگر زنان را از بازار شب عید حذف کنی، کاسبان و بازاریان چه باید بکنند و این گردش مالی را چه رکود رخوت انگیزی فرا میگیرد.
زنان اشتیاق خرید دارند، بخشی از انرژی زیاد آنها در خرید، تخلیه میشود.این خرید از هر نوع که باشد میتواند انرژی منفی چشم و همچشمی و حسادت را در زنان تخلیه کند و آنها در ماههای باقیمانده از سال با شادابی بیشتری زندگی را سپری کنند.
اما مردان چنین نیستند! واقعیت این است که مردان کمتر حوصله خرید و مشارکت در آن را دارند.برای همین است که معمولا مثلا برای خرید لباس به یک فروشگاه میروند و همه مایحتاج خود را به سرعت انتخاب و خرید میکنند و از فروشگاه خارج میشوند.
طبق برخی از نظریات روانشناسانه هر مرد فقط 20 دقیقه حوصله خرید دارد و بعد از آن نمیتواند این کار را ادامه دهد.برای همین است که روانشناسان به خانمها توصیه میکنند که خریدهایی مانند خرید شب عید را بدون مردان انجام دهند و یا قبل از رفتن با بازار به مردان کاملا تفهیم کنند که چه چیزهایی قرار است، بخرند، به چه فروشگاههایی خواهند رفت و در صورت امکان حتی مقدار زمانی را که برای خرید احتیاج دارند به مرد اعلام کنند و گرنه آماده باشند تا مردان بعد از گذشت بیست دقیقه تا نیم ساعت بدخلق شوند و بیتابی آنها باعث شود که زنان نتوانند خرید کامل خود را انجام دهند و در این شرایط است که باید منتظر یک دعوای بسیار بد بین زن و شوهر بود! که مسلما در این روزها که به عید نزدیک میشویم اصلا خوب نیست.
در سفر هم معمولا بیشتر مردان چنین هستند اگر برای زنان خرید از بازارهای مختلف و جدید بهترین بخش سفر است برای مردان این بدترین بخش سفر میتواند باشد.مردان ترجیح میدهند تفریح کنند و یا اگر به آنها اجازه داده شود در هتل بخوابند اما آنها در خرید مشارکتی نداشته باشند.
این روزها اگر به فروشگاهای لباس،کفش و ... سری بزنید بخصوص در اوایل شب که مردان از سرکار برگشتهاند و فرصت دارند که با زنان به خرید بروند، چهره مغموم و گرفته آنها را خواهید دیدکه با ناامیدی و خستگی زیاد درباره لباسهای انتخابی خانم خانه اظهار نظر میکنند.
کمتر مردی را میتوان یافت که مشارکتی شاد و از ته دل درباره خرید شب عید داشته باشد.آنها بیشتر تمایل دارند، پول بدهند و گاهی هزینههای سرسامآور را تحمل کنند اما از آنها خواسته نشود که با فروشندگان و یا صندوقدارهای وارد مذاکره شوند تا شاید بتوانند تخفیفی برای خردیدهای خانم بگیرند.
عید نزدیک است، شور و نشاط زیادی شهرها و روستاها را گرفته است.انگار خون تازهای در بدن همه آدمها در جریان است.خریداران خوشحال هستند و فروشندگان سرزنده و شاداب.پولهای زیادی این روزها جابجا میشود که واسطه همه آنها خانمها هستند.
مگر سالی چند بار عید نوروز میشود! بگذار جوراب فروش زیر پله از قِبل همین فروش شب عید بتواند، مغازهاش را گسترش بدهد و زن جوانی که در یکی از سالنهای آرایش بالا شهر مثلا دیزاین ناخن انجام میدهد، بتواند برای خود کار و کاسبی کوچکی راه بیندازد! شاید مردان در این مورد واقعا به خانمها شاغل که کارشان خدمات است، حسادت کنند چون بیشترین درآمد این روزها متعلق به همین خانمهایی است که مثلا کار ناخن میکنند و یا تخصص ویژهای در کوپ و رنگ دارند.
مردان حتی برای عید نوروز هم وقت زیادی را به سلمانی اختصاص نمیدهند، آنها در آخرین روزهای سال به سلمانی همیشگی میروند و از ارایشگر خود میخواهند موهایشان را مرتب کند و انعامی هم به او میدهند.در چنین شرایطی سهم مردان در اقتصاد نوروزی بسیار ناچیز است.
در این میان نباید از آرایشگاهای زنانه غافل شد که این روزها، پرکارترین روزهای سال را سپری میکنند.واقعیت این است، صاحبان سالنهای آرایش برای درآمد این روزهای خود حسابی جا باز کردهاند.
آنها در عین حال که شاید سواد آکادمیک نداشته باشند اما روانشناسان خوبی هستند، آرایشگرها به این نکته کاملا واقف هستند که خانمها شاید از مایحتاجهای روزانه خود کم کنند اما امکان ندارد به پیراستگی و ظاهر خود کم توجهای کنند.
آنها برای این کار پول ویژهای را کنار میگذارند و حتی آنهایی که درآمد چندانی ندارند و خرید عید را به سختی سرو سامان میدهند مدام زیر لب زمزمه میکنند، مگر سالی چند بار عید نوروز میشود!
همه فامیل دور هم جمع میشوند، من نباید از بقیه کمتر باشم! حالا مگر مرتب کردن و رنگ کردن مو چقدر میشود!
البته این برای زنانی است که باید هزینههای عید نوروز را مدیریت کنند و گرنه برای آنهایی که به اصطلاح دستشان به دهانشان میرسد که آرایشگاه و ظاهر خود را بنا به مد، به روز کردن یکی از واجبات است.برای آنها اصلا مبلغ مهم نیست، آنچه اهمیت دارد این است که خانم آرایشگر حالا در هر زمینهای کارش را خوب بلد باشد و او را آبرومندانه به سال 93 تحویل دهد.
نوروز برای ارائه کنندگان کالا از هر گونهای که باشد، درآمد زاست.سود یک سال، در یکی ، دو ماهه مانده به عید عاید صاحبان فروشگاهها و... میشود و زنان گرانندگان اصلی این اقتصاد هستند.
زنان معمولا از اوایل بهمن ماه لیست خرید عید را آماده میکنند.این دو ماه خانمها روزها و شبهای پرکاری را سپری میکنند.آنها هم باید کارهای خانه و خانه تکانی را سرو سامان بدهند و هم باید به خرید بروند و هر چه لازم دارند را تهیه کنند.این فشردگی کار هر چه به آخر سال میرسد، بیشتر میشود.
انگار ماراتنی راه میافتد و هر کدام از خانمها تلاش میکند با موفقیت در این ماراتن اول شود.به بازار که میرویی انگار همه سال را از این خانمها گرفتهای و آنها منتظر همین ماه پایانی هستند تا هر چه دل تنگشان میخواهد ، خرید کنند.مانتو فروشیها این روزها غلغله است!
هر خانمی را که میبینی با چند تا مانتو در نوبت اتاق پرو ایستاده است! مانتوهای رنگارنگ در طرحها و مدلهای مختلف.واقعیت را بخواهید جنوب وشمال شهر هم ندارد.آنهایی که در جنوب شهر زندگی میکنند، به بازارهایی میروند که قیمتها مناسبتر است و حراج فصل دارند و آنهایی هم که پولدار هستند، مانتو فروشیهای بالای شهر را قرق کردهاند.
کفشفروشیها، کیف فروشیها، روسری و شال فروشیها و ... هم همین وضع را دارند.زنها چنان بازار را تحت سیطره خود در آوردهاند که برای یک لحظه این فکر به ذهن آدم خطور میکند که اگر زنان را از بازار شب عید حذف کنی، کاسبان و بازاریان چه باید بکنند و این گردش مالی را چه رکود رخوت انگیزی فرا میگیرد.
زنان اشتیاق خرید دارند، بخشی از انرژی زیاد آنها در خرید، تخلیه میشود.این خرید از هر نوع که باشد میتواند انرژی منفی چشم و همچشمی و حسادت را در زنان تخلیه کند و آنها در ماههای باقیمانده از سال با شادابی بیشتری زندگی را سپری کنند.
اما مردان چنین نیستند! واقعیت این است که مردان کمتر حوصله خرید و مشارکت در آن را دارند.برای همین است که معمولا مثلا برای خرید لباس به یک فروشگاه میروند و همه مایحتاج خود را به سرعت انتخاب و خرید میکنند و از فروشگاه خارج میشوند.
طبق برخی از نظریات روانشناسانه هر مرد فقط 20 دقیقه حوصله خرید دارد و بعد از آن نمیتواند این کار را ادامه دهد.برای همین است که روانشناسان به خانمها توصیه میکنند که خریدهایی مانند خرید شب عید را بدون مردان انجام دهند و یا قبل از رفتن با بازار به مردان کاملا تفهیم کنند که چه چیزهایی قرار است، بخرند، به چه فروشگاههایی خواهند رفت و در صورت امکان حتی مقدار زمانی را که برای خرید احتیاج دارند به مرد اعلام کنند و گرنه آماده باشند تا مردان بعد از گذشت بیست دقیقه تا نیم ساعت بدخلق شوند و بیتابی آنها باعث شود که زنان نتوانند خرید کامل خود را انجام دهند و در این شرایط است که باید منتظر یک دعوای بسیار بد بین زن و شوهر بود! که مسلما در این روزها که به عید نزدیک میشویم اصلا خوب نیست.
در سفر هم معمولا بیشتر مردان چنین هستند اگر برای زنان خرید از بازارهای مختلف و جدید بهترین بخش سفر است برای مردان این بدترین بخش سفر میتواند باشد.مردان ترجیح میدهند تفریح کنند و یا اگر به آنها اجازه داده شود در هتل بخوابند اما آنها در خرید مشارکتی نداشته باشند.
این روزها اگر به فروشگاهای لباس،کفش و ... سری بزنید بخصوص در اوایل شب که مردان از سرکار برگشتهاند و فرصت دارند که با زنان به خرید بروند، چهره مغموم و گرفته آنها را خواهید دیدکه با ناامیدی و خستگی زیاد درباره لباسهای انتخابی خانم خانه اظهار نظر میکنند.
کمتر مردی را میتوان یافت که مشارکتی شاد و از ته دل درباره خرید شب عید داشته باشد.آنها بیشتر تمایل دارند، پول بدهند و گاهی هزینههای سرسامآور را تحمل کنند اما از آنها خواسته نشود که با فروشندگان و یا صندوقدارهای وارد مذاکره شوند تا شاید بتوانند تخفیفی برای خردیدهای خانم بگیرند.
عید نزدیک است، شور و نشاط زیادی شهرها و روستاها را گرفته است.انگار خون تازهای در بدن همه آدمها در جریان است.خریداران خوشحال هستند و فروشندگان سرزنده و شاداب.پولهای زیادی این روزها جابجا میشود که واسطه همه آنها خانمها هستند.
مگر سالی چند بار عید نوروز میشود! بگذار جوراب فروش زیر پله از قِبل همین فروش شب عید بتواند، مغازهاش را گسترش بدهد و زن جوانی که در یکی از سالنهای آرایش بالا شهر مثلا دیزاین ناخن انجام میدهد، بتواند برای خود کار و کاسبی کوچکی راه بیندازد! شاید مردان در این مورد واقعا به خانمها شاغل که کارشان خدمات است، حسادت کنند چون بیشترین درآمد این روزها متعلق به همین خانمهایی است که مثلا کار ناخن میکنند و یا تخصص ویژهای در کوپ و رنگ دارند.
مردان حتی برای عید نوروز هم وقت زیادی را به سلمانی اختصاص نمیدهند، آنها در آخرین روزهای سال به سلمانی همیشگی میروند و از ارایشگر خود میخواهند موهایشان را مرتب کند و انعامی هم به او میدهند.در چنین شرایطی سهم مردان در اقتصاد نوروزی بسیار ناچیز است.