آنچه در این گزارش می آید تکرار مکررات و پاسخهای همیشگی به ادعاهای پوچ و بی اساس اپوزیسون و طرفداران جنبش سبز نیست؛ چرا که آنچه که باید پاسخ داده می‌شد، پاسخ داده شده است.
نکته مهم که باید به آن اشاره نمود و البته قابل تامل است پایبندی این افراد به اعتقادات شان است؛ استمرار بر هدفی که دارند و تلاش های بی وقفه ای که برای شنیده شدن یک سخن، برای رسیدن به یک هدف است که کاملا در این چند سال اخیر مشهود است.
رضا طالبی یکی از کنشگران سیاسی حاضر در این جلسه این‌گونه می گوید: پشتیبانی از جنبش سبز در طول تاریخ سیاسی ایران از سوی نیروهای مدنی خارج از ایران بی نظیر بود؛ به شکلی که گرایش های افراطی که با جنبش فاصله دارند به جنب و جوش در آمدند اما آنگونه که باید و شاید از این پشتیبانی و غلیان نیروها در خارج از کشور بهره گرفته نشد.
بعد از این اعتراف سوالی که مطرح می شود این است که چه جای شکی باقی مانده است برای برخی خواص! که دشمنان نظام همسو و همراه آنان برای بر اندازی اصل نظام خیز برداشته اند ؟
چرا وقتی تا این حد صدای مخالفان نظام از فرقه تروریست رجوی‌ها تا کوموله و دموکرات و برخی گروه های تجزیه طلب داخلی و سازمانهایی تروریستی همچون گروهک جندالله با رهبری عبدالماک ریگی و جیش الظلم، با برخی آقایان داخلی شبیه شده است، رگ غیرت شان تکان نمی خورد و از خواب سرد زمستانی بر نمی خیزند ،که چیزی جز خشکاندن ریشه انقلاب اسلامی ندارند ؟
موضوع مهمی که در این جلسات و جلسات مشابه قابل رویت است ، زیرکی و باهوشی گردانندگان این جلسات برای زنده نگه داشتن جریان مرده جنبش سبزاست !با تکیه بر آرای جناب حسن روحانی ، و تاثیر گذاری افرادی مانند خاتمی و عارف بر نتیجه انتخابات است .هرچند که به نظر می رسد با توجه به صحبت های اخیر محمد رضا عارف در مورد خاتمی و حتی قبل از آن نیز جناب عارف دامان از این جماعت معاند و دشمن برچیده و خویش را از صف اینان جدا کرده است .
به نظر می رسد سنگر آرای حسن روحانی بهترین مکان تبلیغ دروغین گستردگی جنبش سبز است، نکته ای که قاعدتا اگر رئیس جمهور محترم و قانون گرای کشور که با شعار اعتدال و تدبیر پایه های دولتش را محکم کرد را بر آن می داشت تا با اعلام مواضع قاطع در برابر فتنه گران، جرات و جسارت برچسب زدن به دولتش توسط معاندین که تلاش می کنند در صف یاوران واقعی دولت تدبیر و امید رخنه کنند را می گرفت.
اما به نظر می رسد ماورای این تلاش ها و حتی هدفی مانند رهایی سران فتنه و مشخصا کروبی و زهرا رهنورد و میرحسین موسوی، هدفی دیگر نهفته است که شاید در کلام مرتضی کاظمیان فعال ملی مذهبی متبلور است وی در این نشست می گوید: مستقل از اینکه آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد به دلیل صداقت و صراحت و شجاعتی که در کنار جنبش اعتراضی از خود بروز دادند، و در موقعیت رهبری این جنبش اجتماعی مدرن قرار گرفتند؛ مسئله‌ی آزادی زندانیان سیاسی با این سه نام گره خورده است.
زندانیان سیاسی که برخی مانند تاجزاده جرم شان در ایجاد فتنه شاید از سران فتنه نیز به دلیل هدایت عملیاتی این جریان بارز تر بوده باشد.
چندی پیش فیلمی از درون زندان اوین در حالی در رسانه های کشور به نمایش در آمد که تاجزاده با اعتراف به عدم تقلب و با اشاره به باختن واقعی در انتخابات ریاست جمهوری پرده از عمق کینه‌اش نسبت به نظام برداشت.
بزرگ‌نمایی های همیشگی این جماعت متوهم، تا آنجایی پیش رفته است که در خلال این نشست، یکی دیگر از سخنرانان جنبش سبز را سرمایه اجتماعی ایران می نامد و مدعی می‌شود که این موضوع در پناه آرای حسن روحانی در حال وقوع است و گمان می رود باید به صورت جدی دولت ورئیس جمهور محترم به میدان وارد شوند و یک‌بار برای همیشه به وظیفه انقلابی شان عمل کنند.
نتیجه ای که از این نشست ها و دیگر کنفرانس های مرتبط با همراهان فتنه سبز و جنبش سبز می توان گرفت وحدت همین تعدادی است که سعی می کنند با جدیت فراوان با استفاده ابزاری اهرم فشاری برای رسیدن به اهدافشان بیابند لذا مهمترین پیامی که می‌توان از آن دریافت کرد همدلی و هم بستگی آحاد مردم و مسئولین است افرادی که با همه وجود به انقلاب اسلامی و کشور اعتقاد دارند و امیدوارند دولتمردان با رفع مشکلات و موانع اندک بهانه های دشمنان را نیز بگیرند.
منبع: دانا
