"گروه فرهنگی صراط" - "ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا متولد ۱۴ ژوئن۱۹۲۸، روساریو، استان سانتافه - درگذشته۹ اکتبر۱۹۶۷ که بیشتر بهنام چهگوارا یا الچه شناخته میشود، پزشک، چریک، سیاستمدار و انقلابی مارکسیست، درِ آرژانتین زاده شد و در بولیوی دستگیر و کشته شد".
آنچه خواندید خلاصه زندگی یک چریک کمونیست بود که این روزها به نماد انقلابی گری در دنیا شهرت یافته است. چریک پزشکی که از کار و زندگی خود گذشت تا به نماد و قهرمان مقاومت دنیا شهرت یابد. بسیاری از بزرگان دنیا که خود به دیگران برای چند سال بعد مهلت ملاقات می داند، در صف ملاقات وی مدتهای مدید به انتظار می نشستند. ژان پل سارتر فیلسوف شهیر فرانسوی که برای ملاقات وی چندین ساعت در انتظار بوده است در مورد "چه" اینگونه می گوید:
می دانی که من چقدر «چه گوارا» را تحسین می کردم ... در حقیقت اعتقاد دارم که این مرد نه فقط یک روشنفکر ، بلکه به عنوان یک رزمنده و یک انسان ، و به عنوان نظریه پردازی که می توانست با کمک نظریه هایی که از تجربیات شخصی اش در نبرد کسب کرده بود منطق انقلاب را پیش ببرد ; او کاملترین انسان عصر ما بود.(برگرفته از کتاب زنده باد چه گوارا)
اشتهار چه گوارا اما در زمان حضورش فقط برای انقلابیون کمونیست و برخی متفکران بود. اما در دهه اخیر و پس از مرگ وی، چه گوارا برای نسلهایی که حتی نمیدانستند او به چه دلیل نماد مقاومت و انقلابی است، تبدیل به نماد شجاعت شد. این موضوع تا بدانجا پیش رفت که برخی خوانندگان امریکایی حتی با تی شرتهایی با عکس چه گوارا در مکانهای عمومی حاضر می شدند. در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران، لباسها، کلاهها و بسیاری از محصولات به اسم و نقش "چه" منقوش شدند. در قلب آمریکا، کشوری که چه گوارا به مبارزه با آن پرداخت، وی این روزها هم به عنوان نماد رشادت شناخته می شود. هنوز در مورد وی کتاب نوشته می شود. از روی شخصیت او کاراکترهای سینمایی گرفته می شود و او تبدیل شده است به نماد مقاومت در دنیای واقعی. چیزی که نمادهای ساخت دست ساز هالیوود همچنان توان رقابت با وی را ندارند.
اما علت این امر چیست؟ چرا او به نماد مقاومت تبدیل شد؟ چرا دنیا با رشادتهای یک پزشک از جان گذشته چنان همذات پنداری می کند که حتی اگر او را دشمن اصلی کشور خود بداند، اما نمیتواند منکر قهرمانی او شود؟ چرا و بسیاری چرای دیگر!
اما جواب این سوالات و بسیاری سوالات دیگر چیست؟ پاسخ به این سوالات چندان پیچیده نیست. علاقه مندان و دوستداران "چه گوارا"، وی را آنگونه که بود روایت کردند، نه آنگونه که دوست داشتند!
"چه" دنیای آنها یک چریک جنگاور بود که برای مقابله با ظلم به پاخواست و جانش را پای آرمانش گذاشت. بدون آنکه به خدا و آخرت اعتقادی داشته باشد. اما هوادارنش برای او کتاب نوشتند، فیلم ساختند و از قهرمانی هایش افسانه سرایی کردند.
اتفاقی که ما در کشورمان ظاهرا آن را بلد نیستیم! آنقدر درگیر شعارزدگی و ضدقهرمان سازی هستیم که قهرمانانمان را هم سازشکار، منفعل و کاملا معمولی تصویر می کنیم! بلایی که ابراهیم حاتمی کیا بر سر یک چریک افسانه ای آورد. او گوشه ای از زندگی چمران را تصویر کرد که نسل آینده ایران به عنوان مخاطب اصلی فیلم "چ" با شخصیتی روبرو شدند که نه تنها یک قهرمان نیست، که فردی به شدت دوست نداشتنی و غیرقهرمان است!
برای این نسل تصویری از قهرمانی که تا به حال وصفش را زیاد شنیده بودند نشان داده شد که نه تنها به سوالات ذهنشان پاسخ داده نشد، که سوالات بسیاری نیز با دیدن چ به وجود خواهد آمدکه ابراهیم حاتمی کیا باید پاسخگوی آن باشد:
آیا دکتر مصطفی چمران که به عنوان شاگرد اول دانشگاه تهران به آمریکا رفت و با دکترای فیزیک پلاسما برای دفاع از ارزشهایی که به آن معتقد بود از آینده و خانواده خود گذشت و تبدیل شد به کابوس صدام حسین و پشتیبانان غربی اش، همان شخصی است که در "چ" تصویر شد؟ آیا "چ" قهرمانی که شما تصویر کردید، به انگشت کوچک "چه" کمونیست ها می رسد؟
خیر آقای حاتمی کیای عزیز! نه تنها نمی رسد که اگر مبنای شناخت نسل جوان از چمران، فیلم شما باشد، جوانان ترجیح می دهند یک قهرمان کمونیست را الگو قرار دهند، تا شخصیتی که شما تصویر کردید!
چمرانی که در "چ" نشان داده شد، نه تنها یک قهرمان و فرمانده جنگهای نامنظم و کابوس شب عراقی ها نیست، که یک فرد به شدت منفعل است که در طول فیلم نه تنها رشادت و دلاوری از وی مشاهده نمی شود، که بیشتر به یک فرمانده عافیت طلب شبیه است که از مقابله با دشمن واهمه دارد و قدرت هیچ گونه تصمیم گیری ندارد! در این فیلم حتی صحنه ای مشاهده نمی شود که وی تصمیمی بگیرد که با شرایط جنگی تناسب داشته باشد. شاید پاسخ کارگردان این باشد که تمام فیلم نامه بر اساس مستندات روایت شده است. اما سوال مهم دیگری باقی می ماند که باید پاسخ داده شود: آیا واقعا همه آنچه از رشادتهای دکتر چمران در پاوه گفته شده است همین است که نشان داده شد؟ آیا تمام زندگی چمران که در این فیلم پر از حاشیه های غیرضروری بود، به این دو روز خلاصه می شود؟
از دید نسل جوان که مخاطبان اصلی فیلمهای حاتمی کیا هستند، قهرمان فیلم "اصغر وصالی" فرمانده جوان چریک است که نه تنها در تمام فیلم با رشادت به مقابله با کومله ها می پردازد، که در مواقع درست خطابه های مفید، موثر و گویا می کند. فردی که به جا تصمیم گیری می کند. افراد را درست هدایت می کند. شرایط را می سنجد و از قضا همه هم از او حرف شنوی دارند! شخصیت شجاعی که نسل جوان ترجیح می دهد از او به عنوان یک قهرمان جنگی در ذهنش تصوی کند، نه چمران منفعلی که مدام به فکر سازش با دشمن است! اما شخصیت اصغر وصالی در فیلم طوری نشان داده می شود که با تندروی سعی می کند از فرد عاقل که بنا را بر مصالحه می بیند و نه جنگ، سرپیچی کند!
چمران فیلم "چ" در طول فیلم در میان آن همه درگیری، تنها دوبار، آن هم به اضطرار دست به اسلحه می برد و در سایر سکانسهای فیلم، تنها چهره ای سردرگم از وی نشان داده می شود. چمرانی که در صحنه درگیری میان نیروهای خودی، تنها نظاره گر موضوع است و معلوم نیست اگر این اتفاق بعد از اذان روی می داد و نیروها به احترام اذان درگیری را پایان نمی دادند، چمران این فیلم اصلا توان هدایت و آرام کردن نیروهایش را داشت؟!
خدمات و نیت پاک حاتمی کیا بر کسی پوشیده نیست. اما آقای حاتمی کیا آنچه واضح و مبرهن است، این است که ظاهرا شما با ساخت فیلمتان به دنبال ارسال پیام های سیاسی مدنظر خود هستید نه روایتگری زندگی یک قهرمان! همان طور که در "به نام پدر" رزمنده ای را تصویر کردید که از جنگ پشیمان است و دل خوشی از گذشته ای که آینده فرزندش را تباه کرده ندارد. در اینجا هم پیام سیاسی شما به شدت مشهودتر از روایت زندگی یک قهرمان است. به نظر می رسد هدف شما رساندن پیامتان به آن تندروهایی [به زعم خودتان] است که مثل اصغر وصالی در صف اول مبارزه با دشمن هستند و باید بشنوند و دست از جنگ بردارند و رو به مصالحه بیاورند! آنچه مشاهده می شود این است که شما برای نیل به این هدف، حاضر شدید یک قهرمان افسانه ای را قربانی و از او شخصی منفعل و سازشکار تصویر کنید. مطلبی که پس از فیلم ناخودآگاه در ذهن بسیاری از مخاطبین تداعی می شود و می دانند با اینکه یک فیلم خوب دیدند، اما یک جای کار می لنگد! یک قسمت داستان درست در نمی آید. اما شاید بسیاری از آنان دقیقا متوجه نشوند با کدام قسمت فیلم رابطه برقرار نکرده اند... و سوالی که پس از مشاهده اثر شما شاید به ذهن بسیاری مخاطبین خطور کرده باشد این است که: این بود چریک افسانه ای کردستان و قهرمان جنگهای نامنظم ایران؟
کمونیستهایی که دوره شان گذشته و مکتبشان شاید برای همیشه به تاریخ پیوسته است، "چه" پزشک بی خدای خود را چنان روایت کردند و می کنند که در کوتاه مدت و حتی پس از گذشت دوره ایدئولوژی شان، به قهرمان بسیاری از دینداران مسیحی و یهودی و حتی مسلمان در سطح دنیا تبدیل شده است! آیا شما توانستید یک فیزیکدان مسلمان نخبه، یک از جان و آینده درخشان گذشته، یگ چریک و فرمانده جنگهای نامنظم و زاهد شب را آنگونه که بود به نسل آینده نشان دهید و از او یک نماد قهرمان در ذهنشان بسازید؟ الله اعلم!
وصولگراها و اغلب بردران به اصطلاح ارزشی فاقد تحلیل و قشری نگر و ظاهر بین هستند.
چی شد یهو ؟؟؟!!!!
چه اصراری دارید در همه زمینه ها مطلب بزنید؟ شما برید به همون اخبار زرد مثل روز بدون شلوار در مترو و... بپردازید
از اختلافاتش با امام خمینی بگویید.
اونجایی که چمران رفت تو دل ضدانقلابا ونشست تو ماشین فرمانده اونا این شجاعت نیست؟
باید گفت آقای حاتمی کیا شهید چمران با چمران فیلم شما خیییییییلی تفاوت داره
کاش قبل گذاشتن این مطلب از خود حاتمی کیا هم مصاحبه میکردی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
گفتم که داره دستت برا همه رو میشه
اما تو کامنتای منا پخش نکردی
دیدی که گفتم داری مخاطبان خودتا از موافق و مخالف از دست میدی
بازم گند زدی
نکنه فیلتر میشی و این خبرای احمقانه را برات چاپ میکنن
خبرای گند وابکی و تحلیلهای چرتت دستتا برا همه رو کرده
صراط سینه چاک صوفیه،بابیه،بهائیه،ازلیه،ذهبیه،علی اللهی،خاکساریه(دراویش) و اعتدالیه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!