صراط - به نقل از عکاس مسلمان
بسم الله.
فردا روز مهمیه. روز ۲۲ بهمن. روز پیروزی حق و نابودی باطل.
یاد خاطرات عکاسیام از راهپیمایی باشکوه و باعظمت ۲۲ بهمن در این ده سال اخیر افتادم. یاد خاطرات تلخ و شیرین و حواشی آن.
از زمانی که عکاسی رو بصورت آماتور با دوربین زنیط شروع کردم، قریب به ۱۴ سال میگذره، اما اون زمان بجای اینکه کار خبری کنم، به دنبال سوژههای استاد هنرستانمون بودم و اصلاً از عکاسی خبری چیزی نمیفهمیدم واگرنه الان باید عوض عکس دبل اکسپوژر از چهره خودم و رفقام، عکسهای سیاه و سفید در و دیوار و گل و بوته و درخت و عکسهای تکنیکی دیگه، باید عکسای به یاد ماندنیای از راهپیماییهای ۲۲ بهمن شهر اهواز داشته باشم. حیف که اون موقع اینو نفهمیدم.
اما زمانی که دانشجو شدم و به مشهد رفتم یکمی بیشتر سر عقل اومدم و بعنوان عکاس صفحه دانشگاه روزنامه قدس با اون دوربین آنالوگم همکاری کردم، سال ۸۲ به بعد هم که خبرگزاری بسیج دانشجویی با عنوان "شبکه خبر دانشجو” با همت دکتر زاکانی راه اندازی شد و من از مشهد از مراسمات و راهپیماییها با اون دوربین دیجیتال یک مگاپیکسلی که کلی هم قیمتش بود عکاسی میکردم و براشون با سرعت افتضاح اون سالها ایمیل میکردم، عجب همتی داشتیم! راهپیمایی اون سالها رو با بارش برف یادم میاد، و فکر کنم اگر یه همت دیگه کنم اون عکسا رو پیدا کنم. البته همکاری من از سال ۸۴ تا سال ۸۵ با شبکه خبر دانشجو در تهران ادامه داشت و سال ۸۶ هم به خبرگزاری مهر رفتم.
۲۲ بهمن سال ۸۶ که خیلی پرشور و حرارت بود و خبری از حواشی سیاسی و پیش زمینههای انتخاباتی درش نبود. مردم و مسئولین در صلح و صفا به راهپیمایی آمدند و بدون کینهورزی و مشکل حزبی اکثراً حضوری پررنگ داشتند؛ اما در ۲۲ بهمن سال ۸۷ که بازهم برای خبرگزاری مهر عکاسی میکردم، به دو شخصیت این نظام برخوردم که در حال حاضر یکی از آنها با لقب "سران فتنه” یاد میشود، کسی که عبای شکلاتیاش و لبادهی مارک انگلیسیاش زبانزد خاص و عام شده، محمد خاتمی که روزی رئیس دولت جمهوری اسلامی بود و از فتنه ۸۸ بهمراه موسوی و کروبی، بلا لقب سران فتنه یاد میشود.
از خاطرهی دیدن سه چهار حلقه محافظ با لباسهای مختلف و مبدل و عامنما بدور شخص آقای هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی اون روز که بگذریم ماجرای عکس و مطلبی که همون سال در وبلاگم برای روشن شدن اذهان تعریف کردم رو، یعنی حضور خاتمی در راهپیمایی ۲۲ بهمن، دقیقاً فردای اعلام نام ایشون بعنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم و هجوم طرفداران وی خیلی ماندگار و پر بازدید شد.
سال گذشته هم وارد راهپیمایی نشده توسط دوستان الف طا بازداشت شدم و بعد از راهپیمایی هم آزاد شدم. البته حق داشتند، چون سال گذشته بعلت سهلانگاری در اغتشاشات عکسهایی در رسانههای بیگانه منتشر شد که آب در آسیاب دشمن ما بود. و من این بازداشت رو بعلت نداشتن کارت ویژهای که به عکاسان رسانهها داده بودند و من نداشتم قانونی و درست میدانم. البته اون لحظهای که بازداشت شدم سعی داشتم بعنوان یک عکاس دارای مجوز عمومی عکاسی خبری مقاومت کنم که نشد. خب بگذریم.
بسم الله.
فردا روز مهمیه. روز ۲۲ بهمن. روز پیروزی حق و نابودی باطل.
یاد خاطرات عکاسیام از راهپیمایی باشکوه و باعظمت ۲۲ بهمن در این ده سال اخیر افتادم. یاد خاطرات تلخ و شیرین و حواشی آن.
از زمانی که عکاسی رو بصورت آماتور با دوربین زنیط شروع کردم، قریب به ۱۴ سال میگذره، اما اون زمان بجای اینکه کار خبری کنم، به دنبال سوژههای استاد هنرستانمون بودم و اصلاً از عکاسی خبری چیزی نمیفهمیدم واگرنه الان باید عوض عکس دبل اکسپوژر از چهره خودم و رفقام، عکسهای سیاه و سفید در و دیوار و گل و بوته و درخت و عکسهای تکنیکی دیگه، باید عکسای به یاد ماندنیای از راهپیماییهای ۲۲ بهمن شهر اهواز داشته باشم. حیف که اون موقع اینو نفهمیدم.
اما زمانی که دانشجو شدم و به مشهد رفتم یکمی بیشتر سر عقل اومدم و بعنوان عکاس صفحه دانشگاه روزنامه قدس با اون دوربین آنالوگم همکاری کردم، سال ۸۲ به بعد هم که خبرگزاری بسیج دانشجویی با عنوان "شبکه خبر دانشجو” با همت دکتر زاکانی راه اندازی شد و من از مشهد از مراسمات و راهپیماییها با اون دوربین دیجیتال یک مگاپیکسلی که کلی هم قیمتش بود عکاسی میکردم و براشون با سرعت افتضاح اون سالها ایمیل میکردم، عجب همتی داشتیم! راهپیمایی اون سالها رو با بارش برف یادم میاد، و فکر کنم اگر یه همت دیگه کنم اون عکسا رو پیدا کنم. البته همکاری من از سال ۸۴ تا سال ۸۵ با شبکه خبر دانشجو در تهران ادامه داشت و سال ۸۶ هم به خبرگزاری مهر رفتم.
۲۲ بهمن سال ۸۶ که خیلی پرشور و حرارت بود و خبری از حواشی سیاسی و پیش زمینههای انتخاباتی درش نبود. مردم و مسئولین در صلح و صفا به راهپیمایی آمدند و بدون کینهورزی و مشکل حزبی اکثراً حضوری پررنگ داشتند؛ اما در ۲۲ بهمن سال ۸۷ که بازهم برای خبرگزاری مهر عکاسی میکردم، به دو شخصیت این نظام برخوردم که در حال حاضر یکی از آنها با لقب "سران فتنه” یاد میشود، کسی که عبای شکلاتیاش و لبادهی مارک انگلیسیاش زبانزد خاص و عام شده، محمد خاتمی که روزی رئیس دولت جمهوری اسلامی بود و از فتنه ۸۸ بهمراه موسوی و کروبی، بلا لقب سران فتنه یاد میشود.
از خاطرهی دیدن سه چهار حلقه محافظ با لباسهای مختلف و مبدل و عامنما بدور شخص آقای هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی اون روز که بگذریم ماجرای عکس و مطلبی که همون سال در وبلاگم برای روشن شدن اذهان تعریف کردم رو، یعنی حضور خاتمی در راهپیمایی ۲۲ بهمن، دقیقاً فردای اعلام نام ایشون بعنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم و هجوم طرفداران وی خیلی ماندگار و پر بازدید شد.
سال گذشته هم وارد راهپیمایی نشده توسط دوستان الف طا بازداشت شدم و بعد از راهپیمایی هم آزاد شدم. البته حق داشتند، چون سال گذشته بعلت سهلانگاری در اغتشاشات عکسهایی در رسانههای بیگانه منتشر شد که آب در آسیاب دشمن ما بود. و من این بازداشت رو بعلت نداشتن کارت ویژهای که به عکاسان رسانهها داده بودند و من نداشتم قانونی و درست میدانم. البته اون لحظهای که بازداشت شدم سعی داشتم بعنوان یک عکاس دارای مجوز عمومی عکاسی خبری مقاومت کنم که نشد. خب بگذریم.
امیدوارم امسال عکسهای خوب و ماندگاری رو ثبت کنم و بتونم یکی از به یاد ماندنیترین راهپیماییهای مردمیمون رو به تصویر بکشم.
امیدوارم هر کسی با هر دوربینی که داره این راهپیمایی مهم و باشکوه رو ثبت کنه و خاطره ساز بشه. از شما دعوت میکنم در ثبت این خاطرهی زیبا سهیم شوید.
ضمناً عکسهای بهم پیوسته بالا، مربوط به زمانیه که عکاس خبرگزاری مهر بودم.
طنین الله اکبر، خامنهای رهبر – امشب رأس ساعت ۲۱ برای پیمان مجدد با آرمانهای امام راحل و تجدید عهد با رهبری یادتون نره.
امیدوارم هر کسی با هر دوربینی که داره این راهپیمایی مهم و باشکوه رو ثبت کنه و خاطره ساز بشه. از شما دعوت میکنم در ثبت این خاطرهی زیبا سهیم شوید.
ضمناً عکسهای بهم پیوسته بالا، مربوط به زمانیه که عکاس خبرگزاری مهر بودم.
طنین الله اکبر، خامنهای رهبر – امشب رأس ساعت ۲۱ برای پیمان مجدد با آرمانهای امام راحل و تجدید عهد با رهبری یادتون نره.
شما همون روزي که اوستاتون گفته بياين، برين.
بلکه به شما سانديس بدن
اونم مارک خارجيشو...
ما جد اندر جد ساندیس خوریم
"چهارشنبه اتوبوسی که ما را اورد راهپیمایی/حسین قدیانی"
جوابتو بگیر...کم اوردی سوت بزن.
بنازم انقلاب اسلامی را که با ساندیس و تیتاپ و هوندا 125 و اتوبوس دهنکجی کرده به تمام دنیای غرب. آمریکا حریف ساندیس ما نمیشود. برادر کوچک من ساندیس خود را که خورد، آن را باد کرد و ترکاند جلوی چشم عکس نتانیاهو و مردک 2 متری عقب رفت. من یک ساندیس جمهوری اسلامی را با کل دنیای آمریکا و اسرائیل عوض نمیکنم و من حتی اگر به عشق خوردن فلافل، بروم «حاج منصور» شرف دارد که به عشق بی.بی.سی سر از لندن درآورم. ساندیس جمهوری اسلامی شراباً طهوراست. آب زمزم است. آب زمزم ما، ساندیسهای جمهوری اسلامیاند نه چشمهای که اختیارش دست سعودیهای شیعهکش است...
هان ای دشمن! از این پس قصه همین است. ساندیس نظاممان را میخوریم. از مرخصیاش استفاده میکنیم. سوار اتوبوس میشویم و در خیابان علیه شما شعار میدهیم و در برابرتان تمام قد میایستیم...
اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی، رانندهاش میگفت 22 بهمن نوشابه و ساندویچ هم میدهند. ما 22 بهمن هم میآییم. برای چنین ملتی که جانش بر کف است، جان باید داد. جمهوری اسلامی به مردمش میرسد؛ حرفی هست؟! ما با رهبرمان آنقدر «نداریم» که هر وقت اراده کنیم، چفیهاش را میگیریم؛ حرفی هست؟! آنقدر دوستش داریم که با یک اشارهاش نشانی خیابان انقلاب را میگیریم و میآییم. ساندیس هم میخوریم؛ حرفی هست؟! سران غرب، به فکر مردمان خود باشند که اول سال نو از سرما یخ نزنند. ما اینجا رابطهمان با رهبرمان گرم گرم است. خاک بر سرت سارکوزی! به ما چه که مردم فرانسه میخواهند سر به تن تو نباشد؟! نظام ما با ساندیس و نی و تیتاب و هوندا 125 همه حیثیت «همه ابرقدرتهای دیگر+1+5» را به بازی گرفته. ما تا ساندیس داریم بمب هستهای میخواهیم چه کار؟ حالا دیدی که ما چرا انرژی هستهای را برای مصارف صلحآمیز میخواهیم؟! شما هر وقت نی ساندیس نظام ما را حریف شدید، آن زمان حرفی نیست، ما هم میرویم سراغ نیزه...
حسین قدیانی))
اگه می خوای جوابتو کامل تر بگیری برو تو سایت اقای قدیانی.
...در ضمن کم اوردی سوت بزن!
استکبار هم با همه گندگیش تو کف مهار این ساندیس و ساندیس خور ها مونده حالا توی بی وجود مسخره می کنی؟