صراط: اغلب رسانه های کشور اکنون هم همچون سال های گذشته در دستان دو طیف سیاسی است. رسانه هایی با پیشینه اصولگرایی و رسانه هایی که سیاست های اصلاح طلبی را دنبال می کند.
ابزار رسانه از تأثیر و نفوذ بالایی برخوردار است به همین خاطر در همه جای دنیا از رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد می شود.
در جمهوری اسلامی ایران نیز رسانه ها در چارچوب قانون و رعایت خطوط قرمز، مجاز به فعالیت هستند. البته در دیدگاه ها و روش ها شاید تفاوت داشته اما در اصول نباید تفاوتی وجود داشته باشد.
شاید بتوان گفت انتقاد و تجزیه و تحلیل از وظایف اصلی رسانه هاست. رسانه و روزنامه ای که نقد نکند و انتقاد را مطرح نسازد، یک رسانه خنثی و مرده خواهد بود.
این نکته را رئیس جمهور محترم هم به خوبی می داند. به همین خاطر است که روز گذشته در آیین پایانی جشنواره مطبوعات می گوید؛« بی تردید اگر در جامعه ای بیان ها بسته و قلم ها شکسته شود اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشم ها و گوش ها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان قرار خواهد گرفت. بگذاریم میدان قلم و بیان، میدان بازی باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. البته آزادی بیان باید با در نظر گرفتن شرایط تاریخی، فرهنگی، دینی و مذهبی و شرایط اجتماعی آن کشور و جامعه باشد و به بیان دیگر دولت معتقد به آزادی مسئولانه است.»
ما نیز با چنین دیدگاهی موافقیم اما آنچه که در حوزه رسانه و بیان آزادانه در حال وقوع است آزادی مسئولانه نیست. آزادی ساختار شکنانه و هزینه تراشی های سیاسی و فرهنگی برای نظام اسلامی، کشور و مردم است.
به طور مثال پرسشی که اکنون مطرح می شود این است که در حال حاضر مطالبه ای که مردم از رسانه ها دارند آیا موضوع و بحث قصاص است؟ حکمی که با صراحت و قاطعیت در آیه قرآن بر آن تأکید شده است. یا این که مطالبه مردم مباحث اقتصادی و فرهنگی است که اکنون با آن درگیر هستند.
طرح چنین موضوعاتی که عبور از خط قرمزها و زیر پا گذاشتن آزادی مسئولانه در رسانه است چه معنی دارد جز آن که شک و شبهه بر احکامی وارد کند که حتی رسانه های معاند دشمن در پی ایجاد آن هستند.
سخنان روز گذشته رئیس جمهور که انتقاد از روزنامه ها و رسانه های منتقد بود، به طور مستقیم از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و همه رسانه های کشور هم متن کامل آن را منتشر کردند.
این نشان دهنده فضای باز برای طرح دیدگاه هایی است که رئیس جمهور از نبود آن انتقاد می کند. اگر آن فضایی که آقای روحانی به آن اشاره داشت در کشور وجود نداشت حتی رسانه ملی هم نمی توانست این سخنان را به طور زنده پخش کند. پس این فضای باز سیاسی و فکری در کشور وجود دارد که چنین اتفاقی می افتد.
اما باید حساب برخی رسانه ها را با آن بخش از سخنان رئیس جمهور درباره آزادی مطبوعات و البته آزادی مسئولانه جدا کرد. برخی رسانه ها چارچوب ها را می شکنند و خط قرمزها را زیر پا می گذارند و ساختار شکنی می کنند.
به بسیاری مسائل و مشکلات کشور بی اعتنایی می کنند اما در کنار آن به مسائلی می پردازند که خاستگاه آن شبکه های معلوم الحالی است که اتاق فکر آنها در پی همین ساختارشکنی هاست.
رسانه هایی در کشور وجود دارد که در خط مقدم مقابله با جنگ نرم دشمن قرار دارد. این رسانه ها هم اکنون هم باعث شکل گیری چالش جدی برای رسانه هایی شده اند که خط رسانه ای خود را علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال می کنند. باید با این رسانه ها همراه و همدل بود. آنها بر اساس اصولی که در چارچوب وظایف خود دارند به این نبرد پا گذاشته اند تا بتوانند در مقابل هجوم رسانه ای دشمن ایستادگی کنند و از انحراف افکار عمومی جامعه که احتمال دارد تحت تأثیر جو رسانه ای غرب و دشمن قرار گیرد بکاهند.
اینگونه نیست که برخی از مطبوعات دارای دژ پولادین هستند! در هر جامعه ای حتی در آن جامعه ای که خود را اردوگاه و خاستگاه جریان آزاد اطلاعات می داند و از این بابت پز سیاسی می دهد، خط قرمزها باید رعایت شود.
رئیس جمهور در جای دیگر سخنانش گفته است که «چطور امروز برخی آزاد آزادند و برخی از این آزادی سهمی اندک در اختیار دارند؟ منتقدان دولت و مخالفان دولت آزادند و آزاد خواهند بود اما بگذارید به همان اندازه همراهان دولت هم از آزادی و امنیت برخوردار باشند و نقد سازنده کنند و این افتخار برای دولت است...»
در پاسخ باید گفت که همراهانی که ایشان از آنها یاد می کنند آزاد هستند اما آیا نقد سازنده می کنند؟ اگر منظور رئیس جمهور از همراهان دولت، روزنامه هایی هستند که ساختارهای جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال می برند، آنها را به چالش می کشند و تنش سیاسی ایجاد می کنند، آنها همراهان دولت تدبیر و امید نیستند بلکه به خاطر سیاست بیش از حد باز فرهنگی دولت، از این فضا سوء استفاده می کنند و برای دولت هم هزینه تراشی.
اگر اشاره آقای رئیس جمهور به روزنامه هایی است که در زمان ریاست جمهوری ایشان به خاطر بیراهه ای که رفته اند تعطیل شدند، اقدام آنها حمایت از دولت نبود مخالفت با احکام و مبانی اسلامی بود.
گمان نمی کنیم روزنامه یا رسانه ای به خاطر دفاع و حمایت از دولت تدبیر و امید تعطیل یا توبیخ شده باشد. بهترین کار برای برخورد با دژ پولادینی که آقای روحانی از آن نام برده این است که نخست مواردی که در رسانه های مورد نظر رئیس جمهور، غیر قانونی مورد نقد قرار گرفته است اعلام کنند و از آن نام ببرند و سپس در چارچوب قانون با آن برخورد کنند.
نقد با نقد پاسخ داده می شود. اینگونه که در فضای رسانه ای پیش می رویم باید فضای نقد در جامعه بسته شود. دولت باید آستانه نقد پذیری خود را بالا ببرد و به آنها با دیده دلسوزانه بنگرد.
گرچه همین نقد و انتقاداتی هم که در برخی رسانه های کشور به بخش هایی از سخنان رئیس جمهور می شود احتمال دارد به عنوان افراطی گری برداشت شود، اما باید توجه داشت که دغدغه های این رسانه ها دغدغه هایی از جنس انقلاب است.
ابزار رسانه از تأثیر و نفوذ بالایی برخوردار است به همین خاطر در همه جای دنیا از رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد می شود.
در جمهوری اسلامی ایران نیز رسانه ها در چارچوب قانون و رعایت خطوط قرمز، مجاز به فعالیت هستند. البته در دیدگاه ها و روش ها شاید تفاوت داشته اما در اصول نباید تفاوتی وجود داشته باشد.
شاید بتوان گفت انتقاد و تجزیه و تحلیل از وظایف اصلی رسانه هاست. رسانه و روزنامه ای که نقد نکند و انتقاد را مطرح نسازد، یک رسانه خنثی و مرده خواهد بود.
این نکته را رئیس جمهور محترم هم به خوبی می داند. به همین خاطر است که روز گذشته در آیین پایانی جشنواره مطبوعات می گوید؛« بی تردید اگر در جامعه ای بیان ها بسته و قلم ها شکسته شود اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشم ها و گوش ها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان قرار خواهد گرفت. بگذاریم میدان قلم و بیان، میدان بازی باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. البته آزادی بیان باید با در نظر گرفتن شرایط تاریخی، فرهنگی، دینی و مذهبی و شرایط اجتماعی آن کشور و جامعه باشد و به بیان دیگر دولت معتقد به آزادی مسئولانه است.»
ما نیز با چنین دیدگاهی موافقیم اما آنچه که در حوزه رسانه و بیان آزادانه در حال وقوع است آزادی مسئولانه نیست. آزادی ساختار شکنانه و هزینه تراشی های سیاسی و فرهنگی برای نظام اسلامی، کشور و مردم است.
به طور مثال پرسشی که اکنون مطرح می شود این است که در حال حاضر مطالبه ای که مردم از رسانه ها دارند آیا موضوع و بحث قصاص است؟ حکمی که با صراحت و قاطعیت در آیه قرآن بر آن تأکید شده است. یا این که مطالبه مردم مباحث اقتصادی و فرهنگی است که اکنون با آن درگیر هستند.
طرح چنین موضوعاتی که عبور از خط قرمزها و زیر پا گذاشتن آزادی مسئولانه در رسانه است چه معنی دارد جز آن که شک و شبهه بر احکامی وارد کند که حتی رسانه های معاند دشمن در پی ایجاد آن هستند.
سخنان روز گذشته رئیس جمهور که انتقاد از روزنامه ها و رسانه های منتقد بود، به طور مستقیم از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و همه رسانه های کشور هم متن کامل آن را منتشر کردند.
این نشان دهنده فضای باز برای طرح دیدگاه هایی است که رئیس جمهور از نبود آن انتقاد می کند. اگر آن فضایی که آقای روحانی به آن اشاره داشت در کشور وجود نداشت حتی رسانه ملی هم نمی توانست این سخنان را به طور زنده پخش کند. پس این فضای باز سیاسی و فکری در کشور وجود دارد که چنین اتفاقی می افتد.
اما باید حساب برخی رسانه ها را با آن بخش از سخنان رئیس جمهور درباره آزادی مطبوعات و البته آزادی مسئولانه جدا کرد. برخی رسانه ها چارچوب ها را می شکنند و خط قرمزها را زیر پا می گذارند و ساختار شکنی می کنند.
به بسیاری مسائل و مشکلات کشور بی اعتنایی می کنند اما در کنار آن به مسائلی می پردازند که خاستگاه آن شبکه های معلوم الحالی است که اتاق فکر آنها در پی همین ساختارشکنی هاست.
رسانه هایی در کشور وجود دارد که در خط مقدم مقابله با جنگ نرم دشمن قرار دارد. این رسانه ها هم اکنون هم باعث شکل گیری چالش جدی برای رسانه هایی شده اند که خط رسانه ای خود را علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال می کنند. باید با این رسانه ها همراه و همدل بود. آنها بر اساس اصولی که در چارچوب وظایف خود دارند به این نبرد پا گذاشته اند تا بتوانند در مقابل هجوم رسانه ای دشمن ایستادگی کنند و از انحراف افکار عمومی جامعه که احتمال دارد تحت تأثیر جو رسانه ای غرب و دشمن قرار گیرد بکاهند.
اینگونه نیست که برخی از مطبوعات دارای دژ پولادین هستند! در هر جامعه ای حتی در آن جامعه ای که خود را اردوگاه و خاستگاه جریان آزاد اطلاعات می داند و از این بابت پز سیاسی می دهد، خط قرمزها باید رعایت شود.
رئیس جمهور در جای دیگر سخنانش گفته است که «چطور امروز برخی آزاد آزادند و برخی از این آزادی سهمی اندک در اختیار دارند؟ منتقدان دولت و مخالفان دولت آزادند و آزاد خواهند بود اما بگذارید به همان اندازه همراهان دولت هم از آزادی و امنیت برخوردار باشند و نقد سازنده کنند و این افتخار برای دولت است...»
در پاسخ باید گفت که همراهانی که ایشان از آنها یاد می کنند آزاد هستند اما آیا نقد سازنده می کنند؟ اگر منظور رئیس جمهور از همراهان دولت، روزنامه هایی هستند که ساختارهای جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال می برند، آنها را به چالش می کشند و تنش سیاسی ایجاد می کنند، آنها همراهان دولت تدبیر و امید نیستند بلکه به خاطر سیاست بیش از حد باز فرهنگی دولت، از این فضا سوء استفاده می کنند و برای دولت هم هزینه تراشی.
اگر اشاره آقای رئیس جمهور به روزنامه هایی است که در زمان ریاست جمهوری ایشان به خاطر بیراهه ای که رفته اند تعطیل شدند، اقدام آنها حمایت از دولت نبود مخالفت با احکام و مبانی اسلامی بود.
گمان نمی کنیم روزنامه یا رسانه ای به خاطر دفاع و حمایت از دولت تدبیر و امید تعطیل یا توبیخ شده باشد. بهترین کار برای برخورد با دژ پولادینی که آقای روحانی از آن نام برده این است که نخست مواردی که در رسانه های مورد نظر رئیس جمهور، غیر قانونی مورد نقد قرار گرفته است اعلام کنند و از آن نام ببرند و سپس در چارچوب قانون با آن برخورد کنند.
نقد با نقد پاسخ داده می شود. اینگونه که در فضای رسانه ای پیش می رویم باید فضای نقد در جامعه بسته شود. دولت باید آستانه نقد پذیری خود را بالا ببرد و به آنها با دیده دلسوزانه بنگرد.
گرچه همین نقد و انتقاداتی هم که در برخی رسانه های کشور به بخش هایی از سخنان رئیس جمهور می شود احتمال دارد به عنوان افراطی گری برداشت شود، اما باید توجه داشت که دغدغه های این رسانه ها دغدغه هایی از جنس انقلاب است.