صراط: یکی از شعارهای اصیل انقلاب اسلامی استقلال در کنار آزادی و برپایی حکومت الهی است که در راهپیماییهای باشکوه قبل و بعد از انقلاب، مردم همواره آن را فریاد زدهاند. دولت باید تهدیداتی را که علیه استقلال و عزت ملی میشود رصد کند. یکی از سوگندهایی که رئیسجمهور مطابق اصل 121 قانون اساسی در پیشگاه نمایندگان ملت یاد کردهاند این است که؛ "در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزد." مدلهای مداخله قدرتها در نقض حاکمیت ملت ایران طی صد سال گذشته تغییرات زیادی یافته است.
مردم کسانی را که غرب را در سلطه بر مقدرات کشور یاری میکنند، خائن دانسته و با صفت جاسوس و نوکر اجنبی میشناسند. در نهضت مشروطه کسانی که سر در آخور سفارت انگلیس یا سفارت روس داشتند وقت حادثه و خطر به این سفارتخانهها پناهنده میشدند و یا بر سر در خانه خود پرچم اجانب را به اهتزاز در میآوردند و این علامت آن بود که اینها دیگر تبعه ایران نیستند و به دشمنان مردم پناهنده شدهاند.
امروز راهبرد آمریکا در اعمال سیاستهای تجاوز طلبانه خود علیه ملتها و بویژه ملت ایران راهبرد، "مذاکره، تهدید و مداخله است" سیاستمداران خط مقدم مبارزه دیپلماتیک در گفتگوهای 1+5 و نیز سایر گفتگوها، اگر متوجه این راهبرد نباشند برای صیانت از استقلال ملی در خطر غفلت قرار میگیرند و لذا این غفلت از حیث منافع و مصالح ملی فوقالعاده زیانبار خواهند بود.
در مذاکرات نباید فریب لبخندهای آنها را خورد و با تهدیدهای آنها نباید مرعوب شد و بالاخره فریبها و نیرنگهای آنها را در امر مداخله باید شناخت و با آن مقابله کرد.
خانم اشتون در سفر به تهران گفته است؛ ما در این سفر روی موضوع حقوق بشر متمرکز بودیم. و بعد به عنوان نمادی از این رویکرد میرود سفارت اتریش و با یک شهروند پناهنده به یک کشور اروپایی ملاقات میکند. چندی پیش هم یک هیئت پارلمانی اروپا در سفر به تهران در سفارت یونان با دو محکوم فتنه 88 ملاقات کرده و به آنها پاداش 200 میلیون تومانی میدهند.
مسئولان دیپلماسی کشور نسبت به این پدیده که من آن را مدل جدید "مداخله" در امور داخلی کشور نام مینهم تصور درستی ندارند. هیچ یک از نهادهای امنیتی و سیاسی مسئولیت این اهانت به ملت و دخالت مزورانه در امور داخلی کشور را نمیپذیرند و فقط با انتشار بیانیههای کلی و مبهم از خود رفع مسئولیت میکنند.
در کشور یک جریان منحط سیاسی هست که سر در آخور اجنبی دارد و در فتنه 88 به نفع سرویسهای سیاسی و امنیتی غرب اقتدار ملی را به چالش کشید و منافع ملت را به نفع مطامع غرب به خطر انداخت و سرانجام با سد بیداری مردم در قیام تاریخی 9 دی سال 88 مواجه کرد.
امروز علائم خطرناکی مشاهده میشود، دوباره این جریان به مدد خارجی میخواهد فتنه سال 88 را باز تولید کند. این بار رسواتر و بیپردهتر از گذشته وابستگی و همبستگی خود را با قدرتهای زورگوی جهانی به نمایش بگذارد. اگر در گذشته ملاقاتها و ارتباط سری و محرمانه بود، امروز در پوشش حقوق بشر و مقررات دیپلماتیک و احیانا توافقات اعلام شده و اعلام نشده خود را نشان میدهد.
مدل جدید مداخله، یک نسخه نخنما از براندازی "سخت" و "نرم" است که در اوکراین تست شده است. برخی میخواهند به طور ناشیانه در ایران آن را تجربه کنند رئیسجمهور باید با هوشمندی این رویکرد را رصد کند و در عمل به سوگند خود در صیانت از استقلال کشور این حرکت ننگین را متوقف کند.
مجلس به عنوان پایگاه اصلی مردم و نمایندگان به عنوان عصاره ملت ایران باید در این خصوص موضع شفاف و روشنی نشان دهند. مجلس باید از وزرای خارجه، کشور و اطلاعات در این مورد توضیح بخواهد.
قوه قضائیه باید در مراقبت از تبهکاران سیاسی و نوکران اجانب در داخل که میخواهند استقلال کشور را به ثمن بخس بفروشند واکنش حقوقی نشان دهند.
به موازات این برخوردهای هوشمندانه و قانونی، دستگاه دیپلماسی کشور در مواجهه با غرب از موضع طلبکاری وارد شود و نقض حقوق بشر در اروپا و آمریکا را به طور جدی مطرح و پیگیری موضوع را از مجامع جهانی مطالبه کنند.
غرب باید تاوان دفاع از منافقین که 17 هزار نفر از مردم مظلوم ایران را شهید کردند، بپردازد.
اروپا باید تاوان دادن سلاح شیمیایی به صدام، که دهها هزار نفر از مردم ایران را به گام مرگ کشید و بیماریهای سخت لاعلاج را بر روی دست آسیبدیدگان آن گذاشت، بپردازد و در برابر پیامدهای آن پاسخگو باشد. آمریکا باید خود را متعهد به اجرای قوانین و مقررات جهانی و عدم مداخله در امور کشورها بداند و اگر بخواهد به مشی تجاوزکارانه خود ادامه دهد باید با واکنش جدی دولت و بویژه رئیسجمهور مواجه شود.
مواضع رئیسجمهور باید نماد عزت و شرافت ملی باشد و به درشتگوییهای اجانب پایان دهد.
مردم کسانی را که غرب را در سلطه بر مقدرات کشور یاری میکنند، خائن دانسته و با صفت جاسوس و نوکر اجنبی میشناسند. در نهضت مشروطه کسانی که سر در آخور سفارت انگلیس یا سفارت روس داشتند وقت حادثه و خطر به این سفارتخانهها پناهنده میشدند و یا بر سر در خانه خود پرچم اجانب را به اهتزاز در میآوردند و این علامت آن بود که اینها دیگر تبعه ایران نیستند و به دشمنان مردم پناهنده شدهاند.
امروز راهبرد آمریکا در اعمال سیاستهای تجاوز طلبانه خود علیه ملتها و بویژه ملت ایران راهبرد، "مذاکره، تهدید و مداخله است" سیاستمداران خط مقدم مبارزه دیپلماتیک در گفتگوهای 1+5 و نیز سایر گفتگوها، اگر متوجه این راهبرد نباشند برای صیانت از استقلال ملی در خطر غفلت قرار میگیرند و لذا این غفلت از حیث منافع و مصالح ملی فوقالعاده زیانبار خواهند بود.
در مذاکرات نباید فریب لبخندهای آنها را خورد و با تهدیدهای آنها نباید مرعوب شد و بالاخره فریبها و نیرنگهای آنها را در امر مداخله باید شناخت و با آن مقابله کرد.
خانم اشتون در سفر به تهران گفته است؛ ما در این سفر روی موضوع حقوق بشر متمرکز بودیم. و بعد به عنوان نمادی از این رویکرد میرود سفارت اتریش و با یک شهروند پناهنده به یک کشور اروپایی ملاقات میکند. چندی پیش هم یک هیئت پارلمانی اروپا در سفر به تهران در سفارت یونان با دو محکوم فتنه 88 ملاقات کرده و به آنها پاداش 200 میلیون تومانی میدهند.
مسئولان دیپلماسی کشور نسبت به این پدیده که من آن را مدل جدید "مداخله" در امور داخلی کشور نام مینهم تصور درستی ندارند. هیچ یک از نهادهای امنیتی و سیاسی مسئولیت این اهانت به ملت و دخالت مزورانه در امور داخلی کشور را نمیپذیرند و فقط با انتشار بیانیههای کلی و مبهم از خود رفع مسئولیت میکنند.
در کشور یک جریان منحط سیاسی هست که سر در آخور اجنبی دارد و در فتنه 88 به نفع سرویسهای سیاسی و امنیتی غرب اقتدار ملی را به چالش کشید و منافع ملت را به نفع مطامع غرب به خطر انداخت و سرانجام با سد بیداری مردم در قیام تاریخی 9 دی سال 88 مواجه کرد.
امروز علائم خطرناکی مشاهده میشود، دوباره این جریان به مدد خارجی میخواهد فتنه سال 88 را باز تولید کند. این بار رسواتر و بیپردهتر از گذشته وابستگی و همبستگی خود را با قدرتهای زورگوی جهانی به نمایش بگذارد. اگر در گذشته ملاقاتها و ارتباط سری و محرمانه بود، امروز در پوشش حقوق بشر و مقررات دیپلماتیک و احیانا توافقات اعلام شده و اعلام نشده خود را نشان میدهد.
مدل جدید مداخله، یک نسخه نخنما از براندازی "سخت" و "نرم" است که در اوکراین تست شده است. برخی میخواهند به طور ناشیانه در ایران آن را تجربه کنند رئیسجمهور باید با هوشمندی این رویکرد را رصد کند و در عمل به سوگند خود در صیانت از استقلال کشور این حرکت ننگین را متوقف کند.
مجلس به عنوان پایگاه اصلی مردم و نمایندگان به عنوان عصاره ملت ایران باید در این خصوص موضع شفاف و روشنی نشان دهند. مجلس باید از وزرای خارجه، کشور و اطلاعات در این مورد توضیح بخواهد.
قوه قضائیه باید در مراقبت از تبهکاران سیاسی و نوکران اجانب در داخل که میخواهند استقلال کشور را به ثمن بخس بفروشند واکنش حقوقی نشان دهند.
به موازات این برخوردهای هوشمندانه و قانونی، دستگاه دیپلماسی کشور در مواجهه با غرب از موضع طلبکاری وارد شود و نقض حقوق بشر در اروپا و آمریکا را به طور جدی مطرح و پیگیری موضوع را از مجامع جهانی مطالبه کنند.
غرب باید تاوان دفاع از منافقین که 17 هزار نفر از مردم مظلوم ایران را شهید کردند، بپردازد.
اروپا باید تاوان دادن سلاح شیمیایی به صدام، که دهها هزار نفر از مردم ایران را به گام مرگ کشید و بیماریهای سخت لاعلاج را بر روی دست آسیبدیدگان آن گذاشت، بپردازد و در برابر پیامدهای آن پاسخگو باشد. آمریکا باید خود را متعهد به اجرای قوانین و مقررات جهانی و عدم مداخله در امور کشورها بداند و اگر بخواهد به مشی تجاوزکارانه خود ادامه دهد باید با واکنش جدی دولت و بویژه رئیسجمهور مواجه شود.
مواضع رئیسجمهور باید نماد عزت و شرافت ملی باشد و به درشتگوییهای اجانب پایان دهد.