سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۷
ماجرای تشنج در جلسه لاریجانی

ماجرای تشنج در جلسه لاریجانی

کد خبر : ۱۶۹۴۳
انتقاد چند دانشجوی قمی به دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در جریان سخنرانی وی در مسجد امام زین العابدین(ع) قم در شب 22 بهمن، در روزهای اخیر بازتاب رسانه ای گسترده ای را به همراه داشته است.

به گزارش صراط نيوز به نقل از بی باک، اگرچه رسانه های همسو با دکتر لاریجانی این دانشجویان را اخلاگر و اغتشاشگر نامیده اند امّا این دانشجویان اعتقاد دارند واقعیت چیز دیگری است و آنها نه تنها اخلاگر و اغتشاشگر نبوده و نیستند بلکه بخاطر مواضع مشکوک جناب آقای لاریجانی در قبال فتنه گران داخلی و خارجی و همچنین برخی عملکردهای وی در قبال دولتمردان محبوب ملت ایران، همان کاری را انجام دادنده اند که ملت در پاسخ برخی خواص در 9 دی انجام داد.

این دانشجویان ادعای برخی سایتهای خبری و آقایان را که ادعا کرده اند این افراد طبق برنامه ریزی و بصورت تشکیلاتی قصد بهم ریختن مجلس را داشتند، کاملا تکذیب می کنند و می گویند: ما صرفا از آقای لاریجانی سئوال داشتیم و آن جوانی ( آقای قدیری ) که ابتدا سئوال پرسید را به هیچ وجه تا آن لحظه نمی شناختیم و ندیده بودیم و تنها علت تشنج و جنجال در آن مجلس عدم سعه صدر طرفدارن لاریجانی و نیروهای ایشان بود.

گفتنی است بنابر گزارش برخی سایتهای خبری وقتی دکتر علی لاریجانی در حال سخنرانی بود و مسائلی در خصوص لزوم ولایت مداری مسئولین مطرح کرد چند دانشجو با اعتراض به وی سوالاتی در خصوص عملکرد گذشته رئیس مجلس در فتنه 88 مطرح کردند که آنها توسط برخی طرفداران و نیروهای لاریجانی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و بازداشت شدند.

از آنجا که بسیاری از رسانه ها این مساله را یکطرفه به قاضی رفته اند و آنان را اخلاگر نامیده اند بر آن شدیم تا با برخی از این دانشجویان ارتباطی برقرار کنیم و سخنان آنها را نیز بشنویم. در همین راستا احمد قدیری، یکی از دانشجویان معترضی که توسط طرفداران لاریجانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و برخی رسانه ها او را آقازاده ی یکی از باندهای قدرت(!) معرفی کرده بودند و چند دانشجوی قمی دیگر که آنها نیز شاهد ماجرا بودند و قصد سئوال از ایشان را داشتند، طی ارسال یادداشتهای جداگانه ای به سایت بی باک شرح ماجرای آن مراسم را از زبان خود اینچنین حکایت کرده اند :

شرح ماجرا از زبان احمد قدیری یا همان آقازاده باندهای قدرت(!)

22 بهمن، روز پيروزي انقلاب و آخرين روز از دهه ي مبارک فجر بود. نسل اول انقلاب خود را فداي مبارزه ي با کفر و طاغوت کرد و ما نسل سومي ها فداييان مبارزه ي با فتنه و نفاق هستيم. همچنان که پيامبر اعظم (ص)به امير المومنين (ع) فرمودند من براي تنزيل مي جنگم و تو براي تأويل خواهي جنگيد.

من و ما توفيق حضور در 8 سال دفاع مقدس را نداشتيم اما امتحان خود را در 8 ماه دفاع مقدس پس داده ايم يا اميد است که چنين کرده باشيم.

به جز اندک جراحاتي که در ايام فتنه بر داشتم، ديروز نيز در محفل سخنراني آقاي لاريجاني _بخوانيد ميتينگ زود رس انتخاباتي_ که من آن را "محفل قلع و قمع دانشجويان" مي نامم، به دليل پرسش از نماينده ي شهري که به دليل اشتغالات تحصيلي در آن مستقرم، متحمل زخم هايي بر سر و صورت شدم که سند افتخاري است براي هر دانشجوي بسيجي.

جالب است اين همه تحريف و دروغ در چند سايت (از جمله سايت احمد توکلي، همسنگر ديروز، امروز و فرداي علي لاريجاني) که به برکت بازداشت بنده صورت گرفت تا آدم هاي رسانه اي رئيس مجلس بتوانند در اين فرصت، در عرصه ي اطلاع رساني يکه تازي کنند؛ همه ذيل يک تيتر و با اين مضمون خود نمايي مي کند: "اخلال در جلسه ي سخنراني لاريجاني".

ابتدا متن خبر يکي از سايت ها را ببينيد، بعد آن نوبت به ما مي رسد:

«جام جم آنلاين: علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي که به مناسبت 22 بهمن و تجليل از چهره هاي مبارز قم و سخنراني در جمع اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري در قم حاضر شده بود، سه نفر به سخنان وي اعتراض کرده و باعث قطع اين سخنان شدند و بلافاصله مراسم را ترک کردند.

به گزارش خبرنگار جام جم آنلاين ، اين سه نفر در 3 مقطع زماني در حين سخنراني لاريجاني با بلند شدن از سرجاي خود سخنان وي را رد كرده و نسبت به علي لاريجاني و برخي از اقدامات مجلس شوراي اسلامي اعتراض كردند و باعث قطع سخنان رئيس مجلس شدند بطوريكه براي دقايقي نظم جلسه به ريخت.

براساس اين گزارش ، اداره اخبار و رسانه هاي گروهي مجلس شوراي اسلامي در اين باره توضيحاتي داده است كه به شرح زير است:

علي لاريجاني پنجشنبه شب در جمع پيروان خط امام و مقام معظم رهبري در قم با اشاره به تلاش عده اي از افراد براي تاريک نشان دادن صحنه ولايت مداري اظهار داشت: افراد صادق همواره پاي ولايت ايستاده اند. کشور ما بدون ولايت مشکلات زيادي دارد. بعضي از افراد به تندي سخن مي گويند، عده اي که در گذشته بر عليه امام خامنه اي سخن مي گفتند، امروز چيز ديگري مي گويند. کساني در اين مسير با غبار آلود کردن شرايط در مسير رهبري حرکت نکرده اند و در جاده کج به راه خود ادامه دادند.

لاريجاني ضمن بحث از وعده خداوند در باره حكومت صالحان در روي زمين، انقلاب اسلامي را مصداق اين آيه قراني «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين» دانست و به بحث در اين باره ادامه داد. در اين زمان جواني برخاسته و با اعتراض به لاريجاني شروع به صحبت كرد و نظم جلسه را برهم زد.

در اين هنگام جمعيت با شعار مرگ بر ضد ولايت فقيه، سعي در مقابله با اين فرد داشتند ، اما لاريجاني از مردم خواست آرام باشند و گفت: «اين افتخار جمهوري اسلامي است كه اگر كسي اعتراض به مسوولي دارد بتواند در حضور خودش بيان كند ، حتي اگر آن فرد يكي از مقامات عالي نظام باشد و اين يكي از دستاوردهاي انقلاب است». فرد معترض كه تلاش كرد با شعار دادن ديگران را جذب كند، همزمان با اعتراض مردم ساكت شد.

لاريجاني از وي خواست بنشيند و پاسخ سوال خود را بشنود. اما او گفت كه من حاضر نيستم در اين جلسه حضور داشته باشم و از سايت ها جواب شما را خواهم خواند.»

و اما حقيقت امر...

سخنان جناب لاريجاني در تفسير آيه ي مذکور در خبر به اين جا رسيد که: "بله بايد با فتنه گران مرزبندي کرد". که با عصبانيت از اين خود را به "اتوبان علي چپ" زدن، برخاستم و پرسيدم: "شما که قائل به مرزبندي هستيد چرا تا قبل از قيام مردمي 9 دي و ترس از خشم مردم، سخني از فتنه و فتنه گر نکرديد؟" و بعد از آن سوالات و اعتراضات ديگري که از دل و جان برخاست و بر زبان جاري شد. از فتنه ي وقف دانشگاه آزاد و رأي و تبريک به کذب تکذيب شده ي جناب رئيس پرسيدم. پيرمردي در اين ميان در تأييد گفته هايم و در حالي که رو به سوي علي لاريجاني داشت شعار مرگ بر منافق سر داد و در اين گير و داد ماموران امنيتي جناب لاريجاني من را از جلوي مسجد تا دم در هل دادند و در حالي که آقاي لاريجاني با لبخندي مليح و انتقام جويانه نظاره گر اوضاع بود، مشت و لگد آنان را نوش جان کردم.

جالب است که چندين دوربين فيلمبرداري آنجا بود، اما چرا آدم هاي آقاي رئيس، چنين بي پروا دروغ سر هم مي کنند؟ دليلش روشن است. زيرا فيلم و فيلمبردار و افشا و انکار آن به دست خودشان است. اگر راست مي گويند که نمي گويند، فيلم جلسه را در اختيار رسانه ها قرار دهند تا مردم خود قضاوت کنند که "اداره اخبار و رسانه هاي گروهي مجلس" راست مي گويد يا خير. جالب است که در اين ميان کوچکترين اشاره اي به سوالات نگارنده نشده. از يک طرف ادعا مي کنند اعتراض بنده را يک شبکه ي سازماني پشتيباني مي کرده و از طرف ديگر آورده اند که جمعيت يک صدا عليه من شعار مرگ بر ضد ولايت فقيه سر داد!!! امان از حافظه ي دروغ گو! تا زماني که به بيرون از جلسه رانده نشده بودم کسي چنين شعاري نداد و اگر هم بعد از من جمعيت ولايي چنين گفته باشند چه بسيار پسنديده و دل نشين؛ گمان نمي کردم آن همه از حضار مرا همراهي کرده باشند.

اي کاش ماجرا به همين جا ختم مي شد.

بعد از اخراج از مجلس رئيس مجلس، تازه اسير محافظان جناب لاريجاني شدم. يکي از آنان پرسيد: "بگو از چه کسي پول گرفتي؟". پاسخ دادم اين حرف شما مرا ياد سخنان ضد انقلاب مي اندازد که مي گفتند بسيجي ها با تطميع مالي و به طمع سانديس با ضد انقلاب درگيرند!

افراد ديگري از نيروهاي امنيتي آقاي رئيس، مرا اين طرف و آن طرف مي بردند و از چرايي کارم سوال مي کردند. تنها يک جواب دادم: "اگر آزادم رهايم کنيد و اگر بازداشتم رسما اعلام کنيد". بي درنگ پاسخ داد: "بازداشتي".

چنان که يک متهم امنيتي گرفته باشند مرا سوار يک ماشين شيشه دودي کردند و به اداره ي کل اطلاعات بردند و بالاخره من هم شدم متهم سابقه دار!

در اين ميان بازجوي شريفي پرسيد که آيا با 3 دانشجوي ديگر هم که در اعتراض به برخورد با شما، اعتراض کرده بودند و اکنون باز داشت شده اند، ارتباط داري؟ که فهميدم افراد ديگري هم بازداشت شده اند و متأسفانه آن سه عزيز را نمي شناختم.

در مجموع 4 دانشجو بازداشت شدند که جرم آخرين نفر تنها بلند کردن دستش براي کسب اجازه از محضر همايوني حضرت جاويد لاريجاني بود! تا اگر جلال و جبروت حضرت رئيس قوه ي مقننه اجازه دادند سوالي را که نمي دانم چه بود بپرسد.

قرار بود برايم پرونده ي قضايي درست کنند اما ظاهرا به خيال خود معامله اي کرده اند: آزادي در مقابل سکوت!

هيهات! به زندان مي روم اما سر در مقابل طاغوت و نفاق خم نمي کنم. اگر هم ذره اي اميد به مثمر ثمر بودن شکايت عليه رئيس مجلس به دليل زخم هاي نشسته بر صورتم داشتم، به رئيس قوه ي قضائيه نامه اي سرگشاده مي نوشتم اما افسوس که اعتراض به ساحت اعلي حضرت، کار را دشوارتر و پرونده را سنگين تر مي کند.

به راستي چقدر خلف به سلف خود شبيه شده است. هر دو در يک سمت بوده اند و منتقدين را قلع و قمع مي کنند؛ تنها مبل استيل کم است!


- شرح ماجرا از زبان یک دانشجوی قمی

چند دانشجوی قمی بودیم که از نماینده شهرمان در مجلس شواری اسلامی سوالاتی داشتیم در بنرهای سطح شهر خوانده بودیم که سخنران شب 22 بهمن در مسجد امام زین العابدین (ع) جناب آقای دکتر علی لاریجانی است.

شب 22 بهمن نماز مغرب و عشا را در همان مسجد خواندیم، بعد از نماز رفته رفته بر جمعیت مسجد افزوده می شد و کم کم مراسم شکل رسمی تری به خود می گرفت.

در این میان دو نکته جلب توجه می کرد، اولین نکته ترکیب جمعیتی حضار بود که قالب آنها افراد مسن و بومی محل بودند و دومین نکته بنر های بود که برگزار کنندگان مراسم با تعجیل خاصی در ابتدای مراسم در حال نصب آن بودند. بنر های که همراه تصویر مقام عظمای ولایت عکسی از آقای دکتر لاریجانی و جمله ای از ایشان در تائید ولایت فقیه را در خود جای داده بود بنر ها ما را در پرسیدن سوال هایمان جدی تر کرد.

پس از تلاوت قرآن کریم و تقدیر از مبارزان دوران انقلاب اسلامی جناب آقای دکتر لاریجانی وارد مجلس شدند، مجری متملق برنامه، آقای لاریجانی را به جایگاه دعوت کرد، ایشان سخنانش را تازه آغاز کرده بود که جوانی بر خواست و چند سوال پرسید:

1-چرا در جریان فتنه سکوت کرده و مواضع دو پهلو اتخاذ نمودید؟

2-چرا به آقای میر حسین موسوی پیام تبریک فرستادید؟

و چراهای دیگر که آقای دکتر لاریجانی با " اشهدبالله " همه آنها را تکذیب کرد و گفت: «بنده در جریان فتنه در دفاع از ولایت سخن ها گفته ام!بسیاری سکوت کرده اند چرا به آنها نقد نمی شود» که دانشجوی دیگری فریاد برآورد: « آقای لاریجانی شما نماینده ما و مردم قم هستید ما از شما انتظار داریم.»

ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به صحبت های خود در باب اینکه برخی سایت ها با نام افشاگری قصد تخریب ایشان را دارند ادامه داد که در این هنگام آن جوان نخست که از توجیهات ارائه شده قانع نشده بود باز برخواست و از عملکرد گذشته آقای دکتر به شدت انتقاد کرد که نتیجه اش آن شد که محافظان دست او را گرفته و به بیرون هدایت کردند! که در هنگام خروج فرد مذکور دگر بار فریاد برآورد که: «جواب شما را در سایت ها خواهم خواند .» در رابطه با سرنوشت او ساعتی بعد شندیم که بیرون از درب مسجد مورد ضرب و شتم برگزار کنندگان جلسه قرار گرفته و جراحاتی نیز برداشته است!!!

لازم به ذکر است که در حین خروج آن جوان دو دانشجو لب به انتقاد گشودند و از انگیزه آقای لاریجانی در عدم اجازه جهت قرات نامه امام خامنه ای (مدظله العالی) در مجمع تشخیص پرسیدند! و نیز نقش رئیس مجلس در تصویب قانون وقف دانشگاه آزاد را مورد پرسش قرار دادند و از چرایی عدم قرات تخلفات هیت رئیسه مجلس توسط کمیسیون اصل 90 نیز هم پرسیدند.

در همین حین فردی از دست اندرکارن جلسه و از نزدیکان آقای بنایی (نماینده محترم شهر قم) فریاد مرگ بر منافق سر داد،که تنها 10 یا 15 نفر او را همراهی کردند. در ادامه آقای لاریجانی مدعی شد در جلسه مجمع وی به همراه دبیر مجمع و اقای دکتر ولایتی نظر مقام معظم رهبری را انعکاس داده اند! و ایشان مطالب گفته شده در این مورد در فضای رسانه ای را نشر اکاذیب دانستند!

گفتنی است در حین جلسه دانشجویی که چندین بار به پرسش خود ادامه داده بود قصد داشت سوال جدیدی بپرسد که او را گرفته و به سمت درب خروجی بردند، که در نزدیکی درب خروجی مورد ضرب و شتم قرار گرفت که البته ریاست محترم مجلس به صحنه مشرف بودند، اینکه دیدند و یا خود را به ندیدن زدند نمی دانم!!! این دانشجو دومین دانشجویی بود که مورد ضرب و شتم قرار گرفت. البته به گفته برخی دوستان ضرب و شتم ایشان در خارج از مسجد نیز ادامه داشته است. ضرب و شتم کنندگان از دست اندرکاران جلسه و از نزدیکان آقای(ب) بودند.

آقای لاریجانی در حین پاسخ های پر تناقض خود گفته بود که اجازه پرسش خواهد داد و ما بارها و بارها دست خود را به نشانه پرسش بالا گرفته بودیم که ایشان هیچ گاه اجازه ندادند!!!

وی جملاتی را از امام راحل را در مورد وحدت قوا قرائت کردند و اظهار داشتند که حضرت آقا بر ایشان تکلیف شرعی نموده اند که در مورد عملکرد دولت سخن نگویند. اما ما که نفهمیدیم، امام صوفیانه و اسلام صوفیانه منظورشان که بود؟! ریاست محترم مجلس سخنان خود را تا انتها ادامه داد و ما اجازه سوال نیافتیم که نیافتیم.

- تبار شناسی ما

آقای دکتر لاریجانی در حین مراسم و حجه الاسلام بنایی بعد از مراسم و در مصاحبه با خبرنگار باشگاه خبرنگاران سعی داشتند منتقدان حاضر در صحنه را به جریانات خاص گره زده و آنها را افراطی، اخلالگر، آشوب طلب جلوه دهند. حرکتی که به دور از تقوای سیاسی بود.

به عنوان دانشجویان مطالبه گر که به نماینده خود نقد داشته و داریم، چرا باید اینگونه توسط توپخانه های رسانه ای ایشان مورد هجمه قرار بگیریم؟!

همه حرف ما این بود: چرا در جریان فتنه به ویژه در گفتگوی ویژه خبری آقای لاریجانی مواضع دو پهلو اتخاذ نموده و در دفاع از جمهوریت نظام و ولایت تسامح کردند؟ ما انتظار داشتیم بصیرت نماینده قم، به اندازه مردم قم باشد، مردمی که در روزهای فتنه در صحنه حاضر و خواب را بر خود حرام کرده بودند، برای دفاع از جمهوریت نظام،برای دفاع از کلیت نظام و برای دفاع از ولایت فقیه. آیا این انتظار زیادی بود؟!

ریاست قوه مقننه در طول مراسم اظهار داشت: «که اگر کسی از ولایت منحرف شد باید با شمشیر او را راست کرد.» حال شمشیر پیشکش، اظهار نظر درباره فتنه گران در تریبون رسمی کشور و دفاع از خواست مردم انتظار زیادی بود که مردم و دلسوزان نظام داشتند؟!

سوال درباره چرایی عدم تحقق این انتظار، آشوب طلبی و اخلالگری است؟!

حرف ما و مردم قم این است که چرا نماینده قم که داعیه ولایت مداری و قانون گرایی دارد در جریان تصویب قانون وقف دانشگاه آزاد، از خود همراهی و همکاری با جریان قانون گریز را به منحصه ظهور می گذارد؟

چرا باید آقای لاریجانی نقد به خود را نقد قوه مقننه بخواند و با قرائت این جمله امام راحل(ره) که فرمودند: «مجلس در راس امور است» ، سعی در تبرئه اشتباهات خود داشته باشند؟! اشتباهات و تخلفاتی که طی گزارش کمیسیون اصل 90 آماده قرائت در مجلس بود که توسط هیت رئیسه مجلس جلوی آن گرفته شد!!!

حرف ما و همه مردم با بصیرت قم این بود که چرا نماینده شان به عنوان رئیس قوه مقننه در مجمع تشخیص مصلحت نظام باید مانع قرائت نامه مقام معظم رهبری شود؟! و روند مجمع را برخلاف نظر معظم له هدایت کنند؟!

تبار ما سوال کنندگان،آشوب طلب ،اخلالگر و افراطی نبود، بلکه ما قطره ای از امواج خروشان دریای بصیرت شهر قم بودیم.

قطره ای که نه تنها نسبتی با جریان نشریه همت و آنها که جلوی مجلس شورای اسلامی شعار مرگ دادند ندارد، بلکه از مخلفان جدی آن جریان نیز هست.

البته بد نیست به این موضوع اشاره شود که ما آقای دکتر لاریجانی را یک گام جلو تر از افرادی نظیر دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام جناب آقای دکتر رضایی میدانیم. فردی که چندی پیش در طول برنامه « دیروز،امروز،فردا» با گذشت چندین ماه از مرگ فتنه و با وجود زیرکی و اصرار مجری برنامه حاضرنشد از لفظ « فتنه » استفاده کند و از وقایع سال گذشته با عنوان «حوادث» یاد کرد. البته این گام رو به جلو فرسنگ ها با بصیرت مردم فاصله دارد.

- انعکاس رسانه ها

ساعاتی بعد از این جلسه سایت فتنه‌گر آینده (این سایت متعلق مهدی هاشمی آقازاده فراری هاشمی رفسنجانی است و دفاع جانانه این سایت از لاریجانی قابل تامل است)به حواشی جلسه پرداخت و از دانشجویان منتقد با عنون اخلالگر نام برد، و هیچ گاه به محتوای سوالات اخلالگران(!) و پاسخ دکتر لاریجانی(؟!) نپرداخت. روندی که در دیگر سایت ها از جمله: اصلاحات نیوز، فردا نیوز و همچنین در مصاحبه آقای بنایی به آن اشاره نشد.

در طی روند هجمه رسانه ای یک نکته مشترک بود و آن اینکه: «شب نامه هایی از سوی افراطیون بر علیه آقای لاریجانی جهت تخریب ایشان در سطح شهر قم توضیح می شود.»

به دور از اخلاق اسلامی و تقوا است که توزیع شب نامه ها به منتقدان در جلسه نسبت داده و همه را یک جریان واحد نامید.

هیچ کس نداند، مردم قم که می‌دانند شب نامه‌ای که این روزها به وفور در قم یافت می شود تراکت تبلیغاتی‌ای است تحت عنوان (جمعی از حامیان ولایت استان قم) برای تبرئه نمایده محترم شهر قم از مظان اتهام، سخنان دکتر لاریجانی در روزهای اخر فتنه را انعکاس می دهد، سخنانی که در روزهای پایانی فتنه و از تریبون های غیر رسمی بیان شده بود.

به امید روزی که اصل هشتم قانون اساسی (امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به مسئولین و دولت) مکانیزم قانونی و اجرایی یابد.

به یاری خداوند منان
دانشجوی اخلالگر(!) قمی "ج. ح"

بی باک: گفتنی است درج این مطالب صرفا به منظور اطلاع رسانی و شفاف سازی در راستای عدالت و قائل شدن حق اعتراض برای افراد و دانشجویانی می باشد که از تریبون رسانه ای برخوردار نبوده و به همین دلیل نتوانستند برخلاف طرف مقابل سخنانشان را به گوش دیگران برسانند و مورد هجمه رسانه ای وسیعی قرار گرفتند .

از آنجا که هیچ خبرنگار رسمی از طرف سایت خبری "بی باک" در این مجلس حضور نداشته است ( هر چند برخی افراد موثق اطلاعاتی را در اینباره با خبرنگار ما در میان گذاشته اند) ، درج این مطالب به منزله تایید کامل سخنان این دوستان نمی باشد و بی باک آمادگی دارد تا جوابیه و یا توضیحات طرف دیگر این حوادث را نیز عینا و با رعایت اخلاق رسانه ای درج نماید تا مردم بویژه حاضرین در آن مراسم خود قضاوت کنند.

در ضمن درخواست جناب آقای قدیری - مبنی بر اینکه فیلم آن جلسه که توسط گروه خبری آقای لاریجانی ضبط گردیده بصورت کامل در اختیار رسانه قرار گیرد، - پیشنهاد به جا و معقولی است که خود کاشف بسیاری از حقایق خواهد بود.
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۵ - ۲۴ بهمن ۱۳۸۹
۳
۰
مرگ بر منافق صد رنگ
هدایت اشتری لرکی
|
France
|
۱۷:۱۰ - ۲۴ بهمن ۱۳۸۹
۳
۰
مامیرزا نصراله خان کلام الدوله یادمان میاید که هنگام حضورپریزیدنت میرزا محمودخان احمدی نژاد در دانشگاه، کسانی که به مخالفت ایشان شعار میدادند حتی عکس ایشان را جلوی چشمان ایشان آتش زدند و میرزا محمودخان با سعه صدر اسلامی و دور اندیشی سیاسی که اینها هم از همین مردم این مملکت اسلامی هستند شکیبا بودند. حال با فرض محال اکبر! اگر این چند دانشجودر این خبر، همین اعمال را مقابل این آقایی که حتی لیست غیر قانونی وقف دانشگاه اقتصادی ازاد به نفع یک خاندان معروف را امضا کرده و ان مصوبه ننگین وقف را در سابقه ریاست خود بر مجلس دارد، انجام میدادند چه بلاهایی سر این دانشجویان میامد ??