جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۸

انحرافاتی که دغدغه رهبری را برانگیخت

مقام معظم رهبری دردیدار با مسئولان فرهنگی دولت هاشمی: "درعرصه ی فرهنگ، بنده به معنای واقعی کلمه، احساس نگرانی می کنم وحقیقتا دغدغه دارم، این دغدغه از آن دغدغه هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصف شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرع کند.
کد خبر : ۱۶۹۴۷۲
صراط: فرهنگ، حقیقت فراموش شده‌ای است که اگر نگوییم تمام دولت‌ ها، اما اغلب شان نسبت به آن عملکرد خوبی نداشته‌اند. برخی گروه ‌ها و دولت ‌ها از آن برای نفوذ و ضربه زدن به نظام، و برخی  نیز از آن به عنوان ابزاری، برای تداوم دولتشان استفاده کرده‌اند. شعارهایی مثلِ آزادی و توسعه‌ی مدنی، و در ادامه‌اش افسار گسیختگیِ فرهنگی دوره ‌ی وزارت مهاجرانی و حوادث کنفرانس برلین و غیره از دوره ‌ی اصلاحات را خوب به یاد داریم. و نیز مصاحبه ‌ایی که احمدی‌نژاد در صدا وسیما انجام داد و طی آن نسبت به اقدامات ناجا در حوزه‌ی غفاف وحجاب، برخورد سردی نشان داد. در نظر کارشناسان فرهنگی، نگاه سلیقه‌ای و کوتاه مدت و در جهت منافع گروه‌های خاص، باعث شده، کشور نتواند به خوبی از این ظرفیت در جهت رشد و پیشرفت استفاده کند. دولت یازدهم با اینکه دارای نیروهای باسابقه‌ای درعرصه‌ی فرهنگی است، اما برای اینکه نویدبخش پیشرفت دراین زمینه باشد با اشکالاتی در درون خود مواجه است. گرچه روحانی با معرفی  علی جنتی به مجلس(2)، توانست رای اعتماد 234 تن از نمایندگان را برای این وزارتخانه‌ی مهم به دست آورد(3)، اما چیزی از این اعتماد نمایندگان مجلس نگذشته، شاهد اتفاقاتی ناخوشایندی در عرصه ی فرهنگ هستیم. اتفاقاتی که ذهن را به دوران توسعه گرایی غربی دوران اصلاحات رهنمون می‌سازد.
 
1- عزل و نصب‌های گروهی و سیل انتقادات به وزیر ارشاد
 علی جنتی که قول هایی را به نمایندگان‌ مردم داده بود، فراموش کرد و سیل خانمان سوز تغییرات مدیریتی را نخستین ماموریت خود دانست. مجلس در واکنش به این حرکت خلاف اعتدال (رشد قارچ‌گونه‌ی اصلاح طلبان و در بعضی موارد اصلاح طلبان همراه فتنه گران) در دستگاه ‌های فرهنگی تذکراتی را به وزیر ارشاد اسلامی ارائه کرد. تذکرات مجلس دو جنبه داشت؛ یکی از حیث مغایر بودن چیدمان مدیریت فرهنگی با شعار اعتدال روحانی ودیگر، سابقه‌ی مدیریت تشنج زای اصلاح طلبان در دوره های گذشته هم مزید علت بود. انتصابات مربوط به حوزه ی فرهنگ خود بازگو کننده‌ی این مطلب است(4). اینجا این سوال مطرح می شود، با ورود مدیران قدیمی با تفکر تکنوکراتی، چقدر می‌توان احتمال داد این مدیران، طرز تفکر خود را، در اجرای سیاست های اعلامی، اعمال نکنند؟

2-  برداشتن ممیزی کتاب، افزودن باری بر دوش مردم
 علی جنتی، وزیر ارشاد اسلامی در شش ماه حضور خود اعلام کرده است ممیزی قبل از نشرکتاب را ملغی خواهد کرد.(5)  طبق اصل ممیزی کتاب، وزارت ارشاد وظیفه‌ی نظارت بر انتشار کتب را در دست دارد و طبق این وظیفه، اگر با کتاب هایی مواجه شود که درصدد ایجاد تشنج فرهنگی سیاسی و ضربه زدن به مبانی اعتقادی مردم باشند، باید از نشر یا بازنشرآنها جلوگیری کند و خاطیان را به مراجع قضایی معرفی نماید. با اعلام این سیاست از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بازار کتاب و مخاطبین آن که تاکنون با نظارت‌ های انجام شده تا حدی از متون و مطالب انحرافی و فساد انگیز در امان بودند، باید از این پس، خودشان تمام مسئولیت حراست از ایمان، عقاید و احساسات خود و فرزندانشان را برعهده بگیرند و بار دولت را که در این عرصه  می‌تواند توانمندتر باشد، بر دوش کشند. بستن راه آب های سمی از خود منبع آسانتر وکم هزینه تر است، یا پس از انتشار آن؟
 
3- دولت حقوقدان و عملِ برخلاف قانون

 مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگی اجانب، بخشی اصلی و جدایی ناپذیر از ماموریت هردولتی است. به محض روی کار آمدن دولت آقای روحانی بعضی از وزرا و حتی اعضای کابینه که نوع وظایفشان، بهانه‌ای را برای عضویت در شبکه‌های اجتماعی نمی تراشید اما با عضویت خود در این شبکه ها سبب ایجاد یک دوگانه ی فرهنگی در ذهن مردم شدند. مردم اکنون می نگرند دولتی که با شعار اعتدال بر سرکار آمده است و خود حقوقدان و قانوندان است، به قانون گریزی روی آورده و قوانینی که حتی خودشان در دوره های پنجم وششم و قبل ازآن نوشته اند را زیر پا می گذارد.
 
استفاده از شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک وتوییتر طبق قوانین کشور ممنوع است و فیلتر هایی هم در این زمینه وضع شده است. این شبکه ها که امروزه در بسیاری از کشور ها عامل تولید سبک زندگی و فروپاشی خانواده ها از درون شده اند، توسط کابینه‌ی روحانی مورد تایید عملی قرارگرفته است.(6) در این بین، ما موضعی روشن از سوی وزیر ارشاد که بند چهارم برنامه‌اش حفاظت از فرهنگ ملی ِایرانی اسلامی بوده، مشاهده نکرده ایم(7).آیا استفاده‌ی کابینه‌ی دولت جمهوری اسلامی ایران ، از شبکه‌هایی که خود، آنها را خلاف قانون شمرده، مبنایی عقلانی، قانونی و مدبرانه دارد؟
 
4- زنان خواننده؛ بازگشت به الگوی فساد پیش از انقلاب به بهانه‌ ی اعتدال

 مسئله‌ی دیگر درحوزه سیاست فرهنگی دولت، موضوع موسیقی وخوانندگی به خصوص موضوع تکخوانی زنان است.چندی قبل درسایتها،خبری منتشر شد کهوزیر ارشاد اسلامی پس از تکخوانی خانم محمدخانی گفته است:"من اشکالی در تکخوانی بانوان نمی بینم"(8)این اظهار نظر آقای جنتی باعث ایجاد واکنش هایی ازطرف فرصت طلبان گردید و برنامه‌هایی از این دست در شهرستان‌ها نیز منتشر شد. نماینده‌ی شهرستان بوکان از برگزاری یک کنسرت باخوانندگی یک دختر جوان خبر داده و از انتشار وسیع تصاویر این کنسرت در فضای مجازی ابراز تاسف کرده است.(9) برخی رسانه ها این اظهار نظر وزیر ارشاد را تحت تاثیر فتاوای افرادی چون آقای صانعی (استاد علی جنتی)می دانند! که نظراتشان نسبت به عموم فقها شاذ و نادر است.
   
 
5- جشنواره‌ فیلم فجر، رویای رونمایی از فیلم هایی در تراز انقلاب اسلامی  
  چندی پیش بود که روحانی در جمع هنرمندان و سینماگران  گفت: هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم(10)، این که معنای این جمله چیست را باید برعهده ی مخاطبین فرهیخته گذاشت و از اظهار نظر یکطرفه در این باب خودداری کرد. در هرحال آنچه در این دوره از جشنواره‌ی فیلم فجر نیز نمایان شد، این نکته بود که چیز جدیدی در مقایسه با دوره های قبل که قابل ارائه باشد و طرحی نو در سینمای کشور در اندازد وجود نداشت. این دور نیز با حاشیه هایی همراه بود، از تذکرات برخی از مراجع تقلید تا جوابیه های بلند و بالا، هم فیلم های فاخربه نمایش درآمد و هم فیلم هایی ضعیف، اما آنچه از دولت جدید به چشم می خورد اصل دخالت محدود در این عرصه ی تاثیر گذار و استراتژیک است.
 
 
 
دولت جدید با به کار بستن سیاست های نامنظم و قدیمی به امور سینما می پردازد که این موضوع، یعنی اصل کاهش تصدی گری دولتی(لیبرال مآبانه)، نوعی عقب نشینی از موضع فعالِ در عرصه ی سینما است. مدیریت واگذارکننده‌ی دولت یازدهم عرصه را برای هدایت گران بیرونی مهیا کرده و قدرت مانوردهی فرهنگی ایران را در منطقه کاهش می دهد. این در حالی است که کشورهای صاحب قدرت از جمله آمریکا، به طور روزافزونی با ابزارهای  سینمایی مثل هالیوود در پی افزایش قدرت سیاسی خویش اند، و به این وسیله تا کنون جنایت های بیشماری رامرتکب شده اند و توانسته اند افکار عمومی را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهند.
   
 
6-بودجه رسانی به روزنامه‌های ‌زنجیره‌ای، تجدیدِ پروژه‌‌ی دشمن
 در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، رسانه های فارسی زبان داخلی و خارجی توافق دراز مدتی با یکدیگر امضا کرده اند. این توافق از سال 76 و آغاز دوران موسوم به اصلاحات رنگ جدی و واقعیتی عینی یافت. پدیده نشریات زنجیره ای ثمره همان دوران و مصداقی از واقعیت جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است.
 
 
 
محمدقوچانی: سردبیر هفته نامه آسمان و بسیاری از روزنامه های زنجیره ای موثر در درحوادث تیر 78 . تصویر قوچانی  بعد از آزادی از زندان.
 
اگر چه قوه قضائیه برخی از حلقه های نشریات زنجیره ای را که نقشی عمده در بحرانهایی چون آشوبهای تیر 78 وفتنه‌ی 88 ایفا کردند، در محاق توقیف قرار داد و بسیاری از عمله‌ی آن مجبور به فرار از کشور شدند، اما بخشی از ظرفیت انسانی نشریات یاد شده همچنان در درون مرزها، فعال بوده و هستند. روزنامه‌ِهای‌شرق، قانون، بهار، هفته نامه‌ی آسمان و ... از این نشریات زنجیره ای هستندکه هر از چندگاهی به مقدسات مردم ایران توهین کرده‌اند روزنامه‌ی شرق در ششم مهر سال گذشته باچاپ کاریکاتوری توهین آمیز نسبت به رزمندگان دفاع مقدس، موجبات ناراحتی ملت ایثارگر را فراهم آورد. روزنامه‌ی قانون به تبعیت از بشرستیزان غربی به حکم اسلامی قصاص در برابر جرم قتل نفس عمد معترض می شود و آن را ازپیش خود ناعادلانه می خواند. روز چهارشنبه، اول آبان ماه 92 نیز، روزنامه «بهار» یادداشتی با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» به مناسبت عید غدیر منتشر کرد که در آن، شبهات زیادی درباره دلالت واقعه غدیر خم بر مسأله خلافت و زعامت سیاسی امیرالمؤمنین (ع) مطرح شده بود. و موارد  متعددی که با اندکی جستجو در سایت ها و روزنامه های این جریان می‌توان یافت. پس از تمام این اتفاقات ناراحت کننده بسیار جای سوال است که چرا وزارت ارشاد اسلامی بودجه ی هنگفتی را برای تقویت این جریان ناسازگار فرهنگی در نظر گرفته است.

دیدبان بعد از بازتاب این اخبار و اطلاعات، سعی دارد به زمینه های شکل گیری این نوع سیاست گذاری فرهنگی و نیز نظریات مختلف در این باره بپردازد.
 
وضعیت کنونی‌فرهنگ، اشتباه مردم در انتخابات ؛یا انتخاب های اشتباه روحانی
 
کارشناسان نسبت به عملکرد فرهنگی دولت و علل انتخاب کردن این نوع سیاست فرهنگی توسط دولت نظرات گوناگونی دارند. به طور کلی سه دسته وجود دارد.
 
1-دیدگاه اول،  دولت یازدهم؛ ادامه‌ی سیاست دولت های  توسعه گرا


این افراد با توجه به اظهار نظرهای برخی اعضای  دولت ازجمله وزیر ارشاد چنین  نتیجه میگیرند که دولت، طبق یک برنامه ی مشخص و لیبرال مآبانه قصد فضاسازی در عرصه ی فرهنگ را دارد. سیاست توسعه گرای دولت زمینه ی اصلی این نوع سیاستگذاری نزد این گروه است. از شواهد این گروه برای مدعایشان می توان به هویت سازی دولت اعتدال اشاره کرد که معمولا از شخص آقای هاشمی تا اعضای هیئت دولت وقتی می خواهند خود را تعریف کنند دولت اعتدال را ادامه ی شانزده سال دو دولت توسعه گرای کارگزاران واصلاحات می دانند(12). برای مثال وزیر ارشاد، در آیین افتتاح استودیوی موزه موسیقی ابراز امیدواری کرد: «بتوانیم راهی را که خاتمی آغاز کرد، ادامه دهیم»(13).این گروه همچنین استفاده ی هیئت دولت و اطرافیانش از شبکه های اجتماعی را در راستای قبح زدایی از استفاده ی از این شبکه ها می دانند و این کار را دادن پالس های مثبت به هم مسلکان غربی شان می دانند.

به طور کلی در سیاست لیبرالی تکیه ی اصلی بر این است که از کشور هایی که این نظریه را قبول دارند باید زیر پر و بالشان را گرفت و این همان سیاست است که به آن سیاست توسعه ی برون زا اطلاق می شود چیزی که مقام معظم رهبری در صحبتهایشان در ست نقطه ی عکس آن را فرموده اند ایشان در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان در آبان ماه فرمودند: نگاه به درون و تکیه بر قدرت داخلی راه حل واقعی مسائل و مشکلات موجود است، اگر ملتی به قدرت و توانایی های خود متکی بود از اخم یا تحریم دشمن متلاطم نمیشود و ما باید دنبال تحقق این هدف باشیم. ایشان افزودند: همه حرف ما بامسئولان گذشته و امروز این است که برای پیشرفت و گشایش کارها، به ظرفیت های متنوع و گسترده انسانی، طبیعی و جغرافیایی ایران تکیه کنید.
  
2- دیدگاه دوم، مشاوران کراواتی، زاینده‌ی سیاستهای لیبرالی
 
 دولت با رویکرد مشاورانی مثل دکتر سریع القلم وآقای ترکان و بقیه ی تیم فرهنگی خود قصد کناره گیری از عرصه ی فرهنگی را دارد تا فرهنگ را به ساختاری صنفی تبدیل کند و با واگذاری قدرت فرهنگی به کارکنان فرهنگ و هنر و هنرمندان و نه مدیران، خود را از این مسئولیت خلاص کند. این گروه دوم با اشاره به مواضع چند ماه گذشته در بدنه ی وزارت ارشاد مبنی بر عدم ممیزی وخصوصی سازی فرهنگی(14) را هدفی دارای منافع دوطرفه می دانند که در صورت زیر بار نرفتن نمایندگان مجلس و قوه ی قضاییه با این رویه خود را از وعده های بلند پروازانه نجات می دهد و درجواب هوادارانش خواهد گفت این مانع را مجلس سبب شد.
 
با این کار دولت، هوادارانش را مقابل نمایندگان قرار می دهد. این موضوع در افراطی خواندن این نمایندگان نیز موثر و باعث سنگینی کفه ی ترازوی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس آینده می گردد و نیز در صورت تسلیم مجلس به خاطر ترس از فشار دولت و شکست در انتخابات آتی و دلایل دیگر الگوی مورد نظر دولت، و نه الگوی ایده آل برفرهنگ حاکم می شود،که دارای مبانی اسلامی محکمی هم نیست.
 
 
3- دیدگاه سوم، استراتژی فرهنگ دولت، بر مبنای تفکر پریزیدنت روحانی


 نظرسوم، خود شخص رییس جمهور را علاوه بر تیم مشاورانش مسئول این اوضاع می داند این گروه با توجه به سخنان و برنامه های روحانی در مناظره ی فرهنگی(15) نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این سخنان را مبنای برنامه های دولت می دانند. روحانی در مناظره اش برسه نکته ی اساسی تاکید داشت. در محور اول ایشان به تمرکززدایی فرهنگی و ایجاد نظام صنفی فرهنگی دستور می دهد و این راهکار را از میان چندین راهکار مهمترین میشمارد روحانی اضافه می کند طلاق و دیگر مشکلات از این راه قابل حل است و تا زمانی‌که فرهنگ دولتی است،‌ مسائل ما حل نخواهد شد. 
 
روحانی بر این باور است که، آن کارشناسی که در سازمان ممیزی در حال رصد بازار نشر است این حق را ندارد از فرهنگ این کشور صیانت کند زیرا این با آزادی مردم مغایر است و اساسا تصدی گری باید اصولا کاهش یابد. محور دوم  سخنان او در  باره ی آزادی است: روحانی با بیان اینکه باید به رسانه‌ها و مطبوعات آزادی بدهیم زیرا وقتی به آنها آزادی دادیم، باید جلوی فساد را گرفته و نباید به نهادهای رسمی اکتفا کنیم ودر نهایت: وی درباره ی زنان افزود: باید بیمه ویژه‌ای برای زنان آسیب دیده بوجود بیاوریم . علاوه بر این تشکیل وزارت امور بانوان را در دولت تدبیر و امید پیش‌بینی کردیم تا حقوق ضایع شده‌ی بانوان را به آنها برگردانیم.
 
جمع بندی
 آینده  سیاست‌های فرهنگی، در دولت یازدهم
 در نگاه نهایی پیامدهای این نوع سیاست گذاری فرهنگی، باید مشخص شود. از نگاه تاریخ نگاران و جریان شناسان انقلاب اسلامی، دولت اصلاحات در جواب خفقان و جوِ سنگین دوره‌ی کارگزاران روی کار آمد، و جریان احمدی نژاد با تابلوی آبادگران، درجواب افراط در اصلاح طلبی_ البته نه به معنای حقیقی بلکه به معنای فاصله گرفتن از آرمان ها و شاخص بلند مرتبه ی  انقلاب اسلامی  یعنی امام خمینی (ره) و دعواهای همه روزه  وبی نتیجه برسر آزادی ای که کسی نفهمید آیا به معنای جشن دانس برلین است یا تظاهرات بر ضد خدا _ ، برکرسی نشست.

اما به این دوره که می رسیم می خواهیم بگوییم که این دولت در جواب بی نظمی سالهای پایانی و سیاست های نادرست در عرصه ی داخلی و برخی انتصابات مشکل دار و خلاف مصلحت کشور، برکرسی پاستور تکیه زد. به نظر دیدبان در واقع مردم سعی کردند به کسی رای دهند که با مجلس وقوه ی قضاییه تنش زایی نکند و حرف‌هایی که بعد، از آن پشیمان شود نزند و بالاخره قطار کشور را روی ریل خود به حرکت در آورد. اما آیا امروزه مردم جواب دغدغه های خود را دریافت کرده اند؟آیا مشکل مردم این است که تمام کانال های تلویزیونی و ماهواره ای را با دقت بسیار خوب داشته باشند؟ امروزه چقدر رفتن به فیسبوک باعث حل مشکل فرهنگی می‌شود؟

باسیاست تمرکز زدایی از دولت و خصوصی سازی فرهنگی، آیا فرهنگ مردم در تصاحب خود مردم می ماند و فرهنگ غربی دست تطاول خود را برگردن کیان فرهنگ ایرانی اسلامی نمی فشارد ؟آیا باآزادی بی قید و بند در عرصه ی هنر، می‌توان مقابل هنر هدایت شده ای چون سینمای فاسد هالیوودبایستیم؟ نتیجه‌ی این پرسش ها و امثال آن می تواند به روشن شدن جریان فرهنگی دولت نزد افکار عمومی کمک شایانی کند.
منبع: دیده بان