پروژه ي درازگوش تروا 2
آقاي خاتمي كجا تشريف داريد؟
در حالي كه 13ماه از آخرين تحرك فتنه گران و رفتار انتحاري آنان در 6 دي 88(عاشورا) مي گذرد، برخي منافقين جديد نظير موسوي و كروبي طبق امريه صادره از خارج كشور نامه اي را منتشر و ادعا كردند خواستار تجمع اعلام همبستگي با مردم مصر و تونس هستند. اين رويكرد منافقانه(پروژه درازگوش ترواي2) در حالي بود كه دوستان و دشمنان ملت ايران به روشني به ماهيت آشوب طلبانه و ضد انقلابي دست اندركاران فتنه واقف بودند و مي دانستند اعلام همبستگي كذايي صرفاً سرپوشي براي خوش خدمتي به آمريكا و رژيم صهيونيستي است. با اين وجود محافل ضد انقلاب بي نقاب، از اينكه موسوي وكروبي و حزب مشاركت تلاش كرده اند مجدداً نقاب به صورت فتنه سبز بزنند و آن را اصلاح طلب در چارچوب قانون اساسي معرفي كنند، عصباني شده اند. اين محافل فعال در فتنه سبز و طلبكار از منافقين جديد صريحاً اعلام كرده اند كه دنبال براندازي هستند و اگر مجالي پيدا كنند همان شعارهاي ضدانقلابي را تكرار مي كنند.
در همين زمينه سايت صهيونيستي بالاترين در مطلبي به خاتمي به خاطر سكوت در بازي اخير انتقاد كرد و نوشت: آقاي خاتمي كجا تشريف داريد؟ گويا سرتان شلوغ است. اما اگر فرصت شد و استخاره خوب آمد، شما هم يك كلمه در حمايت از راهپيمايي حرف بزنيد.
انتشار اين قبيل پيام هاي عتاب آميز خطاب به خاتمي در حالي است كه وي چند روز پيش در يك نشست محفلي به صراحت گفته است: راهپيمايي اعلام شده بازي دو سر باخت است. بر فرض محال اگر نظام مجوز بدهد، ما در مقام قياس در تمام ايران حتي به اندازه يك دهم جمعيت 22 بهمن تهران را هم نمي توانيم به خيابان بياوريم و اين به ضرر ما خواهد شد.
وي همچنين گفته است: اگر هم نظام مجوز ندهد كه نمي دهد، بخشي از طرفداران نمي آيند و فقط عده اي تندرو و اغتشاشگر مي آيند كه هزينه اش به پاي ما نوشته مي شود و حلقه فشار نظام بر ما تنگ تر خواهد شد.
اما فقط خاتمي نبود كه مورد ملامت هدايتگران رسانه اي فتنه قرار گرفت بلكه حزب مشاركت نيز كه سعي داشت ضمن بيانيه اي، مدعي اصلاح طلبي طراحان راهپيمايي شود و ماهيت برانداز فتنه گران را كتمان نمايد، مورد ملامت شديد شبكه عنكبوت قرار گرفته است. به عنوان مثال سايت بالاترين خطاب به نويسندگان حزب مشاركت نوشت: جناب حزب مشاركت! خيلي محترمانه! لطفاً خفه شو. ما غير از سرنگوني نظام چيز ديگري نمي خواهيم.
بالاترين در مطلب ديگري از قول سلطنت طلبان نوشته است: ما اگر سبزيم، سبز براندازيم و اين پاسخ ما به بيانيه حزب مشاركت است.
سايت ضدانقلابي خودنويس نيز در واكنش مشابهي نوشت: «جناب جبهه مشاركت، ميشه لطفا...؟ ما چه قدر بايد از دست شما و دار و دسته خاتمي و مهاجراني و رفسنجاني كه با دست پس مي زنند و با پا پيش مي كشند، ضربه بخوريم؟ جناب خاتمي و مشاركت فعلا خفه شويد!»
ابراهيم نبوي نيز كه همزمان با روزنت (ارگان سلطنت طلبان) و جرس (وابسته به مهاجراني) همكاري مي كند، اقدام مشاركت را بي عقلي خوانده و نوشته: صدور اين بيانيه نهايت بي درايتي و بي سياستي بود، مي گذاشتيد دو روز قبل يا دو روز بعد! نه اينكه با يك كار غلط نيروها را دلسرد كنيد، به اين اميد كه شايد از فوايد اين موضع بهره ببريد. مگر خداي نكرده موسوي لال است يا كروبي خواب است كه شما از طرف جنبش سبز سخن مي گوييد؟!
يادآور مي شود گروهك ورشكسته اي چون منافقين، بقاياي ريگي و همچنين رضا ربع پهلوي- كه اين روزها سوگوار فرار حسني مبارك نيز هست- در بيانيه هاي مشابهي از اقدام منافقانه موسوي و كروبي حمايت كرده اند. در اين ميان سايت صهيونيستي بالاترين بدمستي كرده و هويت واقعي اين پروژه را لو داده است، آنجا كه مي نويسد: راهپيمايي داخلي بايد با حمله نظامي آمريكا و اسرائيل همراه شود تا بتوان براندازي كرد.
در حالي كه موسوي و كروبي به دروغ مدعي حمايت از ملتهاي مسلمان مصر و تونس [قيام عليه رژيم هاي وابسته به آمريكا و اسرائيل] شده اند، بالاترين از خارج كشور تاكيد كرد: اگر به خيابان بياييم، دوباره فرياد مي زنيم نه غزه، نه لبنان. اين ما بوديم كه مچ بند سبز بستيم و توي خيابان فرياد زديم نه غزه، نه لبنان... استقلال، آزادي جمهوري ايراني... و مرگ بر جمهوري اسلامي.
خاطرنشان مي شود مقامات آمريكايي پس از اقدام نوكرمآبانه موسوي و كروبي بلافاصله از اين اقدام حمايت كردند و مكررا از اينكه جمهوري اسلامي با اقتدار بساط آشوبگري مزدوران وابسته به گروهك ها را جمع نموده، ابراز نگراني و ناخرسندي كردند.
در اين ميان انتخاب روز 25 بهمن براي خودنمايي گروهك ها هم جالب توجه است، چرا كه گروهك هاي ضد انقلاب در سال 57 نيز سه روز پس از پيروزي انقلاب تلاش كردند با نظام و انقلاب مقابله كنند اما با قدرت نمايي مردم، به حاشيه افتادند. رهبر معظم انقلاب چندي پيش با يادآوري اين ماجرا فرمودند: «از اول انقلاب و در طول سالهاي متمادي، كي ها زير پرچم مبارزه با امام و انقلاب ايستادند؟ آمريكا در زير آن پرچم قرار داشت، انگليس در زير آن پرچم قرار داشت، مستكبرين در زير آن پرچم قرار داشتند، مرتجعين وابسته به نظام استكبار و سلطه، همه در زير آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همين جور است. الان هم شما نگاه كنيد از قبل از انتخابات سال 88، در اين هفت هشت ماه تا امروز آمريكا كجا ايستاده است؟ انگليس كجا ايستاده است؟ خبرگزاري هاي صهيونيستي كجا ايستاده اند؟ در داخل، جناحهاي ضد دين، از توده اي بگير تا سلطنت طلب، تا بقيه اقسام و انواع بي دين ها كجا ايستاده اند؟ يعني همان كساني كه از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمني كردند، سنگ زدند، گلوله خالي كردند، تروريسم راه انداختند. 3 روز از پيروزي انقلاب در بيست و دوم بهمن گذشته بود، همين آدم ها با همين اسم ها آمدند جلوي اقامتگاه امام در خيابان ايران، بنا كردند شعار دادن؛ همان ها الان مي آيند توي خيابان، عليه نظام و عليه انقلاب شعار مي دهند! چيزي عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمريكا بود؛ اسمشان سوسياليست بود، ليبرال بود، آزادي طلب بود، پشت سرشان همه دستگاههاي ارتجاع و استكبار و استبداد كوچك و بزرگ دنيا صف كشيده بودند! امروز هم همين است. اينها علامت است، اينها شاخص است؛ و مهم اين است كه ملت اين شاخص ها را مي فهمد؛ اين چيزي است كه انسان اگر صدها بار شكر خدا را بكند، حقش را بجا نياورده است؛ سجده شكر كنيم.»
اتحاد و وحدت و يكپارچگي كه ندارن
هدف مشخص و واضحي هم كه ندارن
ثبات و پايداري در مواضع هم كه ندارن
عقل درست و حسابي هم كه ندارن
قيافه درست و درموني هم كه ندارن
پس چي دارن ؟ فقط يه كروبي دارن كه خدا خيرش بده هروقت حرف ميزنه آدم غم و غصه هاش يادش ميره ازبس مضحكه اين بشر :)
شما بالاترين ها و عنكبوت ها و مارمولك ها و جرس و خرس و اسب و گاو و گوسفندها اول تكليف خودتون رو باهمديگه روشن بكنيد بعد طنزنامه بديد بيرون !. يه مشت كج و معوج كه با خودشونم درگيرن و نميدونن از كدوم آخور بايد بخورن اونور دنيا نشستن و ميخوان نظام رو عوض بكنن !!! اونايي كه توي ايران هستن هيچ غلطي نميتونن بكنن شما منگلا كه ديگه جاي خود دارين !!! پس خيلي محترمانه بقول خودتون لطفا همگي خفه شيد كه مرديم از خنده :)
خدا دشمنان رو از احمقها آفريد اونم چه احمقي :)