۱۰صراط:مارس ۲۰۱۴: این نامه را مثل نامه قبل در حالی می نویسم که به دلیل شکنجه ی صبحگاهی امروز که شامل فرو کردن حجم زیادی غذا به دهانم بود احساس استفراغ و درد شدیدی در سینه ام احساس می کنم. شاید این طور فکر کنید که اعتراضات ما به خاطر برخی تسهیلات صوری دولت فروکش کرده است. اما خوب است بدانید درست است که ما پشت دیوار های گوانتانامو محبوس شده ایم، اما هرگز ساکت نخواهیم نشست.
من این نامه را به این خاطر برای شما می نویسم که بگویم ما همچنان اعتصاب می کنیم. این کار را تا زمانی ادامه می دهیم که در این زندان عزت خود را به دست آوریم و همچنین تا زمانی که بتوانیم از زندان آزاد شده و به سوی خانه و خانواده خود برگردیم.
به برکت ریاست جمهوری باراک اوباما، زندان بان گوانتانامو "سرهنگ بوگدان" ما را در طول روز به خصوص در زمانی که مشغول صحبت تلفنی با وکیل یا اعضای خانواده مان هستیم به طور تحقیر امیزی مورد جستجوی بدنی قرار می دهد.
سرهنگ به ما گفت که می داند چگونه نظم را در بین ما حکم فرما کند. چون او در خانه اش فرزندانی دارد که توانسته بین آن ها نظم را ایجادکند. اما ما که بچه های او نیستیم و اینجا خانه ما نیست. ما مردانی هستیم که برای خود خانواده هایی داریم و خانواده هایمان نمی دانند ما در چه شرایط اسف باری به سر می بریم.
در این جا یک اعتصاب غذای آرام به طور خودجوش انجام می گیرد که ما را در "وضعیت انضباط" قرار می دهد و این اعتراضات خود جوش باعث می شود مورد اذیت و شکنجه های گوناگون زندان بانان قرار بگیریم. برای جلوگیری از این اعتصاب، زندانیان از بندهای مشترک به سلول های انفرادی منتقل می شوند و به زور به آنها غذا خورانده می شود.
سرهنگ علت رفتارش را با ما اینگونه شرح داد که چون با ما در حال جنگ است رفتارش با ما این قدر خصمانه است. اما من ۱۲سال است که اینگونه شکنجه می شوم و ضمنا جنگی هم در کار نیست. ما اسیران غیر مسلح هستیم. من از مردم امریکا سوال می کنم که ندای آزادی که امریکا با آن گوش جهان را کر کرده کجاست؟ آیا شما از کاری که دولتمردانتان با ما می کنند چشم پوشی می کنید. من می دانم که همیشه دولت نماینده گرایشات همه مردم نیست. در زندان همیشه دعا می کنم که مردم آمریکا از این شکنجه هایی که در حق ما می شود راضی نباشند و حتی تا جایی که می توانند برای توقف آن دست به عملی بزنند.
من این نامه را به این خاطر برای شما می نویسم که بگویم ما همچنان اعتصاب می کنیم. این کار را تا زمانی ادامه می دهیم که در این زندان عزت خود را به دست آوریم و همچنین تا زمانی که بتوانیم از زندان آزاد شده و به سوی خانه و خانواده خود برگردیم.
به برکت ریاست جمهوری باراک اوباما، زندان بان گوانتانامو "سرهنگ بوگدان" ما را در طول روز به خصوص در زمانی که مشغول صحبت تلفنی با وکیل یا اعضای خانواده مان هستیم به طور تحقیر امیزی مورد جستجوی بدنی قرار می دهد.
سرهنگ به ما گفت که می داند چگونه نظم را در بین ما حکم فرما کند. چون او در خانه اش فرزندانی دارد که توانسته بین آن ها نظم را ایجادکند. اما ما که بچه های او نیستیم و اینجا خانه ما نیست. ما مردانی هستیم که برای خود خانواده هایی داریم و خانواده هایمان نمی دانند ما در چه شرایط اسف باری به سر می بریم.
در این جا یک اعتصاب غذای آرام به طور خودجوش انجام می گیرد که ما را در "وضعیت انضباط" قرار می دهد و این اعتراضات خود جوش باعث می شود مورد اذیت و شکنجه های گوناگون زندان بانان قرار بگیریم. برای جلوگیری از این اعتصاب، زندانیان از بندهای مشترک به سلول های انفرادی منتقل می شوند و به زور به آنها غذا خورانده می شود.
سرهنگ علت رفتارش را با ما اینگونه شرح داد که چون با ما در حال جنگ است رفتارش با ما این قدر خصمانه است. اما من ۱۲سال است که اینگونه شکنجه می شوم و ضمنا جنگی هم در کار نیست. ما اسیران غیر مسلح هستیم. من از مردم امریکا سوال می کنم که ندای آزادی که امریکا با آن گوش جهان را کر کرده کجاست؟ آیا شما از کاری که دولتمردانتان با ما می کنند چشم پوشی می کنید. من می دانم که همیشه دولت نماینده گرایشات همه مردم نیست. در زندان همیشه دعا می کنم که مردم آمریکا از این شکنجه هایی که در حق ما می شود راضی نباشند و حتی تا جایی که می توانند برای توقف آن دست به عملی بزنند.