سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۳

سالی که گذشت! سالی که می‌آید

سالی که گذشت ، سرشار از بیم ها و امیدها بود ؛ سالی که در آن حماسه سیاسی با حضور مردم ایران اسلامی پای صندوق های رای تحقق یافت و آغاز حرکتی نو در مسیر پیشرفت رقم خورد.
کد خبر : ۱۷۰۸۱۶
صراط: روزنامه تهران امروز مطلبی را با عنوان«سالی که گذشت! سالی که می‌آید»نوشته شده توسط مرتضی طلایی در ستون یادداشت اول خود به چاپ رساند:

سالی که گذشت ، سرشار از بیم ها و امیدها بود ؛ سالی که در آن حماسه سیاسی با حضور مردم ایران اسلامی پای صندوق های رای تحقق یافت و آغاز حرکتی نو در مسیر پیشرفت و عدالت در حوزه اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی و ... رقم خورد و فضای روانی کشور را به سمت آرامش سوق داد . در این شرایط کماکان موضوع فرهنگ به‌رغم تاکیدات و تذکرات و رهنمودهای پی در پی مقام معظم رهبری مغفول ماند و حتی مظلوم تر از گذشته شد ، رفتارهای قابل نقد برخی از فعالان فرهنگی که گاهی منجر به هنجار شکنی شده و از چشمان رسانه‌های گروهی و دلسوزان انقلاب دور نماند. اما به‌راستی آنچه امروز نگرانی جدی رهبری خردمند انقلاب و دست اندرکاران فرهنگی کشور را شکل می‌دهد چیست ؟ از نگاه بنده و به قول اندیشمندی شجاع آن کسی است که چیزی را بگوید که همه می‌دانند ولی کسی جرات ابراز آن را ندارد ! این جمله ناظر بر این نمی‌باشد که باید هنجار شکنی کرد و ارزش‌ها را به سخره گرفت تا بهانه‌ای برای حمله به ارزش‌ها باشد، بلکه به این معناست که می بایست دردها را در جامعه گفت ، مردم را آگاه نمود و آنان را در مسیر شناخت از خود قرار داد .

دوری از اخلاق و توجه به ظواهر دنیوی و نگاه سطحی به مقوله دین و سبک زندگی یکی از آفت‌های مهمی است که ضرورت دارد در سال جدید مورد توجه قرار گیرد و آن را از خود دور کنیم و با بازنگری در رفتار اجتماعی خود گام های موثری را در راه تبدیل شدن به یک شهروند مطلوب اسلامی - ایرانی برداریم. از نکات مهم دیگری که باید از خود در این روزهای پایانی سال و ابتدای سال جدید پرسید این است که چقدر با شاخص های قرآنی حسن خلق، صداقت ، عزت نفس ، مردم دوستی ، مسئولیت اجتماعی و غیره همراه بوده ایم؟! آیا خودمان را نقد کرده‌ایم؟! آیا برای رسیدن به سعادتمندی ترس و ابهامات خود را در مسیر آگاهی و دانش سوق داده‌ایم؟! شاید برخی در کودکی یاد بگیرند اما بعضی حتی تا لحظه مرگ حقیقت هستی هوشمند را نیابند! از نظر بنده به عنوان یک عنصر فرهنگی و اجتماعی که بند بند وجودم سرشار از عشق به سرزمین و مردمم می باشد ، مسئله فرهنگی ما مفقود شده است ، آن را نمی شناسیم و یا صرفا فقط می‌دانیم اما نمی‌فهمیم ! بسیاری شاید در این راه هنوز نشسته‌ایم ، می‌دانیم چه می‌کنیم اما نمی‌فهمیم ! مثلا آفت‌هایی نظیر دروغگویی، بدگویی، چاپلوسی، فردگرایی‌، بی‌مسئولیتی، اعتقاد به قضا و قدر داشتن، تسلیم پذیری‌، خرافه گرایی‌، تزویر و دورویی‌، واگرایی و غلبه فرهنگی و ... درکنار تجمل گرایی ، مصرف گرایی ، تعصبات کورکورانه را قبول داریم اشتباه است و ما را دچار گمراهی و دوری از تقوا می‌کند ؛ اما کماکان در رفتار روزمره امان انجام می دهیم و این دقیقا نکته تعجب آور زندگی امروز ماست.

به تعبیر دیگر جامعه زمانی به صورت واقعی و ملموس در مسیر پیشرفت قرار می گیرد که خرده رفتارهای ناصواب همه ما اصلاح شود ؛ رفتارهای کوچک همانند خار های کوچک بیابانی هستند می توانند آتش‌های بزرگ درست کنند ؛ از سوی دیگر به عنوان آخرین نکته در این بحث رفتار بسیار عجیب امروزی ماست که در گره‌های زندگی دیده می‌شود و آن رفتار روحیه عجیب دگر انتقادی برای دیگران است . در حالی‌که انسان نمی بایست همانند سوزن خیاطی باشد و فقط برای دیگران لباس بدوزد و خودش عریان در جامعه زندگی کند ، فقط برای دیگران نسخه بپیچد و جامه تقوا و فضیلت و اخلاق برای آنان بدوزد؛ این رفتار مصداقی است که در اطراف ما دیده می‌شود و به تعبیری قرآنی: چرا آنچه را که خود عمل نمی کنیم بر زبان می آوریم ؟!

علی ای حال آنچه اشاره شد ، نکاتی کوتاه ،کارشناسی و از سر دلسوزی و تذکری به خود بود که بر اساس مطالعه و تحقیقات صورت گرفته و مبتنی بر تعالیم اصیل قرآنی و نبوی و همچنین فرمایشات و دغدغه های درک شده از فحوای کلام مقام معظم رهبری ترسیم شده ، اما در جمع‌‌بندی نهایی تاکید مجدد بر این است که اگر تلاش جمعی با رویکرد ارتقای سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری با بهره گیری از آموختن و فهمیدن مهارت‌های زندگی در میان فرد فرد شهروندان به عنوان نقشه راه و راهبرد اصلی در نظر گرفته نشود ، به نظر گام‌های پیشرفت کند و سطحی خواهد بود چراکه به فرمایش رهبری انقلاب ، فرهنگ اساس و بستر تمامی فعالیت‌های زندگی است .