صراط: سند راهبردی پارلمان اروپا در خصوص حقوق بشر و همچنین سایر موضوعات اساسی در روابط بین ایران و اتحادیه اروپا را شاید بتوان سرفصلی تازه در روابط بین ایران و غرب عنوان کرد.
در حالیکه مذاکرات هستهای بین ایران و قدرتهای 1+5 در جریان است، شواهد بسیاری بر این نکته تأکید میکرد که به زودی جبهه جدیدی از سوی غرب با سوءاستفاده از عنوان حقوق بشر علیه ایران باز خواهد شد.
*حقوق بشر؛ جبهه جدید علیه ایران
از آغاز به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی تا کنون حقوق بشر دستاویزی برای سفسطههای سیاسی علیه ایران به کار برده شده است.
تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر در چندین دوره و همچنین مطرح شدن گفتوگوهای انتقادی بین ایران و کشورهای اتحادیه اروپا در دهه 90 میلادی که باز هم با اقدام خود کشورهای اروپایی ناتمام ماند، تنها گوشهای از اقدامات فوق است اما به نظر میرسد که جبههای جدید با تمام توان و ابزارهای مختلف رسانهای به کار افتاده است تا تهاجمی یکپارچه را علیه ایران تدارک ببیند.
اما در این بین این سؤال مطرح است که آیا در جبهه مقابل ایران، حقوق بشر همانگونه که به عنوان یک اصل تخطئه ناپذیر بیان میشود، مورد احترام همگان است و یا ما باز هم با یک بازی زرگری سیاسی روبرو هستیم؟
*غرب می تواند قاضی باشد
اینکه غرب کارنامه سیاهی در خصوص حفظ حقوق انسانها دارد، نکتهای غیرقابل انکار است با این حال میتوان به موارد روشنی اشاره کرد که حتی موارد نقیض آن نیز در بیانیه فعلی اتحادیه اروپا مطرح شده است.
یکی از این موارد متهم کردن ایران به همکاری با دولت قانونی سوریه به منظور متوقف کردن نقض حقوق بشر است، جدا از اینکه دولت سوریه نماد قانونی این کشور محسوب میشود، آیا سابقه کشورهای اروپایی چنین اجازهای را به آنها میدهد که کشورهای مستقل را به تغییر سیاست خارجی خود جهت حفظ حقوق بشر وادار کند؟
*تانک های آلمانی برای سرکوب بحرینی ها
در طول قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی به عنوان یکی از اصلیترین حامیان دولتهای دیکتاتوری در سطح جهان شناخته شدهاند و میتوان موارد فراوانی را حتی تا همین امروز بیان کرد.
پس از آنکه امواج بیداری اسلامی، کشورهای مختلف عربی را در هم نوردید و مردم بحرین اعم از شیعه و سنی در سال 2011 برای آزادی قیام کردند، دولت عربستان با اعزام نظامیان خود سبب سرکوب مردم مظلوم بحرین را فراهم کرد. این در حالی است که کشورهای اروپایی خود اصلیترین فروشندگان تسلیحات به عربستان صعودی محسوب میشوند.
در سال 2013 روزنامههای آلمانی خبر از تصویب فروش تانکهای لئوپارد به عربستان سعودی در شورای امنیت ملی این کشور دادند. این در حالی است که اصلیترین مصرف این تانکها، نه صحراهای عربستان و کشورهای همجوار آن، بلکه نبرد در شهرها به منظور سرکوب آشوبهای مردمی ذکر میشد.
*سلاح های اروپایی فلسطینی ها را میکُشد
فروش تسلیحات از سوی انگلستان به رژیم صهیونیستی که مورد خشم نمایندگان مستقل مجلس انگلستان قرار گرفت، نمونه دیگری از نقض حقوق بشر در کشورهای غربی است و تنها توجیه دولت انگلستان در این باره، تعهد اسرائیل مبنی بر عدم استفاده از این تسلیحات علیه مردم بیدفاع فلسطین بود.
هجوم به کشور مالی از سوی فرانسه و استقرار نیرو در جمهوری آفریقای مرکزی، مشارکت در بمباران لیبی به منظور حمایت از شورشیان این کشور و سایر موارد نقض حقوق بشر از جمله مداخلات کشورهای فوق تنها در سالهای اخیر محسوب میشود.
حال این سؤال مطرح است که آیا این کشورها حق دارند درباره نقض حقوق بشر در سوریه اظهارنظر کنند؟
*زنان اروپایی زیر مشت و لگد
تأکید بر نقض حقوق زنان در ایران یکی دیگر از مواردی است که به عنوان نقض حقوق بشر در ایران مطرح میشود اما سؤال اصلی اینجاست که آیا زنان نیز دارای حقوق برابر در کشورهای اروپایی محسوب میشوند؟
خشونت علیه زنان مسئلهای مهم در کشورهای غربی بوده و نکته جالب اینجاست که بر اساس تحقیقات آژانس حقوق اساسی اتحادیه اروپا، نزدیک به 55درصد از زنان اروپایی به نوعی مورد خشونت جسمی قرار گرفتهاند.
دانمارک، فنلاند، سوئد، لهستان، اتریش، یونان و اسپانیا برخی از کشورهایی هستند که در خصوص سوءاستفاده از زنان پیشگاماند.
*زنانی که برای کتک های خود به سراغ پلیس نمی رود
شورای اروپا کنوانسیون جلوگیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی را در سال 2011 به تصویب رساند، با این حال، تنها 3 کشور عضو اتحادیه اروپا این توافق نامه را امضا کردهاند.
یکی دیگر از مشکلات جدی گزارش نشدن حملات خشونت آمیز است. در این مطالعه، تنها 14 درصد از زنان بد رفتاری با خود را به مقامات گزارش داده بودند.
در بسیاری از موارد، زنان برای مراجعه به پلیس احساس راحتی نمی کنند. یک مطالعه در استرالیا نشان داد که زنان خشونت خانگی را از ترس خشونت بیشتر، احساس شرم و خجالت و اعتقاد به این که مورد آنها مهم نیست، گزارش نمی دهند. همچنین ممکن است این آمار تحت تاثیر منفی مجریان مرد قانون باشد، در حالی که قربانیان زن اغلب راحتتر میتوانند موارد بدرفتاری و آزار و اذیت را به افسران زن گزارش دهند.
در حالی که اروپا دیگر کشورها را به نقص حقوق بشر میکند، اما خود نیز به بدترین شکل ممکن حقوق زنان را زیر سئوال می برد.
*دادگاه حقوق بشر اروپا هم این قاره را ناقص حقوق بشر می داند
زیر سئوال بردن حقوق پناهجویان نیز یکی دیگر از اقدامات اتحادیه اروپا در نقص حقوق بشر است که باراها مورد اعتراض گروهایی در خود اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
بنابر حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در سال 2009 حقوق مهاجران به گونه ای هدفمند نقص می شود.
نقض حقوق برخی پناهندگان در کشورهای اروپایی در حالی صورت می گیرد که سازمانهای بین المللی عملا اقدامی در راستای مقابله با این روند اتخاذ نمیکنند. در این میان برخی کشورهای اروپایی کلیت پذیرش پناهندگان خارجی توسط خود را لطفی بزرگ به سازمان ملل متحد و کمیساریای عالی پناهندگان می دانند اما در عوض از سازمانهای بین المللی انتظار دارند تا در خصوص نقض حقوق پناهندگان واکنشی بروز دهد.
طی سالهای اخیر شاهد برخوردهای سختی با متقاضیان پناهندگی در کشورهای اروپایی بوده ایم اما سازمانهای بین المللی سعی دارند در این حوزه وارد نشوند.
غرق شدن مداوم پناهجویان آفریقایی در مدیترانه تنها بخش کوچکی از این نقص حقوق بشر محسوب می شود که می توان آن را ادامه بی اعتمادی این شیوه عنوان کرد.
*قاضی بدکاری که می خواهد قضاوت کند
در ادامه فهرست دراز نقض حقوق بشر می توان به موضوعات دیگری همچون نقض حقوق رنگین پوستان، اختلافات طبقاتی و دیگر مسائل اشاره کرد.
حالا غرب و در راس آن اتحادیه اروپا میتواند به دنبال قضاوت برای نقض حقوق بشر باشد؟
در حالیکه مذاکرات هستهای بین ایران و قدرتهای 1+5 در جریان است، شواهد بسیاری بر این نکته تأکید میکرد که به زودی جبهه جدیدی از سوی غرب با سوءاستفاده از عنوان حقوق بشر علیه ایران باز خواهد شد.
*حقوق بشر؛ جبهه جدید علیه ایران
از آغاز به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی تا کنون حقوق بشر دستاویزی برای سفسطههای سیاسی علیه ایران به کار برده شده است.
تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر در چندین دوره و همچنین مطرح شدن گفتوگوهای انتقادی بین ایران و کشورهای اتحادیه اروپا در دهه 90 میلادی که باز هم با اقدام خود کشورهای اروپایی ناتمام ماند، تنها گوشهای از اقدامات فوق است اما به نظر میرسد که جبههای جدید با تمام توان و ابزارهای مختلف رسانهای به کار افتاده است تا تهاجمی یکپارچه را علیه ایران تدارک ببیند.
اما در این بین این سؤال مطرح است که آیا در جبهه مقابل ایران، حقوق بشر همانگونه که به عنوان یک اصل تخطئه ناپذیر بیان میشود، مورد احترام همگان است و یا ما باز هم با یک بازی زرگری سیاسی روبرو هستیم؟
*غرب می تواند قاضی باشد
اینکه غرب کارنامه سیاهی در خصوص حفظ حقوق انسانها دارد، نکتهای غیرقابل انکار است با این حال میتوان به موارد روشنی اشاره کرد که حتی موارد نقیض آن نیز در بیانیه فعلی اتحادیه اروپا مطرح شده است.
یکی از این موارد متهم کردن ایران به همکاری با دولت قانونی سوریه به منظور متوقف کردن نقض حقوق بشر است، جدا از اینکه دولت سوریه نماد قانونی این کشور محسوب میشود، آیا سابقه کشورهای اروپایی چنین اجازهای را به آنها میدهد که کشورهای مستقل را به تغییر سیاست خارجی خود جهت حفظ حقوق بشر وادار کند؟
*تانک های آلمانی برای سرکوب بحرینی ها
در طول قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی به عنوان یکی از اصلیترین حامیان دولتهای دیکتاتوری در سطح جهان شناخته شدهاند و میتوان موارد فراوانی را حتی تا همین امروز بیان کرد.
پس از آنکه امواج بیداری اسلامی، کشورهای مختلف عربی را در هم نوردید و مردم بحرین اعم از شیعه و سنی در سال 2011 برای آزادی قیام کردند، دولت عربستان با اعزام نظامیان خود سبب سرکوب مردم مظلوم بحرین را فراهم کرد. این در حالی است که کشورهای اروپایی خود اصلیترین فروشندگان تسلیحات به عربستان صعودی محسوب میشوند.
در سال 2013 روزنامههای آلمانی خبر از تصویب فروش تانکهای لئوپارد به عربستان سعودی در شورای امنیت ملی این کشور دادند. این در حالی است که اصلیترین مصرف این تانکها، نه صحراهای عربستان و کشورهای همجوار آن، بلکه نبرد در شهرها به منظور سرکوب آشوبهای مردمی ذکر میشد.
*سلاح های اروپایی فلسطینی ها را میکُشد
فروش تسلیحات از سوی انگلستان به رژیم صهیونیستی که مورد خشم نمایندگان مستقل مجلس انگلستان قرار گرفت، نمونه دیگری از نقض حقوق بشر در کشورهای غربی است و تنها توجیه دولت انگلستان در این باره، تعهد اسرائیل مبنی بر عدم استفاده از این تسلیحات علیه مردم بیدفاع فلسطین بود.
هجوم به کشور مالی از سوی فرانسه و استقرار نیرو در جمهوری آفریقای مرکزی، مشارکت در بمباران لیبی به منظور حمایت از شورشیان این کشور و سایر موارد نقض حقوق بشر از جمله مداخلات کشورهای فوق تنها در سالهای اخیر محسوب میشود.
حال این سؤال مطرح است که آیا این کشورها حق دارند درباره نقض حقوق بشر در سوریه اظهارنظر کنند؟
*زنان اروپایی زیر مشت و لگد
تأکید بر نقض حقوق زنان در ایران یکی دیگر از مواردی است که به عنوان نقض حقوق بشر در ایران مطرح میشود اما سؤال اصلی اینجاست که آیا زنان نیز دارای حقوق برابر در کشورهای اروپایی محسوب میشوند؟
خشونت علیه زنان مسئلهای مهم در کشورهای غربی بوده و نکته جالب اینجاست که بر اساس تحقیقات آژانس حقوق اساسی اتحادیه اروپا، نزدیک به 55درصد از زنان اروپایی به نوعی مورد خشونت جسمی قرار گرفتهاند.
دانمارک، فنلاند، سوئد، لهستان، اتریش، یونان و اسپانیا برخی از کشورهایی هستند که در خصوص سوءاستفاده از زنان پیشگاماند.
*زنانی که برای کتک های خود به سراغ پلیس نمی رود
شورای اروپا کنوانسیون جلوگیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی را در سال 2011 به تصویب رساند، با این حال، تنها 3 کشور عضو اتحادیه اروپا این توافق نامه را امضا کردهاند.
یکی دیگر از مشکلات جدی گزارش نشدن حملات خشونت آمیز است. در این مطالعه، تنها 14 درصد از زنان بد رفتاری با خود را به مقامات گزارش داده بودند.
در بسیاری از موارد، زنان برای مراجعه به پلیس احساس راحتی نمی کنند. یک مطالعه در استرالیا نشان داد که زنان خشونت خانگی را از ترس خشونت بیشتر، احساس شرم و خجالت و اعتقاد به این که مورد آنها مهم نیست، گزارش نمی دهند. همچنین ممکن است این آمار تحت تاثیر منفی مجریان مرد قانون باشد، در حالی که قربانیان زن اغلب راحتتر میتوانند موارد بدرفتاری و آزار و اذیت را به افسران زن گزارش دهند.
در حالی که اروپا دیگر کشورها را به نقص حقوق بشر میکند، اما خود نیز به بدترین شکل ممکن حقوق زنان را زیر سئوال می برد.
*دادگاه حقوق بشر اروپا هم این قاره را ناقص حقوق بشر می داند
زیر سئوال بردن حقوق پناهجویان نیز یکی دیگر از اقدامات اتحادیه اروپا در نقص حقوق بشر است که باراها مورد اعتراض گروهایی در خود اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
بنابر حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در سال 2009 حقوق مهاجران به گونه ای هدفمند نقص می شود.
نقض حقوق برخی پناهندگان در کشورهای اروپایی در حالی صورت می گیرد که سازمانهای بین المللی عملا اقدامی در راستای مقابله با این روند اتخاذ نمیکنند. در این میان برخی کشورهای اروپایی کلیت پذیرش پناهندگان خارجی توسط خود را لطفی بزرگ به سازمان ملل متحد و کمیساریای عالی پناهندگان می دانند اما در عوض از سازمانهای بین المللی انتظار دارند تا در خصوص نقض حقوق پناهندگان واکنشی بروز دهد.
طی سالهای اخیر شاهد برخوردهای سختی با متقاضیان پناهندگی در کشورهای اروپایی بوده ایم اما سازمانهای بین المللی سعی دارند در این حوزه وارد نشوند.
غرق شدن مداوم پناهجویان آفریقایی در مدیترانه تنها بخش کوچکی از این نقص حقوق بشر محسوب می شود که می توان آن را ادامه بی اعتمادی این شیوه عنوان کرد.
*قاضی بدکاری که می خواهد قضاوت کند
در ادامه فهرست دراز نقض حقوق بشر می توان به موضوعات دیگری همچون نقض حقوق رنگین پوستان، اختلافات طبقاتی و دیگر مسائل اشاره کرد.
حالا غرب و در راس آن اتحادیه اروپا میتواند به دنبال قضاوت برای نقض حقوق بشر باشد؟