بولتن نیوز :
بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر هم با همه حرف و حدیث هایی که در پی داشت
به پایان رسید و مولود سینمایی انقلاب اسلامی وارد دهه سوم عمر خود شد.
جشنواره فیلم فجر در طی 30 سال گذشته به ویترین سینمای ایران تبدیل شده
است و از دریچه همین جشنواره بیشتر فیلم های درخور توجه فیلم سازان
ایرانی، به مردم و حتی جشنواره های بین المللی ارائه شده است. جشنواره
فیلم فجر که از چهاردهمین سال تولد خود به صورت بین المللی فعالیت کرد در
طول حیات خود و در مقاطع مختلف تاریخ جمهوری اسلامی دستخوش تغییرات و
اعمال نظرهای شخصی و گروهی شده است.همچنین در مقاطع مختلف مانند جنگ
تحمیلی، دوران سازندگی، دوران اصلاحات و در حال حاضر هم در دولت عدالت
محور نهم و دهم جشنواره فیلم فجر با جهت گیری های مدیران وقت سینمایی کشور
هدف های متفاوتی را در پیش گرفته است. چه اینکه در دوران اصلاحات این
جشنواره بدترین دوران خود را گذراند و به سمت ابتذالی غیر قابل باور سوق
پیدا کرد .
اما
با استقرار دولت نهم و ادامه آن در دولت دهم که آرمان های اصلی انقلاب
اسلامی به سیاست اصلی کشور تبدیل شد جشنواره فجر هم در مسیر خواسته های
انقلاب از سینما، به عنوان یک ابزار کارآمد برای توسعه قرار گرفت. در چهار
سال اول که محمد رضا جعفری جلوه سیاست گذار اصلی سینمای ایران بود بیشتر
وقت سینما صرف جمع کردن بی بند و باری های به وجود آمده در زمان دولت هشتم
شد اما با استقرار دولت دهم و حضور جواد شمقدری به عنوان فردی نزدیک به
رئیس جمهور و با سابقه فیلم سازی ارزشی انتظار می رفت روند پیشرفت سینما
به سوی جایگاه اصلی خود سرعت بیش تری بگیرد اما ظاهرا آقای شمقدری خیلی
اهل تسامح و دوستی و جذب افراد مطرود بود چرا که بعد از به دست آوردن ردای
معاونت سینمایی وزارت ارشاد، در این معاونت را به روی همه مخالفان و
توقیف شده ها گشود. البته شمقدری قبلا هم نشان داده بود که با چنین تفکری
آمده است چرا که با پادرمیانی در قضیه رفع مشکل فیلم درباره الی در زمانی
که وی مشاور هنری احمدی نژاد بود هم تلاش کرده بود کسی را از خود نرنجاند،
اما به راستی این جذب به چه قیمتی باید باشد؟
بیست
و نهمین جشنواره فیلم فجر در حقیقت جلوه اصلی مدیریت شمقدری در سینما به
حساب می آید زیرا در سال گذشته به دلیل حضور جدید وی در وزارت ارشاد و
همچنین حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری جشنواره از بازده خاصی
برخوردار نشد.حال این جشنواره می توانست همه تلاش های یک ساله آقای معاون
و فیلم ساز سابق را به منصه ظهور برساند اما متاسفانه روند مدیریت بر این
جشنواره و حضور فیلم ها و افراد مساله دار نتوانست انتظارات را از
کارگردان توفان شن برآورده کند. اولین بحث جنجالی جشنواره 29 در مراسم
افتتاحیه و تقدیر از مسعود کیمیایی کارگردان مساله دار سینما پدیدار شد که
وی در همان مراسم در کمال وقاحت از جعفر پناهی کارگردان بدنام سینما حمایت
کرد. کیمیایی در حالی تقدیر می شد که در بعد از انقلاب فیلم قابل توجهی
نساخته است و همه فیلم های او دارای نوعی نگاه اعتراضی و جهت دار است و از
پایین ترین تکنیک های سینما برخوردار است.
متاسفانه در این میان فیلم ها و فیلم سازان ارزشی ما جایی برای دیده شدن نداشتند چون ظاهرا در دولت سینمایی آقای شمقدری یا باید مواضع ایرج قادری را داشته باشی که فیلم توقیف شده 30 سال پیشت روی پرده سینما برود و یا با مخالفین و معاندین نظام همسو و هم گفتار باشی که دیده شوی پس به جمیع فیلم سازان ارزشی عرض می کنیم که بی خیال وقت تلف کردن برای نوشتن فیلم نامه و داشتن جلوه های ویژه و تصویربرداری و خلاصه این جور کار های غیر ضروری باشند و با آوردن یک دختر و پسر ترجیحا ستاره و با یک داستان آبکی و البته کمی حواشی لااقل دیده شوند.
در پایان به نکاتی از 32 سال مبارزه نیروهای ارزشی در صحنه سینما باید اشاره کنیم که متاسفانه بخاطر استحاله اکثر کسانی که با کار ارزشی و فعالیت ارزشی در سینما شروع کردند و در ادامه خود بازیگر و حامی اصلی سینمای مبتذل و دور از ارزشهای اعتقادی مردم شدند.
امروز درد نیروهای ارزشی از افرادی همچون ایرج قادری و مسعود کیمیایی و فاطمه معتمد آریا و دهها هنرپیشه و کارگردان مسئله داری که رویکردشان نه در مسیر دغدغه های اصلی مردم و متحول کردن فرهنگ جامعه از طریق ساخت فیلم ، که اتفاقا به نوعی در ساخت فیلم هدف استحاله فرهنگی انقلابیون ، مردم و دور کردن آنها از ارزشهای اعتقادی و انقلابی به سمت جامعه ای بی تفاوت به ابتذال و همراه با ناتوی فرهنگی و سیاستهای فرهنگی دشمنان نظام مد نظر می باشد ، نیست درد نیروهای ارزشی و خانواده های اصیل و متدین این کشور از آنهایست که داعیه دار مبارزه با این ابتذال بودند و خود امروز استحاله پیدا کرده اند و بجای تلاش برای ساخت فیلمهایی با مضامین اخلاقی و اعتقادی و با رویکرد دینی و پرداختن به دغدغه های مردم برای فیلمهایی هورا می کشند که مروج ابتذال و ارتباط غیراخلاقی و فحاشی به نظام و ارزشهای دینی و ... می باشد امروز درد مردم و انقلابیون این سرزمین از مسئولینی است که دیگر نفس به نفس انقلاب و ارزشهای آن نمی دهند درد ما از مسئولینی هست که اتفاقا هم ریش دارند و هم دکمه های پیراهنشان را تا زیر چانه بسته اند اما ریشه ندارند چون ریشه هایشان در سینمای مبتذل خشکیده و دیگر معرفتی از دین ندارند.
شایدم رفیق ما ناراحت شه پس اسم اون مجله مشهور رو نمیارم ولی با یکی ا رفیقامون رفته بودیم سر پشت صحنه یک فیلم در حال ساخت که همین ..... در اون فیلم بود خلاصه آقای ....... شلوارشو جلوی کلی زن و دختر جوون که همشون داشتن نگاش میکردن در آورد و دیگه بقیشو بخاطر بعضی ا مسایل نمیگم بنده بازیگرارو خوب میشناسم این رفیق ما که خیلی ا بازیگرارو ا نزدیک میشناسه میگه چیزایی میدونم که اگه بخوام بگم ممکنه همه اینا حتی اعدام بشن چون فساد و ابتذال فوق العاده ای وجود داره حتی یکی ا بازیگرای فاسد سینما همونی هستش که پشت حضرت آقا قنوت هم گرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!دیگه خداوکیلی ببین طرف چقده منافقه
در ضمن خوب نیست برای سرپوشیدن بر اشتباهات خود هنر ، هنرمندان نامی ایران را به زیر سوال ببریم به جای این در فکر اصلاح باشیم .
یا علی