صراط: پس از سفر تاریا کرونبرگ رئیس هیأت پارلمان اروپا به ایران و دیدار با مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران، وی از کاظم جلالی رئیس و اعضای گروه پارلمانی ایران و پارلمان اروپا به منظور سفر به استراسبورگ دعوت به عمل آورد تا این سفر در روزهای 16 و 17 آوریل مطابق با 27 و 28 فروردین ماه سال جاری انجام پذیرد، سفری که در آستانه انجام آن با صدور بیانیه ضد ایرانی از سوی پارلمان اروپا همراه شد.
کاظم جلالی رئیس گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران و اروپا با صدور بیانیهای با اعتراض به قطعنامه ضد ایرانی اخیر پارلمان اروپا، لغو این سفر را اعلام کرد.
گزارش متن این بیانیه به شرح ذیل است:
سرکار خانم کرونبرگ
با سلام
با وجود دعوت سرکارعالی و پذیرش اینجانب به منظور سفر رسمی هیأت روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران به استراسبورگ برای انجام ملاقاتهایی با سرکارعالی و برخی مقامات پارلمان اروپا و همچنین شرکت در کمیته روابط خارجی و سایر برنامهها، باید خدمت شما اعلام کنم که باوجود تمام تلاشهای مثبت سرکارعالی و گروه روابط پارلمانی و تلاش اینجانب و گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران، به منظور درک متقابل و شناخت واقعیتهای ایران اسلامی و پارلمان اروپا، متأسفانه با گامهایی که بدخواهان بهبود روابط دوجانبه در اروپا، به ویژه با صدور قطعنامهای غیرمنتظره ضد جمهوری اسلامی ایران برداشتهاند، باید اعلام کنم که گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران از انجام این سفر منصرف است و این سفر انجام نخواهد پذیرفت.
در اینجا لازم میدانم که نکاتی را به سرکارعالی و اعضای پارلمان اروپا متذکر شوم:
گرچه قطعنامههای صادر شده از پارلمان اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران به ویژه در سالهای اخیر بسیار زیاد است، به طوری که از سال 2009 تاکنون پارلمان اروپا بیش از 60 قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرده، اما صدور قطعنامه جدید با توجه به انجام سفر اخیر شما و گروه پارلمانی به ایران و دیدن واقعیتهای جمهوری اسلامی ایران بسیار غیرمنتظره بوده است.
این قطعنامه از جهات مختلف قابل نقد است؛ در این قطعنامه انتخابات جمهوری اسلامی ایران به خصوص انتخابات اخیر ریاست جمهوری، غیردموکراتیک خوانده شده است، گویا از منظر پارلمان اروپا معیار دموکراتیک بودن انتخابات پایین بودن درصد مشارکت مردم است، همانگونه که متوسط حضور مردم در انتخابات پارلمان کنونی اروپا حدود 43 درصد و حتی در بسیاری از کشورها میزان مشارکت زیر 38 درصد بوده است، طنز و مضحک است که پارلمان اروپا با چنین میزان مشارکت پایینی، مشارکت 73 درصدی مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را غیردموکراتیک میداند.
متأسفانه پارلمان اروپا از یک خود بزرگبینی مفرط رنج میبرد، تصور پارلمان اروپا آن است که اروپاییها ملتی برگزیده هستند و معیارهای مقبول این پارلمان باید به عنوان واحد سنجشی برای دموکراتیک بودن سایر کشورها و ملتها در نظر گرفته شود در حالی که این معیارگذاریها نشان میدهد مطلق انگاری در نوع نگاه پارلمان اروپا و در قطعنامههای صادره و رفتارهای این پارلمان موج میزند به گونهای که در قطعنامه اخیر هم مطلق بودن ملاک و معیارهای اروپایی و اینکه دیگران باید خود را با آن معیارها تنظیم کنند، بسیار مشاهده میشود که این خودشیفتگی ناپسند و نابجاست.
امروز اروپاییها و پارلمان اروپا باید کاملا واقف باشند که ملتها براساس یافتن آگاهی و بینش، دیگر نمیخواهند دوران استعمار کهنه را تجربه کنند و اگر اروپاییها در نوع رویکرد جدید خود به دنبال نوسازی دوران استعمارگری خود در شکل جدید و با دستآویز قرار دادن پارهای مفاهیم همانند حقوق بشرِ خودساخته هستند باید بدانند که اشتباهی استراتژیک را مرتکب میشوند.
در مقوله حقوق بشر هم مطالب زیادی برای بیان وجود دارد؛ اگر به سابقه تاریخی اروپا نگاه کنیم میبینیم که اروپا بسیاری از کشورهای دنیا را مستعمره خود کرده بود و امروز اثر سیلی و زخم نشات گرفته از استعمار اروپا بر گونههای مردم سیاه و رنگین پوست در آفریقا، آمریکای جنوبی، جنوب شرق آسیا و بسیاری از دیگر مناطق جهان، قابل مشاهده است، متأسفانه آثار به بردگی گرفتن سیاهان آفریقا هنوز در این قاره برجای مانده است؛ اگر سفری به کشور سنگال داشته باشید در آنجا میتوانید محل نگهداری مردان، زنان و کودکانی که در غرب آفریقا به بردگی گرفته میشدند و به کشورهای اروپایی و آمریکا برده میشدند را مشاهده کنید؛ نباید فراموش کنید که در همین قرن اخیر شعله دو جنگ بزرگ جهانی در اروپا برافروخته شد و بیش از 50 میلیون نفر در این دو جنگ جهانی کشته شدند؛ نسل کشی مسلمانان و مردم مظلوم بوسنی و هرزگوین در طول سه سال و جنایت بزرگ و فراموش ناشدنی سربرنیتسا آن هم در قلب اروپا و در برابر سکوت کشورهای اروپایی اقدامی نیست که به راحتی از اذهان مردم و ملتهای جهان پاک شود؛ طومار اینگونه مسائل آن قدر طولانی است که نمیتوان همه را در این مختصر لیست کرد.
اما به عنوان برخی از اقدامات ضد حقوق بشری اخیر در دنیا میتوان به کشتار فاجعه آمیز در آفریقای مرکزی اشاره کرد که بسیار ناگوار، دردناک و دهشتناک است و دست برخی کشورهای اروپایی در این کشتارها مشاهده میشود؛ آیا در این روزها صحنههای جنایت بار کشتار انسانهای بیگناه در آفریقای مرکزی را جنابعالی و همکارانتان دیدهاید؟ کشتار در رواندا و میانمار در زیر سایه حمایت و سکوت کشورهای اروپایی را چگونه میتوان توجیه کرد و آنها را با معیارهای حقوق بشری مورد سنجش قرار داد؟
از جمله دیگر بلایایی که از جانب غرب به ویژه بخشی از اروپا بر بخشی از ملتها تحمیل شد، مقوله نژاد پرستی است که تا سالیان اخیر این پدیده شوم را در برخی کشورها از جمله آفریقای جنوبی شاهد بودهایم و این یکی از شواهد خود برتربینی غربیها نسبت به سایر ملل است؛ شنیدن این واقعیت که در اقدامات نژادپرستانه، پیادهروها در آن زمان به دو قسمت تقسیم و با تابلو محل عبور سگها و سیاهان از یک سمت و محل عبور سفید پوستان از سمت دیگر مشخص شده بود، بسیار تلخ و دردآور است.
امروز بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی هنوز تلاش میکنند تا آثار شوم برجای مانده از دوران استعمار غرب بهویژه کشورهای اروپایی را از کشورهای خود بزدایند.
شما حتما از آنچه که امروز در فلسطین اشغالی و بر مردم مظلوم غزه میگذرد و اقدامات غیرحقوق بشری و ضدانسانی رژیم صهیونیستی به عنوان همپیمان استراتژیک اروپا و آمریکا، آگاهی دارید، سالهای زیادی از روزهای خونین اردوگاههای صبرا و شتیلا و آنچه بر مردم جنوب لبنان از سوی رژیم صهیونیستی گذشت، نمیگذرد و جنایت این رژیم علیه بشریت همچنان ادامه دارد.
حمایت از تروریستها در داخل کشورهایی مثل سوریه و عراق، حمایت از تروریسم در خاک افغانستان با حضور کشورهای غربی و نیروهای ناتو و حمله به غیر نظامیان، زنان و کودکان در خاک پاکستان را با چه هدفی توجیه میکنید و بر اساس کدامین معیار میسنجید؟
حتما واقف هستید در حالی که مقصد حجم عمده مواد مخدر، کشورهای اروپایی هستند این ایران اسلامی است که هزینه مقابله با قاچاقچیان و حاملان این مواد را میپردازد و سربازان و ماموران بسیاری از جمهوری اسلامی ایران در مسیر جلوگیری از ترانزیت مواد مخدر کشته شده و به شهادت میرسند کشورهای اروپایی تنها به صدور بیانیههایی در این زمینه و اتخاذ تصمیمهایی بدون عمل بسنده میکنند و حتی در مواردی که این اشرار تحت قوانین مصوب قضایی ایران به اعدام محکوم میشوند کشورهای اروپایی پرچم ادعاهای حقوق بشری خود را برمیافرازند و هزینههای مالی و جانی پرداخت شده از سوی ایران در این زمینه را به فراموشی میسپارند.
حتما مطلع هستید که براساس اسناد سازمان ملل متحد پس از حضور ناتو در افغانستان میزان کشت مواد مخدر در افغانستان به بیش از 40 برابر رسیده است و نمیتوان انکار کرد که برخی از کشورهای اروپایی و فرماندهان نظامی حاضر در افغانستان در سوداگری مواد مخدر از این کشور به سایر نقاط جهان نقش دارند.
بهتر است تا مقامات و مسئولان کشورهای اروپایی با نگاهی به حجم انبوه قربانیان و مصدومان سلاحهای شیمیایی در شهرهای مرزی غرب ایران و شهرهای مرزی عراق به ویژه مردم سردشت و حلبچه، اقدامات خود در اعطای سلاحهای شیمیایی و نامتعارف به رژیم صدام در سالهای جنگ عراق علیه ایران را به خاطر بیاورند.
با این پیشینه تاریخی بهتر است بازهم نگاهی به تاریخ بیندازید تا مشاهده کنید که ساخت سلاح هستهای در کدام فرهنگ و تمدن و سرزمین شکل گرفت و کدام نظام فکری فروریختن سلاح هستهای را بر سر مردم بیدفاع هیروشیما و ناکازاکی مجاز دانست و کدام کشورها با راهاندازی زرادخانههای هستهای و ساخت کلاهکهای اتمی و فروش آن به برخی کشورها زمینه تهدید بشریت را فراهم کردند و در مقابل بهتر است نگاهی هم بیندازید به تاریخ ایران که چگونه در طول هشت سال جنگ با عراق از استفاده سلاحهای کشتار جمعی خودداری کرد و دستیابی به سلاح هستهای را جزء خط قرمز خود و سایر کشورها میداند اما کشورهای اروپایی و آمریکا با تمام شفافسازیها با اتهامات واهی، ایران را از حق مسلم دستیابی به دانش هستهای صلح آمیز منع میکنند و در کنار آن از اقدامات تسلیحاتی رژیم صهیونیستی چشمپوشی مینمایند.
اتفاقا یکی از سؤالاتی که در ذهن ملتها در قبال رفتارهای اروپا متبادر میشود تناقض در رفتار اروپاییهاست که چطور امکان دارد اروپا و آمریکایی که روی معیارهای حقوق بشری و دموکراتیک تاکید میکنند، استراتژیکترین و نزدیکترین دوستان و متحدان آنها در منطقه ما، دیکتاتورترین حکومتها هستند و چگونه میتوان این تناقض را برطرف کرد که از یک طرف از دموکراسی و معیارهای دموکراتیک سخن به میان میآورد و از سوی دیگر از کهنهکارترین دیکتاتورها در منطقه دفاع کرد که این موضوع به خوبی در بین افکار عمومی منطقه قابل مشاهده است.
متأسفانه در زمینه حقوق زنان در جمهوری اسلامی ایران به نکاتی غیرواقع بینانه اشاره شده است، امروزه زنان ایران اسلامی در بالاترین سطوح مدیریتی و تحصیلی همگام با مردان این سرزمین در دانشگاه و محیطهای کاری، اجتماعی و سیاسی مشغول به انجام فعالیت هستند و این در حالی است که در بسیاری از کشورهای منطقه که به عنوان همپیمانان غرب شناخته میشوند زنان از حداقل حقوق انسانی خود نیز محرومند و حتی در بسیاری از کشورهای اروپایی که مدعی رعایت حقوق زنان هستند، موارد آشکاری از نقض حریم و آزادیهای زنان به ویژه برای زنان محجبه مشاهده میشود.
همانگونه که تاکنون در هیچ یک از دیدارهای گروههای اروپایی از ایران هیچ گونه پیش شرطی از سوی جمهوری اسلامی ایران پذیرفته نشده از این پس نیز به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد هیاتی برای دیدار از ایران شرطی را تعیین نماید، موردی هم که در سفر اخیر هیات اروپایی به ایران و انجام دیدارهایی به شکل مخفیانه و خارج از شئون دیپلماتیک صورت گرفت مردم و نمایندگان کشور ما را نسبت به نیات و اهداف سفر و مذاکرات پیش گفته دچار تردید نمود و این گونه حرکات نیز در آینده به هیچ عنوان قابل پذیرش نخواهد بود.
در پایان تأکید میکنم که انجام حرکتهایی ایذایی و صدور قطعنامههایی غیرواقعبینانه بر اساس منابع غیرمعتبر و بدون برداشت صحیح از اتفاقات داخل ایران و حرکتهایی به دور از شان و عرف دیپلماتیک، خلاف مسیر روانسازی روابط ایران و اروپا است.
سرکار خانم کرونبرگ، از تلاشهای شما در گروه روابط پارلمانی ، برای بهبود روابط دوجانبه تشکر میکنم، لیکن روند حرکتی پارلمان اروپا علیه مردم ایران به هیچ وجه قابل قبول نیست.
ضمنا با عنایت به این نکته که پارلمان اروپا ماههای پایانی خود را طی میکند منتظریم که ببینیم پارلمان بعدی اتحادیه اروپا با مشارکت چند درصدی مردم شکل میگیرد و چه میزان از معیارهای دموکراتیک در این انتخابات لحاظ میشود و آیا نمایندگان جدید پارلمان اروپا چشمان خود را خواهند شست و با واقع بینی مسائل و حقایق ایران را خواهند دید و یا همچنان در رویای خود برتربینی مسائل دنیا را رصد میکنند.
کاظم جلالی رئیس گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران و اروپا با صدور بیانیهای با اعتراض به قطعنامه ضد ایرانی اخیر پارلمان اروپا، لغو این سفر را اعلام کرد.
گزارش متن این بیانیه به شرح ذیل است:
سرکار خانم کرونبرگ
با سلام
با وجود دعوت سرکارعالی و پذیرش اینجانب به منظور سفر رسمی هیأت روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران به استراسبورگ برای انجام ملاقاتهایی با سرکارعالی و برخی مقامات پارلمان اروپا و همچنین شرکت در کمیته روابط خارجی و سایر برنامهها، باید خدمت شما اعلام کنم که باوجود تمام تلاشهای مثبت سرکارعالی و گروه روابط پارلمانی و تلاش اینجانب و گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران، به منظور درک متقابل و شناخت واقعیتهای ایران اسلامی و پارلمان اروپا، متأسفانه با گامهایی که بدخواهان بهبود روابط دوجانبه در اروپا، به ویژه با صدور قطعنامهای غیرمنتظره ضد جمهوری اسلامی ایران برداشتهاند، باید اعلام کنم که گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ایران از انجام این سفر منصرف است و این سفر انجام نخواهد پذیرفت.
در اینجا لازم میدانم که نکاتی را به سرکارعالی و اعضای پارلمان اروپا متذکر شوم:
گرچه قطعنامههای صادر شده از پارلمان اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران به ویژه در سالهای اخیر بسیار زیاد است، به طوری که از سال 2009 تاکنون پارلمان اروپا بیش از 60 قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرده، اما صدور قطعنامه جدید با توجه به انجام سفر اخیر شما و گروه پارلمانی به ایران و دیدن واقعیتهای جمهوری اسلامی ایران بسیار غیرمنتظره بوده است.
این قطعنامه از جهات مختلف قابل نقد است؛ در این قطعنامه انتخابات جمهوری اسلامی ایران به خصوص انتخابات اخیر ریاست جمهوری، غیردموکراتیک خوانده شده است، گویا از منظر پارلمان اروپا معیار دموکراتیک بودن انتخابات پایین بودن درصد مشارکت مردم است، همانگونه که متوسط حضور مردم در انتخابات پارلمان کنونی اروپا حدود 43 درصد و حتی در بسیاری از کشورها میزان مشارکت زیر 38 درصد بوده است، طنز و مضحک است که پارلمان اروپا با چنین میزان مشارکت پایینی، مشارکت 73 درصدی مردم ایران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را غیردموکراتیک میداند.
متأسفانه پارلمان اروپا از یک خود بزرگبینی مفرط رنج میبرد، تصور پارلمان اروپا آن است که اروپاییها ملتی برگزیده هستند و معیارهای مقبول این پارلمان باید به عنوان واحد سنجشی برای دموکراتیک بودن سایر کشورها و ملتها در نظر گرفته شود در حالی که این معیارگذاریها نشان میدهد مطلق انگاری در نوع نگاه پارلمان اروپا و در قطعنامههای صادره و رفتارهای این پارلمان موج میزند به گونهای که در قطعنامه اخیر هم مطلق بودن ملاک و معیارهای اروپایی و اینکه دیگران باید خود را با آن معیارها تنظیم کنند، بسیار مشاهده میشود که این خودشیفتگی ناپسند و نابجاست.
امروز اروپاییها و پارلمان اروپا باید کاملا واقف باشند که ملتها براساس یافتن آگاهی و بینش، دیگر نمیخواهند دوران استعمار کهنه را تجربه کنند و اگر اروپاییها در نوع رویکرد جدید خود به دنبال نوسازی دوران استعمارگری خود در شکل جدید و با دستآویز قرار دادن پارهای مفاهیم همانند حقوق بشرِ خودساخته هستند باید بدانند که اشتباهی استراتژیک را مرتکب میشوند.
در مقوله حقوق بشر هم مطالب زیادی برای بیان وجود دارد؛ اگر به سابقه تاریخی اروپا نگاه کنیم میبینیم که اروپا بسیاری از کشورهای دنیا را مستعمره خود کرده بود و امروز اثر سیلی و زخم نشات گرفته از استعمار اروپا بر گونههای مردم سیاه و رنگین پوست در آفریقا، آمریکای جنوبی، جنوب شرق آسیا و بسیاری از دیگر مناطق جهان، قابل مشاهده است، متأسفانه آثار به بردگی گرفتن سیاهان آفریقا هنوز در این قاره برجای مانده است؛ اگر سفری به کشور سنگال داشته باشید در آنجا میتوانید محل نگهداری مردان، زنان و کودکانی که در غرب آفریقا به بردگی گرفته میشدند و به کشورهای اروپایی و آمریکا برده میشدند را مشاهده کنید؛ نباید فراموش کنید که در همین قرن اخیر شعله دو جنگ بزرگ جهانی در اروپا برافروخته شد و بیش از 50 میلیون نفر در این دو جنگ جهانی کشته شدند؛ نسل کشی مسلمانان و مردم مظلوم بوسنی و هرزگوین در طول سه سال و جنایت بزرگ و فراموش ناشدنی سربرنیتسا آن هم در قلب اروپا و در برابر سکوت کشورهای اروپایی اقدامی نیست که به راحتی از اذهان مردم و ملتهای جهان پاک شود؛ طومار اینگونه مسائل آن قدر طولانی است که نمیتوان همه را در این مختصر لیست کرد.
اما به عنوان برخی از اقدامات ضد حقوق بشری اخیر در دنیا میتوان به کشتار فاجعه آمیز در آفریقای مرکزی اشاره کرد که بسیار ناگوار، دردناک و دهشتناک است و دست برخی کشورهای اروپایی در این کشتارها مشاهده میشود؛ آیا در این روزها صحنههای جنایت بار کشتار انسانهای بیگناه در آفریقای مرکزی را جنابعالی و همکارانتان دیدهاید؟ کشتار در رواندا و میانمار در زیر سایه حمایت و سکوت کشورهای اروپایی را چگونه میتوان توجیه کرد و آنها را با معیارهای حقوق بشری مورد سنجش قرار داد؟
از جمله دیگر بلایایی که از جانب غرب به ویژه بخشی از اروپا بر بخشی از ملتها تحمیل شد، مقوله نژاد پرستی است که تا سالیان اخیر این پدیده شوم را در برخی کشورها از جمله آفریقای جنوبی شاهد بودهایم و این یکی از شواهد خود برتربینی غربیها نسبت به سایر ملل است؛ شنیدن این واقعیت که در اقدامات نژادپرستانه، پیادهروها در آن زمان به دو قسمت تقسیم و با تابلو محل عبور سگها و سیاهان از یک سمت و محل عبور سفید پوستان از سمت دیگر مشخص شده بود، بسیار تلخ و دردآور است.
امروز بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی هنوز تلاش میکنند تا آثار شوم برجای مانده از دوران استعمار غرب بهویژه کشورهای اروپایی را از کشورهای خود بزدایند.
شما حتما از آنچه که امروز در فلسطین اشغالی و بر مردم مظلوم غزه میگذرد و اقدامات غیرحقوق بشری و ضدانسانی رژیم صهیونیستی به عنوان همپیمان استراتژیک اروپا و آمریکا، آگاهی دارید، سالهای زیادی از روزهای خونین اردوگاههای صبرا و شتیلا و آنچه بر مردم جنوب لبنان از سوی رژیم صهیونیستی گذشت، نمیگذرد و جنایت این رژیم علیه بشریت همچنان ادامه دارد.
حمایت از تروریستها در داخل کشورهایی مثل سوریه و عراق، حمایت از تروریسم در خاک افغانستان با حضور کشورهای غربی و نیروهای ناتو و حمله به غیر نظامیان، زنان و کودکان در خاک پاکستان را با چه هدفی توجیه میکنید و بر اساس کدامین معیار میسنجید؟
حتما واقف هستید در حالی که مقصد حجم عمده مواد مخدر، کشورهای اروپایی هستند این ایران اسلامی است که هزینه مقابله با قاچاقچیان و حاملان این مواد را میپردازد و سربازان و ماموران بسیاری از جمهوری اسلامی ایران در مسیر جلوگیری از ترانزیت مواد مخدر کشته شده و به شهادت میرسند کشورهای اروپایی تنها به صدور بیانیههایی در این زمینه و اتخاذ تصمیمهایی بدون عمل بسنده میکنند و حتی در مواردی که این اشرار تحت قوانین مصوب قضایی ایران به اعدام محکوم میشوند کشورهای اروپایی پرچم ادعاهای حقوق بشری خود را برمیافرازند و هزینههای مالی و جانی پرداخت شده از سوی ایران در این زمینه را به فراموشی میسپارند.
حتما مطلع هستید که براساس اسناد سازمان ملل متحد پس از حضور ناتو در افغانستان میزان کشت مواد مخدر در افغانستان به بیش از 40 برابر رسیده است و نمیتوان انکار کرد که برخی از کشورهای اروپایی و فرماندهان نظامی حاضر در افغانستان در سوداگری مواد مخدر از این کشور به سایر نقاط جهان نقش دارند.
بهتر است تا مقامات و مسئولان کشورهای اروپایی با نگاهی به حجم انبوه قربانیان و مصدومان سلاحهای شیمیایی در شهرهای مرزی غرب ایران و شهرهای مرزی عراق به ویژه مردم سردشت و حلبچه، اقدامات خود در اعطای سلاحهای شیمیایی و نامتعارف به رژیم صدام در سالهای جنگ عراق علیه ایران را به خاطر بیاورند.
با این پیشینه تاریخی بهتر است بازهم نگاهی به تاریخ بیندازید تا مشاهده کنید که ساخت سلاح هستهای در کدام فرهنگ و تمدن و سرزمین شکل گرفت و کدام نظام فکری فروریختن سلاح هستهای را بر سر مردم بیدفاع هیروشیما و ناکازاکی مجاز دانست و کدام کشورها با راهاندازی زرادخانههای هستهای و ساخت کلاهکهای اتمی و فروش آن به برخی کشورها زمینه تهدید بشریت را فراهم کردند و در مقابل بهتر است نگاهی هم بیندازید به تاریخ ایران که چگونه در طول هشت سال جنگ با عراق از استفاده سلاحهای کشتار جمعی خودداری کرد و دستیابی به سلاح هستهای را جزء خط قرمز خود و سایر کشورها میداند اما کشورهای اروپایی و آمریکا با تمام شفافسازیها با اتهامات واهی، ایران را از حق مسلم دستیابی به دانش هستهای صلح آمیز منع میکنند و در کنار آن از اقدامات تسلیحاتی رژیم صهیونیستی چشمپوشی مینمایند.
اتفاقا یکی از سؤالاتی که در ذهن ملتها در قبال رفتارهای اروپا متبادر میشود تناقض در رفتار اروپاییهاست که چطور امکان دارد اروپا و آمریکایی که روی معیارهای حقوق بشری و دموکراتیک تاکید میکنند، استراتژیکترین و نزدیکترین دوستان و متحدان آنها در منطقه ما، دیکتاتورترین حکومتها هستند و چگونه میتوان این تناقض را برطرف کرد که از یک طرف از دموکراسی و معیارهای دموکراتیک سخن به میان میآورد و از سوی دیگر از کهنهکارترین دیکتاتورها در منطقه دفاع کرد که این موضوع به خوبی در بین افکار عمومی منطقه قابل مشاهده است.
متأسفانه در زمینه حقوق زنان در جمهوری اسلامی ایران به نکاتی غیرواقع بینانه اشاره شده است، امروزه زنان ایران اسلامی در بالاترین سطوح مدیریتی و تحصیلی همگام با مردان این سرزمین در دانشگاه و محیطهای کاری، اجتماعی و سیاسی مشغول به انجام فعالیت هستند و این در حالی است که در بسیاری از کشورهای منطقه که به عنوان همپیمانان غرب شناخته میشوند زنان از حداقل حقوق انسانی خود نیز محرومند و حتی در بسیاری از کشورهای اروپایی که مدعی رعایت حقوق زنان هستند، موارد آشکاری از نقض حریم و آزادیهای زنان به ویژه برای زنان محجبه مشاهده میشود.
همانگونه که تاکنون در هیچ یک از دیدارهای گروههای اروپایی از ایران هیچ گونه پیش شرطی از سوی جمهوری اسلامی ایران پذیرفته نشده از این پس نیز به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد هیاتی برای دیدار از ایران شرطی را تعیین نماید، موردی هم که در سفر اخیر هیات اروپایی به ایران و انجام دیدارهایی به شکل مخفیانه و خارج از شئون دیپلماتیک صورت گرفت مردم و نمایندگان کشور ما را نسبت به نیات و اهداف سفر و مذاکرات پیش گفته دچار تردید نمود و این گونه حرکات نیز در آینده به هیچ عنوان قابل پذیرش نخواهد بود.
در پایان تأکید میکنم که انجام حرکتهایی ایذایی و صدور قطعنامههایی غیرواقعبینانه بر اساس منابع غیرمعتبر و بدون برداشت صحیح از اتفاقات داخل ایران و حرکتهایی به دور از شان و عرف دیپلماتیک، خلاف مسیر روانسازی روابط ایران و اروپا است.
سرکار خانم کرونبرگ، از تلاشهای شما در گروه روابط پارلمانی ، برای بهبود روابط دوجانبه تشکر میکنم، لیکن روند حرکتی پارلمان اروپا علیه مردم ایران به هیچ وجه قابل قبول نیست.
ضمنا با عنایت به این نکته که پارلمان اروپا ماههای پایانی خود را طی میکند منتظریم که ببینیم پارلمان بعدی اتحادیه اروپا با مشارکت چند درصدی مردم شکل میگیرد و چه میزان از معیارهای دموکراتیک در این انتخابات لحاظ میشود و آیا نمایندگان جدید پارلمان اروپا چشمان خود را خواهند شست و با واقع بینی مسائل و حقایق ایران را خواهند دید و یا همچنان در رویای خود برتربینی مسائل دنیا را رصد میکنند.