صراط: در حالی که یک
هفته تا آغاز رسمی فصل نقل و انتقالات فرصت مانده، صفحه نخست خبرگزاریها
پر است از اخبار واقعی و غیر واقعی منتسب به تیم فوتبال پدیده شاندیز؛
تیمی که سال گذشته با خرید سهام باشگاه مس رفسنجان تأسیس و یک سال پس از
حضور در لیگ یک به صدرنشینی گروه و قهرمان رقابتها راهی لیگ برتر شد.
به جز حضور اکبر میثاقیان در رأس کادر فنی این تیم مدیرعامل متمول آن با
فراهم آوردن امکانات گسترده برای تیمش موجب شد تا پدیده کاری را انجام دهد
که خیلی از تیمهای لیگ یکی سالهاست در آرزوی آن هستند.
حضور یک مولتی میلیاردر دیگر در فوتبال ایران، موجب شده تا همه روی این تیم تمرکز کنند. دیگر نه تیم ملی در مرکز توجه است و نه از شانزده تیم حاضر در لیگ برتری خبری منتشر میشود. همه تنها و تنها به پدیده شاندیز پرداختهاند و شاید این مسأله، موجب شود تا یک تیم پرحاشیه دیگر در فوتبال ایران برای فصل آینده داشته باشیم؛ حضوری که اگر از اتفاقات فوتبال ایران در سالهای گذشته درس نگیرد، ممکن است موجب ایجاد بحرانی دیگر در فوتبال ایران شود.
محسن
پهلوانزاده مالک شرکت بزرگ پدیده شاندیز هم مانند دیگر میلیاردرهای
ایرانی، گویا طاقت نیاورد و سر از میدان پرحاشیه فوتبال درآورد. او که دو
سال پیش تلاش نافرجامی برای خرید راهآهن داشت،سرانجام موفق به خرید سهام
باشگاه مس سرچشمه شد؛ هرچند راهآهنی که او مشتریاش بود، به یک میلیاردر
دیگر رسید که این روزها در اوین است.
هماکنون اما اخبار پیرامون او و تیماش، مانند اخباری است که در سالهای گذشته حول تیمهای استقلال اهواز، استیل اذین و راهآهن در جریان بود و این چندان برای این تیم، هواداران مشهدی فوتبال و در مجموع فوتبال ایران خوب نیست.
همین شب گذشته بود که سردار عزیز محمدی در برنامه تلویزیونی، هنگامی که داشت از دور زدن ماجرای سقف قراردادها سخن میگفت، استیلآذین را نخستین تیمی که این قانون را دور زد، معرفی کرد. پولهای بیحساب و کتاب حسین هدایتی در یک تیم بینام و نشان و تنها برای جذب ستارههای فوتبال ایران، موجب شد تا امروز و در این جایگاه با مشکل بزرگ پرداختهای بیحساب و کتاب در باشگاهها مواجه باشیم و کار به انتشار ریز قراردادها و هزار و یک اتفاق دیگر بیفتد.
حضور یک منبع مالی دست به نقد در یک تیم فوتبال دیگر هم از این پتانسیل برخوردار است تا ترازهای کنونی فوتبال ایران را بر هم زند و این مسأله شاید موجب ایجاد دامنگیر شدن آفاتی دیگر در فوتبال ما شود.
این روزها که همه اخبار باید معطوف به جام جهانی باشد، خبرگزاریها مدام از پیشنهاد چهار میلیاردی پدیده به امیر قلعهنویی و حضور توماس هسلر در این تیم تا خرید خلعتبری و ستارههای دیگر خبر منتشر میکنند.
در پایان باید گفت اگر اخبار و رخدادها پیرامون تیم پدیده شاندیز کنترل نشود، شاید این تیم نیز به سرنوشت ستارههای زودگذر فوتبال ایران ـ که یکی دو فصلی با چکهای رقم درشتشان توجهها را به خود جلب کردند و عاقبت بخیر نشدند ـ بدل شود و این به هیچ وجه حق مردم فوتبالدوست مشهد نیست که پس از سالها به آسانی تیمشان در لیگ برتر را از دست بدهند؛ افزون بر اینکه شاید آفاتی داشته باشد که بار دیگر گریبان فوتبال ایران را بگیرد؛ آن هم در روزگاری که همه تلاش میکنند ساختار فوتبال ایران را به سمت پاکی ببرند.
حضور یک مولتی میلیاردر دیگر در فوتبال ایران، موجب شده تا همه روی این تیم تمرکز کنند. دیگر نه تیم ملی در مرکز توجه است و نه از شانزده تیم حاضر در لیگ برتری خبری منتشر میشود. همه تنها و تنها به پدیده شاندیز پرداختهاند و شاید این مسأله، موجب شود تا یک تیم پرحاشیه دیگر در فوتبال ایران برای فصل آینده داشته باشیم؛ حضوری که اگر از اتفاقات فوتبال ایران در سالهای گذشته درس نگیرد، ممکن است موجب ایجاد بحرانی دیگر در فوتبال ایران شود.
هماکنون اما اخبار پیرامون او و تیماش، مانند اخباری است که در سالهای گذشته حول تیمهای استقلال اهواز، استیل اذین و راهآهن در جریان بود و این چندان برای این تیم، هواداران مشهدی فوتبال و در مجموع فوتبال ایران خوب نیست.
همین شب گذشته بود که سردار عزیز محمدی در برنامه تلویزیونی، هنگامی که داشت از دور زدن ماجرای سقف قراردادها سخن میگفت، استیلآذین را نخستین تیمی که این قانون را دور زد، معرفی کرد. پولهای بیحساب و کتاب حسین هدایتی در یک تیم بینام و نشان و تنها برای جذب ستارههای فوتبال ایران، موجب شد تا امروز و در این جایگاه با مشکل بزرگ پرداختهای بیحساب و کتاب در باشگاهها مواجه باشیم و کار به انتشار ریز قراردادها و هزار و یک اتفاق دیگر بیفتد.
حضور یک منبع مالی دست به نقد در یک تیم فوتبال دیگر هم از این پتانسیل برخوردار است تا ترازهای کنونی فوتبال ایران را بر هم زند و این مسأله شاید موجب ایجاد دامنگیر شدن آفاتی دیگر در فوتبال ما شود.
این روزها که همه اخبار باید معطوف به جام جهانی باشد، خبرگزاریها مدام از پیشنهاد چهار میلیاردی پدیده به امیر قلعهنویی و حضور توماس هسلر در این تیم تا خرید خلعتبری و ستارههای دیگر خبر منتشر میکنند.
در پایان باید گفت اگر اخبار و رخدادها پیرامون تیم پدیده شاندیز کنترل نشود، شاید این تیم نیز به سرنوشت ستارههای زودگذر فوتبال ایران ـ که یکی دو فصلی با چکهای رقم درشتشان توجهها را به خود جلب کردند و عاقبت بخیر نشدند ـ بدل شود و این به هیچ وجه حق مردم فوتبالدوست مشهد نیست که پس از سالها به آسانی تیمشان در لیگ برتر را از دست بدهند؛ افزون بر اینکه شاید آفاتی داشته باشد که بار دیگر گریبان فوتبال ایران را بگیرد؛ آن هم در روزگاری که همه تلاش میکنند ساختار فوتبال ایران را به سمت پاکی ببرند.