بهادر عبدی در خصوص شرایط و نتیجهگیری راهآهن و همچنین مسائلی که با سرمربی این تیم در این فصل به وجود آمد صحبت کرد که در زیر میخوانیم:
ابتدا از نتیجهگیری راهآهن شروع کنیم. تیمی که در ابتدای فصل صحبت از کسب سهمیه آسیاداشت اما در پایان در رده یازدهم قرار گرفت.
در ابتدای فصل 10، 12 بازیکن خوب خود را از دست دادیم در ابتدا فکر میکردند که بازیکن جایگزین آنها را جدب میکنند اما چنین اتفاقی رخ نداد متاسفانه به هیچ عنوان این موضوع جواب نداد و با قاطعیت میتوان گفت که وزن بازیکنانی که از تیم جدا شدند از بازیکنانی که به تیم پیوستند بیشتر بود، امید عالیشاه، حمید علیعسگر، مهرداد کفشگری و چند بازیکن دیگر که از تیم جدا شدند و متاسفانه شاید بازیکنانی که به تیم ملحق شدند نتوانستند در سال اول حضورشان در راهآهن عملکرد خوبی داشته باشند.
پس علت اصلی ناکامی راهآهن جذب بازیکنان بوده است؟
در کنار این موضوع داوری هم در هفتههای اول خیلی ما را اذیت کرد در دیدار مقابل فولاد، نفت و سه چهار بازی دیگر داور واقعا تاثیرگذار بود. پس از آن هم اتفاق معروف افتاد و مالک باشگاه دستگیر شد. همین مسائل باعث شد که راهآهن که یک تیم خوب و حرفهای بود به یک تیم محلی تبدیل شود.
فکر میکنی چه کسی نقش پررنگتری در این ناکامی داشت؟
تمام کسانی که در باشگاه فعالیت میکردند در این امر دخیل بودهاند از کوچکترین فرد در باشگاه گرفته تا مدیران و بازیکنان دیگر. ما هم نمیتوانیم بهانهگیری کنیم خود من امسال پایینترین سطح کارایی خود را داشته ام آن هم به دلایل مختلف. زمانی که 6، 8 ماه بازیکن پول نمیگیرد و در واقع باشگاه بدون مالک است این مسائل به وجود میآید. ما اصلا نمیدانستیم چه کسی مالک باشگاه است و چه کسی جوابگوی ماست. زمانی که مالک باشگاه به جای اینکه پول بازیکنان خودش را بدهد پولش را برای تیم دیگر خرج میکند چه چیزی میتوانیم بگوییم.
علت اینکه نتوانستی عملکرد خود را داشته باشی چه چیزی بود؟
در چند سال اخیر که در راهآهن بودم نسبت به امسال کمترین تغییرات را داشتیم همچنین من در دو سه سال اخیر در پست پشت مهاجمان بازی میکردم که عملکرد خوبی هم داشتم اما بالاجبار در پست غیر تخصصی خود بازی کردم البته از این موضوع ناراحت نیستم از جمله بازیکنانی هستم که به جز دروازهبانی در سایر پستها بازی کردهام.
عملکرد کادر فنی را چگونه ارزیابی میکنی؟ برخی بازیکنان از جمله پیروز قربانی و وحید طالبلو انتقاداتی را از ابراهیمزاده داشتند. نظرت در این باره چیست؟
من نمیتوانم نظر موافق یا مخالف خود را بگویم. من نظر خود را میدهم خود من هم در برههای با ابراهیمزاده به مشکل برخوردم در دیدار با تراکتور سازی که تعویض شدم از این موضوع عصبی شدم که خودم هم میدانم نباید این کار را میکردم و صددر صد مقصر بودم اعتراض بیدلیلی انجام دادم و همین موضوع باعث شد تا چند روزی از تمرینات اخراج شوم اما پس از آن ابراهیمزاده مرا بخشید و به تمرینات بازگشتم. به هر حال برخی مسائل درون خانواده اتفاق میافتد که نمیتوان گفت خیلی مسائل دیدم که گفتن آن شاید درست نباشد.
پس مسئلهای وجود داشته ...
در اواخر فصل بازیکنان کمتر با سرمربی تیم به مشکل بر میخوردند من هم اکنون نمیدانم که آیا در آینده با ابراهیمزاده کار میکنم یا نه؟ اما یک سری اتفاقات در اوایل فصل افتاد که مشکلاتی را به وجود آورد ما دو سال با علی دایی کار کرده بودیم که با بازیکنان رفاقتی عمل میگرد و اکثر مشکلات را اینگونه حل میکرد اما کلاس و دیسیپلین ابراهیمزاده متفاوت بود و او نظمگراتر عمل میکرد. از کنار کوچکترین مشکلات هم عبور نمیکرد و اگر بازیکنی اشتباه سهوی انجام میداد بازخواست میشد. ما که با دایی راحتتر کار میکردیم از این موارد کمی به مشکل برخوردیم. اما در نیم فصل دوم مشکل اکثر بازیکنان با سرمربی تیم حل شد و خیلی جاها که حق با سرمربی تیم بود مسائل از بین رفت.
نقش مالک باشگاه را تا چه اندازه میدانی؟
اشتباهات مالک اصلیترین عامل در ناکامی ما بود لحظهای که ما متوجه شدیم او به جای پرداخت بدهیهای ما پولش را جای دیگر هزینه کرده چند نفر بودیم که قصد داشتیم از تیم برویم میتوانستیم هم این کار را انجام دهیم زیرا کمتر از 30 درصد قرارداد خود را دریافت کرده بودیم و طبق قراردادمان میتوانستیم از تیم جدا شویم. اما پس از صحبتهایی که کادر فنی و مسئولان باشگاه داشتند تصمیم گرفتیم در تیم بمانیم. این اتفاق بدترین ضربهای بود که در فصل گذشته به ما وارد شد.
وضعیتت برای فصل آینده چگونه است؟ آیا در راهآهن میمانی؟
من با راهآهن قرارداد دارم اما خوشبختانه یا متاسفانه به لحاظ اینکه کمتر از 30 درصد قراردادمان را دریافت کردم قانونا میتوانم از تیم جدا شوم با شرایطی که به وجود آمده فکر نمیکنم بتوانم در تیم ادامه دهم با چند تیم صحبت کردم حتی دوست داشتم فوتبال خود را در راهآهن تمام کنم اما با این مسائلی که به وجود آمده بعید میدانم در راهآهن بمانم.