صراط: کارشناس اندیشکده بروکینگز در مقالهای ضمن اشاره به روند مذاکرات هستهای، خواستهها و مواضع ایران را غیر منطقی قلمداد کرده و پیشنهاد میکند که ایران باید برای دستیابی به توافق جامع هستهای رویکرد خود را به این مسئله واقع بینانهتر کند.
به گزارش اندیشکده بروکینگز، رابرت آینهورن، کارشناس این اندیشکده در مقالهای معتقد است که ایران در زمینه برنامه هستهای خود خواستههایی غیر منطقی دارد که با محدود کردن این خواستهها نیز به اهداف صلح آمیز هستهای خود خواهد رسید. وی پیشنهاد میکند که بهتر است ایران رویکردی واقع بینانهتر نسبت به این مسئله اتخاذ کند تا دستیابی به توافق جامع به زودی میسر شود.
مذاکرات میان 1+5، اتحادیه اروپا و ایران در 14 می در وین، به منظور دستیابی به توافقی جامع در مسئله هستهای ایران، از سر گرفته خواهد شد. کمی بیشتر از دو ماه تا انقضای توافق موقت شش ماهه زمان باقی است، که مذاکره کنندگان تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند.
با تمام این تفاسیر، گفتگوها در مورد توافق جامع که در فوریه آغاز شد، بسیار جدی و تعیین کننده بوده است. هر دو طرف به هر نحو ممکن اشاره کردهاند که تصمیم دارند تا 20 ژولای به توافق برسند.
تاکنون، مذاکرات شکل تبادل نظر مفصل را از نظر مفهومی به خود گرفته است. در دور آتی، طرفهای درگیر مذاکره متون پیشنهادی توافقنامه را روی میز خواهند گذاشت و روند سازگاری و تطابق مواضع آغاز خواهد شد.
بحث و گفتگوها تا به امروز تفاوتهای ناچیزی را ایجاد کرده است، که بیشتر در مورد وضع راکتور ایران در اراک بوده است، که ایرانیها اعلان کردهاند که هدف آن تولید ایزوتوپهای دارویی است، اما این راکتور برای تولید پلوتونیوم بهینه سازی شده است. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در واکنش به نگرانیهای گروه 1+5 در مورد کاربرد مد نظر برای راکتور اراک اخیراً بیان کرد که طرح این راکتور را میتوان برای کاهش چشمگیر مقدار پلوتونیوم تولیدی تعدیل و تنظیم کرد. تعدیل و اصلاح احتمالاً شامل سوخت اورانیوم غنی شده به جای سوخت اورانیوم طبیعی و کاهش سطح نیروی این راکتور نیز میشود. در حالیکه اختلافات ظاهراً در مورد تغییر طراحی ضروری باقی مانده است، اما مواضع روبه هم گرایی میرود.
اما در چندین مسئله حساس دیگر، اتحادیه اروپا و 1+5 و ایران اختلافات گستردهای دارند. در هیچ مسئلهای، اختلاف شدیدتر از اندازه و ترکیب و برنامه غنی سازی اورانیوم نیست که ایران طبق توافق جامع در اختیار خواهد داشت. برای طولانی کردن زمانی که ایران نیاز دارد تا از توافق سرباز زده و به حد کافی اورانیوم غنی شده برای ساخت یک بمب هستهای را تولید کند، اتحادیه اروپا و 1+5 تمایل دارد کاهش چشمگیر سانتریفیوژهای ایران و میزان ذخیره اورانیوم غنی شده در این کشور را شاهد باشد. تهران میگوید قصد دارد ظرفیت فعلی غنی سازی خود را به طور اساسی افزایش دهد.
علی اکبر صالحی در مصاحبه مطبوعاتی اخیر گفته است که علاوه بر 19 هزار سانتریفیوژ، که در حال حاضر نصب شده است، ایران به 30 هزار سانتریفیوژ دیگر نیز نیاز دارد تا سوخت لازم برای راکتور تولید نیروی بوشهر را تولید کند؛ راکتوری که ایران از روسیه خریداری کرده است و روسها در حال حاضر سوخت غنی شده را برای آن تأمین میکنند. علاوه براین، صالحی ادعا کرده است که ایران به تولید سوخت برای سایر راکتورهایی از این قبیل که در حال فعالیت هستند، نیاز دارد و مطرح کرد که سوخت رسانی به چنین راکتورهایی مستلزم این است که تجهیزات غنی سازی نطنز با 50 هزار سانتریفیوژ فعالیت کند که 15 بار کارآمدتر از نسل اول سانتریفیوژهای ایران است، که هم اکنون در حال فعالیت هستند.
ظرفیت غنی سازی تا این حد گسترده، در واقع ظرفیت غنی سازیای بزرگتر از هزار سانتریفیوژ نسل اولی، توانمندی غیر قابل قبول را برای گریز سریع هستهای در اختیار ایران قرار میدهد. اگر موضع تهران بر سر میز مذاکرات بازتابی از اظهارات علنی صالحی باشد، بازی را متوقف خواهد کرد و ایران باید این مسئله را بداند.
ایران در آینده نزدیک یا متوسط به ظرفیت غنی سازی گسترده نیاز ندارد تا یک برنامه انرژی هستهای غیر نظامی موفقیت آمیز، موزون و به لحاظ فنی، بی خطر را دنبال کند. ایران میتواند با توانمندی بسیار محدودتری، که با مقتضیات یک معامله قابل قبول برای اتحادیه اروپا و 1+5 نیز سازگار باشد، به اهداف هستهای صلح آمیز خود دست یابد.
طبق چنین توافقی که احتمالاً مورد مذاکره قرار گیرد، ایران میتواند توانمندی غنی سازی کافی برای سوخت رسانی به راکتورهای تحقیقاتی اندکی که قصد دارد برای تولید ایزوتوپهای دارویی بسازد، در اختیار داشته باشد و تحقیقات هستهای را انجام دهد. برای رفع نیازهای مربوط به تولید برق خود، ایران میتواند همچنان راکتورهای هستهای تولید نیرو و اورانیوم غنی شده برای تغذیه آنها را از روسیه و سایر فروشندههای خارجی احتمالی تهیه کند. او همچنین میتواند در طراحی، ساخت و سوخت رسانی به راکتورهای جدید تحقیقاتی و تولید نیرو از همکاری با 1+5 و سایر کشورهای پیشرفته در عرصه انرژی هستهای بهره ببرد.
اگر ایران در مورد در اختیار داشتن برنامه هستهای غیر نظامی در بلند مدت جدی باشد، فعالیت این تعداد زیاد از سانتریفیوژهای قدیمی نسل اولی یا رقابت با فعالیتهای غنی سازی بسیار کارآزموده و کم هزینه خارجی در تلاش برای تأمین سوخت برای راکتورهای تولید نیروی خود، چندان منطقی به نظر نمیرسد؛ شایان ذکر است که راکتورهای تولید نیرو چندین مرتبه بیشتر از راکتورهای تحقیقاتی نیازمند ظرفیت غنی سازی و سوخت رسانی هستند. یک استراتژی عاقلانه، استفاده از تعداد نسبتاً کم سانتریفیوژهای فعلی خود برای رفع نیازهای راکتور تحقیقاتی در کوتاه مدت، اتکا بر تأمین کنندگان خارجی مقرون به صرفه برای رفع نیازهای بزرگتر راکتورهای تولید نیرو در زمینه اورانیوم غنی شده و پیشرفت در زمینه برنامه هستهای غیر نظامی پیشرفتهتر در آینده از طریق توسعه و تحقیقات داخلی و همکاری با روسیه و غرب است.
چنین استراتژیای ایران را قادر میسازد به توافقی جامع دست یابد که اهداف اصلی بیان شده رهبران آن را عملی میکند؛ از جمله رفع تحریمهای مربوط به برنامه هستهای، که اقتصاد کشور را هدف قرار دادهاند و تضمین توانایی آن برای پیگیری برنامه انرژی هستهای غیر نظامی با حفظ توانمندی غنی سازی.
اگر ایران قبول نکند که با این رویکرد برای پیگیری انرژی هستهای صلح آمیز خود را وفق دهد و در عوض، بر یک رویکرد کاملاً بلند پروازانه، نامناسب و پر هزینه اصرار ورزد- که نه تنها با مقتضیات هستهای غیر نظامی واقع گرایانه توجیه نمیشود، بلکه با تمایل به داشتن توانمندی گریز سریع هستهای سازگار است- مذاکرات را با بن بست مواجه خواهد کرد و سؤالاتی جدی را در جامعه بینالملل در مورد انگیزههای خود ایجاد خواهد کرد.
در این مرحله مشخص نیست که آیا تقاضای فعلی تهران برای ظرفیت غنی سازی وسیع یک تاکتیک معامله است یا نشانهای دال بر آنچه که تهران بر آن اصرار دارد. اما اگر ایران بخواهد به توافق برسد، باید رویکردی واقع بینانهتر و در واقع، از نظر خود ایران، رویکردی نوید دهندهتر، نسبت به برنامههای هستهای غیر نظامی خود اتخاذ کند.
با توجه به تعداد قابل توجه مسائل پیچیده و دشوار پیش رو- نه فقط مرحله بندی کاهش تحریمها- تلاشی بسیار مجدانه توسط مذاکره کنندگان لازم است که تا 20 جولای این توافق حاصل شود. با این حال، اگر ایران سریعتر به این نتیجه برسد که نیازهای غنی سازی کوتاه و متوسط مدت آن نسبتاً اندک و معمولی هستند، دستیابی به توافق تا آن زمان ممکن میشود.
اگر ایران همراه با چنین ظرفیت غنی سازی محدودی، که 1+5 در نظر دارد، پیش نرود، توافق جامع تا 20 جولای حاصل نخواهد شد و محتملترین نتیجه، تصمیم به ادامه روند با یک معامله موقت تمدید شده یا اصلاح شده شاید برای یک دوره شش ماهه دیگر است.
یک توافق موقت دیگر به نفع ایران نیست. برخلاف آنچه برخی از منتقدان داخلی و خارجی دولت اوباما پیش بینی کردهاند، معامله موقت، که در نوامبر گذشته حاصل شد، به از هم پاشی نظام تحریمها علیه ایران منجر نگردید. شرکتها و دولتهای سراسر جهان علاقمند بودند در مورد روابط تجاری با ایرانیها گفتگو کنند، اما آنها به طور فزایندهای در مورد قطع معاملات جدید تا زمان دستیابی به توافق جامع و رفع کامل تحریمها، هوشیارانه عمل میکردند. در نتیجه، ایرانیها متوجه شدند که این مسیر به سمت بهبود اقتصادی و رفع انتظارات مردم ایران که توسط معامله موقت افزایش یافته است، مستلزم توافقی جامع است.
آمریکا مشخصاً دستیابی به توافق جامع را تا 20 جولای ترجیح میدهد. هر چه زودتر معامله موقت، که برنامه هستهای ایران را متوقف کرده است، جای خود را به یک توافق بلند مدت، که به طور اساسی این برنامه را عقب رانده و زمان گریز هستهای احتمالی ایران را طولانی میکند، بدهد، بهتر است. اما واشنگتن در موضعی بسیار قویتر از تهران قرار دارد که در صورت لزوم، مذاکرات را برای یک دوره شش ماهه دیگر ادامه دهد.
ایران میتواند به اهداف بیان شده خود، یعنی برداشتن تحریمها و حفظ برنامه انرژی هستهای غیر نظامی خود، دست یابد. این کشور حتی شاید قادر باشد به توافقی برسد که قبل از انقضای مدت معامله موقت از این اهداف حمایت کند. اما نخست، ایران باید موضعی واقع بینانهتر در مورد مسئله غنی سازی اتخاذ کند.
به گزارش اندیشکده بروکینگز، رابرت آینهورن، کارشناس این اندیشکده در مقالهای معتقد است که ایران در زمینه برنامه هستهای خود خواستههایی غیر منطقی دارد که با محدود کردن این خواستهها نیز به اهداف صلح آمیز هستهای خود خواهد رسید. وی پیشنهاد میکند که بهتر است ایران رویکردی واقع بینانهتر نسبت به این مسئله اتخاذ کند تا دستیابی به توافق جامع به زودی میسر شود.
مذاکرات میان 1+5، اتحادیه اروپا و ایران در 14 می در وین، به منظور دستیابی به توافقی جامع در مسئله هستهای ایران، از سر گرفته خواهد شد. کمی بیشتر از دو ماه تا انقضای توافق موقت شش ماهه زمان باقی است، که مذاکره کنندگان تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند.
با تمام این تفاسیر، گفتگوها در مورد توافق جامع که در فوریه آغاز شد، بسیار جدی و تعیین کننده بوده است. هر دو طرف به هر نحو ممکن اشاره کردهاند که تصمیم دارند تا 20 ژولای به توافق برسند.
تاکنون، مذاکرات شکل تبادل نظر مفصل را از نظر مفهومی به خود گرفته است. در دور آتی، طرفهای درگیر مذاکره متون پیشنهادی توافقنامه را روی میز خواهند گذاشت و روند سازگاری و تطابق مواضع آغاز خواهد شد.
بحث و گفتگوها تا به امروز تفاوتهای ناچیزی را ایجاد کرده است، که بیشتر در مورد وضع راکتور ایران در اراک بوده است، که ایرانیها اعلان کردهاند که هدف آن تولید ایزوتوپهای دارویی است، اما این راکتور برای تولید پلوتونیوم بهینه سازی شده است. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در واکنش به نگرانیهای گروه 1+5 در مورد کاربرد مد نظر برای راکتور اراک اخیراً بیان کرد که طرح این راکتور را میتوان برای کاهش چشمگیر مقدار پلوتونیوم تولیدی تعدیل و تنظیم کرد. تعدیل و اصلاح احتمالاً شامل سوخت اورانیوم غنی شده به جای سوخت اورانیوم طبیعی و کاهش سطح نیروی این راکتور نیز میشود. در حالیکه اختلافات ظاهراً در مورد تغییر طراحی ضروری باقی مانده است، اما مواضع روبه هم گرایی میرود.
اما در چندین مسئله حساس دیگر، اتحادیه اروپا و 1+5 و ایران اختلافات گستردهای دارند. در هیچ مسئلهای، اختلاف شدیدتر از اندازه و ترکیب و برنامه غنی سازی اورانیوم نیست که ایران طبق توافق جامع در اختیار خواهد داشت. برای طولانی کردن زمانی که ایران نیاز دارد تا از توافق سرباز زده و به حد کافی اورانیوم غنی شده برای ساخت یک بمب هستهای را تولید کند، اتحادیه اروپا و 1+5 تمایل دارد کاهش چشمگیر سانتریفیوژهای ایران و میزان ذخیره اورانیوم غنی شده در این کشور را شاهد باشد. تهران میگوید قصد دارد ظرفیت فعلی غنی سازی خود را به طور اساسی افزایش دهد.
علی اکبر صالحی در مصاحبه مطبوعاتی اخیر گفته است که علاوه بر 19 هزار سانتریفیوژ، که در حال حاضر نصب شده است، ایران به 30 هزار سانتریفیوژ دیگر نیز نیاز دارد تا سوخت لازم برای راکتور تولید نیروی بوشهر را تولید کند؛ راکتوری که ایران از روسیه خریداری کرده است و روسها در حال حاضر سوخت غنی شده را برای آن تأمین میکنند. علاوه براین، صالحی ادعا کرده است که ایران به تولید سوخت برای سایر راکتورهایی از این قبیل که در حال فعالیت هستند، نیاز دارد و مطرح کرد که سوخت رسانی به چنین راکتورهایی مستلزم این است که تجهیزات غنی سازی نطنز با 50 هزار سانتریفیوژ فعالیت کند که 15 بار کارآمدتر از نسل اول سانتریفیوژهای ایران است، که هم اکنون در حال فعالیت هستند.
ظرفیت غنی سازی تا این حد گسترده، در واقع ظرفیت غنی سازیای بزرگتر از هزار سانتریفیوژ نسل اولی، توانمندی غیر قابل قبول را برای گریز سریع هستهای در اختیار ایران قرار میدهد. اگر موضع تهران بر سر میز مذاکرات بازتابی از اظهارات علنی صالحی باشد، بازی را متوقف خواهد کرد و ایران باید این مسئله را بداند.
ایران در آینده نزدیک یا متوسط به ظرفیت غنی سازی گسترده نیاز ندارد تا یک برنامه انرژی هستهای غیر نظامی موفقیت آمیز، موزون و به لحاظ فنی، بی خطر را دنبال کند. ایران میتواند با توانمندی بسیار محدودتری، که با مقتضیات یک معامله قابل قبول برای اتحادیه اروپا و 1+5 نیز سازگار باشد، به اهداف هستهای صلح آمیز خود دست یابد.
طبق چنین توافقی که احتمالاً مورد مذاکره قرار گیرد، ایران میتواند توانمندی غنی سازی کافی برای سوخت رسانی به راکتورهای تحقیقاتی اندکی که قصد دارد برای تولید ایزوتوپهای دارویی بسازد، در اختیار داشته باشد و تحقیقات هستهای را انجام دهد. برای رفع نیازهای مربوط به تولید برق خود، ایران میتواند همچنان راکتورهای هستهای تولید نیرو و اورانیوم غنی شده برای تغذیه آنها را از روسیه و سایر فروشندههای خارجی احتمالی تهیه کند. او همچنین میتواند در طراحی، ساخت و سوخت رسانی به راکتورهای جدید تحقیقاتی و تولید نیرو از همکاری با 1+5 و سایر کشورهای پیشرفته در عرصه انرژی هستهای بهره ببرد.
اگر ایران در مورد در اختیار داشتن برنامه هستهای غیر نظامی در بلند مدت جدی باشد، فعالیت این تعداد زیاد از سانتریفیوژهای قدیمی نسل اولی یا رقابت با فعالیتهای غنی سازی بسیار کارآزموده و کم هزینه خارجی در تلاش برای تأمین سوخت برای راکتورهای تولید نیروی خود، چندان منطقی به نظر نمیرسد؛ شایان ذکر است که راکتورهای تولید نیرو چندین مرتبه بیشتر از راکتورهای تحقیقاتی نیازمند ظرفیت غنی سازی و سوخت رسانی هستند. یک استراتژی عاقلانه، استفاده از تعداد نسبتاً کم سانتریفیوژهای فعلی خود برای رفع نیازهای راکتور تحقیقاتی در کوتاه مدت، اتکا بر تأمین کنندگان خارجی مقرون به صرفه برای رفع نیازهای بزرگتر راکتورهای تولید نیرو در زمینه اورانیوم غنی شده و پیشرفت در زمینه برنامه هستهای غیر نظامی پیشرفتهتر در آینده از طریق توسعه و تحقیقات داخلی و همکاری با روسیه و غرب است.
چنین استراتژیای ایران را قادر میسازد به توافقی جامع دست یابد که اهداف اصلی بیان شده رهبران آن را عملی میکند؛ از جمله رفع تحریمهای مربوط به برنامه هستهای، که اقتصاد کشور را هدف قرار دادهاند و تضمین توانایی آن برای پیگیری برنامه انرژی هستهای غیر نظامی با حفظ توانمندی غنی سازی.
اگر ایران قبول نکند که با این رویکرد برای پیگیری انرژی هستهای صلح آمیز خود را وفق دهد و در عوض، بر یک رویکرد کاملاً بلند پروازانه، نامناسب و پر هزینه اصرار ورزد- که نه تنها با مقتضیات هستهای غیر نظامی واقع گرایانه توجیه نمیشود، بلکه با تمایل به داشتن توانمندی گریز سریع هستهای سازگار است- مذاکرات را با بن بست مواجه خواهد کرد و سؤالاتی جدی را در جامعه بینالملل در مورد انگیزههای خود ایجاد خواهد کرد.
در این مرحله مشخص نیست که آیا تقاضای فعلی تهران برای ظرفیت غنی سازی وسیع یک تاکتیک معامله است یا نشانهای دال بر آنچه که تهران بر آن اصرار دارد. اما اگر ایران بخواهد به توافق برسد، باید رویکردی واقع بینانهتر و در واقع، از نظر خود ایران، رویکردی نوید دهندهتر، نسبت به برنامههای هستهای غیر نظامی خود اتخاذ کند.
با توجه به تعداد قابل توجه مسائل پیچیده و دشوار پیش رو- نه فقط مرحله بندی کاهش تحریمها- تلاشی بسیار مجدانه توسط مذاکره کنندگان لازم است که تا 20 جولای این توافق حاصل شود. با این حال، اگر ایران سریعتر به این نتیجه برسد که نیازهای غنی سازی کوتاه و متوسط مدت آن نسبتاً اندک و معمولی هستند، دستیابی به توافق تا آن زمان ممکن میشود.
اگر ایران همراه با چنین ظرفیت غنی سازی محدودی، که 1+5 در نظر دارد، پیش نرود، توافق جامع تا 20 جولای حاصل نخواهد شد و محتملترین نتیجه، تصمیم به ادامه روند با یک معامله موقت تمدید شده یا اصلاح شده شاید برای یک دوره شش ماهه دیگر است.
یک توافق موقت دیگر به نفع ایران نیست. برخلاف آنچه برخی از منتقدان داخلی و خارجی دولت اوباما پیش بینی کردهاند، معامله موقت، که در نوامبر گذشته حاصل شد، به از هم پاشی نظام تحریمها علیه ایران منجر نگردید. شرکتها و دولتهای سراسر جهان علاقمند بودند در مورد روابط تجاری با ایرانیها گفتگو کنند، اما آنها به طور فزایندهای در مورد قطع معاملات جدید تا زمان دستیابی به توافق جامع و رفع کامل تحریمها، هوشیارانه عمل میکردند. در نتیجه، ایرانیها متوجه شدند که این مسیر به سمت بهبود اقتصادی و رفع انتظارات مردم ایران که توسط معامله موقت افزایش یافته است، مستلزم توافقی جامع است.
آمریکا مشخصاً دستیابی به توافق جامع را تا 20 جولای ترجیح میدهد. هر چه زودتر معامله موقت، که برنامه هستهای ایران را متوقف کرده است، جای خود را به یک توافق بلند مدت، که به طور اساسی این برنامه را عقب رانده و زمان گریز هستهای احتمالی ایران را طولانی میکند، بدهد، بهتر است. اما واشنگتن در موضعی بسیار قویتر از تهران قرار دارد که در صورت لزوم، مذاکرات را برای یک دوره شش ماهه دیگر ادامه دهد.
ایران میتواند به اهداف بیان شده خود، یعنی برداشتن تحریمها و حفظ برنامه انرژی هستهای غیر نظامی خود، دست یابد. این کشور حتی شاید قادر باشد به توافقی برسد که قبل از انقضای مدت معامله موقت از این اهداف حمایت کند. اما نخست، ایران باید موضعی واقع بینانهتر در مورد مسئله غنی سازی اتخاذ کند.