حالا همه ما در امنیت و آسایش مشغول زندگی روزمره خود هستیم. برخی هنوز هم به یاد دارند که برای به دست آمدن این آسایش چه خونهایی که ریخته شد و برخی هم یا واقعا فراموش کردهاند یا خود را به فراموشی زدهاند.
جنگی رخ داد... 100ها هزار نفر شهید شدند... 100ها هزار نفر اسیر و مجروح شدند و... اما همه چیز به همین سادگی نبود.
هشت سال دفاع مقدس نیاز به راویان بسیاری داشت. راویانی که بتوانند آنچه را که رخ داده بود برای نسل های بعد بیان کنند. اما در این میان نقش یک راوی که بتواند اتفاقات آن سالها را برای نسلهای بعد روایت کند، بیش از همه پررنگ شد.
قرعه این روایت به نام سید مرتضی آوینی و برنامه «روایت فتح» افتاد.
برنامه مستندی که در قسمتهای مختلف به بیان وقایع هشت سال دفاع مقدس میپرداخت.
در همان روزهایی که مستند روایت فتح از تلویزیون پخش میشد، کم نبودند افرادی که به اسم روشن فکری مقابل سید شهیدان اهل قلم ایستادند و به روایت فتح تاختند. اما خب زمان نیاز داشت.
سالها گذشت و برخی از آنها که در برابر شهید آوینی ایستاده بودن سر از لس آنجلس و لندن و... درآوردند و برخی هم بعدها ارزش این مستند ماندگار را دانستند.
هنوز هم میتوان با جستجویی ساده حملاتی که علیه سید شهیدان اهل قلم شده بود را یافت. کسانی که به اسم روشن فکری قصد مخدوش کردن و یا تحریف جنگ را داشتند و در این میان از بزرگی روح شهید آوینی سوء استفاده کردند و به او شدیدترین حملهها را کردند.
حالا در سال 1393 و حدودا 26 سال پس از اتمام جنگ و 21 سال بعد از شهادت سید مرتضی آوینی، در ینگه دیگر دنیا و درست در قلب اروپا آثار او به نمایش درآمده است.
نمایش آثار هنرمندان ایرانی در خارج از ایران نه امری تازه است و نه چیزی عجیب و قریب. نمایش آثاری از برخی هنرمندان که آثارشان هزاران دلار به فروش میرسد اتفاقی معمول در خارج از ایران است. اما در این بین نمایش آثار هنری شهید آوینی رنگ و بویی دیگر دارد. هنرمندی که نه به دنبال نام و نشان بود و نه به دنبال دلار!
هنرمندی که در سالهای دهه 60، درست در وسط کارزار جنگ، یکی از مهمترین بخشهای تاریخ معاصر را ثبت میکرد و در نهایت هم در سالهای پس از جنگ جان خود را به دست گرفت و در این راه به شهادت رسید.
هنرمندی که هنر را آنگونه میپنداشت که ذاتش بود. هنری الهی. هنرمندی که دغدغه داشت. حتی اگر معنویت را از آثار او کنار بگذاریم، بازهم دغدغه وطن را در آثارش میتوان دید. حالا این شهید والا مقام خود به بخشی از تاریخ معاصر ایران مبدل شده است.
شهید آوینی سال 1326 در محله شهرری تهران دیده به جهان گشود و از دوران کودکی فعالیت در عرصه هنر را آغاز کرد.
او تحصیلات خود را در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دنبال کرد و علاوه بر معماری در دیگر شاخههای هنر همچون فیلم سازی و ادبیات فعال بود. حضورش در عرصه روزنامه نگاری هم نیاز به گفتن ندارد.
در پایان بد نیست نگاهی بیندازیم به جملاتی از شهید آوینی که در آن به معرفی خود میپردازد.
«... تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحث بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پرفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بیآنکه آن زمان خوانده باشماش ـ طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستوجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس به راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت... و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم»
نمایشگاهی از آثار هنرمندان ایرانی از شانزدهم می (27 اردیبهشت) لغایت بیست و چهارم آگوست (دوم شهریور) با نام «تاریخ بدون ویرایش» در موزه هنرهای معاصر پاریس در معرض دید علاقه مندان قرار میگیرد. در این نمایشگاه بیش از 200 اثر از هنرمندان معاصر ایران از دهه 60 میلادی تا کنون نمایش داده میشود.
علاوه بر آثار شهید آوینی در این نمایشگاه آثاری از کاظم چلیپا، کاوه گلستان، بهمن جلالی، اردشیر و بهمن محصص، کامران شیردل و... میزبان غعلاقه مندان به هنر ایرانی خواهد بود.