موضع صريح تلويزيون دربرابرعدالتخواهي : لطفاخفه شويد!
ظهر روز پنجشنبه ۵ اسفندماه طبق معمول برای جلسه هماهنگی برنامه آماده میشدیم که تهیه کننده برنامه تماس گرفت و گفت برنامه تراز را تعطیل کردند. پرسیدم چرا؟ گفت دلیلش را نگفتند...
حدود دو ماه پیش از طرف یکی از تهیه کنندگان سیما برای همکاری در تیم تحقیق برنامهای اقتصادی ـ اجتماعی در شبکه ۴ دعوت به کار شدم. هرچند کارهای دیگری نیز در دست داشتم اما جذابیت موضوعات و جدیت تهیه کننده برای ارائه یک برنامه غنی و متفاوت موجب شد تسلیم شوم. موضوعاتی مانند: مصوبه دانشجوی پولی، واگذاری شرکتهای دولتی به موسسات عمومی غیردولتی، چارهجویی برای شکاف فقر و غنی، اشرافیگری مسئولان، تبلیغات شبهلاتاری بانکها در سیما، اساسنامه شرکت ملی نفت، حداقل حقوق کارگران، طرح نظارت بر نمایندگان مجلس، اصل ۱۴۲ درباره دارایی مسئولان نظام و …. پس از چند روز تهیهکننده برنامه جلسهای سه نفره برای جزئیات برنامه تشکیل داد که غیر ازما دو نفر، یک دانشجوی دکتری اقتصاد نیز که قرار بود کارشناس – مجری برنامه شود، حضور داشت.
به دوست تهیهکننده گفتم مطمئنی قرار است این موضوعات در سیمای جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود؟! گفت بله برنامه را رئیس سازمان سفارش داده و زیر نظر مستقیم مدیر شبکه ۴ تهیه و پخش خواهد شد. گفتم هرچند با شناختی که بنده از آزادمنشی، انصاف و عدالتخواهی آقایان دارم، خوشبین نیستم حتی در خصوص این موضوعاتی که حرفهای انقلاب است. آقای مجری هم گفت با این حال ارزش پذیرش ریسک و ادای وظیفه از سوی ما را دارد. به هر صورت تیم برنامه «تراز» کار را شروع کرد.
گرچه همان برنامه اول تراز (با موضوع مصوبه دانشجوی پولی) به دلیل حضور نمایندگان تشکلهای دانشجویی و بحث جدی در استودیو، بازتاب خوبی در سایتها و خبرگزاریها یافت اما در مجموع چهار برنامه نخست به سبک و سنگین کردن محتوا و فرم برنامه گذشت. یک برنامه هم به مناسبت ایام دهه فجر به موضوع «ارزیابی برنامههای توسعه قبل از انقلاب» اختصاص یافت. قرار شد از برنامه پنجم به همان موضوعات اصلی بازگردیم و با فرم و محتوایی که اکنون بهتر آن را شناختهایم، کار را با جدیت بیشتری پیش ببریم.
برنامه پنجم تراز ساعت ۳۰/۱۴ جمعه ۲۹ بهمنماه پخش شد. موضوع مسئولیتهای ثروتمندان در برابر نیازمندان جامعه بود و با کمک میهمانان برنامه نشان دادیم رفتار ثروتمندان ایران امروز چقدر با ایدهآلهای اخلاقی فاصله دارد و گفتیم که سیاستهای ما چقدر در شکلگیری این طبقه نوکیسه و پرمدعا تاثیر داشته است. یکطرفه نرفتیم و اذعان کردیم که ثروتمندان بسیاری نیز هستند که با تکیه بر تولید و به شیوه قانونی و خالی از فساد کسب ثروت کرده و در مصرف آن نیز اهل اعتدال و دستگیریاند و نه طغیان و فخرفروشی. حتی از ثروتمندان مولد به عنوان قهرمانان اقتصاد ملی نام بردیم. گزارشهای تهیه شده در این برنامه بویژه مستندی که از یک سو تقلای یک خانم در لابلای زبالهها برای یافتن غذا یا خرید اسکلت مرغ توسط برخی پدران آبرومند را نشان میداد و از سوی دیگر به اطلاعات یک مشاور املاک درباره کاخهای چند میلیاردی شمال تهران اشاره میکرد بسیار مورد استقبال واقع شد. هرچند شبکه ۴ آنونس برنامه تراز ویژه اخلاق ثروتمندی را پخش نکرد و طبق معمول این برنامه در ساعت کمبیننده پخش شد اما استقبال مخاطبان، ما را مصمم کرد که این راه را با همتی مضاعف ادامه دهیم.
در برنامه تراز جمعه ۶ اسفند ماه، قرار بود به موضوع بایدها و نبایدهای زندگی اقتصادی مسئولان حکومت اسلامی (سادهزیستی یا اشرافیت) بپردازیم و مستندهای خوبی در همین موضوع تهیه شده بود. بخشهایی از بیانات امام درباره زی طلبگی و بخشی از بیانات رهبر انقلاب درباره نهی مسئولان از زندگی اشرافی را نیز برای پخش انتخاب کرده بودیم. قصد داشتیم در آستانه عید نوروز وجدان مدیران دستگاههای حکومتی را که عیدی و پاداشهای چند ده میلیونی برای خود تصویب میکنند تکانی دهیم و آنها را به یاد کارگرانی بیندازیم که چند ماه است حقوق نگرفتهاند یا پس از سالها هنوز بیمه نشدهاند و هر شب شرمندگی سر سفره خانوادههاشان میبرند. خلاصه آنکه قصد داشتیم نشان دهیم با وجود همه موفقیتهای نظام، هنوز فاصله شعار – عمل یک خندق بزرگ است.
ظهر روز پنجشنبه ۵ اسفندماه طبق معمول برای جلسه هماهنگی برنامه آماده میشدیم که تهیه کننده برنامه تماس گرفت و گفت برنامه تراز را تعطیل کردند. پرسیدم چرا؟ گفت دلیلش را نگفتند. تعجب نکردم زیرا میدانستم این رسانه تحملش خیلی کمتر از اینهاست. حتی شبکه نخبگانش نیز تحمل حرف جدی را ندارد و ترجیح میدهد حیات وحش یا کمدی کلاسیک پخش کند. بنده نمیگویم از چنین برنامههایی تقدیر شود اما انتظار ما از ویترین جمهوری اسلامی آن است که برنامههای جدی، ارزشی و مردمی را بیرون نکند.
وقتی این تنگنظری عملی را با حرفهای پرطمطراقی مانند افق رسانه، آرمانهای انقلاب اسلامی، دانشگاه عمومی، رسانه ملی و غیره مقایسه میکنم، باورم میشود حل معضل شکاف میان شعار – عمل را باید از خود صداوسیما آغاز کرد.
دیگر بازی سوپاپ بازی سوخته ومرده است
مثل سانسور نکردنت
به خاک سپردمت صراط ولی از حقم نمیگذرم وراضی نیستم وحلالت نمکی کنم چون من فحش نداده بودم بگو حقیقت رو نوشته بود ومعذور از انتشار بودیم
طبق معمول بقیه برادرا اولین لقب رو خودت بهم دادی ضد انقلاب
اون قسمت خاطره استاد دانشگاهم توش فحش بود!!!!!
به فاطمه زهرا قسم می خورم نمی بخشمتون وحلال نمی کنمتون وبه علی (ع) قسم که دین من گردنتون ومتاسفم برات که بهم دروغ بستی وتهمت زدی من ضد انقلاب نیستم وفحش ندادم به خاطر عشق به وطنم حرفه دلمو زدم
به امام قسم نفرین می کنم وحلال نمی کنم وعده ما پل صراط
یاعلی
خدا لعنتتان کند جلبک های سبز
رفسنجانی و خواص بی بصیرت
یه بار دیدید این رسانه ی به اصطلاح ملی
یه انتقاد به رفسنجانی و خانواده اش
بکنه؟
همیشه حمایت می کنه
در ضمن مدت خیلی کوتاهی از اون
اسلام شناس مقیم دفتر ریاست جمهوری
مشایی عزیز محمود انتقاد می کردند
که دیگه اون انتقادات هم رو تعطیل کردند
مرگ بر منافق