عدهای ترجیح میدهند تا فارغ از هیاهو و آلودگی زندگی شهری به استراحت بپردازند و نسبت به روزهای دیگر، چند ساعت بیشتر بخوابند.
در مقابل برخی دیگر ترجیح میدهند تا این صبح را با گذر در طبیعت و پارکها دلپذیرتر کنند.
اما در این میان هم هستند کسانی که از اول هفته تمام عزم خود را جزم کرده و جلوی هرگونه خرج اضافی را میگیرند تا با سر زدن به پارکینگ پروانه در چهارراه استانبول تهران، جمعه متفاوتتری را سپری کنند.
مکانی که در آخرین روز هفته، برخلاف روزهای عادی، رنگ و بوی بیشتری از تردد انسانی به خود میگیرد و با گرد هم آمدن عدهای از دستفروشان، به محلی برای فروش اجناس دستاول یا دست چندم آنهم به قیمت پایین تبدیل شده است.
اگر سری به این پارکینگ زده باشید، بیشک شاهد سیل عظیمی از جمعیت بازدیدکننده (و بعضاً توریست خارجی) خواهید بود.
با گذر از در ورودی پارکینگ و سربالایی بعد از آن، تنها به مدت 30 ثانیه شاهد قطار فروشندگانی خواهیم بود که هرکدام بساط خود را در گوشهای پهن کردهاند و در انتظار مشتری یا به صحبت با یکدیگر پرداخته و یا دراز کشیدهاند.
فروشندگانی که هرکدام از نقاط مختلف تهران و حتی کشور، هر آنچه را که به فکرشان میرسد، به عرضه درمیآورند.
در جمعهبازار چه چیزی خرید و فروش میشود؟
در اینجا، به قولی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد یافت میشود!
موبایل سوخته، پارچههای ترکمن، صفحه گرام، عینک قدیمی، ساعت سیکو 5، تسبیح شاه مقصود، تیله سه پر، عصای مرمری، آکاردئون 120 باس، کیسه خواب صلیب سرخ، قاب عکس از عاج فیل، زنجیر نقره، کتابهای دستدوم، قوطی فلزی چای شهرزاد متعلق به دهه 30، کارتن فیلم آگفا، نگاتیو عکسهای قدیمی، زیور آلات برنجی، سنگهای شانس، مهره مار، گلیم و جاجیم، انگشتر شرف الشمس، تاس شیشهای، آینه و شمعدان قاجاری، آرشیو تمبر، سماور و قوری مسی و برنز، قلیان، کفگیر و ملاقه نقرهای، تلفن ایستاده، عکسهایی از تهران قدیم، سگ و گربه و طوطی و بسیاری دیگر که اصلاً نمیتوان بین آنها نظمی مشاهده کرد.
اینجا هستند کسانی که از نهایت خلاقیت خود استفاده کرده و بابت همین ایدهپردازیها هم پول میگیرند.
دستبند کاموایی، درست کردن ساعت با پاکت سیگار، تکهدوزی با چرم و کتان، کیف و کفشهای عجیبوغریب، دکورهای به اصطلاح مدرن و چیزهای محیرالعقول که حتی دیدنشان نیز نوعی تفریح است.
بسیاری از افرادی که برای خرید به این بازار میروند، با این تصور که قیمتهای موجود در این بازار کمتر از قیمت واقعی در مغازه است به خرید جنس موردنظر خود پرداخته و غالباً هم از خرید خود راضی هستند.
کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که دست خالی از این بازار به خانه برگردد.
اغلب افراد حتی برای اینکه فقط به دیگران بگویند که فلان جنس را از جمعهبازار خریدهاند به خرید یک جنس هم شده، اکتفا میکنند.
البته هستند کسانی که از خرید خود ناراضی باشند. نداشتن مکان مناسب برای پوشیدن لباس، عدم ضمانت کالاهای عتیقه و صوتی-تصویری از سوی فروشندگان، ازدحام، تنگی جا، تنشهای کلامی و همه و همه عواملی هستند که باعث میشود تا عدهای خرید در یک مغازه با قیمت بالا را به خرید کردن در این مکان ترجیح بدهند.
از سوی دیگر همانند هر بازار دیگر، کاسبان سودجویی هستند که از بیاطلاعی خریدار از قیمتهای واقعی مغازه استفاده میکنند و جنس موردنظر را به چند برابر قیمت واقعی میفروشند.
اما نکتهای که جالب به نظر رسید حضور فروشندگانی بود که بعد از خرید آدرس مغازه موردنظر خود را به خریداران میدادند تا فروشندگان در روزهای عادی هم از این اجناس و در مغازهها دیدن کنند.
بدیهی
است که هدف از ایجاد جمعهبازار ارائه اجناس استفادهشده یا
استفادهنشدهای است که به دلیل تعلق نگرفتن مالیات و اجارههای سنگین
مغازهها، از سوی صاحبان به زیر قیمت یا قیمتهای مناسبی فروخته میشود.
همین عامل باعث توجه گسترده عموم به آنها شده است.