صراط - بليچرريپورت قعرنشيني در گروه F را براي تيم ملي ايران در رقابتهاي جامجهاني 2014 برزيل پيشبيني کرد.
سايت بليچر ريپورت در گزارشي به تحليل تاکتيکهاي تيم ملي ايران در رقابتهاي جامجهاني 2014 برزيل پرداخت و نوشت: اين بار به بررسي تيم ملي ايران ميپردازيم که کارلوس کيروش، سرمربي سابق رئال مادريد و دستيار سابق فرگوسن در منچستريونايتد هدايت آن را برعهده دارد و اشکان دژاگه، مهاجم فولام در رأس بازيکنان آن است.
راهيابي به جامجهاني
مسير راهيابي به جامجهاني در قاره آسيا طولاني و بسيار سخت است؛ تعداد زيادي مسابقه را در مدت محدودي زمان برنامهريزي ميکنند. ايران دومين کشور آسيايي بود که توانست با قرار گرفتن در صدر گروه A پس از ژاپن جواز حضور در رقابتهاي جامجهاني را کسب کند.
ايران تنها دو بار در اين مسابقات شکست خورد و تنها دو گل در هشت مسابقه آخرش دريافت کرد. اين تيم در گلزني نيز تقلاي زيادي کرد و به طور متوسط در هر بازي يک گل در مرحله پايان به ثمر رساند.
چهار نفر از بازيکنان ايران سه گل در مسابقات مقدماتي زدند؛ هرچند رضا قوچاننژاد تا اواخر اين مسابقات به عنوان ترکيب اصلي به ميدان نيامد.
ترکيب و شيوه بازي
ايران از سيستم 4-2-3-1 که دفاعيترين سيستمي است که ميشد در اين مسابقات ديد، استفاده ميکرد. چهار بازيکن خط دفاعي ايران نابغه هستند؛ اين بازيکنان تنها در زمان ضربات ايستگاهي اقدام به شرکت در حملات تيم ميکنند. به جز مالکيت توپ آنها تا جايي که ميتوانند بدون تنوع کار ميکنند؛ هافبکها با دفاع تک به تک روبرو ميشوند و دوندگان خط مياني حريف را به ستوه ميآورند. ستارههاي پارسي خوشحال ميشوند که زماني که رقيب توپ را در زمين خودش در اختيار دارد، محافظه کارانه بازي کنند. ايران فاصله زيادي با استراتژي پرسينگ دارد و مدافعان مياني حريف به اندازه کافي براي پاس دادن زمان خواهند داشت.
وقتي ايران خط مياني را با تغيير سيستم به 4-4-1-1 يا 4-1-4-1 تغيير دهد، مشکل اين خواهد بود که هيچ انتخابي وجود ندارد. آنها به ندرت بازيکناني که توپ را در اختيار دارند، تحت فشار قرار ميدهند و در عوض تصميم ميگيرند که راه حلي براي تيم مقابل باقي نگذارند. غير قابل اجتناب است که بازيکنان خسته شوند و روي پاسهاي بلندتر و نامطمئنتر تکيه کنند.
اگر تيم حريف بتواند از طريق اين پاسها جلو بکشد، ايران در شکار توپ جنگنده و سرزنده به نظر ميرسد و مرز باريکي بين تلاش براي تصاحب توپ و خطا وجود خواهد داشت. ايران اغلب براي تصاحب توپ ناباورانه تلاش ميکند اما وقتي توپ را به دست ميآورد، مشکل آغاز ميشود.
آنها در خط حمله باز ميمانند و وقتي تمام کاري که آنها براي جلو رفتن انجام ميدهند، پاس دادن به جواد نکونام و انتظار پاس بلند و فوقالعاده از او داشتن است، اتفاق خاصي نخواهد افتاد.
نکونام هميشه ابتدا به جناحين نگاه ميکند و در درجه نخست يکي از بازيکنان دونده را آزاد ميکند و مسعود شجاعي در سمت چپ تأثير گذار است و در مقابل اشکان دژاگه با دوندگي قدرتمندش فرصت طلب و با انگيزه است.
رضا قوچاننژاد نيز به عنوان تمام کنندهاي فرصت طلب ظاهر شده است و در يازده بازي ملي 9 گل زده است اما او مقابل مدافعان آرژانتين، بوسني و هرزگوين و نيجريه چه عملکردي خواهد داشت.
دلايلي براي اميدواري
اين تيم ايران به شدت خوب تعليم داده شده است. هر بازيکني کارش را ميداند و از شيوه تفکر کيروش تبعيت ميکند. او خودش را به عنوان يک سرمربي با تفکرات دفاعي بار ديگر نشان داده است که براي تيم ملي پرتغال در سال 2010 انتخاب خوبي نبود اما اين بار اين تفکر با تيم ملي هماهنگ است.
خط دفاعي ايران که سيدجلال حسيني هدايت آن را بر عهده دارد، باثبات و با صلاحيت به نظر ميرسد. حسيني خط دفاعي سازمان يافتهاي را ترجيح ميدهد و براي خط دفاعي منسجم دستوراتي را به همتيميهايش نميدهد.
آندرانيک تيموريان، هافبک تدافعي که در کنار نکونام بازي ميکند، هرچند بسيار کم اما تجربه بازي در ليگ برتر را دارد.
دژاگه روحيه تهاجمي را که ايران در اکثر مسابقات مرحله مقدماتي جامجهاني کم داشت، به تيم تزريق ميکند اما او نياز دارد که خودش موقعيت خلق کند و آن را به گل تبديل کند. نکونام اولين پاس را ميدهد اما سپس همهچيز بر عهده خودش خواهد بود.
محمدرضا خلعتبري يک بازيکن تعويضي است که ميتواند باعث پيروزي تيمش شود اما از کمبود ثبات رنج ميبرد و در 12 ماه اخير در ترکيب اصلي قرار نگرفته است.
دلايلي براي نگراني
سطح آمادگي تيم ملي ايران هميشه مورد ترديد بوده است که محصول آن است که اکثر بازيکنان ايران در ليگ بتر اين کشور با استانداردهاي پايين بازي ميکنند و ما در سال 2014 چيزي در اين باره نديديم.
به جز قوچاننژاد، نکونام و دژاگه بايد نگران دوام آوردن بقيه بازيکنان در طول 90 دقيقه بازي مقابل بازيکناني چون ليونل مسي، اديت ژکو و امانوئل امنيکه شد.
نگراني در خصوص عدم آمادگي با راهکارهاي کيروش برطرف نشده است و تعجبي ندارد که مردان کيروش در حال حمله خسته شوند؛ زيرا آنها به ندرت توپ را در اختيار دارند.
فلسفه در اختيار داشتن مالکيت توپ که متعلق به بارسلونا است، در تيمهاي ملي زياد جدي گرفته نميشود اما ستارههاي پارسي با کمي صبوري بيشتر روي توپها ميتوانند اين مشکل را بر طرف کنند.
آيا قوچاننژاد، نکونام و دژاگه ميتوانند آرژانتين، نيجريه و بوسني و هرزگوين را شکست دهند؟ جواب صادقانه به اين سوال روي کاغذ «خير» است.
نتيجهگيري و پيشبيني
ديوانه خواهيد بود اگر در صعود از گروه F از ايران حمايت کنيد اما اين به معناي آن نيست که آنها تنها رهگذر هستند.
آنها به خط دفاعي نميچسبند و مانند کرهشمالي در جامجهاني 2010 تنها در حال ضربه زدن به پاهاي بازيکنان نيستند؛ کيروش اين تيم را به مرحلهاي رسانده که بدون توپ عملکردي فوقالعاده داشته باشند.
در حالي که انتظار ميرود ايران نتيجه کارش را در برزيل ببيند اما نميتوانيد انتظار داشته باشيد در پايان اين مسابقات تفاضل گل 10 داشته باشد.
پيشبيني: قعر گروه F
سايت بليچر ريپورت در گزارشي به تحليل تاکتيکهاي تيم ملي ايران در رقابتهاي جامجهاني 2014 برزيل پرداخت و نوشت: اين بار به بررسي تيم ملي ايران ميپردازيم که کارلوس کيروش، سرمربي سابق رئال مادريد و دستيار سابق فرگوسن در منچستريونايتد هدايت آن را برعهده دارد و اشکان دژاگه، مهاجم فولام در رأس بازيکنان آن است.
راهيابي به جامجهاني
مسير راهيابي به جامجهاني در قاره آسيا طولاني و بسيار سخت است؛ تعداد زيادي مسابقه را در مدت محدودي زمان برنامهريزي ميکنند. ايران دومين کشور آسيايي بود که توانست با قرار گرفتن در صدر گروه A پس از ژاپن جواز حضور در رقابتهاي جامجهاني را کسب کند.
ايران تنها دو بار در اين مسابقات شکست خورد و تنها دو گل در هشت مسابقه آخرش دريافت کرد. اين تيم در گلزني نيز تقلاي زيادي کرد و به طور متوسط در هر بازي يک گل در مرحله پايان به ثمر رساند.
چهار نفر از بازيکنان ايران سه گل در مسابقات مقدماتي زدند؛ هرچند رضا قوچاننژاد تا اواخر اين مسابقات به عنوان ترکيب اصلي به ميدان نيامد.
ترکيب و شيوه بازي
ايران از سيستم 4-2-3-1 که دفاعيترين سيستمي است که ميشد در اين مسابقات ديد، استفاده ميکرد. چهار بازيکن خط دفاعي ايران نابغه هستند؛ اين بازيکنان تنها در زمان ضربات ايستگاهي اقدام به شرکت در حملات تيم ميکنند. به جز مالکيت توپ آنها تا جايي که ميتوانند بدون تنوع کار ميکنند؛ هافبکها با دفاع تک به تک روبرو ميشوند و دوندگان خط مياني حريف را به ستوه ميآورند. ستارههاي پارسي خوشحال ميشوند که زماني که رقيب توپ را در زمين خودش در اختيار دارد، محافظه کارانه بازي کنند. ايران فاصله زيادي با استراتژي پرسينگ دارد و مدافعان مياني حريف به اندازه کافي براي پاس دادن زمان خواهند داشت.
وقتي ايران خط مياني را با تغيير سيستم به 4-4-1-1 يا 4-1-4-1 تغيير دهد، مشکل اين خواهد بود که هيچ انتخابي وجود ندارد. آنها به ندرت بازيکناني که توپ را در اختيار دارند، تحت فشار قرار ميدهند و در عوض تصميم ميگيرند که راه حلي براي تيم مقابل باقي نگذارند. غير قابل اجتناب است که بازيکنان خسته شوند و روي پاسهاي بلندتر و نامطمئنتر تکيه کنند.
اگر تيم حريف بتواند از طريق اين پاسها جلو بکشد، ايران در شکار توپ جنگنده و سرزنده به نظر ميرسد و مرز باريکي بين تلاش براي تصاحب توپ و خطا وجود خواهد داشت. ايران اغلب براي تصاحب توپ ناباورانه تلاش ميکند اما وقتي توپ را به دست ميآورد، مشکل آغاز ميشود.
آنها در خط حمله باز ميمانند و وقتي تمام کاري که آنها براي جلو رفتن انجام ميدهند، پاس دادن به جواد نکونام و انتظار پاس بلند و فوقالعاده از او داشتن است، اتفاق خاصي نخواهد افتاد.
نکونام هميشه ابتدا به جناحين نگاه ميکند و در درجه نخست يکي از بازيکنان دونده را آزاد ميکند و مسعود شجاعي در سمت چپ تأثير گذار است و در مقابل اشکان دژاگه با دوندگي قدرتمندش فرصت طلب و با انگيزه است.
رضا قوچاننژاد نيز به عنوان تمام کنندهاي فرصت طلب ظاهر شده است و در يازده بازي ملي 9 گل زده است اما او مقابل مدافعان آرژانتين، بوسني و هرزگوين و نيجريه چه عملکردي خواهد داشت.
دلايلي براي اميدواري
اين تيم ايران به شدت خوب تعليم داده شده است. هر بازيکني کارش را ميداند و از شيوه تفکر کيروش تبعيت ميکند. او خودش را به عنوان يک سرمربي با تفکرات دفاعي بار ديگر نشان داده است که براي تيم ملي پرتغال در سال 2010 انتخاب خوبي نبود اما اين بار اين تفکر با تيم ملي هماهنگ است.
خط دفاعي ايران که سيدجلال حسيني هدايت آن را بر عهده دارد، باثبات و با صلاحيت به نظر ميرسد. حسيني خط دفاعي سازمان يافتهاي را ترجيح ميدهد و براي خط دفاعي منسجم دستوراتي را به همتيميهايش نميدهد.
آندرانيک تيموريان، هافبک تدافعي که در کنار نکونام بازي ميکند، هرچند بسيار کم اما تجربه بازي در ليگ برتر را دارد.
دژاگه روحيه تهاجمي را که ايران در اکثر مسابقات مرحله مقدماتي جامجهاني کم داشت، به تيم تزريق ميکند اما او نياز دارد که خودش موقعيت خلق کند و آن را به گل تبديل کند. نکونام اولين پاس را ميدهد اما سپس همهچيز بر عهده خودش خواهد بود.
محمدرضا خلعتبري يک بازيکن تعويضي است که ميتواند باعث پيروزي تيمش شود اما از کمبود ثبات رنج ميبرد و در 12 ماه اخير در ترکيب اصلي قرار نگرفته است.
دلايلي براي نگراني
سطح آمادگي تيم ملي ايران هميشه مورد ترديد بوده است که محصول آن است که اکثر بازيکنان ايران در ليگ بتر اين کشور با استانداردهاي پايين بازي ميکنند و ما در سال 2014 چيزي در اين باره نديديم.
به جز قوچاننژاد، نکونام و دژاگه بايد نگران دوام آوردن بقيه بازيکنان در طول 90 دقيقه بازي مقابل بازيکناني چون ليونل مسي، اديت ژکو و امانوئل امنيکه شد.
نگراني در خصوص عدم آمادگي با راهکارهاي کيروش برطرف نشده است و تعجبي ندارد که مردان کيروش در حال حمله خسته شوند؛ زيرا آنها به ندرت توپ را در اختيار دارند.
فلسفه در اختيار داشتن مالکيت توپ که متعلق به بارسلونا است، در تيمهاي ملي زياد جدي گرفته نميشود اما ستارههاي پارسي با کمي صبوري بيشتر روي توپها ميتوانند اين مشکل را بر طرف کنند.
آيا قوچاننژاد، نکونام و دژاگه ميتوانند آرژانتين، نيجريه و بوسني و هرزگوين را شکست دهند؟ جواب صادقانه به اين سوال روي کاغذ «خير» است.
نتيجهگيري و پيشبيني
ديوانه خواهيد بود اگر در صعود از گروه F از ايران حمايت کنيد اما اين به معناي آن نيست که آنها تنها رهگذر هستند.
آنها به خط دفاعي نميچسبند و مانند کرهشمالي در جامجهاني 2010 تنها در حال ضربه زدن به پاهاي بازيکنان نيستند؛ کيروش اين تيم را به مرحلهاي رسانده که بدون توپ عملکردي فوقالعاده داشته باشند.
در حالي که انتظار ميرود ايران نتيجه کارش را در برزيل ببيند اما نميتوانيد انتظار داشته باشيد در پايان اين مسابقات تفاضل گل 10 داشته باشد.
پيشبيني: قعر گروه F