صراط: گاهی اوقات آدم حرفهایی میشنود که ناخودآگاه سرش با صدای ناهنجار سوت میکشد.
ماجرا از آن جا آغاز میشود که فوتبالیست و بازیکن محترم تیم فوتبال پرسپولیس در مصاحبهای گفته است "با 800 میلیون تومان کجای تهران میتوان خانه خوب پیدا کرد"؟؟!
در اینکه فوتبال و فوتبالیست از سرمایههای ورزشی کشورمان است هیچ شکی نیست و در اینکه افتخارآفرینی آنها در عرصه ملی و بینالمللی افتخار معنوی ملت ایران را به دنبال دارد تردیدی وجود ندارد، اما چند لحظه فکر کنید به 800 میلیون تومان بیزبان ناچیز!! چه خانوادههایی خانهدار نمیشوند، چه دختران و پسران جوانی که خانه بخت نمیروند و چه بیمارانی هزینه سلامتی خود را بازنمییابند و چه کودکان کاری به مدرسه باز نمیگردند و چه پروژههای علمی انجام نمیشود؟ این قراردادهای سنگین و اتومبیلهای وارداتی گرانقیمت، تنها حق فوتبالیست نیست.
عده کثیری از کارگردانها و عوامل سینما و بازیگران به خاطر اینکه تأمین مالی نمیشوند بیکار هستند، چون تأمینکننده بودجه و سرمایه برای ساخت اثر هنری در سینما کیمیا شده است.
حقوق کارگردان و بازیگری که شبانهروز با تحمل خستگی و هر نوع آب و هوا و سختی و مشقت و گریم با دل و جان کار میکند و برای ارتقای سطح کیفی و فرهنگی سینما از جان مایه میگذارد و خستگیها را پشت لبخندی پنهان میکند و میگوید «خستگیاش هم لذتبخش است» پرداخت نمیشود چون کانون توجهات فوتبال است. چون بیتالمال به ارث پدری فوتبال تبدیل شده و هزاران دلیل گفتنی و ناگفتنی... .
وقتی صحبتی از میزان قرارداد هنرمندان و عوامل سینما میشود در کنار آن اعداد و ارقام، کمی هم به پشت پرده فعالیت آنها توجه کنیم.
برخی فوتبالیستهای محترم که به خاطر کم شدن میزان ناچیزی از دستمزد، قهر می کنند و سر تمرین نمیروند یا کارت میگیرند تا در مسابقهای خاص نباشند، چون قرار است فصل بعد شاگرد آن مربی باشند یا قرار است تفریحی داشته باشند که مسابقه فوتبال ایجاد مزاحمت میکند.
یا به قول آقای بازیکن تیم پرسپولیس 100 میلیون که چیزی نیست پول تو جیبی ما هم حساب نمیشود!... با این قراردادهای حرفهای و بازی غیرحرفه ای خود باعث خالی شدن استادیومها و ورزشگاهها میشود و حتی برایش اهمیتی هم ندارد، آیا حق به حقدار رسیده؟
هدف از این نقد، تخریب فوتبالیستهای عزیز کشورمان نیست اما معضل ضعف فرهنگ و اخلاق در فوتبال بسیار شدید و محرز است.
نگذاریم شعار «ورزش دشمن اعتیاد است» یا «ورزشکاران باید به علی اقتدا کنند» در حد شعار باقی بماند و در میدان مقدس مبارزه، این معانی و مفاهیم عقیم و بیثمر شود چون ورزشکاران و هنرمندان الگوهای جوانان هستند که بسیاری از نوجوانان و جوانان چه مذکر و چه مؤنث از آنها پیروی میکنند، اگر ضد فرهنگ و اعمال غیراخلاقی از این افراد به جوانان تسری پیدا کند، متأسفانه جامعهای خواهیم داشت که در هیچ یک از ابعاد خود دارای نیروهای سالم (جسمی و روحی)، معتقد غیرتمند و پایبند به اصول انسانی و اخلاقی نخواهد بود و علاوه بر معضل خانمان برانداز اعتیاد به انواع مواد مخدر و آرامبخش، در میان جوانان که خود موجب خیلی از ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی میشود، حرکات زننده و دور از فرهنگ و شخصیت و الفاظ رکیک و زشت نیز که کودکان و نوجوانان و نیز بانوان را از حضور در ورزشگاهها و استادیومهای ورزشی محروم کرده است نیز، معضل و نقطه ضعف بزرگ عدهای از ورزشکاران و مخصوصا فوتبالیستهای ماست.
پس به عنوان یک ورزشکار میتوان به جای حساسیتهای بیجا و بیش از حد روی مسائل مالی و پیگیری و بازار گرمی از طریق تیمهای خواهان و مایل به بستن قرارداد، اخلاق و منش و مرام پهلوانی و ورزشکاری را در خود در اولویت اول و سپس در گروه و تیم و دوستان تقویت کرد تا برخی حرکات از طریق زبان بدن و برخی الفاظ رکیک و ناشایست نسبت به بازیکنان و تماشاگران منتسب به تیم مقابل و داوران و ... تعطیل شود و بیحرمتی و به کاربردن حرکات دور از اخلاق به جز برچسب «منشوری» موانع درونی هم داشته باشد و اینگونه اشخاص جایگاهی در جامعه نداشته باشند.
ماجرا از آن جا آغاز میشود که فوتبالیست و بازیکن محترم تیم فوتبال پرسپولیس در مصاحبهای گفته است "با 800 میلیون تومان کجای تهران میتوان خانه خوب پیدا کرد"؟؟!
در اینکه فوتبال و فوتبالیست از سرمایههای ورزشی کشورمان است هیچ شکی نیست و در اینکه افتخارآفرینی آنها در عرصه ملی و بینالمللی افتخار معنوی ملت ایران را به دنبال دارد تردیدی وجود ندارد، اما چند لحظه فکر کنید به 800 میلیون تومان بیزبان ناچیز!! چه خانوادههایی خانهدار نمیشوند، چه دختران و پسران جوانی که خانه بخت نمیروند و چه بیمارانی هزینه سلامتی خود را بازنمییابند و چه کودکان کاری به مدرسه باز نمیگردند و چه پروژههای علمی انجام نمیشود؟ این قراردادهای سنگین و اتومبیلهای وارداتی گرانقیمت، تنها حق فوتبالیست نیست.
عده کثیری از کارگردانها و عوامل سینما و بازیگران به خاطر اینکه تأمین مالی نمیشوند بیکار هستند، چون تأمینکننده بودجه و سرمایه برای ساخت اثر هنری در سینما کیمیا شده است.
حقوق کارگردان و بازیگری که شبانهروز با تحمل خستگی و هر نوع آب و هوا و سختی و مشقت و گریم با دل و جان کار میکند و برای ارتقای سطح کیفی و فرهنگی سینما از جان مایه میگذارد و خستگیها را پشت لبخندی پنهان میکند و میگوید «خستگیاش هم لذتبخش است» پرداخت نمیشود چون کانون توجهات فوتبال است. چون بیتالمال به ارث پدری فوتبال تبدیل شده و هزاران دلیل گفتنی و ناگفتنی... .
وقتی صحبتی از میزان قرارداد هنرمندان و عوامل سینما میشود در کنار آن اعداد و ارقام، کمی هم به پشت پرده فعالیت آنها توجه کنیم.
برخی فوتبالیستهای محترم که به خاطر کم شدن میزان ناچیزی از دستمزد، قهر می کنند و سر تمرین نمیروند یا کارت میگیرند تا در مسابقهای خاص نباشند، چون قرار است فصل بعد شاگرد آن مربی باشند یا قرار است تفریحی داشته باشند که مسابقه فوتبال ایجاد مزاحمت میکند.
یا به قول آقای بازیکن تیم پرسپولیس 100 میلیون که چیزی نیست پول تو جیبی ما هم حساب نمیشود!... با این قراردادهای حرفهای و بازی غیرحرفه ای خود باعث خالی شدن استادیومها و ورزشگاهها میشود و حتی برایش اهمیتی هم ندارد، آیا حق به حقدار رسیده؟
هدف از این نقد، تخریب فوتبالیستهای عزیز کشورمان نیست اما معضل ضعف فرهنگ و اخلاق در فوتبال بسیار شدید و محرز است.
نگذاریم شعار «ورزش دشمن اعتیاد است» یا «ورزشکاران باید به علی اقتدا کنند» در حد شعار باقی بماند و در میدان مقدس مبارزه، این معانی و مفاهیم عقیم و بیثمر شود چون ورزشکاران و هنرمندان الگوهای جوانان هستند که بسیاری از نوجوانان و جوانان چه مذکر و چه مؤنث از آنها پیروی میکنند، اگر ضد فرهنگ و اعمال غیراخلاقی از این افراد به جوانان تسری پیدا کند، متأسفانه جامعهای خواهیم داشت که در هیچ یک از ابعاد خود دارای نیروهای سالم (جسمی و روحی)، معتقد غیرتمند و پایبند به اصول انسانی و اخلاقی نخواهد بود و علاوه بر معضل خانمان برانداز اعتیاد به انواع مواد مخدر و آرامبخش، در میان جوانان که خود موجب خیلی از ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی میشود، حرکات زننده و دور از فرهنگ و شخصیت و الفاظ رکیک و زشت نیز که کودکان و نوجوانان و نیز بانوان را از حضور در ورزشگاهها و استادیومهای ورزشی محروم کرده است نیز، معضل و نقطه ضعف بزرگ عدهای از ورزشکاران و مخصوصا فوتبالیستهای ماست.
پس به عنوان یک ورزشکار میتوان به جای حساسیتهای بیجا و بیش از حد روی مسائل مالی و پیگیری و بازار گرمی از طریق تیمهای خواهان و مایل به بستن قرارداد، اخلاق و منش و مرام پهلوانی و ورزشکاری را در خود در اولویت اول و سپس در گروه و تیم و دوستان تقویت کرد تا برخی حرکات از طریق زبان بدن و برخی الفاظ رکیک و ناشایست نسبت به بازیکنان و تماشاگران منتسب به تیم مقابل و داوران و ... تعطیل شود و بیحرمتی و به کاربردن حرکات دور از اخلاق به جز برچسب «منشوری» موانع درونی هم داشته باشد و اینگونه اشخاص جایگاهی در جامعه نداشته باشند.