صراط: مرحوم آیت الله سید احمد موسوی از علمای نجف اشرف بود، شخصی نیکوکار به نام یوسف از اهالی «کَمَره» (قریه ای در چند فرسخی خمین) به زیارت عتبات عالیات می رود، و به نجف اشرف مشرّف شده تا پیشوایی را برای ارشاد اهالی خمین و حومه دعوت کند.
اتفاقاً مرحوم آیت الله سیّد احمد موسوی، قبول این دعوت کرده و به سوی خمین رهسپار میگردد، و بعدها با دختر مرحوم یوسف کَمره ای ازدواج می کند، و از فرزندانشان، یک دختر و پسر به نامهای «صاحبه» و«مصطفی» باقی می ماند.
مرحوم سیّد مصطفی نیز همچون پدرش، به نجف اشرف رفته و به تحصیلات علوم دینی ادامه میدهد و نیز به شهر سامرّاء رفته در حوزه درس مرحوم میرزای شیرازی شرکت کرده و در زمره علما مجتهدین عصر خود قرار میگیرد.
و پس از بازگشت از سامراء و نجف اشرف، به خمین آمده و پیشوایی مذهبی خمین و حومه را به عهده میگیرد.
مرحوم آیت الله سیّد مصطفی (پدر بزرگوار امام خمینی) با دختر مرحوم آیت الله میرزا احمد که از علمای والامقام و مدرسین عالیقدر نجف اشرف و کربلا بود ازدواج می کند.
سه پسر ارجمند که آخری آنها حضرت امام خمینی(ره) است از ثمرات این ازدواج مقدّس است.
حضرت امام خمینی (ره) در سالروز تولّد حضرت فاطمه(س) یعنی روز بیستم جمادی الثانیه سال 1320 قمری در خمین دیده به جهان گشود، و هنوز پنج ماه از عمر شریفش بیشتر نگذشته بود که پدر بزرگوارش حضرت آیت الله سید مصطفی موسوی در سن 49 سالگی در ماه ذیحجه بین راه اراک به خمین، مورد سوء قصد بعضی از اشرار قرار گرفته و به شهادت می رسد، و جنازه آن بزرگوار الهی را به نجف اشرف برده و در کنار قبر جدّش دفن می کنند.(و شهادت او حکایتها از شهامت و تحرّک او در مبارزه با مفسدین و اشرار دارد).
با شهادت ایشان، خواهر والاقدرشان «صاحبه» به خانه برادر شهیدش رفته، و سرپرستی کودکان او را همراه مادر آنها به عهده می گیرد.
و حضرت امام خمینی(ره) در حالی که سنّ شانزده سالگی را می گذراند، با فوت مادر بزرگوارش مرحومه «هاجر» روبه رو می شود، این رنجها و سوگها، نه تنها در روح بزرگ حضرت امام، اثر منفی نگذاشت بلکه او را انسانی کارآزموده و ورزیده و با روحی مستقل و استوار، بار آورد.
اتفاقاً مرحوم آیت الله سیّد احمد موسوی، قبول این دعوت کرده و به سوی خمین رهسپار میگردد، و بعدها با دختر مرحوم یوسف کَمره ای ازدواج می کند، و از فرزندانشان، یک دختر و پسر به نامهای «صاحبه» و«مصطفی» باقی می ماند.
مرحوم سیّد مصطفی نیز همچون پدرش، به نجف اشرف رفته و به تحصیلات علوم دینی ادامه میدهد و نیز به شهر سامرّاء رفته در حوزه درس مرحوم میرزای شیرازی شرکت کرده و در زمره علما مجتهدین عصر خود قرار میگیرد.
و پس از بازگشت از سامراء و نجف اشرف، به خمین آمده و پیشوایی مذهبی خمین و حومه را به عهده میگیرد.
مرحوم آیت الله سیّد مصطفی (پدر بزرگوار امام خمینی) با دختر مرحوم آیت الله میرزا احمد که از علمای والامقام و مدرسین عالیقدر نجف اشرف و کربلا بود ازدواج می کند.
سه پسر ارجمند که آخری آنها حضرت امام خمینی(ره) است از ثمرات این ازدواج مقدّس است.
حضرت امام خمینی (ره) در سالروز تولّد حضرت فاطمه(س) یعنی روز بیستم جمادی الثانیه سال 1320 قمری در خمین دیده به جهان گشود، و هنوز پنج ماه از عمر شریفش بیشتر نگذشته بود که پدر بزرگوارش حضرت آیت الله سید مصطفی موسوی در سن 49 سالگی در ماه ذیحجه بین راه اراک به خمین، مورد سوء قصد بعضی از اشرار قرار گرفته و به شهادت می رسد، و جنازه آن بزرگوار الهی را به نجف اشرف برده و در کنار قبر جدّش دفن می کنند.(و شهادت او حکایتها از شهامت و تحرّک او در مبارزه با مفسدین و اشرار دارد).
با شهادت ایشان، خواهر والاقدرشان «صاحبه» به خانه برادر شهیدش رفته، و سرپرستی کودکان او را همراه مادر آنها به عهده می گیرد.
و حضرت امام خمینی(ره) در حالی که سنّ شانزده سالگی را می گذراند، با فوت مادر بزرگوارش مرحومه «هاجر» روبه رو می شود، این رنجها و سوگها، نه تنها در روح بزرگ حضرت امام، اثر منفی نگذاشت بلکه او را انسانی کارآزموده و ورزیده و با روحی مستقل و استوار، بار آورد.