صراط: وقایع تاریخی امروز برابر با 9 خرداد در تقویم خورشیدی، مصاف 30 رجب برابربا 30 می است که شامل موارد زیر است.
رویدادهای مهم 9 خرداد در تقویم خورشیدی:
قوای عثمانی مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد و در داخل خاک ایران دست به کشتار و قتل و غارت زد طلیعه دار قشون عثمانی اسمعیل آقا سمیتقو یاغی معروف بود. فرمانفرما مأموریت یافت جلوی تعرضات قوای عثمانی را بگیرد .(1286 ش)
*ورود قوای استعماری انگلیس به سرزمین اسلامی عراق (1293 ش)
همزمان با گسترش آتش جنگ جهانی اول به نواحی شرقی اروپا، انگلستان، در سال 1293 شمسی برابر با 1914 میلادی به امپراتوری عثمانی اعلان جنگ داد و پس از چند روز تصمیم به اشغالِ شهر بصره در جنوب عراق گرفت.
چون اهالی بصره از این موضوع مطلع شدند، سخت به هراس افتادند و از علما کمک گرفتند. علمای آگاه به زمان نیز این بار چون همیشه، استراتژی مناسبی اتخاذ کردند و به ندای مظلومانه مردم بصره پاسخ مثبت دادند. آنان از یک سو فتوا بر وجوب دفاع دادند و از سوی دیگر، مردم را به مبارزه و پیکار علیه نیروهای متجاوز انگلیسی تحریک و تشویق کردند. خود نیز پیشاپیشِ مجاهدان و عشایر، به طرف میادینِ نبرد حرکت کردند و رهبری امت را در صحنههای جنگ بر عهده گرفتند. این جریانها سرانجام به انقلاب مشهورِ سال 1920 میلادی برابر با 1299 شمسی عراق علیه نیروهای انگلستان، منجر شد.
این انقلاب هرچند به پیروزی کامل بر دشمن اشغالگر نیانجامید ولی قدرت و نفوذ روحانیان شیعه در میان اقشار مختلف مردم را به همگان نشان داد و بار دیگر پیروی ملت را از مراجع معظم تقلید آشکار ساخت.
*درگذشت "ناظم الاطباء" پزشک و لغت شناس ایرانی (1303 ش)
میرزا علی اکبر خان نفیسی ملقب به ناظم الاطباء کرمانی در حدود سال 1336 شمسی (1263 قمری) در کرمان به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات مقدماتی، به فراگیری علومی چون حکمت الهی و فلسفه روی آورد و در مدرسه دارالفنون تهران، طب را آموخت.
ناظم الاطباء پس از پایان تحصیلات، نخستین بیمارستان جدید در ایران را تأسیس کرد و در مجلسِ حِفظُ الصَّحه (حفظ تندرستی) متشکل از پزشکان معروف شهر حضور داشت.
وی در سال 1261 شمسی (1298) دومین بیمارستان با سبک جدید را در مشهد بنیان نهاد و از 1271شمسی، از اطبای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار شد.
علی اکبر نفیسی علاوه بر طبابت به نگارش کتاب همت میورزید و آثاری را نیز پدید آورد. آثار ناظم الاطباء در طب شامل مجموعه کتابهای سودمندی است که توسط او تألیف و یا از منابع خارجی ترجمه شده است. ناظم الاطباء در گردآوری واژههای زبان فارسی نیز سعی بسیار مبذول داشت و آثار ارزشمندی به وجود آورد که مهمترین اثر او در این زمینه، فرهنگ نفیسی در پنج جلد است که مدت 25 سال از عمر خود را صرف گردآوری و تحریر آن کرد. ناظم الاطبا کرمانی سرانجام در 9 خرداد 1303شمسی در 77 سالگی درگذشت.
*رحلت فقیه اصولی آیتاللَّه "سیدمحمدباقر قاضی طباطبایی" (1326 ش)
آیتاللَّه حاج سیدمحمدباقر قاضی طباطبایی تبریزی در سال 1248 شمسی (1285 قمری) در تبریز به دنیا آمد و مبادی فقه و اصول و کلام و معقول را از علمای زادگاهش فرا گرفت. وی سپس برای تکمیل تحصیلاتش، در سال 1269 شمسی راهی عتبات عالیات گردید و در محضر میرزای بزرگ شیرازی در سامرا حضور یافت. آیتاللَّه قاضی پس از آن رهسپار نجف شد و در درس خارج آیات عظام: میرزا حبیباللَّه رشتی، ملامحمد فاضل شرابیانی، محمد باقر اصطهباناتی و ملااسماعیل قراباغی شرکت جست. وی همچنین در درس اخلاق آخوند ملاحسین قلی همدانی حاضر شد و به مدارج والای اخلاقی و علمی دست یافت. این عالم ربانی پس از مدتی که در تبریز اقامت گزید، بار دیگر در حوزه علمیه نجف حاضر شد و در درس آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی حضور یافت. آیتاللَّه قاضی سرانجام پس از سیزده سال اقامت در نجف و اخذ اجازه اجتهاد از علامه سید محمدکاظم یزدی و فاضل شرابیانی و اجازه روایت از سیدابوالحسن اصفهانی، به تبریز مراجعت نمود و از آن پس به مدت بیش از چهل سال به درس و بحث و تالیف و تدریس همت گماشت. از این عالم ربانی تالیفات متعددی بر جای مانده که مَخزَنُ الفوائد فی حاشیةِ الفرائد، حاشیه بر فُصول الاصول و نیز تقریرات اساتدیش: میرزای رشتی، علامه یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی از آن جملهاند. این فقیه و مجتهد امامی، سرانجام پس از عمری سرشار از علم و معنویت، در نهم خرداد 1326 شمسی برابر با دهم رجب 1366 قمری چشم از جهان فرو بست و در تبریز به خاک سپرده شد. این عالم بزرگوار، پدر اولین شهید محراب آیتاللَّه سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی میباشد.
*افتتاح بانک صادرات و معادن (1332 ش)
*ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا و همسرش وارد تهران شدند. (1351 ش)
*سناتور سرلشکر بازنشسته حسن بقائی درگذشت. (1351 ش)
*روزنامه هرالد تریبون، مقاله ای تحت عنوان «پول نفت خاورمیانه دانشگاههای امریکا را به هم می ریزد» به چاپ رساند. (1357 ش)
*انتشار روزنامه جمهوری اسلامی (1358 ش)
*شهادت شهید اسماعیل کازرونی زاده (1363 ش)
شهید اسماعیل کازرونیزاده، یکم مردادماه 1345شlsd در خانوادهای کاملاً مستضعف در رامهرمز چشم به جهان هستی گشود. به علت اینکه اسماعیل در خانوادهای مؤمن و متعهد مراحل رشد و نمو را طی میکرد از همان دوران کودکی، فرامین دین مبین اسلام را به سرعت آموخته و در این راه از دوستانش پیشی گرفت. اسماعیل در سن سه سالگی پدرش را از دست داد. بدینترتیب، درحالیکه در سنین حساس رشد به سر میبرد از محبت پدری مرحوم گردید ولی هیچگاه از وظایف اسلامی و مکتبی خود غافل نگردید به طوری که همیشه زبانزد دیگران بود. شهید کازرونیزاده دارای اخلاقی بسیار نیکو بود و همگی از او رضایت داشتند. اسماعیل، تحصیلات ابتدائی را در دبستان اقبال لاهوری با شایستگی به پایان رسانید و سپس وارد مدرسه راهنمایی امیرکبیر گردید که با موفقیت کلاس اول را هنمائی را نیز پشت سر گذاشت اما به علت فقر شدید مادی دیگر نتوانست ادامه تحصیل دهد و درحالی که سن و سال چندانی نداشت شروع به کار بنائی کرد تا از این طریق، مخارج خانواده را تأمین نماید. به دنبال شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، از آنجا که اسماعیل نسبت به دین و مملکتش احساس مسئولیت مینمود، وارد بسیج گردید و در عملیاتهای مختلفی علیه متجاوزین بعثی شرکت جست تا اینکه سرانجام در تاریخ نهم خردادماه سال 1363 هجری شمسی در جزایر مجنون درحالیکه مشغول نبرد با مزدوران بعثی بود، در سن هجده سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
*کشف "چشمه نقطهای" در کهکشان راه شیری (1371 ش)
دکتر جلال صمیمی، محقق و استاد دانشگاه صنعتی شریف تهران، پس از بیست سال تحقیق درباره کهکشان راه شیری و آزمایش در مورد تابش اشعه گاما، موفق به کشف پنج چشمه گاما در مرکز این کهکشان شد. دکتر جلال صمیمی متولد سال 1319 در شهرستان زابل و دارای مدرک دکترا در رشته فیزیک است. او پس از مطالعات و تحقیقات گسترده، آزمایشهای مکرر خود را در زمینه امولوسیون هستهای انجام داد و سرانجام موفق به این کشف مهم شد.
رویدادهای مهم این روز در تقویم قمری (30 رجب ):
*درگذشت "امام شافعی"، پیشوای شافعیه (204 ق)
ابوعبدالّه محمد بن ادریس بن عباس که به جهت انتساب به جد بزرگش، شافع، به شافعی معروف گشت. وی در سال 150 هجری به دنیا آمد. از کودکی به همنشینی با علما رغبت داشت. وی در مکه و مدینه به ادامهی تحصیل پرداخت و در سیزده سالگی نزد امام مالک بن اَنَس حاضر شد و مورد تشویق او قرار گرفت. شافعی در فقه، علوم قرآنی، فنون شعر و لغت متبحر بود و دستی تمام داشت. او را اولین کسی میدانند که در آیات احکام و اختلاف اخبار و حدیث و اصول فقه تکلم کرده و کتاب نوشته است. احکام القرآن، ختلاف الحدیث، ادب القاضی، اصول الفقه و السُّنَن از تالیفات اوست. وی در 54 سالگی در مصر درگذشت.
*درگذشت شیخ الرئیس حسن بن عبدالله بن سینا (428 ق)
*تولد شاه عباس صفوی (978 ق)
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (30 می):
*میلاد دانته الی جیاری شاعر، نویسنده و اندیشمند فلورانسی قرون وسطی (1265م)
دانته الی جیاری Dante Alighieri شاعر، نویسنده و اندیشمند فلورانسی قرون وسطی به دنیا آمد. وی 13 سپتامبر سال 1321 میلادی در تبعید درگذشت. از دانته به عنوان بزرگترین شاعر قرون وسطای اروپا نام میبرند. وی تالیف خود ـ Divine Comedy ـ را (که در ایران «کمدی الهی» ترجمه شده است) و از شاهکارهای ادبیات اروپا بشمار میرود به شعر گفته است. زندگانی نو = La Vita Naova اثر دیگر او مجموعهای از 31 شعر است که با تفسیر و نثر، آنها را به هم پیونده زده است. چند تالیف غیر داستانی و یک کتاب نیمه تمام در حکمت (فلسفه) هم از او باقی مانده است.
*اعدام به روش کلیسای کاتولیک: آتش زدن محکوم! (1416م)
سی ام ماه می 1416 یک دادگاه مذهبی «جروم پراگGerome de Prague» اندیشمند 51 ساله را که از سوی کلیسای کاتولیک تکفیر شده بود مرتد شناخت و به مرگ محکوم کرد که همان روز در ملاء عام به یک تیر چوبی بسته و آتش زده شد. وی که یک چک (بوهمی) بود به سرزمینهای مختلف از جمله خاور میانه مسافرت و در انگلستان، فرانسه و آلمان تحصیل کرده بود. جروم از هواداران آزادی بیان و از منتقدان روشهای کلیسای کاتولیک از جمله فروش عفو مجازات گناهکاران از سوی کشیشها بود.
وی در دادگاه مذهبی اتهام ارتداد را رد کرد و گفت که تنها گفته است: آنان که نظری مغایر نظرات کلیسا دارند حق دارند آن را بیان دارند و این، به معنای حمایت از این افکار نیست، و تنها دفاع از آزادی بیان و اندیشه و بحث و جدل است. ولی استدلال او که مرتد نیست مورد قبول واقع نشد و به مرگ محکوم شد.
جروم سالها از اندیشه «یان هاس John Huss (هوس)» مبنی بر لزوم اصلاحات در وضعیت و طرز کار کلیسای کاتولیک حمایت کرده بود و هنگام اعدام یان هاس دست به تظاهرات و اعتراض زده بود. یان هاس ششم ژوئیه سال 1415 به حکم شورای کلیسای کاتولیک در آلمان آتش زده شده بود. با اعدام این دو تن این صدا خاموش نشد و قرن بعد به پیدایش پروتستانیسم انجامید. جان فاکس در کتابی که در این زمینه منتشر ساخته یان هاس و جروم دو پراگ را شهید خوانده است. وی در همین کتاب جزئیات اعدام از طریق آتش زدن به حکم شورای کلیسای کاتولیک را شرح داده است. فاکس پشت جلد کتاب خود را با تصویری از چگونگی آتش زدن جروم دو پراگ مزین کرده است که کلیشه این تصویر در زیر آمده است. طرز اعدام محکومان کلیسا در آن زمان از این قرار بود که محکوم را در یک میدان عمومی و یا محوطه مقابل کلیسا به تیری قطور میبستند و در اطرافش چوب و هیزم قرار میدادند و آتش میزدند. اگر ماموران اعدام (جلادان) انصاف داشتند چوبها را دور از محکوم قرار میدادند تا قبل از سوختن با آتش، از استنشاق دود فوت شود و زجر سوختن را تحمل نکند و چنانچه کینه شخصی از محکوم داشتند چوبها را در قطعات کوچک و با شاخه درخت نزدیک به او قرار میدادند تا بدنش بسوزد و به تدریج و با زجر جان بدهد. مجازات افراد مرتد و جادوگران از طریق آتش زدن که از سال 1184 میلادی متداول شده بود توسط انقلاب فرانسه محکوم و متروک شد. این نوع مجازات قبلا از سوی رومیها در مورد پیروان مسیحیت اعمال می شد که کلیسای کاتولیک 8 ـ 9 سده بعد آن را در مورد تکفیر شدگان و افراد مرتد دوباره متداول ساخت.
*سوزاندن دوشیزه "ژاندارک" یکی از شخصیتهای تاریخی فرانسه (1431م)
ژانْدارْکْ یا ژندارک دختری روستایى بود که در 6 ژانویه 1412میلادی در روستای دمرمی در فرانسه متولّد شد. در زمانی که ژندارک، نوجوانی بیش نبود نواحی وسیعی از فرانسه تحت استیلای انگلیسیها و متحدین آنها قرار داشت. ژاندارک چون نگرانی مردم کشور خود را از هجوم سربازان انگلیسی نگریست، در عالم رویا، خود را مامور دید که به نجات کشور برخیزد. از این رو با پافشاری تمام، سردار گروهی از لشکریان "شارل هفتم" فرانسه شد و با عدّه قلیلی، انگلیسیها را مجبور به ترک محاصره آزلِئان از نواحی فرانسه کرد و بر آنها ظفر یافت. لیکن در جنگی دیگر، ظاهراً به علّت خیانت اطرافیان به دست دشمنان افتاد و سپس او را به انگلیسها فروخت. پس از دستگیری او، علیرغم جانفشانیهای وی در دفاع از فرانسه، پادشاه این کشور کمترین دفاعی از وی نکرد و ژاندارک در دادگاه تفتیش عقاید به جرم جادوگری و همدستی با شیطان به مرگ محکوم شد. سرانجام، ژاندارک در 30 مه 1431میلادی در 19 سالگی زنده زنده در آتش سوخت و از آن پس به عنوان قهرمان ملی و اسطورهای برای کشور فرانسه تبدیل شد. 25 سال بعد در سال 1465میلادی، حکم دادگاه تفتیش عقاید توسط حکومت وقت لغو شد و از ژاندارک اعاده حیثیت گردید. همچنین در سال 1920، ژاندارک توسط کلیسا در ردیف قدیسان مسیحی قرار گرفت.
*درگذشت "فرانسوا وُلتِر" فیلسوف و نویسنده مشهور فرانسوی (1778 م)
فرانسوا ماری آروئه معروف به ولتر، نویسنده نامآور فرانسوی در 21 نوامبر 1694میلادی در پاریس به دنیا آمد. وی در محیطی تحصیلات خود را ادامه داد که آزادی اندیشه تا قعر لذات جسمانی مجاز شمرده میشد. با این حال وی ذوق ادبی خود را در سرودن هجویاتی علیه برخی مقامات حکومت به کار گرفت و به همین علت به زندان افتاد. هرچند ولتر پس از یازده ماه زندان بر اثر کوشش دوستانش آزاد شد اما در استحکام و مقاومت روحی وی خللی ایجاد نگردید و باز کار را شروع کرد و در نتیجه برای بار دوم به زندان افتاد. با این حال آزادی وی از زندان برابر با تبعید او از فرانسه گردید و ولتر راهی انگلستان شد. او سالیانی در انگلستان اقامت گزید و پس از مطالعه و آشنایى با برخی متفکران آن سامان، در گوشهای به انتشار آثار خود پرداخت. ولتر در آثار خود، انسان را به تامل و تردید و سنجش میکشاند. خرافات و موهومات را خوار میشمرد و واعظان یاوهگو و متشرعان نادرست را به بادِ مسخره میگیرد. او ظلم و قساوت و تبعیض را رذیلت میدانست و حکومت جور و اجحاف را منشأ مفاسد اخلاقی میشمرد. ولتر با زبردستی و ظرافت تمام توانسته است با گرداندن کلام از صورتی به صورت دیگر، طنز آمیزترین تاثیر را به نوشتههای خود بدهد. تعبیرات وی همیشه شیرین و ماهرانه و بیتکلّف است. به همان اندازه که اثر قلمش نوربخش است، طنزهایش ویرانگر است. همچنین ایجاز و وضوح، خصوصیتی است که در همه نوشتههای او وجود دارد. مذهب واقعی او تقوایى آمیخته با وجدان و براساس اغماض مذهبی بود. وی به امور ماوراء الطبیعه، جز به قدرت الهی به چیزی عقیده نداشت و مذهب کاتولیک را سدی برای تجلی روح بشر میپنداشت. ولتر که به آزادی اندیشه و بیان و اصول حقوق انسانی پایبند بود، مصلح و پیشوای جامعه و یکی از ارکانی معرفی شد که برای انقلاب فرانسه که یازده سال پس از مرگش به وقوع پیوست، آماده کرد. شیوه انشاء ولتر ممتاز بود. هیچ کس روشنتر، زیباتر و صحیحتر از وی به زبان فرانسوی ننوشته است و نه تنها در نثر، بلکه در شعر نیز از ظرافت طبع برخوردار بود و همچنین به عنوان تراژدینویس بزرگ زمان شهرت داشت. ولتر در سال 1755میلادی ساکن ژنو شد و از آن زمان به بعد، خانه او، کانون علم و ادب اروپا گردید. از ولتر آثار متعددی برجای مانده که فرهنگ فلسفی، تاریخ پتر کبیر، ساده دل و ژول سزار از آن جمله است. فرانسوا ولتر سرانجام در 30 مه 1778میلادی به علت خستگی و کار زیاد در 84 سالگی درگذشت. او معتقد بود که بهترین کشور، کشوری است که در آن فقط قانون حکومت کند گرچه تصور میکرد چنین کشوری وجود ندارد. همچنین این جمله از اوست. اگر خدا نباشد باید آن را اختراع کرد.
*تولد "ژوزف لوساک" فیزیکدان و شیمیدان فرانسوی (1778 م)
ژوزف لویى گی لوساک، دانشمند فرانسوی در 30 مه 1778میلادی متولد شد و تحصیلات خود را در پلیتکنیک پاریس به پایان رسانید. آشنایى وی با بارتوله شیمیدان فرانسوی باعث علاقه او به علم شیمی گردید. وی در طول زندگی خود تحقیقات و کشفیات مختلفی انجام داد. کشف سیالوژن که گازی سمی است، اختراع نوعی الکلسنج و چگالیسنج و تشخیص کُلر به عنوان یک عنصر، از جمله کشفیات اوست. مهمترین فعالیت علمی او، وضع قوانین انبساط گازهاست، که به نام وی و همکارش شارل، تحت عنوان قانون شارل - گی لوساک ثبت شده است از دیگر اقدامات گیلوساک، کشف عنصر شیمیایى بود که آن را در سال 1808میلادی اعلام کرد. وی همچنین دریافت که در موقع تشکیل ترکیبات شیمیایى، گازها به نسبتی ساده با هم ترکیب میشوند. لوساک در سال 1811میلادی تحقیقاتی برای تعیین ترکیب شیمیایی شکر انجام داد. از سوی دیگر، آزمایشات و هزینههای آن مورد حمایت ناپلئون بُناپارت قرار داشت چرا که وی به دنبال کسب شهرت و قدرت در عرصه جهانی بود. گی لوساک در سال 1831میلادی به نمایندگی پارلمان فرانسه انتخاب شد و سرانجام در سن 72 سالگی به سال 1850میلادی در گذشت.
*زادروز میخائل باکونین فیلسوف روس و صاحب فرضیه آنارکیسم (1814 م)
میخائل باکونینMikhail Bakunin فیلسوف روس و صاحب فرضیه آنارکیسم یا آنارشیسم به دنیا آمد و 62 سال عمر کرد. وی پس از تحصیل فلسفه، از کشورهای متعدد ازجمله آلمان، فرانسه، سویس، انگلستان، آمریکا و ژاپن دیدار کرد و با وضعیت زندگانی مردم و مسائل موجود آشنا شد. او با مارکس ملاقات کرد و پس از بحث فراوان با او، با دیکتاتوری پرولتاریا مخالفت کرد و گفت که افتادن مدیریتها به دست عوام الناس تولید فساد و بیقانونی میکند، باعث دلسردی مردم، مرگ انگیزه و خلاقیّت و مآلا شکست و فروپاشی میشود. باکونین ضمن تایید نوعی سوسیالیسم، در عوض از قرارگرفتن امور از پایین تا بالا در دست شوراها حمایت و به این ترتیب حکومت فردی را در هر شکل آن رد کرد. فرضیه باکونین تاکید بر آزادی عمل فرد دارد تا انگیزه پیشرفت داشته باشد. باکونین در آلمان به بررسی عقاید هگل و فیخته پرداخت و در فرانسه کمک به ایجاد کمون پاریس کرد تا این شورا به جای دولت امور را به دست گیرد. به این ترتیب آنارشیسم طبق فرضیه باکونین عبارت از یک جامعه نیمه سوسیالیستی است که توسط شوراها و فدراسیونها (مجموعه شوراهای یک حرفه و ...) و کنفدراسیون (مجموعه فدراسیونها) اداره شود و فرد در این جامعه آزادی عمل کامل داشته، آموزش و پرورش اجباری و رایگان باشد و استثمار محو شود و اثری از آن نباشد. بعدا در پی چند ترور، نام آنارشیسم مترادف با خشونت و آشوب شد که باقی مانده است.
*تولد هاوارد هاکس، کارگردان آمریکایی، "ریو لوبو" و "هاتاری" عناوین مهمترین آثار اویند. وی در سن 81 سالگی در گذشت. (1977-1896 م)
*پایان نبرد "مارِن" بین ارتش آلمان و نیروهای متفقین در جنگ جهانی اول ( 1918 م)
نبرد بزرگ "مارن" در جریان جنگ جهانی اول در 25 مه 1918میلادی، بین ارتش آلمان و نیروهای متفقین شامل امریکا، انگلیس و فرانسه در نزدیکی رود مارن در شمال شرقی فرانسه روی داد. در این جنگ پنج روزه که در 30 مه آن سال پایان یافت و به پیروزی آلمان منجر شد، 55 هزار تن از قوای متفقین اسیر شدند. با وجود این، ارتش آلمان در مارن متوقف شد و نتوانست خط دفاعی متفقین را درهم بشکند. به همین دلیل از این به بعد، حملات متفقین به ارتش آلمان آغاز شد و آلمانیها شروع به عقبنشینی کردند.
*درگذشت اندیشمند بزرگ روس، گئورگی پله خانوف ( 1918 م)
سی ام ماه می سالگرد درگذشت اندیشمند بزرگ روس، گئورگی پله خانوفGeorgi Plekhanov است که در سال 1918 در 62 سالگی فوت شد. وی یک مارکسیست بود ولی جامعه روسیه را «نارس» برای پیاده کردن این فرضیه میدانست. پله خانوف که اینک درستی باور او به ثبوت رسیده است بارها به لنین که به اتفاق نشریه «ایسکرا (جرقه) » را منتشر میکردند تاکید کرده بود که فعلا باید از مرحله سوسیال دمکراسی آغاز، برایش تبلیغ و انقلاب را بر پایه آن قرار دهند. همین افکار پله خانوف باعث پیدایش و رشد «منشویسم (در برابر بلشویسم)» شد. وی در کنگره سال 1903 چپگرایان انقلابی روسیه با انترناسیونالیسم پرولتاریاییProletarian Internationalism مخالفت کرد و راه منشویکها و ناسیونالیستی (همان راه سوسیال دمکراتهای روسیه) را در پیش گرفت ولی از حمایت اصولی از مارکسیسم دست برنداشت. او تا پایان عمر که از بیماری سل درگذشت میگفت: مارکسیسم فرضیهای است خوب و ایده آل، ولی جوامع بشری و به ویژه جامعه روسیه هنوز به جایی نرسیدهاند که آمادگی پیاده کردن موفقیت آمیز این فرضیه را داشته باشند به همان گونه که جامعه ایران باستان با همه اشتیاق اولیهاش، فرضیه مزدک را که تفاوتی با فرضیه مارکس نداشت هضم نکرد. پله خانوف نیز بمانند لنین سالها به صورت پناهنده در سویس بسر برده بود. از پله خانوف کتابهای متعدد و نیز رسالات فراوان در تعریف انواع سوسیالیسم و «مارکسیسم عملی» باقی مانده است. همین نوشتهها او را در ردیف تئوریسینهای بزرگ قرن 20 قرار داده است. مهمترین کتابهای تالیف پله خانوف عبارتند از: «آنارشیسم و سوسیالیسم»، «تاریخ از نگاه یکتاشناسان»، «تاریخ متریالیسم»، «حقایق منطقی»، «اهمیت مطالعه تاریخ از نظر تحولات اندیشه»، «نقش فرد در تطور تاریخ» و آخرین تالیف او «مشکلات ریشهای مارکسیسم».
*درگذشت "بوریس پاسترناک" بزرگترین شاعر معاصر روس (1960 م)
بوریس لئونیدویچ پاسْتِرناک شاعر بزرگ روسی در 10 فوریه 1890میلادی در خانوادهای هنرمند در مسکو به دنیا آمد. وی مدتی در رشتههای موسیقی، حقوق و فلسفه تحصیل کرد. اما سرانجام به سرودن شعر و نمایشنامهنویسی روی آورد و از دهه 1930 به عنوان بزرگترین شاعر روسیه شناخته شد.
وی در این زمان به انتشار آثار خود پرداخت و به شهرت رسید. آثار وی بعضاً درباره انقلاب روسیه بود و جنبههای عاطفی و انقلابی، در آن با یکدیگر ارتباط نزدیکی داشتند. پاسترناک سپس به مدت ده سال به ترجمه آثار بزرگ خارجی به زبان روسی دست زد و بیشتر آثار شکسپیر، به وسیله او به این زبان ترجمه شد. این شاعربرجسته، پیرو سبک رئالیسم یا واقعبینی بود و اشعار خود را با این سبک میسرود. وی در سال 1957میلادی کتاب معروف خود با نام دکتر ژیواگو را منتشر کرد که این امر غوغای فراوانی را برانگیخت. کتاب مزبور هرچند مربوط به سرگذشت دوران استالین بود ولی با ظرافتی فراوان، تاروپود سیستم سوسیالیستی شوروی را به باد انتقاد گرفته بود. پاسترناک پس از انتشار این کتاب از اتحادیه نویسندگان اخراج شد و تا آخر عمر، گوشهگیری و عزلت اختیار کرد. یک سال پس از انتشار کتاب دکتر ژیواگو، در سال 1958، این کتاب برنده جایزه ادبی نوبل گردید اما حکومت وقت شوروی او را از خروج از کشور و دریافت این جایزه منع کرد. از اینرو، پاسترناک بر اثر فشار دستگاه کمونیستی، طی نامهای دریافت جایزه نوبل را رد کرد. قلم پاسترناک ساده و روان بود و از پیچیدگی و ابهام کمتری برخوردار است.
وی شاعری درون گراست که در اشعار خود میخواهد به درون دنیای محسوس و مرئی نفوذ کند.
علاوه برکتاب دکتر ژیواگو، بسیاری از آثار پاسترناک مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفتند. چرا که وی درمحیط بسته شوروی کمونیستی، با خلق این آثار، به طور غیرمستقیم، ارزشهای این انقلاب و در حقیقت حقانیت هیأت حاکمه را زیر سؤال میبرد. با این حال، نفوذ اشعار وی بر نسل جوان انکارناپذیر است. بوریس پاسترناک سرانجام در 30 مه 1960میلادی در هفتاد سالگی درگذشت و به طرز با شکوهی تشییع شد. آسمان زمینی، دومین پرنده و زندگی خواهرم از دیگر آثار پاسترناک میباشند.
* روز ملی "کرواسی" (1980 م)
در کشور یوگسلاوی سابق، همواره صربها نسبت به دیگر اقوام، اقتدار و برتری داشتند و همین موضوع باعث نارضایتی اقوام دیگراز جمله کرواتها شده بود. اگر چه کرواتها قیامها و اعتراضات متعددی علیه صربها انجام دادند اما تحولات شوروی و تضعیف کمونیسم در سالهای آخر دهه 1980، زمینه را برای رشد احساسات ملی گرایانه کرواتها و استقلالطلبی آنها فراهم کرد. با افزایش قدرت کرواتها، دولت مرکزی مجبور به گفتگو با آنان درباره افزایش اختیارات کرواسی شد. سرانجام مردم کرواسی خواستار استقلال شدند که این درخواست حمله نظامی ارتش یوگسلاوی را به دنبال داشت. اما با مقاومت مردم و حمایت دولتهای غربی، یوگسلاوی تهاجم نظامی خود را پایان داد. کرواسی با بیش از 56 هزار کیلومتر مربع در شرق اروپا و در همسایگی اسلوونی، بوسنی، یوگسلاوی و مجارستان واقع است. جمعیت آن 4/5 میلیون نفر بوده که اکثریت آنها مسیحی و عمدتاً پیرو مذهب کاتولیک هستند. از آن جا که این کشور با رشد منفی جمعیت مواجه میباشد بنابراین پیشبینی جمعیت آن تا سال 2025 کمتر از 4/5 میلیون نفر خواهد بود. ملیتهای گوناگونی از جمله کرواتها که اکثریت دارند و نیز صربها و بوسنیایىها و مسلمانان در کرواسی زندگی میکنند. زبان رسمی این کشور کرواتی است و پایتخت آن زاگرب و اشپیلت و رییِکا از شهرهای مهم آن هستند. واحد پول کرواسی کونا میباشد. نوع حکومت این کشور، جمهوری چند حزبی با دو مجلس قانونگزاری است. 25 ژوئن روز استقلال این کشور از فدراسیون یوگسلاوی و 30 ماه مه روز ملی این کشور است.