گروه سیاسی صراط - هر فردی که کم و بیش با فضای کار نیروهای پلیس یا اقدامات انتظامی و نحوه برخورد با این قبیل پدیده های ناخوشایند اجتماعی (اعم از برخورد با ارازل و اوباش، مواد مخدر و ...) و نحوه عملکرد فرماندهان رده بالای نیروی انتظامی و پرسنل این نیرو آشنا باشد، میداند که اقدامات کم نظیر که سردار رادان در زمان تصدی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در طرح ساماندهی کلانتریها و پایگاه های در سطح شهر ناجا انجام داد، در نوع خود نسبت به سایر دوره های فرماندهان ارشد پلیس در تهران کم نظیر بوده است.
وقتی که سردار رادان در سمت جانشینی ناجا قرار گرفت، طرح های خود در سطح تهران را که موفقیت نسبی کسب کرده بود در سطح ملی هم آزمایش و اجرا کرد. در این بین چند نکته در جابجایی سردار رادان مهم به نظر می رسد:
اول- جابجایی هر فرمانده ارشد پلیس مشکلی ندارد و جزء اختیارات فرمانده نیروی انتظامی است ولی به شرط وجود چند دلیل؛
الف-ضعف این فرمانده در قسمت فرماندهی تحت نظر خود که با توجه به یک نگاه سطحی و یه سرچ کوچک در فضای خبرگزاری ها و ورق زدن آرشیو روزنامه و رسانه ملی، با توجه به شدت طرح های اجرا شده توسط نیرو انظامی، تقریبا این مورد، دور از ذهن به نظر می رسد.
ب- وجود فرد قوی تر از شخص دارای سمت، برای تصدی قسمت مورد نظر، که به نظر اکثر کارشناسان این دو مهم – به رغم کار بلدی سردار اشتری - در مورد سردار رادان محقق نشده است.
دوم- قسمتی که به سردار رادان پیشنهاد شده به گفته خود سردار احمدی مقدم فرمانده محترم ناجا، قسمتی جدیدالتاسیس و نامشخص است که قطعا دون شخصیت سردار رادان است و پیام ناخوشایندی به فرماندهان مقتدر ناجا دارد. این قسمت جدید که مرکز مطالعات راهبردی ناجا نام دارد، واحدی نو و از لحاظ ردیف بودجه در قسمت تازه تعریف شده، دسته بندی می شود.
سوم- برخورد با جرم های مشهود که برجسته ترین آن طرح برخورد با ارازل و اوباش ابتدا در تهران بود، و بعد از حصول اطمینان از نتیجه بخش بودن آن، به کل گستره سرزمینی کشور کشیده شد. این شدت و اقتدار در این طرح نام سردار رادان را تا مدت ها بر سر زبان انداخته بود می توان به عنوان نقطه روشن و برجسته ای در کارنامه او از آن یاد کرد.
چهارم- خبرهایی این چند روزه از گوشه و کنار شنیده می شود که جابجایی سردار رادان به قسمت مطالعات راهبردی ناجا، دیکته شده از سوی مقامات بلند پایه دولتی بوده است.
بعد از اجرای طرح مبارزه با بدحجابی و گشت ارشاد که از سوی نیروی انتظامی به طور جد پیگیری شد، و دولت فعلی و دولت قبلی از اجرای طرح جامع عفاف و حجاب که بیش از 300 زیر شاخه داشت، سرباز می زدند، طرح عفاف و حجاب –آن هم صرفا در حیطه گشت ارشاد- به دوش ناجا افتاد، و جانشینی این نیرو که در این مدت به عهده سردار رادان بود، با جدیت به دنبال اجرای این طرح بوده است.
از چهار احتمال گفته شده، تقریبا سه مورد اول دور از ذهن به نظر می رسد، و بیشتر باید بر روی مورد چهارم متمرکز شد. در این صورت، کدام فرد یا افراد بلندپایه دولتی به دنبال حاشیه نشین شدن سردار رادان از مجموعه ناجا بوده اند و چه هدفی را دنبال می کرده اند؟!
وقتی که سردار رادان در سمت جانشینی ناجا قرار گرفت، طرح های خود در سطح تهران را که موفقیت نسبی کسب کرده بود در سطح ملی هم آزمایش و اجرا کرد. در این بین چند نکته در جابجایی سردار رادان مهم به نظر می رسد:
اول- جابجایی هر فرمانده ارشد پلیس مشکلی ندارد و جزء اختیارات فرمانده نیروی انتظامی است ولی به شرط وجود چند دلیل؛
الف-ضعف این فرمانده در قسمت فرماندهی تحت نظر خود که با توجه به یک نگاه سطحی و یه سرچ کوچک در فضای خبرگزاری ها و ورق زدن آرشیو روزنامه و رسانه ملی، با توجه به شدت طرح های اجرا شده توسط نیرو انظامی، تقریبا این مورد، دور از ذهن به نظر می رسد.
ب- وجود فرد قوی تر از شخص دارای سمت، برای تصدی قسمت مورد نظر، که به نظر اکثر کارشناسان این دو مهم – به رغم کار بلدی سردار اشتری - در مورد سردار رادان محقق نشده است.
دوم- قسمتی که به سردار رادان پیشنهاد شده به گفته خود سردار احمدی مقدم فرمانده محترم ناجا، قسمتی جدیدالتاسیس و نامشخص است که قطعا دون شخصیت سردار رادان است و پیام ناخوشایندی به فرماندهان مقتدر ناجا دارد. این قسمت جدید که مرکز مطالعات راهبردی ناجا نام دارد، واحدی نو و از لحاظ ردیف بودجه در قسمت تازه تعریف شده، دسته بندی می شود.
سوم- برخورد با جرم های مشهود که برجسته ترین آن طرح برخورد با ارازل و اوباش ابتدا در تهران بود، و بعد از حصول اطمینان از نتیجه بخش بودن آن، به کل گستره سرزمینی کشور کشیده شد. این شدت و اقتدار در این طرح نام سردار رادان را تا مدت ها بر سر زبان انداخته بود می توان به عنوان نقطه روشن و برجسته ای در کارنامه او از آن یاد کرد.
چهارم- خبرهایی این چند روزه از گوشه و کنار شنیده می شود که جابجایی سردار رادان به قسمت مطالعات راهبردی ناجا، دیکته شده از سوی مقامات بلند پایه دولتی بوده است.
بعد از اجرای طرح مبارزه با بدحجابی و گشت ارشاد که از سوی نیروی انتظامی به طور جد پیگیری شد، و دولت فعلی و دولت قبلی از اجرای طرح جامع عفاف و حجاب که بیش از 300 زیر شاخه داشت، سرباز می زدند، طرح عفاف و حجاب –آن هم صرفا در حیطه گشت ارشاد- به دوش ناجا افتاد، و جانشینی این نیرو که در این مدت به عهده سردار رادان بود، با جدیت به دنبال اجرای این طرح بوده است.
از چهار احتمال گفته شده، تقریبا سه مورد اول دور از ذهن به نظر می رسد، و بیشتر باید بر روی مورد چهارم متمرکز شد. در این صورت، کدام فرد یا افراد بلندپایه دولتی به دنبال حاشیه نشین شدن سردار رادان از مجموعه ناجا بوده اند و چه هدفی را دنبال می کرده اند؟!
تفکیک این دو تا موضوع واقعا اینقدر برات سخته محمد جون؟؟
واقعا بعضی وقت ها این سوالو از خودم می کنم که شماهایی که نمی تونید فرق زندگی شخصی و حریم خصوصی رو با حریم اجتماعی بفهمید چند کلاس سواد دارید.
واقعا چند کلاس سواد دارید؟
نکنه اکابر دارید.
متاسفانه کم کم با صحبت های اخیر آقایون باید منتظر رونمایی از ورژن جدید و پیشرفته تر آقای خاتمی باشیم.
آقای رادان ........هیچ کاری نکرد شاهد این مدعا هم آمار جرم و جنایت تو زمان مسؤلیت ایشونه که مطمعنأ کمتر که نشد چه بسا بیشترهم شد
فراموش کردین سردار جعفری هم از ریاست مرکز مطالعات راهبردی سپاه به فرماندهی کل سپاه منصوب شدن؟
قضاوت را بايد به افكار عمومي سپرد.
برای نمونه از صدر تا ذیلشون رو ببینید همشون پرخاشگر وطلب کار از مردم ....
3 هفته قبل
دکتر روحانی : افراد با فرهنگ نیازی به گشت ارشاد ندارند
1 هفته قبل
دکتر روحانی :
مردم را با زور وشلاق نمیتوان به بهشت برد( اشاره مستقیم به عملکرد گشت ارشاد ناجا )
دز طی این مدت نیز صحبتهایی در برخی محافل از مخالفت جدی دکتر روحانی با گشت ارشاد ناجا وعملکرد ان شتیده شده است
2 خرداد 93.
رادان : هیچ کس نمی تواند با دستور یا فرمان گشت ارشاد را تعطیل کند!!!
( ........)
5 خرداد 93
رادان بر کنار شد
بدیهیست که هر کس از جمله رادان باید حد واندازه خود را بشناسد.
........
کسی که مشکل نداشته چرا باید از یک سرداری مانند رادان باید بترسه؟ این بی انصافیه که ما زحمات ایشان را ندید بگیریم. به هرحال من از ایشان تشکر کرده و می گویم سردار خسته نباشی
همانطور که عرض کردم بنده آگاهی در این فقره نداشته و بیشتر طرح سئوال نموده ام. اصل عرایضم در خصوص انتقادات جنابعالی و سایر منتقدین به عملکرد فرهنگی ده ماهه دولت آقای روحانی می باشد. شماری از ائمه محترم جمعه کشور بهمراه سایر منتقدین دولت یازدهم، دو ایراد بنیادی نسبت به عملکرد دولت در حوزه فرهنگ دارند. نخست آنکه مدعی اند که وضع حجاب و عفاف و فرهنگ از زمان به روی کار آمدن این دولت رو به انحطاط گذارده. سخن دوم شان آن است که مسبب این وضعیت دولت یازدهم و سیاست های فرهنگی آن از جمله عملکرد وزارت ارشاد بوده است.
بنده در صحت هر دو این مفروضه ها تردید دارم. اولا جنابعالی و سایر منتقدین بر چه اساسی می فرمائید که وضع فرهنگی در کشور به نسبت قبل بدتر شده؟ اگر مشاهده گری در دوران دولت اصولگرا در ایران می بود و وضعیت حجاب و عفاف و فرهنگ و هر آنچه که مد نظر آقایان است را لحاظ می کرد و امروز وضعیت را با دوران آقای احمدی نژاد مقایسه می کرد، آیا نتیجه گیری می کرد که وضعیت فرهنگی آنگونه که مخالفین دولت معتقدند، خیلی دچار انحطاط شده؟ همه ما داریم در این مملکت زندگی می کنیم، مگر واقعا ظرف 10 ماه ی که این دولت برسر کار بوده چه تغییر و تفاوت های فاحشی از نظر فرهنگی صورت گرفته که این همه برخی ها از جمله جنابعالی دچار نگرانی شده اند؟
اما فرض بگیریم که حق با آقایان است و وضع فرهنگی کشور خراب شده است . سئوال اساسی جناب آیت الله خاتمی آن است که مگر وظیفه دولت (به عنوان قوه مجریه) حسب قانون اساسی اصلاح و تهذیب فرهنگ جامعه است؟ اینکه امور فرهنگی جامعه، هدایت و ارشاد مردم، متدین کردن آنان ، محجبه نمودن نسوان و .... وظیفه دولت است را جنابعالی یا آیت الله سید احمد علم الهدی یا حضرت آیت الله موحدی کرمانی یا آقایان دیگر از کدام یک از اصول قانون اساسی استخراج می نمایید؟
اصول 113 تا 142 قانون اساسی پیرامون وظایف و مسئولیت های رئیس جمهور و قوه مجریه است. این وظیفه که امور فرهنگی و اشاعه آن بایستی توسط دولت انجام بگیرد را جنابعالی از کدام یک از این سی اصل قانون اساسی برداشت می فرمائید؟
قانون اساسی به کنار، جناب آیت الله خاتمی در کشور قریب به 26 سازمان، بنیاد، نهاد، شورا، موسسه، دانشگاه و غیره داریم که شان نزول تشکیل شان اشاعه و گسترش فرهنگ اسلامی است. یقیننا جنابعالی مستحضر می باشید که شاید کمتر کشوری در دنیا به اندازه ایران بودجه برای تبلیغات فرهنگی و ایدئولوژیک هزینه می کند.
اینکه آیا اولویت با آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، محیط زیست و امور عام المنفعه زیر بنایی است یا تبلیغات اسلامی ، محل بحث نیست. اما بودجه هایی که صرف این دستگاهها و سازمان ها می شود، چندین و چند برابر بودجه وزارت ارشاد است. جهت استحضار حضرتعالی بنده صرفا برخی از این دستگاهها و بودجه های آنها را ذکر می نمایم تا منصفانه تر بتوان قضاوت نمود که آیا از قوه مجریه می بایستی انتظار اصلاح فرهنگ جامعه را داشته باشیم یا از این 26 دستگاه و سازمان متولی فرهنگی. ارقام ارائه شده بودجه سال جاری این دستگاهها و ارگان ها می باشد و در انتها برای مقایسه بودجه وزارت ارشاد هم آمده(رقم های آخر صفر شده اند)
1-مرکز خدمات حوزه های علمیه:4200 میلیارد ریال
2-شورایعالی حوزه های علمیه:4120 میلیارد ریال
3-سازمان تبلیغات اسلامی :2350 میلیارد ریال
4-سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی :1800 میلیارد ریال
5-جامعه مصطفی العالمیه :1750 میلیارد ریال
6-نهاد کتابخانه های عمومی کشور:930 میلیارد ریال
7-سازمان اوقاف و خیریه :800 میلیارد ریال
8- دفتر تبلیغات اسلامی :750 میلیارد ریال
9-کانون فرهنگی و نوجوانان:600 میلیارد ریال
10-حوزه هنری (تبلیغات اسلامی) :430 میلیارد ریال
11-شورایعالی انقلاب فرهنگی:400 میلیارد ریال
12-شورای برنامه ریزی حوزه های علمیه خراسان:370 میلیارد ریال
.13-شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی:250 میلیارد ریال
14-موسسه نشر آثار حضرت امام خمینی:190 میلیارد ریال
15-موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی: 120 میلیارد ریال
بودجه این 15 سازمان و نهاد فرهنگی بیش از 19000 میلیارد ریال درسال است. به این مقدار اگر 9700 میلیارد ریال بودجه صدا و سیما را بیافزاییم بعلاوه بودجه سازمان ها و مراکز فرهنگی دیگری همچون " دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم"، "دانشگاه اصول الدین"، "بنیاد پانزده خرداد"، "بنیاد انقلاب اسلامی" و ..... را هم در نظر بگیریم بودجه ایی که سالیانه رسما صرف امور فرهنگی می شود به سرعت از مرز 30000 میلیارد ریال در سال بالاتر می رود. این 30000 میلیارد ریال بصورت مستقیم برای امور فرهنگی در سال هزینه می شود. یک سری دستگاههای دیگرهم بصورت غیر مستقیم برای فرهنگ هزینه می کنند از جمله بسیج ، سپاه پاسدارن ،اداره جات سیاسی - عقیدتی، شهرداری ها و غیره. اگر همه این هزینه هایی که صرف امور فرهنگی می شود جمع آوری شود رقم واقعی خیلی بیشتر از 30000 میلیلرد ریال در سال خواهد شد.
بحث بر سر آن نیست که آیا مردم راضی هستند از مالیاتی که می پردازند و از درآمد کشور این همه برای تبلیغات و امور فرهنگی هزینه شود. بحث بر سر آن است که رقم رسمی 30000 میلیارد ریال تقریبا 5 برابر بودجه رسمی سالیانه وزارت ارشاد می باشد( کل بودجه سالیانه وزارت ارشاد بعلاوه تمامی نهادهای وابسته به آن در حدود 6000 میلیارد ریال می باشد). این فقط 5 برابر بودن بودجه نهادهای فرهنگی و تبلیغاتی نیست که شگفت انگیز است. وزارت ارشاد و زیر مجموعه های وابسته به آن هر یک ریالی که هزینه می کنند با حساب و کتاب بوده و به دستگاههای نظارتی ازجمله مجلس پاسخگو هستند. در حالیکه بسیاری از نهادهای فرهنگی و تبلیغاتی، به هیچ دستگاه و ارگانی در قبال نحوه هزینه ها و مخارجات شان موظف به پاسخگویی و حساب پس دادن نیستند.
علیرغم همه اینها، جناب آیت الله سید احمد خاتمی، بنده یکبار ندیدم که جنابعالی یا سایر ائمه جمعه بعلاوه سایر منتقدین فرهنگی دولت به سروقت این نهادها بروند و محض خالی نبودن عریضه هم که شده یکبار از صدا و سیما، شورایعالی انقلاب فرهنگی، یک دوجین دستگاهها و نهادهای تبلیغاتی، شورایعالی حوزه های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و .... توضیح بخواهند که در برابر آن 30000 میلیارد ریالی که از بیت المال می گیرند، کدام گام جدی و اصولی را برای رشد، گسترش و ارتقاء فرهنگ کشور برداشته اند؟
اگر وضع فرهنگ کشور آنگونه که حضرتعالی معتقدید خراب است، چرا فقط ارشاد و قوه مجریه می بایستی پاسخگو باشند و جنابعالی حاضر نیستید بالاتر از گل به آن 26 نهاد دیگر که 5 برابر ارشاد بودجه شان است و به احدی هم پاسخگو نیستند تذکری بدهید و چیزی بفرمائید؟ اگرهم به آنان انتقادی ندارید چون کارشان را درست انجام داده اند، پس خیلی هم وضع فرهنگی کشور نمی تواند آنگونه که می فرمائید آشفته و نابسامان باشد. شخصا از جنابعالی و سایر منتقدین فرهنگی دولت ممنونم چون حملات و انتقادات شما سبب طرح مسائلی گردید که تا قبل از آن مطرح کردنی بنظر نمی رسیدند.
یکی از وکلای شاکی این پرونده روز یکشنبه در گفتگو با خبرنگار حقوقی و قضایی گروه اجتماعی ایرنا اظهار داشت: صبح امروز به همراه دو نفر دیگر از وکلا در دادسرای کارکنان دولت حضور یافته و از وزیر سابق نفت شکایت کردیم.
وی افزود: از آقای میرکاظمی به جهت اقدام و تولید بنزین های سمی در داخل کارخانه های پتروشیمی و توزیع در سطح شهرها که موجب خسارت هنگفت مالی مادی و معنوی به کشور و مردم شده است شکایت کردیم.
آیا ھمھ ی آنھایی کھ در مشاغل حساس مملکت کار میکنند اشتباھاتی ندارند؟
مطمئنا این طور نیست؟ اما گاھی این اشتباھ جنبھی عمومی پیدا کردھ و موجبات پیداشدن رذیلھ در جامعھ میشود و گاھی خیر!
سردار رادان کارھایی کھ انجام دادھ برای نظام و برای کشور و تھران کارھای سازندھ و بسیار متحورانھ ای بودھ است کھ کسی نمیتواند آن را انکار کند؟
سئوال اینجاست کھ مدیر لایقی کھ کارش را درست انجام میدھد در نظام اسلامی جایگاھش کجاست؟؟
آیا کسی کھ جای ایشان مدیریت را پذیرفتھ از ایشان کارآمدتر و شجاع تر است یا خیر ؟
اگر ھست حرفی نیست ت--- و اگر نیست جای تأسف است کھ .....نباید ........عوض کرد --- البتھ تمام مدیران ارشد انتظامی کشور کارآمد ھستند و بسیار بھ نظام و اسلام مقید و پایبند اند لکن بعضی از اوقات جابجایی فردی از یک شغل مھم و انتساب دیگری باعث رشد و تعالی آن مجموعھ میشود امیدواریم چنین باشد...
سردار رادان در ھر قسمتی از نظام مقدس جمھوری اسلامی خدمت کنند آن مجموعھ را بھ کمال میرسانند انشاء اللھ