صراط: دولت یازدهم رفته رفته از یک دولت نوپا به اولین سالگرد خود نزدیک می شود و
به طور حتم با گذشت یکسال از روی کار آمدن حسن روحانی و یارانش با شعار
تدبیر و امید، انتظارها از این دولت نیز آغاز می شود. با این حال دولتی که
با شعار تدبیر و امید روی کار آمد این روزها در اظهارات رئیس آن نه نمایی
از تدبیر است و نه شکل و شمایلی از امید بخشی به جامعه مشاهده می شود. حسن
روحانی اواسط هفته گذشته بود که در اظهارنظری تامل برانگیز عنوان کرد
"بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمیتوان به زور و شلاق
مردم را به بهشت برد!" همین اظهارنظر رئیس دولت کافی بود تا انتقادات نسبت
به وی آغاز شود. در همین خصوص گفتگویی با عباس سلیمی نمین داشتیم که در ادامه آن را می خوانید.
- در طول هفته های اخیر انتقادات بسیاری به دولت به خصوص به اظهارات شخص رئیس جمهور مطرح شده که نکته جالب توجه این مسئله ایستادگی دولت در مقابل انتقادات و قرار گرفتن در مقام پاسخگویی به تمام نقدهای مطرح شده است. به نظر شما آیا اینگونه رفتار کردن دولت در قبال منتقدین به سود دولت است؟
این مسئله پدیده جدیدی نیست. برخی مشاورین و برخی اطرافیان متاسفانه در همه دولت ها تلاش می کنند به گونه مسائل را وانمود کنند که انگار همه انتقادات از سوی رقبا صورت می گیرد. وقتی چنین تفکری را در ذهن رئیس جمهور شکل می دهند طبیعتا رئیس جمهور نیز با یک نگاه رقابتی و نگاه کسی که می خواهد دولت را زمین بزند به منتقدان می نگرد. البته رقابت در جامعه ما رقابت رشد نیافته است یعنی در رقابت ها رشدی وجود ندارد. فردی که در قدرت است باید نسبت به رقیب بردباری زیادی از خود نشان دهد و نباید واکنش های تندی نسبت به انتقادات حتی غیر منصفانه رقبا بروز دهد. واکنش های تند فقط شخص رئیس جمهور و دولت را دچار مشکل می کند. ما ضمن اینکه اذعان داریم که برخی انتقادات از موضع رقابت رشد نیافته است، اما در عین حال دولت مستقر را که امکانات، بودجه، نیروی انسانی و تریبون دارد، باید تلاش کند این نوع رقابت های غیر منصفانه را در وادی عقلایی تر کردن مسائل سوق دهد.
- انتقاداتی که به دولت وارد می شود را چگونه ارزیابی می کنید و آیا از نظر شما همه این انتقادات صحیح و درست هستند؟
انتقاداتی که از رئیس جمهور می شود یا در مجموع تعاملاتی که با دولت شکل می گیرد برخی اوقات عقلایی و منطقی است. طبیعتا در برابر این انتقادات منطقی می بایست تسلیم شد و حقیقت را پذیرفت و حتی تشویق کرد و به این نوع انتقاد کنندگان منطقی اعتبار داد. اما یکدسته از انتقادات احساسی است. این انتقادات و تعاملات احساسی که بدون منطق و عقل است بعضا از موضع حزبی و رقابت است. بنابراین دولت باید تلاش کند مسائلی را که از موضع حزبی به تعریف و تمجید دولت می پردازند را منطقی کند و هم باید کسانی را که از موضع رقابت به صورت احساسی حمله می کنند را در جایگاه منطقی برخورد کنند. به عنوان مثال برخی از مطالبی که این روزها برخی روزنامه های متعلق به دولت برای حمایت از دولت چاپ می کنند به نظر من شایسته دولت و رئیس جمهور نیست و در مجموع شایسته کار فرهنگی هم نیست. برخی همراهان رئیس جمهور هم برخی اظهارات ناشایست دارند. مثلا صحبت ها و برخی تملقاتی که آقای صالحی امیری در خصوص رئیس جمهور و آقای هاشمی انجام دادند در شان رئیس جمهور و هیچ یک ازمقامات کشور نیست. بنابراین دولت باید این احساسات را به سمت منطقی شدن پیش ببرد.
- به نظر شما یکی از مسببان اصلی این مسائل چه در بحث تملقات و چه در بحث انتقادات مطرح شده از سوی منتقدان، شخص رئیس جمهور نیست؟
این موضوع مسبوق به سابقه است و در گذشته نیز آقای احمدی نژاد هم همینطور بود و آقای هاشمی هم این چنین بود و انتقاد نمی پذیرفتند و در برابر انتقاد راحت نبودند. اما باید یک مطلب را بدانیم کسی که سکاندار قوه مجریه است به دلیل حجم و فشار کار شکننده می شود و از آنجایی که بار روی دوشش خیلی زیاد است، تحمل یک بار اضافه تر را ندارد و انتظار دارد که وقتی با مشکلات مواجه است دیگران از موضع انتقادی با او برخورد نکنند. بنابراین آقایان باید ظرفیت های خود را افزایش دهند.
- فقط رئیس جمهور است که باید ظرفیت خود را بالا ببرد یا اطرفیان وی نیز باید چنین رفتاری داشته باشند؟
اتفاقا ظرفیت رئیس جمهور را هم مشاورین باید افزایش بدهند. لازم نیست رئیس جمهور در برابر انتقادات موضع بگیرد و اصلا شایسته هم نیست. مشاورین باید با جواب های منطقی خود آرامش لازم را به رئیس جمهور بدهند. رئیس جمهور امروز رسانه دارد. رسانه هایی که ادعای طرفداری از رئیس جمهور را دارند باید به صورت منطقی به انتقادات پاسخ دهند و مشاوران نیز باید رئیس دولت را برای تحمل انتقادات یاری دهند. وقتی انتقادی غیر منصفانه از رئیس جمهور می شود اگر یک فرد مدعی از طرفداری وی جوابی منطقی به این انتقاد دهد قطعا دیگر رئیس جمهور آزرده خاطر نخواهد شد و برعکس موجب رضایت خاطر وی نیز می شود. بنابراین اطرافیان ریاست محترم جمهوری باید به جای اینکه رئیس دولت را به سمت کم تحمل بودن سوق دهند باید با زحمت کشیدن و تلاش کردن برای پاسخگویی به انتقادات غیر منطقی، سطح تحمل رئیس جمهور را نیز بالا ببرند. از سوی دیگر نیز این مسئله سبب می شود جامعه رشد فکری پیدا کند.
- یکی دیگر از موضوعاتی که طی روزهای اخیر مطرح بود، موضوعاتی بود که از سوی رئیس جمهور در خصوص بهشتی یا جهنمی شدن مردم مطرح شد که انتقادات برخی از علما و مراجع را نیز در بر داشت. اما آقای رئیس جمهور بازهم نسبت به انتقادات ایستادگی کرد. چه پیشنهاد و توصیه ای به رئیس جمهور در این زمینه دارید؟
ببینید من در مجموع این روند را روند مناسبی نمی بینم. رئیس جمهور لازم نیست وارد همه مسائل شود واگر هم وارد شد و انتقادی صورت گرفت، کسانی که وظیفه تولید فکر در اطراف رئیس جمهور را دارند، این فشار را بکاهند و آنها پاسخ و توضیح بدهند. اما این روند فعلی را من قطعا روند خوبی نمی بینم.
- به عنوان بخش پایانی گفتگو بفرمایید که به نظر شما درگیر شدن رئیس جمهور در مسائل این چنینی و قرار گرفتن در مقام پاسخگویی به منتقدان، رئیس دولت را از امور اصلی کشور دور نمی کند؟
قطعا همینگونه است. برخی گروه های سیاسی الان برخوردهای غیر منصفانه ای با دولت دارند و برخوردهای آنان منصفانه نیست. به خصوص در مسئله هسته ای برخی از نگرانی هایی که جریانات به آن دامن می زنند خیلی شایسته نیست. نباید دولت و رئیس جمهور را متهم به خیانت کرد چراکه این مسائل استقلال کشور را از بین می برد. اما برخی گروه های رقیب این رفتار غیر منصفانه را دارند و این مسائل نه به نفع دولت است و نه به نفع نظام. دولتی که الان این ماموریت سنگین را دارد در کنار اداره بخش های مختلف کشور، یک ماموریت سنگین در سطح ملی را بر عهده گرفته است. کار کار سنگینی است ما می توانیم اصلاحی عمل کنیم و کمک کنیم. اما بسیاری از رفتارهایی که در مقابل دولت شکل می گیرد در مسیر شکنندگی دولت است. بنابراین فقط دولت مقصر برخی مسائل مانند ایستادگی در قبال انتقادات نیست و بعضا دولت را وارد این مسائل می کنند و برخی از جریان ها می خواهند دولت را وارد تنش کنند. البته ورود به برخی از مسائل از سوی دولت اشتباه است اما برخی دیگر را نیز واقعا رقبا برای دولت ایجاد می کنند. کشور الان در فضایی است که باید در جهت آرامش و پشت گرمی دادن به دولت از لحاظ سیاسی باشد و در این رویارویی با دشمن همه باید حمایت کنند.
- در طول هفته های اخیر انتقادات بسیاری به دولت به خصوص به اظهارات شخص رئیس جمهور مطرح شده که نکته جالب توجه این مسئله ایستادگی دولت در مقابل انتقادات و قرار گرفتن در مقام پاسخگویی به تمام نقدهای مطرح شده است. به نظر شما آیا اینگونه رفتار کردن دولت در قبال منتقدین به سود دولت است؟
این مسئله پدیده جدیدی نیست. برخی مشاورین و برخی اطرافیان متاسفانه در همه دولت ها تلاش می کنند به گونه مسائل را وانمود کنند که انگار همه انتقادات از سوی رقبا صورت می گیرد. وقتی چنین تفکری را در ذهن رئیس جمهور شکل می دهند طبیعتا رئیس جمهور نیز با یک نگاه رقابتی و نگاه کسی که می خواهد دولت را زمین بزند به منتقدان می نگرد. البته رقابت در جامعه ما رقابت رشد نیافته است یعنی در رقابت ها رشدی وجود ندارد. فردی که در قدرت است باید نسبت به رقیب بردباری زیادی از خود نشان دهد و نباید واکنش های تندی نسبت به انتقادات حتی غیر منصفانه رقبا بروز دهد. واکنش های تند فقط شخص رئیس جمهور و دولت را دچار مشکل می کند. ما ضمن اینکه اذعان داریم که برخی انتقادات از موضع رقابت رشد نیافته است، اما در عین حال دولت مستقر را که امکانات، بودجه، نیروی انسانی و تریبون دارد، باید تلاش کند این نوع رقابت های غیر منصفانه را در وادی عقلایی تر کردن مسائل سوق دهد.
- انتقاداتی که به دولت وارد می شود را چگونه ارزیابی می کنید و آیا از نظر شما همه این انتقادات صحیح و درست هستند؟
انتقاداتی که از رئیس جمهور می شود یا در مجموع تعاملاتی که با دولت شکل می گیرد برخی اوقات عقلایی و منطقی است. طبیعتا در برابر این انتقادات منطقی می بایست تسلیم شد و حقیقت را پذیرفت و حتی تشویق کرد و به این نوع انتقاد کنندگان منطقی اعتبار داد. اما یکدسته از انتقادات احساسی است. این انتقادات و تعاملات احساسی که بدون منطق و عقل است بعضا از موضع حزبی و رقابت است. بنابراین دولت باید تلاش کند مسائلی را که از موضع حزبی به تعریف و تمجید دولت می پردازند را منطقی کند و هم باید کسانی را که از موضع رقابت به صورت احساسی حمله می کنند را در جایگاه منطقی برخورد کنند. به عنوان مثال برخی از مطالبی که این روزها برخی روزنامه های متعلق به دولت برای حمایت از دولت چاپ می کنند به نظر من شایسته دولت و رئیس جمهور نیست و در مجموع شایسته کار فرهنگی هم نیست. برخی همراهان رئیس جمهور هم برخی اظهارات ناشایست دارند. مثلا صحبت ها و برخی تملقاتی که آقای صالحی امیری در خصوص رئیس جمهور و آقای هاشمی انجام دادند در شان رئیس جمهور و هیچ یک ازمقامات کشور نیست. بنابراین دولت باید این احساسات را به سمت منطقی شدن پیش ببرد.
- به نظر شما یکی از مسببان اصلی این مسائل چه در بحث تملقات و چه در بحث انتقادات مطرح شده از سوی منتقدان، شخص رئیس جمهور نیست؟
این موضوع مسبوق به سابقه است و در گذشته نیز آقای احمدی نژاد هم همینطور بود و آقای هاشمی هم این چنین بود و انتقاد نمی پذیرفتند و در برابر انتقاد راحت نبودند. اما باید یک مطلب را بدانیم کسی که سکاندار قوه مجریه است به دلیل حجم و فشار کار شکننده می شود و از آنجایی که بار روی دوشش خیلی زیاد است، تحمل یک بار اضافه تر را ندارد و انتظار دارد که وقتی با مشکلات مواجه است دیگران از موضع انتقادی با او برخورد نکنند. بنابراین آقایان باید ظرفیت های خود را افزایش دهند.
- فقط رئیس جمهور است که باید ظرفیت خود را بالا ببرد یا اطرفیان وی نیز باید چنین رفتاری داشته باشند؟
اتفاقا ظرفیت رئیس جمهور را هم مشاورین باید افزایش بدهند. لازم نیست رئیس جمهور در برابر انتقادات موضع بگیرد و اصلا شایسته هم نیست. مشاورین باید با جواب های منطقی خود آرامش لازم را به رئیس جمهور بدهند. رئیس جمهور امروز رسانه دارد. رسانه هایی که ادعای طرفداری از رئیس جمهور را دارند باید به صورت منطقی به انتقادات پاسخ دهند و مشاوران نیز باید رئیس دولت را برای تحمل انتقادات یاری دهند. وقتی انتقادی غیر منصفانه از رئیس جمهور می شود اگر یک فرد مدعی از طرفداری وی جوابی منطقی به این انتقاد دهد قطعا دیگر رئیس جمهور آزرده خاطر نخواهد شد و برعکس موجب رضایت خاطر وی نیز می شود. بنابراین اطرافیان ریاست محترم جمهوری باید به جای اینکه رئیس دولت را به سمت کم تحمل بودن سوق دهند باید با زحمت کشیدن و تلاش کردن برای پاسخگویی به انتقادات غیر منطقی، سطح تحمل رئیس جمهور را نیز بالا ببرند. از سوی دیگر نیز این مسئله سبب می شود جامعه رشد فکری پیدا کند.
- یکی دیگر از موضوعاتی که طی روزهای اخیر مطرح بود، موضوعاتی بود که از سوی رئیس جمهور در خصوص بهشتی یا جهنمی شدن مردم مطرح شد که انتقادات برخی از علما و مراجع را نیز در بر داشت. اما آقای رئیس جمهور بازهم نسبت به انتقادات ایستادگی کرد. چه پیشنهاد و توصیه ای به رئیس جمهور در این زمینه دارید؟
ببینید من در مجموع این روند را روند مناسبی نمی بینم. رئیس جمهور لازم نیست وارد همه مسائل شود واگر هم وارد شد و انتقادی صورت گرفت، کسانی که وظیفه تولید فکر در اطراف رئیس جمهور را دارند، این فشار را بکاهند و آنها پاسخ و توضیح بدهند. اما این روند فعلی را من قطعا روند خوبی نمی بینم.
- به عنوان بخش پایانی گفتگو بفرمایید که به نظر شما درگیر شدن رئیس جمهور در مسائل این چنینی و قرار گرفتن در مقام پاسخگویی به منتقدان، رئیس دولت را از امور اصلی کشور دور نمی کند؟
قطعا همینگونه است. برخی گروه های سیاسی الان برخوردهای غیر منصفانه ای با دولت دارند و برخوردهای آنان منصفانه نیست. به خصوص در مسئله هسته ای برخی از نگرانی هایی که جریانات به آن دامن می زنند خیلی شایسته نیست. نباید دولت و رئیس جمهور را متهم به خیانت کرد چراکه این مسائل استقلال کشور را از بین می برد. اما برخی گروه های رقیب این رفتار غیر منصفانه را دارند و این مسائل نه به نفع دولت است و نه به نفع نظام. دولتی که الان این ماموریت سنگین را دارد در کنار اداره بخش های مختلف کشور، یک ماموریت سنگین در سطح ملی را بر عهده گرفته است. کار کار سنگینی است ما می توانیم اصلاحی عمل کنیم و کمک کنیم. اما بسیاری از رفتارهایی که در مقابل دولت شکل می گیرد در مسیر شکنندگی دولت است. بنابراین فقط دولت مقصر برخی مسائل مانند ایستادگی در قبال انتقادات نیست و بعضا دولت را وارد این مسائل می کنند و برخی از جریان ها می خواهند دولت را وارد تنش کنند. البته ورود به برخی از مسائل از سوی دولت اشتباه است اما برخی دیگر را نیز واقعا رقبا برای دولت ایجاد می کنند. کشور الان در فضایی است که باید در جهت آرامش و پشت گرمی دادن به دولت از لحاظ سیاسی باشد و در این رویارویی با دشمن همه باید حمایت کنند.