صراط: ششم تیر سالگرد ترور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، هفتم تیر سالگرد انفجار حزب جمهوری(1360)و بمباران شیمیایی مردم سردشت(1366) و دوازدهم تیر سالگرد انهدام هواپیمای ایرانی در خلیج فارس است.
هفته دوم تیر ماه تابلوی نسبتا جامعی از حقوق بشر آمریکایی را پیش چشم مردم ایران قرار می دهد.
7 تیر؛ کانون ائتلاف
جنایت هفتم تیر را التقاطیون چپ انجام دادند اما از سوى لیبرالترین حکومتهای غرب حمایت شدند که تا کنون نیز ادامه دارد.
چه مارکسیسم و چه لیبرالیسم به خاطر ابتناء بر مادیت و نفى حیات توحیدى و الهى و دینى؛ ریشهها و نتایج مشابه دارند.
شرق و غرب را یکى دیدن و کوس رسوایى هر دو را همزمان به صدا درآوردن یکى از شاهکارهاى انقلاب اسلامى است و 7 تیر نقطه ائتلاف جریانهاى سوسیالیستى و کاپیتالیستى، برعلیه انقلابى است که الگوى جدیدى را هم در نهضت انگیزى و هم در نظامسازى ارائه مىکند. و در عین حال یکى از مهمترین صحنه هاى رویارویى ملت ایران با استکبار که به روشنى پیروزى "قدرت منطق" انقلاب اسلامى را بر" منطق قدرت" غرب مستکبرو مستاصل (اعم از مارکسیستی یا لیبرال) نشان مى دهد.
جرم بزرگ امام خمینی
انقلاب اسلامى با استغنا و استقلال فکرى - فرهنگى - سیاسى نضج گرفت و پیروز شد و یکى از اصلىترین شعارهایش "نه شرقى - نه غربى - جمهورى اسلامى" بود.
جنگ بین وجوه مختلف یک مبناى باطل، در نهایت یک جنگ زرگرى است.
امام خمینى(ره) مىفرمود آمریکا از شوروى بدتر، شوروى از آمریکا بدتر!انگلیس از هردو بدتر .
"الکفر ملةواحده".
و تفطّن به این معنا، جرم بزرگ انقلاب اسلامى بود که شیاطین عالم را علیه این ملت، متحد کرد و دیدیم سختافزارهاى در اختیار شرق و غرب هر دو براى مقابله با نرمافزار انقلاب اسلامى بسیج شد.
حزب بعث هم که بعدها پناه و ملجاء منافقین شد مرام سوسیالیستى داشت اما تمام غرب لیبرال از امریکا تا انگلیس تا اروپا با تمام وجود، حمایت اطلاعاتى - تسلیحاتى - تبلیغاتى - سیاسى و...را نثار او کردند تا حدى که از بمباران شیمیایى مناطق شهرى مثل سردشت و حلبچه هم دریغ نکردند. (7 تیر سالگرد بمباران شیمیایى سردشت در سال 66 هم هست)
شعار تشییع جنازه شهداى هفتم تیر چه بود؟
بزرگداشت هفتم تیر در برافراشتن همان عَلَم استقلال و استغناى فکرى - سیاسى است که شهداى این حادثه مظهر آن هستند.
از شهید بهشتى و شهید حقانى تا شهید دیالمه و...همگى مرزبندى جدى و دقیق با نرمافزارهاى غیردینى را فریاد مىکردند.
ایمان به حقانیت و «جامعیت» و «پویایى» اسلام، اساس اندیشه انقلاب اسلامى است که به نظام جمهورى اسلامى شکل داده است و مرحله به مرحله ثمرات آن آشکارتر مىشود.
مردمسالارى دینى که امروز غرب را به چالش کشیده است و سبب رسوایى لیبرال دموکراسى و نظامهاى سرسپردهاش در منطقه شده؛ الگوى جدید و منحصر بفردى است که سیطرهجویى و توسعهطلبى استکبار را با مانع جدى روبرو کرده است.
اگر در اوایل انقلاب وجه سلبی آرمانها"نه شرقی نه غربی" بروز بیشتری داشت امروز شکوفایی و هماورد طلبی وجه ایجابی آن شعار یعنی "جمهوری اسلامی" و مردمسالاری دینی است که غرب را عصبانی کرده است.
این مدل حکومتى پیشرو و الهام بخش، منبعث از اصالت و استقلال فکرى جمهورى اسلامى است. اگر انقلاب و امام از این مبانى و از این استقلال کوتاه مىآمدند چه بسا ششم تیر و هفتم تیر و هشتم شهریورى هم اتفاق نمىافتاد و سرانجام فداکارى ملت ما نیز به سرنوشت بسیارى انقلابهاى کمونیستى یا ناسیونالیستى دچار مى آمد و در اراده ابرقدرتها و جهانخواران مضمحل مى شد.
در تشییع جنازه شهداى هفتم تیر مردم فریاد مى زدند:
بهشتى بهشتى با خون خود نوشتى
استقلال آزادى جمهورى اسلامى
هفتم تیر مظهر هزینه دادن و فداشدن براى این استقلال و این آزادى است. بزرگترین شخصیتهاى ما فدایى این راه بودندو شناخت و حراست این مسیر بهترین پاسداشت براى این شهداست.
از ما عصبانی باش!
امروز به وضوح زنده بودن شهداى هفتم تیر را در حیات آرمانهاى انقلاب و عصبانیت دشمنان از این آرمانها مى توان دید.
شهید بهشتى کسى بود که براى ناراحتى و نگرانى و عصبانیت ابرقدرتهاى زیاده خواه، پشیزى ارزش قائل نبود: «آمریکا از ما عصبانى باش و از این عصبانیت بمیر!» انقلاب اسلامى آمده است که ابرقدرتهای متجاوز و زیاده خواه را نگران کند نه آن که نگرانى آنها را برطرف کند!
کسى که منطق ندارد و در برابر قدرتِ منطق به ترور به فشار به تهدید به تحریم رو مى آورد حرمتى در نگاه شهید بهشتى ندارد.
چرا بهشتى و بهشتى ها را ترور کردند؟ چون آنها از نگرانى و عصبانیت امریکا نگران نمى شدند، منفعل نمى شدند، از مواضع به حق خود و از حقوق ملت خود عقب نمى نشستند.
این پاسخ قرآن است به برهم دندان سائیدن گرگهاى عالم: «قل موتوا بغیظکم»
سرچشمه کافى است!
آیا این جمهورى اسلامى است که از قتل رئیس جمهور و وزرا و دهها نماینده پارلمان و صدها چهره علمى و فرهنگى و دینىِ و هزاران نفر از مردم عادی ایالات متحده حمایت کرده است؟ یا بالعکس؟
طرفه اینکه حکومتهاى حامى این ترورها و این تروریستها امروز عَلَم حقوق بشر و مبارزه با تروریسم برداشته اند.
ادعا مى کنند ایران قصد داشته سفیر یکى از کشورهاى اقمار امریکا در منطقه را ترور کند و به دنبالش علیه جمهورى اسلامى با همین ادعاى مسخره اثبات نشده احمقانه بیانیه صادر مى کنند و بعد خودشان از قاتلان اسم و رسم دار هزاران نفر از مقامات رسمى و مردم کوچه و بازار ایران در پایتختهایشان پذیرایى مى کنند و آنها را علمدار حقوق بشر مى نامند!
انگلیس و اروپا و امریکا چه پاسخى براى این رفتار وقیحانه خود دارند؟
خاطره هفتم تیر را باید بمثابه یک تابلوى شفاف و بسیارگویا از حقوق بشر امریکایى ؛ زنده نگه داشت.
تاریخ مظلومیت این ملت و ستمگرى و نفاق دشمنانش را در این آینه به روشنى مى توان دید.
تا دنیا دنیاست خون شهداى سرچشمه کافى است تا ادعاى دروغین مبارزه با تروریسم و خشونت، ادعاى دروغین حقوق بشر را رسوا کند.
از ترور فیزیکی تا سانسور رسانه ای
سى و سه سال پس از حادثه هفتم تیر 1360 باید اعتراف کرد متأسفانه ابعاد گوناگون این واقعه تاریخى براى مخاطب جهانى و حتى داخلى درست تبیین نشده است.
خیلى کارها در طول این سه دهه مى شد انجام داد که مغفول مانده است. در مورد هر کدام از شهداى سرچشمه مىشد دهها اثر هنرى و رسانه اى تولید کرد.
این وظیفه مهم اهل اندیشه و فرهنگ و هنر و رسانه است که از سرچشمه هفتم تیر مخاطبان تشنه حقیقت را سقایت کنند.
چند روز بعد هم سالگرد انهدام ایرباس توسط ناو وینسنزآمریکا است. 290 مسافر بىگناه را تکه تکه کردند و به عاملان این جنایت مدال افتخار دادند!
یکى از مهمترین عرصه هاى جهاد فرهنگى بیدار نگه داشتن حافظه تاریخى ملت است.
مستندکردن جنایات دشمنان وقیح این ملت یکى از ضرورتهاى امروز جامعه ماست.
هر شهید ترور (که گفته مىشود بیش از 17000هزار نفرند) و هر شهید و جانباز شیمیایى ما یک سند روشن حقوق بشر امریکایى و غربى است.
امپریالیسم رسانه اى این حقایق راکمرنگ و سانسور مى کند.
چند نفر در جهان از واقعه هفتم تیر یا هشتم شهریور یا بمباران شیمیایى سردشت یا...مطلع اند؟
مگر نمى گویند دوره، دوره انفجار اطلاعات است و دانستن حق همه است و....
اگر یک جاسوس متجاوز امریکایى در یک کشور اشغال شده مثل لبنان به دام بیفتد دههابرنامه و مستند و سریال و رمان و...راجع به او تولید مى کنند و اگر هزاران نفر از مردم ما با سلاحهاى غربى و حمایت سیاسى غرب بمباران شیمیایى بشوند یک دهم آن مورد توجه رسانه ها قرار نمى گیرد.
امروز مجاهدان عرصه رسانه و هنر تکلیف ملى و انقلابى دارند که نگذارند این مظلومیت مضاعف ادامه پیدا کند و ایران که بزرگترین قربانى تروریسم و سلاحهاى کشتارجمعى است ،از سوی همان جنایتکاران و تروریست ها ، اصلى ترین متهم تروریسم!! نمایانده شود.
جریان وسیع سانسور از واشنگتن تا لندن تا تهرانجلس ادامه همان تروریست هاست.
هفته دوم تیر ماه تابلوی نسبتا جامعی از حقوق بشر آمریکایی را پیش چشم مردم ایران قرار می دهد.
7 تیر؛ کانون ائتلاف
جنایت هفتم تیر را التقاطیون چپ انجام دادند اما از سوى لیبرالترین حکومتهای غرب حمایت شدند که تا کنون نیز ادامه دارد.
چه مارکسیسم و چه لیبرالیسم به خاطر ابتناء بر مادیت و نفى حیات توحیدى و الهى و دینى؛ ریشهها و نتایج مشابه دارند.
شرق و غرب را یکى دیدن و کوس رسوایى هر دو را همزمان به صدا درآوردن یکى از شاهکارهاى انقلاب اسلامى است و 7 تیر نقطه ائتلاف جریانهاى سوسیالیستى و کاپیتالیستى، برعلیه انقلابى است که الگوى جدیدى را هم در نهضت انگیزى و هم در نظامسازى ارائه مىکند. و در عین حال یکى از مهمترین صحنه هاى رویارویى ملت ایران با استکبار که به روشنى پیروزى "قدرت منطق" انقلاب اسلامى را بر" منطق قدرت" غرب مستکبرو مستاصل (اعم از مارکسیستی یا لیبرال) نشان مى دهد.
جرم بزرگ امام خمینی
انقلاب اسلامى با استغنا و استقلال فکرى - فرهنگى - سیاسى نضج گرفت و پیروز شد و یکى از اصلىترین شعارهایش "نه شرقى - نه غربى - جمهورى اسلامى" بود.
جنگ بین وجوه مختلف یک مبناى باطل، در نهایت یک جنگ زرگرى است.
امام خمینى(ره) مىفرمود آمریکا از شوروى بدتر، شوروى از آمریکا بدتر!انگلیس از هردو بدتر .
"الکفر ملةواحده".
و تفطّن به این معنا، جرم بزرگ انقلاب اسلامى بود که شیاطین عالم را علیه این ملت، متحد کرد و دیدیم سختافزارهاى در اختیار شرق و غرب هر دو براى مقابله با نرمافزار انقلاب اسلامى بسیج شد.
حزب بعث هم که بعدها پناه و ملجاء منافقین شد مرام سوسیالیستى داشت اما تمام غرب لیبرال از امریکا تا انگلیس تا اروپا با تمام وجود، حمایت اطلاعاتى - تسلیحاتى - تبلیغاتى - سیاسى و...را نثار او کردند تا حدى که از بمباران شیمیایى مناطق شهرى مثل سردشت و حلبچه هم دریغ نکردند. (7 تیر سالگرد بمباران شیمیایى سردشت در سال 66 هم هست)
شعار تشییع جنازه شهداى هفتم تیر چه بود؟
بزرگداشت هفتم تیر در برافراشتن همان عَلَم استقلال و استغناى فکرى - سیاسى است که شهداى این حادثه مظهر آن هستند.
از شهید بهشتى و شهید حقانى تا شهید دیالمه و...همگى مرزبندى جدى و دقیق با نرمافزارهاى غیردینى را فریاد مىکردند.
ایمان به حقانیت و «جامعیت» و «پویایى» اسلام، اساس اندیشه انقلاب اسلامى است که به نظام جمهورى اسلامى شکل داده است و مرحله به مرحله ثمرات آن آشکارتر مىشود.
مردمسالارى دینى که امروز غرب را به چالش کشیده است و سبب رسوایى لیبرال دموکراسى و نظامهاى سرسپردهاش در منطقه شده؛ الگوى جدید و منحصر بفردى است که سیطرهجویى و توسعهطلبى استکبار را با مانع جدى روبرو کرده است.
اگر در اوایل انقلاب وجه سلبی آرمانها"نه شرقی نه غربی" بروز بیشتری داشت امروز شکوفایی و هماورد طلبی وجه ایجابی آن شعار یعنی "جمهوری اسلامی" و مردمسالاری دینی است که غرب را عصبانی کرده است.
این مدل حکومتى پیشرو و الهام بخش، منبعث از اصالت و استقلال فکرى جمهورى اسلامى است. اگر انقلاب و امام از این مبانى و از این استقلال کوتاه مىآمدند چه بسا ششم تیر و هفتم تیر و هشتم شهریورى هم اتفاق نمىافتاد و سرانجام فداکارى ملت ما نیز به سرنوشت بسیارى انقلابهاى کمونیستى یا ناسیونالیستى دچار مى آمد و در اراده ابرقدرتها و جهانخواران مضمحل مى شد.
در تشییع جنازه شهداى هفتم تیر مردم فریاد مى زدند:
بهشتى بهشتى با خون خود نوشتى
استقلال آزادى جمهورى اسلامى
هفتم تیر مظهر هزینه دادن و فداشدن براى این استقلال و این آزادى است. بزرگترین شخصیتهاى ما فدایى این راه بودندو شناخت و حراست این مسیر بهترین پاسداشت براى این شهداست.
از ما عصبانی باش!
امروز به وضوح زنده بودن شهداى هفتم تیر را در حیات آرمانهاى انقلاب و عصبانیت دشمنان از این آرمانها مى توان دید.
شهید بهشتى کسى بود که براى ناراحتى و نگرانى و عصبانیت ابرقدرتهاى زیاده خواه، پشیزى ارزش قائل نبود: «آمریکا از ما عصبانى باش و از این عصبانیت بمیر!» انقلاب اسلامى آمده است که ابرقدرتهای متجاوز و زیاده خواه را نگران کند نه آن که نگرانى آنها را برطرف کند!
کسى که منطق ندارد و در برابر قدرتِ منطق به ترور به فشار به تهدید به تحریم رو مى آورد حرمتى در نگاه شهید بهشتى ندارد.
چرا بهشتى و بهشتى ها را ترور کردند؟ چون آنها از نگرانى و عصبانیت امریکا نگران نمى شدند، منفعل نمى شدند، از مواضع به حق خود و از حقوق ملت خود عقب نمى نشستند.
این پاسخ قرآن است به برهم دندان سائیدن گرگهاى عالم: «قل موتوا بغیظکم»
سرچشمه کافى است!
آیا این جمهورى اسلامى است که از قتل رئیس جمهور و وزرا و دهها نماینده پارلمان و صدها چهره علمى و فرهنگى و دینىِ و هزاران نفر از مردم عادی ایالات متحده حمایت کرده است؟ یا بالعکس؟
طرفه اینکه حکومتهاى حامى این ترورها و این تروریستها امروز عَلَم حقوق بشر و مبارزه با تروریسم برداشته اند.
ادعا مى کنند ایران قصد داشته سفیر یکى از کشورهاى اقمار امریکا در منطقه را ترور کند و به دنبالش علیه جمهورى اسلامى با همین ادعاى مسخره اثبات نشده احمقانه بیانیه صادر مى کنند و بعد خودشان از قاتلان اسم و رسم دار هزاران نفر از مقامات رسمى و مردم کوچه و بازار ایران در پایتختهایشان پذیرایى مى کنند و آنها را علمدار حقوق بشر مى نامند!
انگلیس و اروپا و امریکا چه پاسخى براى این رفتار وقیحانه خود دارند؟
خاطره هفتم تیر را باید بمثابه یک تابلوى شفاف و بسیارگویا از حقوق بشر امریکایى ؛ زنده نگه داشت.
تاریخ مظلومیت این ملت و ستمگرى و نفاق دشمنانش را در این آینه به روشنى مى توان دید.
تا دنیا دنیاست خون شهداى سرچشمه کافى است تا ادعاى دروغین مبارزه با تروریسم و خشونت، ادعاى دروغین حقوق بشر را رسوا کند.
از ترور فیزیکی تا سانسور رسانه ای
سى و سه سال پس از حادثه هفتم تیر 1360 باید اعتراف کرد متأسفانه ابعاد گوناگون این واقعه تاریخى براى مخاطب جهانى و حتى داخلى درست تبیین نشده است.
خیلى کارها در طول این سه دهه مى شد انجام داد که مغفول مانده است. در مورد هر کدام از شهداى سرچشمه مىشد دهها اثر هنرى و رسانه اى تولید کرد.
این وظیفه مهم اهل اندیشه و فرهنگ و هنر و رسانه است که از سرچشمه هفتم تیر مخاطبان تشنه حقیقت را سقایت کنند.
چند روز بعد هم سالگرد انهدام ایرباس توسط ناو وینسنزآمریکا است. 290 مسافر بىگناه را تکه تکه کردند و به عاملان این جنایت مدال افتخار دادند!
یکى از مهمترین عرصه هاى جهاد فرهنگى بیدار نگه داشتن حافظه تاریخى ملت است.
مستندکردن جنایات دشمنان وقیح این ملت یکى از ضرورتهاى امروز جامعه ماست.
هر شهید ترور (که گفته مىشود بیش از 17000هزار نفرند) و هر شهید و جانباز شیمیایى ما یک سند روشن حقوق بشر امریکایى و غربى است.
امپریالیسم رسانه اى این حقایق راکمرنگ و سانسور مى کند.
چند نفر در جهان از واقعه هفتم تیر یا هشتم شهریور یا بمباران شیمیایى سردشت یا...مطلع اند؟
مگر نمى گویند دوره، دوره انفجار اطلاعات است و دانستن حق همه است و....
اگر یک جاسوس متجاوز امریکایى در یک کشور اشغال شده مثل لبنان به دام بیفتد دههابرنامه و مستند و سریال و رمان و...راجع به او تولید مى کنند و اگر هزاران نفر از مردم ما با سلاحهاى غربى و حمایت سیاسى غرب بمباران شیمیایى بشوند یک دهم آن مورد توجه رسانه ها قرار نمى گیرد.
امروز مجاهدان عرصه رسانه و هنر تکلیف ملى و انقلابى دارند که نگذارند این مظلومیت مضاعف ادامه پیدا کند و ایران که بزرگترین قربانى تروریسم و سلاحهاى کشتارجمعى است ،از سوی همان جنایتکاران و تروریست ها ، اصلى ترین متهم تروریسم!! نمایانده شود.
جریان وسیع سانسور از واشنگتن تا لندن تا تهرانجلس ادامه همان تروریست هاست.
