نوشتار زیر قسمت سوم سفرنامه "خبرنگار صراط در سرزمین وحی" است. (قسمت اول / قسمت دوم)
صراط- از بقیع که خارج می شویم، روحانی کاروان درباره باب های مسجدالنبی توضیح میدهد. مهمترین این بابها، بابالسلام، باب البقیع، باب جبرییل و باب النساء است.
باب السلام متداول ترین ورودی مسجدالنبی است که قدم در آن می گذارم. کمی از طلوع آفتاب گذشته و هنوز جمعیت به اندازه ای نیست که نتوان زیارت کرد. با این وجود ورود به "روضه رضوان" محدودیت دارد. روی یکی از ورودی های روضه، حدیث شریف پیامبر درج شده است تا اهمیت این محل بیش از پیش مشخص شود: "مَابَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَمِنْبَرِي عَلَى تُرْعَة مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ". ستون های روضه با ستون های بقیه قسمت های مسجدالنبی تفاوت دارد تا محدوده مسجدالنبی زمان پیامبر کاملا مشخص شود.
در اولین زیارت، به خاطر همان محدودیت ها بیشتر بچه ها وارد روضه نشدند و ترجیح دادند از کنار آن عبور کنند تا از ضلع جنوبی ضریح، پیامبر را زیارت کنند. در دو ضلع جنوبی و غربی ضریح که اولی رو به قبله و دومی رو به روضه قرار گرفته، هموراه یک مامور و یک مبلغ حضور دارند. در هر دو طرف نیز با زنجیر فاصله ای تقریبا نیم متری از ضریح همیشه حفظ میشود و هیچ زائری نمی تواند ضریح پیامبر را لمس کند.
جمعیت کم کم بیشتر و بیشتر می شود. نگاهی به زائران مختلف می اندازم. از همه ملیت ها اینجا یافت می شوند. یکی از آنها که به نظر اهل یکی از کشورها افریقایی است، با دست محلی داخل روضه را نشانم می دهد و می پرسد بلال؟ در حالی که فشار جمعیت لحظه به لحظه بیشتر می شود به سختی سرم را به سمت او برمی گردانم. دوباره می پرسد: بلال؟ اذان؟ منظورش را می فهمم و میگویم: هذا مِنبرُ رسولِ الله؛ دستی به محاسنش می کشد و اضافه می کند: صَلّ الله.
کم کم ابعاد مسجدالنبی دستم میآید. نکته جالبی که وجود دارد این است که علیرغم طرح های توسعه بسیار زیاد آن، محدوده تقریبی مسجدالنبی زمان پیامبر(ص) حتی از داخل حیاط نیز مشخص است. چرا که توسعه مسجدالنبی عمدتا از سوی شمال، غربی و شرق آن انجام شده و قسمت جنوبی به جز مختصری گسترش، تقریبا دست نخورده باقی مانده است. به همین خاطر وقتی از باب های اصلی مانند باب السلام یا باب جبرییل وارد می شویم به طور مستقیم سر از مسجدالنبی زمان پیامبر درمی آوریم. در واقع نقشه امروزی مسجدالنبی شامل یک مستطیل بزرگ به همراه یک مستطیل کوچک چسبیده به آن است که دومی به همراه بخش کوچکی از محدوده بزرگتر، همان مسجد قدیمی است.
شهر مدینه زمان پیامبر(ص) در واقع همین محدوده مسجدالنبی فعلی به همراه حیاط آن بوده است. به این ترتیب قبرستان بقیع در کنار شهر واقع شده بود. البته این بدان معنا نیست که همه جمعیت مدینه در همین محدوده ساکن بوده اند. قبایل هر کدام محل سکونت مشخصی برای خود داشته اند که از هسته مرکزی شهر اندکی فاصله داشت. کوچه بنی هاشم که خانه امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه (س) در آن واقع شده اکنون داخل محدوده مسجدالنبی و در ضلع شمالی ضریح قرار دارد. برای زیارت آن محدودیت ها بیشتر است. باید صرفا از باب جبرییل وارد مسجد شویم که در ساعات محدودی از روز باز می شود.
خانه امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه (س). محدوده ای که مامور سعودی در آن قدم می زند درو واقع همان کوچه بنی هاشم در زمان پیامبر (ص) بوده است. در خانه حضرت فاطمه در سمت چپ تصویر مشخص است.
البته ماموران سعودی رفتار بدی با زائران ندارند. هنگام ورود تقریبا هیچ وقت زائران را بازرسی بدنی نمی کنند. برخی از آنها نیز کلمات کلیدی فارسی مانند نماز، برو، حرکت کن و... را تلفظ می کنند. اما اوضاع مبلغان سعودی که تعداد آنها کمتر است کمی فرق می کند. برخی از آنها هنگامی که زیارت کسی جلب توجه کرد، به سمت او می روند و با انگشت به بالا اشاره و مدام کلمه الله را تکرار می کنند.
نکته ای که در مورد مسجدالنبی جلب توجه می کند، نظافت و رسیدگی به آن است. تقریبا در همه زمان ها داخل حیاط و نیز شبستان مسجد در حال نظافت است. در این مورد هیچ گونه نقص بزرگی دیده نمی شود. اما نکته عجیب و آزاردهنده ای هنگام زیارت به چشمم خورد. وقتی همراه با جمعیت در راستای ضلع جنوبی ضریح مشغول زیارت باشید، ابتدا چشمتان به دایره ای که روی آن جمله "هنا السلام علی رسول الله" درج شده می افتد. سپس همین جمله در دو دایره کوچکتر روی ضریح درباره خلیفه اول و دوم نیز تکرار می شود. در واقع، سه قبر در ضریح وجود دارند که قبر پیامبر(ص) نزدیکترین قبر به ضلعی است که مشغول عبور از کنار آن هستید، قبر دو خلیفه اول نیز به ترتیب پشت قبر پیامبر(ص) قرار گرفته است.
تلاش چند زائر برای مشاهده داخل ضریح پیامبر(ص)/ نکته آزاردهنده عدم نظافت داخل ضریح پیامبر با وجود رسیدگی مداوم به بقیه قسمت های مسجدالنبی است.
تلاشم برای تماشای درون ضریح ابتدا بی فایده بود اما کمی که جلوتر رفتم در انتهای ضلع جنوبی ضریح، از چند روزنه آن، می توان به صورت محدود داخل ضریح را دید. این نکته توجه چند زائر را نیز جلب کرده بود. باورم نمی شود. هرچند مامور سعودی توقف بیش از حد را برنمی تابد، اما آنچه به صورت محدود از داخل ضریح دیده می شود تصویر خوشایندی نیست. کاملا تاریک است و می توان گرد و غبار داخل آن را کاملا تشخیص داد. مامورانی که بی وقفه برای نظافت مسجدالنبی و حیاط آن مشغول کارند، داخل ضریح پیامبر را حتی یک جاروی خشک و خالی هم نزده اند.
ادامه دارد...
صراط- از بقیع که خارج می شویم، روحانی کاروان درباره باب های مسجدالنبی توضیح میدهد. مهمترین این بابها، بابالسلام، باب البقیع، باب جبرییل و باب النساء است.
باب السلام متداول ترین ورودی مسجدالنبی است که قدم در آن می گذارم. کمی از طلوع آفتاب گذشته و هنوز جمعیت به اندازه ای نیست که نتوان زیارت کرد. با این وجود ورود به "روضه رضوان" محدودیت دارد. روی یکی از ورودی های روضه، حدیث شریف پیامبر درج شده است تا اهمیت این محل بیش از پیش مشخص شود: "مَابَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَمِنْبَرِي عَلَى تُرْعَة مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ". ستون های روضه با ستون های بقیه قسمت های مسجدالنبی تفاوت دارد تا محدوده مسجدالنبی زمان پیامبر کاملا مشخص شود.
در اولین زیارت، به خاطر همان محدودیت ها بیشتر بچه ها وارد روضه نشدند و ترجیح دادند از کنار آن عبور کنند تا از ضلع جنوبی ضریح، پیامبر را زیارت کنند. در دو ضلع جنوبی و غربی ضریح که اولی رو به قبله و دومی رو به روضه قرار گرفته، هموراه یک مامور و یک مبلغ حضور دارند. در هر دو طرف نیز با زنجیر فاصله ای تقریبا نیم متری از ضریح همیشه حفظ میشود و هیچ زائری نمی تواند ضریح پیامبر را لمس کند.
جمعیت کم کم بیشتر و بیشتر می شود. نگاهی به زائران مختلف می اندازم. از همه ملیت ها اینجا یافت می شوند. یکی از آنها که به نظر اهل یکی از کشورها افریقایی است، با دست محلی داخل روضه را نشانم می دهد و می پرسد بلال؟ در حالی که فشار جمعیت لحظه به لحظه بیشتر می شود به سختی سرم را به سمت او برمی گردانم. دوباره می پرسد: بلال؟ اذان؟ منظورش را می فهمم و میگویم: هذا مِنبرُ رسولِ الله؛ دستی به محاسنش می کشد و اضافه می کند: صَلّ الله.
کم کم ابعاد مسجدالنبی دستم میآید. نکته جالبی که وجود دارد این است که علیرغم طرح های توسعه بسیار زیاد آن، محدوده تقریبی مسجدالنبی زمان پیامبر(ص) حتی از داخل حیاط نیز مشخص است. چرا که توسعه مسجدالنبی عمدتا از سوی شمال، غربی و شرق آن انجام شده و قسمت جنوبی به جز مختصری گسترش، تقریبا دست نخورده باقی مانده است. به همین خاطر وقتی از باب های اصلی مانند باب السلام یا باب جبرییل وارد می شویم به طور مستقیم سر از مسجدالنبی زمان پیامبر درمی آوریم. در واقع نقشه امروزی مسجدالنبی شامل یک مستطیل بزرگ به همراه یک مستطیل کوچک چسبیده به آن است که دومی به همراه بخش کوچکی از محدوده بزرگتر، همان مسجد قدیمی است.
شهر مدینه زمان پیامبر(ص) در واقع همین محدوده مسجدالنبی فعلی به همراه حیاط آن بوده است. به این ترتیب قبرستان بقیع در کنار شهر واقع شده بود. البته این بدان معنا نیست که همه جمعیت مدینه در همین محدوده ساکن بوده اند. قبایل هر کدام محل سکونت مشخصی برای خود داشته اند که از هسته مرکزی شهر اندکی فاصله داشت. کوچه بنی هاشم که خانه امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه (س) در آن واقع شده اکنون داخل محدوده مسجدالنبی و در ضلع شمالی ضریح قرار دارد. برای زیارت آن محدودیت ها بیشتر است. باید صرفا از باب جبرییل وارد مسجد شویم که در ساعات محدودی از روز باز می شود.
خانه امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه (س). محدوده ای که مامور سعودی در آن قدم می زند درو واقع همان کوچه بنی هاشم در زمان پیامبر (ص) بوده است. در خانه حضرت فاطمه در سمت چپ تصویر مشخص است.
البته ماموران سعودی رفتار بدی با زائران ندارند. هنگام ورود تقریبا هیچ وقت زائران را بازرسی بدنی نمی کنند. برخی از آنها نیز کلمات کلیدی فارسی مانند نماز، برو، حرکت کن و... را تلفظ می کنند. اما اوضاع مبلغان سعودی که تعداد آنها کمتر است کمی فرق می کند. برخی از آنها هنگامی که زیارت کسی جلب توجه کرد، به سمت او می روند و با انگشت به بالا اشاره و مدام کلمه الله را تکرار می کنند.
نکته ای که در مورد مسجدالنبی جلب توجه می کند، نظافت و رسیدگی به آن است. تقریبا در همه زمان ها داخل حیاط و نیز شبستان مسجد در حال نظافت است. در این مورد هیچ گونه نقص بزرگی دیده نمی شود. اما نکته عجیب و آزاردهنده ای هنگام زیارت به چشمم خورد. وقتی همراه با جمعیت در راستای ضلع جنوبی ضریح مشغول زیارت باشید، ابتدا چشمتان به دایره ای که روی آن جمله "هنا السلام علی رسول الله" درج شده می افتد. سپس همین جمله در دو دایره کوچکتر روی ضریح درباره خلیفه اول و دوم نیز تکرار می شود. در واقع، سه قبر در ضریح وجود دارند که قبر پیامبر(ص) نزدیکترین قبر به ضلعی است که مشغول عبور از کنار آن هستید، قبر دو خلیفه اول نیز به ترتیب پشت قبر پیامبر(ص) قرار گرفته است.
تلاش چند زائر برای مشاهده داخل ضریح پیامبر(ص)/ نکته آزاردهنده عدم نظافت داخل ضریح پیامبر با وجود رسیدگی مداوم به بقیه قسمت های مسجدالنبی است.
تلاشم برای تماشای درون ضریح ابتدا بی فایده بود اما کمی که جلوتر رفتم در انتهای ضلع جنوبی ضریح، از چند روزنه آن، می توان به صورت محدود داخل ضریح را دید. این نکته توجه چند زائر را نیز جلب کرده بود. باورم نمی شود. هرچند مامور سعودی توقف بیش از حد را برنمی تابد، اما آنچه به صورت محدود از داخل ضریح دیده می شود تصویر خوشایندی نیست. کاملا تاریک است و می توان گرد و غبار داخل آن را کاملا تشخیص داد. مامورانی که بی وقفه برای نظافت مسجدالنبی و حیاط آن مشغول کارند، داخل ضریح پیامبر را حتی یک جاروی خشک و خالی هم نزده اند.
ادامه دارد...
السلام علي من اتبع الهدي
حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسین(ع) و بقیه ائمه باید شناخته می شدند و این تقدیر الهی است. فکر کردید که اگر ابوبکر و عمر نبودند خداوند به خاطر یک یا دو غیر معصوم، چند امام معصوم را ناشناخته می گذاشت!
عظمت حضرت امام علی(ع) و سخنان ایشان در نهج البلاغه را هیچ چیز نمی تواند مانع شود.
جالب است..تنها اکرام شخصی باعث می شود که علی(ع) حفظ شود که یا از علی(ع) بالاتر باشد یا حداقل هم تراز او باشد!
بهتر است بیشتر در دین تحقیق کنید
یا علی(ع)
ای صراط چرا توهین به به شیعیان را اینجا میزنی
اللهم العن الجبت و طاغوت و غاصبین فدک
انشاالله امام زمان عج الله می اید و میبینی که جنازه چه کسی را از قبر درمی اورد و اعدام کرده و میسوزاند ....
علم وایمان و شجاعت دیده ای؟؟؟؟؟
گردلت قابل بود حق منجلیست
جانشین مصطفی مولا علیست
حب و دوستی اهل بیت و هدایت به سمت اسلام ناب محمدی نیازی به ............ نداره در قرآن کریم اومده که هدایت فقط به دست خداوند است و هرکه را بخواهد به راه راست هدایت می کند مگر اینکه امثال تو فکر می کنند هدایت به دست ابوبکر و عمر بوده و آنها از خدا هم بالاتر هستند.
جمله خودشه
ناشناس محترم لطفا کمی تاریخ اسلام بخون برادر من
این جوری خودتو ضایع نکن
فقط حیدر امیر المؤمنیـــــــــــــــن(ع) است
همین است و همین است و همیــن است
تمام دین امیر المؤمنیـــــــــــــــن(ع) است
.....
خداوند کسانی را که قابل هدایت نیستند با ........ محشور کند.
صلوات الله علیک و علی اهل بیتک
خانم ها برای رفتن سر مزار پیامبر باید صف بایستن .اونم فقط یه تیکه میتونن برن.و خیلی مسائل دیگه که نظر خبرنگارتون قبول نداشتم.
فکر کردی نوشتی؟
به اقرار در محضر مبارکش ادامه بده
این بنده بی مقدار رو هم دعا کن
لطفا بیا سعی کنیم در شیوه ی گفتار بهتر باشیم.
کسانی که "فقط" به ایرانی بودن چسبیده اند نژادپرست هستند و با دیگر نژاد پرستهای دنیا فرقی ندارند.
جوک گفتی برادر!
حتی حیوان هم به قلمرو خود تعصب دارد و تفاوت "انسان" با حیوان در به کارگرفتن عقل، و ایمان آوردن به وسیله عقل به آفریدگارش و دین حق است و گرنه عین حیوانیت و حتی پستتر از آن است.
خوب امریکایی هم میگوید از امریکایی بودن و "انسانیت"!! خود غافل نشویم
اون انگلیسی هم میگوید از انگلیسی بودن و انسانیت غافل نشویم
و هر کشوری همینطور و این فقط باعث اختلاف بیشتر میشود درحالی که اگر "انسانیت" واقعا بین همه مشترک است باید با انسان بودن همه به هم نزدیک شوند و صلح و دوستی بیشتر شود نه نژادپرستی و دشمنی.
فقط میتونم بهت بگم بیچاره!
لولا علی لهلک عمر
اگر امام علی ع نبود عمر هلاک شد شما بیهوده چیزی رو که نمیدونی بهش نظر نده
کافي نيست؟؟؟
جانم فدای فرزند حیدر
اللهم عجل لولیک الفرج
اقای خامنه ای فرمودند.
بعضی ازمنافقین به برادران اهل تسنن وشیعه توهین میکنند و متعصبین رابه جنگ می اندازد.
برید کتاب آنگاه هدایت شدم دکتر محمد تیجانی تونسی روو بخونن هر سند و مدرکی که تو این کتاب هست از صحیح بخاری و صحیح مسلم بر گرفته شده و کتابای اهل سنت گرفته شده ۱۴۰۰ ساله تو قهقرا هستید خودتونم خبر ندارید محمد تیجانی خودش یه سنی بوده وقتی فهمیده حق چیه شیعه شده تعصبو بزارید کنار برید یکم تحقیق و پژوهش کنید