شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۸

توهم از نوع داعشی!

وجود مرجعیت دینی، بسیج گسترده مردمی و خطراتی که این گروه تروریستی برای خود بازیگران این صحنه دارند، از جمله مواردی هستند که به نظر می‌رسد، شکست این پروژه را حتمی خواهد کرد
کد خبر : ۱۸۵۵۳۵
صراط: بحران عراق بدون شک ادامه بحران سوریه است. کارگردان و بازیگران هر دو بحران نیز یکی هستند، همانطور که «هدف»  یکی است.در عراق، گروه تروریستی و اجاره‌ای داعش، آمریکا، ترکیه، عربستان سعودی، قطر، رژیم صهیونیستی به همراه چند کشور اروپایی و در یک اتحاد نامیمون، به دنبال تمام کردن کار نیمه تمام خود در سوریه هستند. یعنی «تضعیف مقاومت» و یا به عبارت کاملتر «تضعیف ایران».  توهمی  که حدود 5/3 سال پیش با سوء استفاده از فضای به وجود آمده از بیداری اسلامی، از محور مقاومت یعنی سوریه کلید زدند اما همین «مقاومت» همچون 35 ساله گذشته مانع از موفقیت آنها شد.

در صورت تضعیف ایران، هر یک از بازیگران فوق، به سهم و هدف خود خواهند رسید. البته سهم و هدف اصلی  برای رژیم صهیونیستی است. هیچ کس مثل رژیم صهیونیستی از تضعیف مقاومت و جمهوری اسلامی ایران سود نخواهد برد. مقامات این رژیم بارها اعلام کرده‌اند که بزرگترین دشمنشان ایران است. هدف و سهم ترکیه  نیز جلوگیری از ادامه تقویت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه است، همانطور که عربستان سعودی و قطر نیز از مسیری دیگر همین هدف را دنبال می‌کنند، یعنی جلوگیری از شکل‌گیری یک حکومت اسلامی مقتدر آن هم زیر سایه جمهوری اسلامی ایران. البته ممکن است به برخی از این کشورها، وعده‌های سر خرمن دیگری هم داده باشند، مثلا به ترکیه وعده عضویت در اتحادیه اروپا و...

در این بین می‌مانند تروریست‌های اجاره‌ای داعش که با دیکته آمریکایی‌ها دل به «توهم» خلافت بسته اند. داعش، تنها بازیگر این میدان است که در هر صورت بازنده خواهد بود، چه مقاومت تضعیف بشود چه نشود. تروریست‌های اجاره‌ای ظاهرا هنوز متوجه نشده‌اند اتحاد صورت گرفته با آنها تاکتیکی است و نتیجه این نبرد هر چه که باشد، آنها به هدف و سهم خود نخواهند رسید. به داعش در این بازی کثیف، فقط نقشِ ابزاریِ «جاده صاف کن» را داده اند. غربی‌ها به خوبی از خوی وحشی این تکفیری‌ها آگاهند چرا که وهابیت ساخته و پرداخته خود آنهاست. بنابر این هر گز به این افراد ساده لوح و خونریز، اجازه جولان نخواهند داد، چه برسد به تشکیل خلافت.

با توجه به اخبار منتشر شده و مواضع اتخاذ شده، نوع تقسیمِ کار صورت گرفته بین این بازیگران را نیز می‌توان بدین شکل متصور شد:

1- آمریکا، وظیفه مدیریت و برنامه‌ریزی کلان حرکت تروریست های اجاره‌ای را بر عهده دارد
2- رژیم صهیونیستی، وظیفه آموزش و تجهیز نظامی (گزارش‌هایی منتشر شده مبنی بر این که ابوبکر البغدادی، رهبر داعش سال‌ها در سرزمین‌های اشغالی تحت آموزش بوده است)
3- قطر و عربستان سعودی، وظیفه تامین مالی و حمایت‌های رسانه ای
4- ترکیه، وظایفی چون تامین امکانات لازم برای تردد تروریست‌ها از خاک این کشور یا ایجاد امکانات لازم برای آموزش و تجهیز تروریست‌ها و....

البته این عده، اهداف دیگری را نیز دنبال می‌کنند که در نهایت در خدمت همان هدف اصلی قرار می‌گیرد. اسلام هراسی شاید مهمترین هدف فرعی این عده باشد. ایجاد اختلافات مذهبی، راه اندازی جنگ و مسلمان‌کشی، تخریب زیر ساخت‌های عراق، تخریب واژه مقدس جهاد و تجزیه برخی کشورهای منطقه جزو این اهداف فرعی می‌تواند باشد.

«تجزیه» عراق اما موضوع دیگری است که این جبهه، در کنار افزایش فشارها به دولت مالکی مرتبا از آن دم زده و حتی پیشاپیش نقشه‌های فرضی کشورهای تجزیه شده خاورمیانه را منتشر می‌کنند. رسواترین موضع‌گیری دراین باره را نیز همان راس الفتنه یعنی رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده است. نتانیاهو در واکنش به خبرهایی که از تجزیه کردستان عراق در بوق و کرنا می‌شود گفته، از آن استقبال می‌کند.

در این باره نیز باید گفت: کردستان عراق، بین کشورهای ایران، سوریه، ترکیه و داخل خاک عراق قرار دارد و هیچ یک از این کشورها با استقلال کردستان موافق نیستند.

یعنی این منطقه «عملا» امکان تجزیه شدن را ندارد که در این صورت، هیچ مسیری-دریایی، هوایی و زمینی- به خارج نخواهد داشت. همانطور که می‌دانیم، کشورهایی که به خارج دسترسی نداشته باشند، فقط در صورتی امکان ادامه حیات خواهند داشت که با یکی از کشورهای اطراف روابط دوستانه و نزدیکی داشته باشند. در صورتی که کردستان عراق امروز روابط خوبی هم با هر یک از این کشورها داشته باشد، معلوم نیست پس از علم کردن پرچم استقلال این روابط همچنان حسنه باقی بماند. آنچه در این میان یکی از اصلی‌ترین موانع تجزیه‌ است، پیوند عمیق کردهای ایران با میهن اسلامی است که حساب جداگانه‌ای دارد.

ممکن است عده‌ای به اظهارات اخیر مسعود بارزانی مبنی بر برگزاری همه پرسی استقلال طی یک ماه آینده اشاره کنند که در پاسخ این عده هم باید گفت: بارزانی بهتر از هر کس دیگری می‌داند، چنین مسئله‌ای بنا به دلیلی که گفته شد، عملی نیست و این اظهارات به احتمال قریب به یقین با هدف بهره‌برداری از فرصت پیش آمده جهت گرفتن امتیازاتی صورت گرفته است.

در همین جا یاد آوری می‌کنیم که، احزاب، جریان‌های سیاسی و اکراد عراق باید توجه داشته باشند که اکنون فرصت مناسبی برای سهم خواهی‌های سیاسی و حزبی و غیره نیست. اظهارات و موضع گیری‌های اختلاف برانگیز فقط و فقط به تشدید بحران منجر خواهد شد و نه چیزی دیگر. توجه به رهنمودهای مرجعیت دینی عراق و اتحاد و همدلی، بزرگترین ضربه را به دشمن مشترک همه آنها یعنی جبهه غربی، عربی، عبری و تکفیری خواهد زد.

رویکردهای منفعلانه کشورهای مدعی دموکراسی، سازمان‌های حقوق بشر و سازمان ملل به بحران عراق، مسئله مهم دیگری است که می‌تواند مهر تاییدی بر این تحلیل باشد که واقعا «چه کسانی پشت بحران عراق قرار دارند.»

  ابراز نگرانی بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد از بحران عراق، تنها اقدامی است که از سوی این سازمان اتخاذ شده و اقدام عملی جدی از سوی آنها برای جلوگیری از جنایات داعش دیده نمی‌شود و این در حالی است که این گروه تروریستی، به راحتی اقدام به ارتکاب فجیع‌ترین جنایات کرده و اسناد جنایات خود را نیز با افتخار در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهد.

جا دارد به این نکته هم اشاره شود که، کشورهای غربی و سازمان ملل،  برای رسیدگی به بحران اوکراین-که در برابر بحران عراق چیزی نیست- بارها نشست و جلسه فوری و غیر فوری برگزار کرده است و روزی نیست که برای نجات دولت غربگرای روی کار آورده اش در این کشور، تلاشی نکند.

این سازمان‌ها و کشورها در مقابل، حتی فشارها به دولت و ارتش عراق را هم افزایش داده و خواستار کناره گیری نوری مالکی از قدرت شده‌اند! فردی که به تازگی در انتخاباتی عادلانه و تایید شده، با کسب آراء و با اقتدار به پیروزی رسیده است.

اما به نظر می‌رسد، به رغم هزینه و تلاش‌های گسترده این کشورها، برخی واقعیت‌های موجود، باعث خواهد شد، این توطئه نیز به فضل الهی، عقیم بماند.

وجود مرجعیت دینی، بسیج گسترده مردمی و خطراتی که این گروه تروریستی برای خود بازیگران این صحنه دارند، از جمله مواردی هستند که به نظر می‌رسد، شکست این پروژه را حتمی خواهد کرد. نباید از نظر دور داشت که مقاومت در سوریه در حالی به پیروزی رسید که مرجعیتی در کار نبود و عراق نیز در بسیاری موارد از سوریه قدرتمند‌تر است. علت پیشروی اولیه داعش در عراق را نیز نباید به حساب قدرت و توانایی داعش که باید به حساب برخی خیانت‌های صورت گرفته نوشت و صد البته به حساب رعب و وحشت حاصل از جنایات وحشیانه و حساب شده عصر حجری.

5/2 میلیون بسیج مردمی آن هم از ادیان و قبایل مختلف نیز که در عراق شکل گرفته است قدرت بزرگ و موثری است که دشمن نمی‌تواند از کنار آن به سادگی بگذرد.

اما این فتنه در کنار همه خطرات و مضرات، برکات زیادی نیز برای عراق و منطقه خواهد داشت. دولت عراق، پس از آغاز این فتنه بود که به فکر پاکسازی برخی نهادهای نظامی و اطلاعاتی خود افتاد و در مسیر تقویت زیرساخت‌های سیاسی و نظامی‌اش  حرکت کرد. «نقطه ضعفی» که داعش، اندک موفقیت اولیه خود را مرهون آن است. همچنین در صورت پیروزی مقاومت، می‌توان با قاطعیت گفت، بر نفوذ و قدرت منطقه‌ای و حتی جهانی ایران افزوده خواهد شد همانطور که در پیروزی سوریه افزوده شد. اتحاد و همدلی که بین مردم عراق برای نابودی جبهه غربی، عربی، عبری و تکفیری به وجود آمده، دستاورد مهم و ارزشمند بعدی است که این نبرد هنوز تمام نشده به ارمغان آورده است و همه اینها یعنی «و مکروا و مکر اللَّه واللَّه خیرالماکرین.»

منبع: کیهان