صراط: «نصراله-ل» در فیسبوک نوشت: سعید حجاریان» و «صادق زیباکلام» در اظهارنظراتی مستقل، بیان داشتهاند که بازگشت به دوران «احمدینژاد» غیر ممکن است. این نشان از تکرار خطای تحلیل در اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان پیش از این بارها دچار خطای تحلیلهایی از این دست شدهاند. یکبار زمانی بود که اصلاحطلبان، هم در انتخابات ریاستجمهوری 76 و مجلس ششم موفق شده بودند. در این زمان نتیجه تحلیلشان این بود که راست (به طور عام) دیگر نمیتواند کمر راست کند و رقیب اصلی ما در انتخاباتهای بعدی «ملی-مذهبی»ها هستند و از هماکنون باید خود را آماده کنیم که رقابتی سخت با ملی-مذهبیها خواهیم داشت. راست نه تنها کمر راست کرد که بدترین گرایش آن قدرت را به دست گرفت و از دل آن احمدینژاد بیرون آمد.
وی میافزاید: خطای دیگر اصلاحطلبان نسبت به «هاشمی رفسنجانی» بود. روزی چند تن از اصلاحطلبان آمدند دیدن مهندس سحابی که ما میخواهیم ویژهنامهای در نقد هاشمی رفسنجانی (یا چیزی شبیه به این، خلاصه هدف نقد هاشمی رفسنجانی بود) منتشر کنیم و شما هم انتقاداتی که دارید را بگویید. (نقل به مضمون) مهندس سحابی مخالفت کرد و گفت نسبت هاشمی رفسنجانی با اصلاحطلبان، مثل نسبت اصلاحطلبان با ما (ملی-مذهبیها)ست. کوبیدن و تخریب هاشمی رفسنجانی موجب ضعف وی و به ضرر اصلاحطلبان و اصلاحطلبی تمام میشود. آنچنان که ضعف اصلاحطلبان در موازنه قوای سیاسی، به ضرر دگراندیشان و نیروهای سیاسی بیرون نظام مثل ملی-مذهبیها تمام میشود. شما نباید هاشمی را بکوبید. اگر هم قرار است که نقدی به هاشمی بشود، باید شما این کار را نکنید و اجازه دهید، نیروهای بیرون نظام این کار را انجام دهند. اصلاحطلبان نه تنها گوش نکردند که «عالیجناب سرخپوش» و «خاکستری» و... نوشتند و بلایی به سر هاشمی آوردند که در انتخابات مجلس آن زمان رای نیاورد. بعدها آقای هاشمی رفسنجانی برای همین اصلاحطلبانی که بدترین برخوردها را با وی داشتند، منجی شد.
در ادامه این نوشته آمده است:به هر حال دوستان اصلاحطلب از این دست خطاهای تحلیلی که منتهی به خطاهای استراتژیک میشده است کم نداشتهاند. این بار نیز دوستان دچار خطای تحلیل شدهاند. سیاست دانش احتمالات است. هر اتفاقی در حوزه قدرت و سیاست ممکن است و یک نیروی زبده و کار کشته سیاسی نیرویی است که عدم یا امکان هیچ اتفاقی را مطلق نکنند و برای هر احتمالی خود را آماده کنند و با مسائل نسبی برخورد کنند. هیچ بعید نیست که احمدینژادی دیگر از دل بحرانهای موجود بیرون آید.
نکته مهمی که در این تحلیل مسکوت مانده این است که اصلاحطلبان طرف بازنده انتخابات سال گذشته بودند. اولا به این دلیل که پا روی ادعای دروغ خود درباره تقلب گذاشته و با آمدن به عرصه اذعان به دروغ خود کرده بودند. ثانیا آنها ادعا دارند که محمدرضا عارف در نظرسنجیها رأی نداشت و او را مجبور به انصراف کردند ثالثا حتی عارف را اصلاحطلب بدلی و قلابی معرفی کردند.
وی میافزاید: خطای دیگر اصلاحطلبان نسبت به «هاشمی رفسنجانی» بود. روزی چند تن از اصلاحطلبان آمدند دیدن مهندس سحابی که ما میخواهیم ویژهنامهای در نقد هاشمی رفسنجانی (یا چیزی شبیه به این، خلاصه هدف نقد هاشمی رفسنجانی بود) منتشر کنیم و شما هم انتقاداتی که دارید را بگویید. (نقل به مضمون) مهندس سحابی مخالفت کرد و گفت نسبت هاشمی رفسنجانی با اصلاحطلبان، مثل نسبت اصلاحطلبان با ما (ملی-مذهبیها)ست. کوبیدن و تخریب هاشمی رفسنجانی موجب ضعف وی و به ضرر اصلاحطلبان و اصلاحطلبی تمام میشود. آنچنان که ضعف اصلاحطلبان در موازنه قوای سیاسی، به ضرر دگراندیشان و نیروهای سیاسی بیرون نظام مثل ملی-مذهبیها تمام میشود. شما نباید هاشمی را بکوبید. اگر هم قرار است که نقدی به هاشمی بشود، باید شما این کار را نکنید و اجازه دهید، نیروهای بیرون نظام این کار را انجام دهند. اصلاحطلبان نه تنها گوش نکردند که «عالیجناب سرخپوش» و «خاکستری» و... نوشتند و بلایی به سر هاشمی آوردند که در انتخابات مجلس آن زمان رای نیاورد. بعدها آقای هاشمی رفسنجانی برای همین اصلاحطلبانی که بدترین برخوردها را با وی داشتند، منجی شد.
در ادامه این نوشته آمده است:به هر حال دوستان اصلاحطلب از این دست خطاهای تحلیلی که منتهی به خطاهای استراتژیک میشده است کم نداشتهاند. این بار نیز دوستان دچار خطای تحلیل شدهاند. سیاست دانش احتمالات است. هر اتفاقی در حوزه قدرت و سیاست ممکن است و یک نیروی زبده و کار کشته سیاسی نیرویی است که عدم یا امکان هیچ اتفاقی را مطلق نکنند و برای هر احتمالی خود را آماده کنند و با مسائل نسبی برخورد کنند. هیچ بعید نیست که احمدینژادی دیگر از دل بحرانهای موجود بیرون آید.
نکته مهمی که در این تحلیل مسکوت مانده این است که اصلاحطلبان طرف بازنده انتخابات سال گذشته بودند. اولا به این دلیل که پا روی ادعای دروغ خود درباره تقلب گذاشته و با آمدن به عرصه اذعان به دروغ خود کرده بودند. ثانیا آنها ادعا دارند که محمدرضا عارف در نظرسنجیها رأی نداشت و او را مجبور به انصراف کردند ثالثا حتی عارف را اصلاحطلب بدلی و قلابی معرفی کردند.