صراط: در پی افزایش قیمت خودرو ، سخنگوی دولت گفته است: هیأت وزیران و رئیس جمهور مراتب تکدر خود را نسبت به افزایش قیمت خودرو اعلام کردند و امیدواریم بررسی مجدد نسبت به قیمت خودرو صورت گیرد، این قیمت برای دولت پذیرفتنی نیست.
این تمام آن چیزی است که دولت درباره خودرو اعلام کرده و البته در عمل ، اتفاق خاصی هم نیفتاده است.
واقعیت اما این است که تکدر خاطر رئیس جمهور و هیأت وزیران چیزی را عوض نمی کند. مهم تر این که مشکل اصلی خودرو در ایران ، نه قیمت آن که کیفیتش است و این که هنوز خودروهای از رده خارج شده قرن گذشته در ایران تولید می شوند!
با این اوصاف آنچه مسلم به نظر می رسد این است که در مسأله خودرو ، اساساً با یک صورت مسأله انحرافی مواجه هستیم که عبارت از قیمت خودروست و گویی تمام مشکلات این بخش، در این خلاصه شده که مثلاً قیمت پراید یا پژو 405 چند باشد؟ و حال آن که اساس تولید این خودروها و نظایر آنها و کیفیت شان زیر سؤال است.
در این میان، نکته کلیدی و مهمی وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد: اگر از منظر محاسبات اقتصادی به ماجرای خودرو در ایران بنگریم، اتفاقاً انتقاد خاصی به خودروسازان وارد نیست زیرا هر بنگاه اقتصادی به کمترین هزینه و بالاترین سود می اندیشد. بنابراین، هر کسی که در رأس بنگاه های مهم خودروسازی بنشیند، بر اساس اصل پاسخگویی در برابر سهامداران، به وضعیت کنونی ادامه می دهد زیرا وقتی خودروهای از رده خارج، هنوز خواهان دارند و در شرایطی که واردات خودروهای خارجی با مانع تعرفه ها مواجه است و در وضعیت غیر رقابتی بازار ایران، چه نیازی به ریسک های هزینه زا وجود دارد؟
بنابراین آنچه خودروساز ایرانی انجام می دهد، منطبق با منطق بازار و اصل سود زایی بنگاه های اقتصادی است.
متهم اصلی در این ماجرا ، دولت و مجلس است که متأسفانه بعضاً به خودروسازی به عنوان چاه نفت و رانت می نگرند! فقط کافی است نگاهی بیندازید به دهها هزار نفری که در سالهای گذشته با سفارش نماینده ها در خودروسازی ها و صنایع وابسته استخدام شدند - در حالی که اساساً نیازی به آنها نبود- یا به یاد آورید برخی پروژه های خودروسازی که در شهرهای مختلف ایران بدون توجیه اقتصادی راه اندازی شدند تا فلان هدف سیاسی محقق شود و البته مسائلی دیگر که بدان وارد نمی شویم.
دولت اگر می خواهد در بحث خودرو کاری از سر تدبیر و امید برای ملت انجام دهد، نیازی به تکدر خاطر نیست. حتی فشار بر خودروسازها و بررسی مجدد قیمت ها برای کاستن مثلاً 5 درصدی از قیمت ها هم درد مردم را دوا نمی کند. این کارها ،بیشتر یادآور اقدامان پوپولیستی محمود احمدی نژاد است که بعد از 8 سال ریاست جمهوری تازه می پرسید مگر پراید کیلویی چند است؟ و مردم هم برایش به به و چه چه می کردند و البته قیمت خودرو همچنان بالا می رفت بی آن که مقیاس سنجش آن ، کیلو باشد!
چاره کار در تغییر سیاست خودروسازی کشور است. نگاهی به وضعیت کنونی خودروسازی در ایران بیندازید؛ عمدتاً چه خودروهایی تولید می شوند؟
- خودروهای قدیمی کره جنوبی و فرانسوی که تکنولوژی آنها قدیمی و بعضاً متعلق به سال های پایانی قرن گذشته هستند،مانند پراید و 405 ، تندر و ... ( هر چند با اندک تغییراتی ، اسم هایشان را هم عوض کنند).
- خودروهای برند داخلی که تکنولوژی روز را ندارند و وقتی به بازار می آیند سال های طولانی بدون تغییر و روزآمدی همچنان تولید می شوند؛مانند سمند و تیبا.
- خودروهای چینی که از نظر کیفیت حرفی برای گفتن ندارند.
کاملاً معلوم است که با تولید یا مونتاژ این محصولات ، آن هم در یک مقیاس کوچک کشوری ، نه خودروساز هستیم و نه خودروساز خواهیم شد. اصرار بر خودروساز بودن یا خودروساز شدن هم با چنین وضعیتی، یا جهالت است یا تجاهل.
با این حال ، نباید از یاد برد که در طول نیم قرن گذشته ،با صرف هزینه های گزاف، برخی زیر ساخت های صنعت خودروسازی در ایران فراهم شده است و علاوه بر خطوط تولید، هم نیروی انسانی قابلی در این عرصه تربیت شده ( از مدیریت تا نیروی کار) و هم دانش فنی نسبتاً مناسبی در کشور شکل گرفته است ( که به دلایل مختلف این توانمندی ها به خروجی مناسبی نرسیده اند).
با توجه به آنچه گفته شد، راه حل خروج از وضعیت کنونی در صنعت خودرو، نه تکدر خاطر است، نه بستن کارخانه خودروسازی داخلی و واردات محض و نه ادامه وضعیت اسفناک کنونی. راه حل نهایی ، رفتن به سمت خودروسازهای معتبر جهانی و شراکت با آنها برای تولید خودروهای روز در خطوط خودروسازی داخلی است.
اگر ایران خودرو و سایپا به جای تولید مکرر یک یا چند محصولات قدیمی خودروسازان خارجی، با همان خودروسازها یا دیگر برندهای معتبر، شراکت کنند و خط تولیدشان را به تولید همزمان محصولات روز آنان اختصاص دهند، هم دانش فنی به ایران منتقل می شود ،هم مردم ایران خودروهای با کیفیت سوار می شوند و هم ایران تبدیل به تولیدکننده و صادر کننده منطقه ای خودروسازان بزرگ دنیا می شود. بدین گونه که فلان شرکت خودروسازی معتبر، بازار خاورمیانه و آسیای میانه ای خود را از طریق محصولات تولید شده در ایران پوشش می دهد و سودش نیز بین آن شرکت و ایران تقسیم می شود. این الگویی است که درکشورهایی مانند هند و چین با موفقیت انجام شده و جواب داده است.
این وضعیت باعث می شود از بابت واردات خودرو نیز نگرانی کمتری به وجود آید و علاوه بر تولیدات مشترک در ایران، خودروهای دیگر نیز بتوانند با تعرفه منصفانه وارد کشور شوند و فضای رقابت واقعی شکل بگیرد.
همچنین به دلیل انتقال تکنولوژی به کشور ، اگر سیاست تولید برندهای داخلی همچنان پابرجا باشد، می توان در این زمینه هم موفق تر وضعیت کنونی عمل کرد.
با این راهبرد، نه تنها کارخانه های داخلی تعطیل نمی شوند، بلکه به دلیل آن که بازاری فراتر از ایران می یابند، پر رونق تر، پر اشتغال تر، پر سود تر و بروز تر هم می شوند.
البته واضح است که محقق شدن این وضعیت، نیازمند بهبود نسبی وضعیت بین المللی ایران است ولی در عین حال ، به هیچ عنوان سخت هم نیست زیرا از یک سو زیر ساخت های مناسبی در ایران برای تبدیل به شریک خودروسازان جهانی برای بازار منطقه ای وجود دارد و از سوی دیگر ، در بازار رقابتی خودرو در جهان، خیلی از خودروسازها تمایل جدی به این همکاری پرسود و برد - برد با ایران دارند.
این ، راه حل نهایی خودروسازی در ایران است و الا باید همچنان سال ها و سال ها با اوضاع اسفناک کنونی سر کرد و دل به قدیمی های اروپا و کره بست یا به فرسوده های صفرکیلومتر چینی خوش بود!
این تمام آن چیزی است که دولت درباره خودرو اعلام کرده و البته در عمل ، اتفاق خاصی هم نیفتاده است.
واقعیت اما این است که تکدر خاطر رئیس جمهور و هیأت وزیران چیزی را عوض نمی کند. مهم تر این که مشکل اصلی خودرو در ایران ، نه قیمت آن که کیفیتش است و این که هنوز خودروهای از رده خارج شده قرن گذشته در ایران تولید می شوند!
با این اوصاف آنچه مسلم به نظر می رسد این است که در مسأله خودرو ، اساساً با یک صورت مسأله انحرافی مواجه هستیم که عبارت از قیمت خودروست و گویی تمام مشکلات این بخش، در این خلاصه شده که مثلاً قیمت پراید یا پژو 405 چند باشد؟ و حال آن که اساس تولید این خودروها و نظایر آنها و کیفیت شان زیر سؤال است.
در این میان، نکته کلیدی و مهمی وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد: اگر از منظر محاسبات اقتصادی به ماجرای خودرو در ایران بنگریم، اتفاقاً انتقاد خاصی به خودروسازان وارد نیست زیرا هر بنگاه اقتصادی به کمترین هزینه و بالاترین سود می اندیشد. بنابراین، هر کسی که در رأس بنگاه های مهم خودروسازی بنشیند، بر اساس اصل پاسخگویی در برابر سهامداران، به وضعیت کنونی ادامه می دهد زیرا وقتی خودروهای از رده خارج، هنوز خواهان دارند و در شرایطی که واردات خودروهای خارجی با مانع تعرفه ها مواجه است و در وضعیت غیر رقابتی بازار ایران، چه نیازی به ریسک های هزینه زا وجود دارد؟
بنابراین آنچه خودروساز ایرانی انجام می دهد، منطبق با منطق بازار و اصل سود زایی بنگاه های اقتصادی است.
متهم اصلی در این ماجرا ، دولت و مجلس است که متأسفانه بعضاً به خودروسازی به عنوان چاه نفت و رانت می نگرند! فقط کافی است نگاهی بیندازید به دهها هزار نفری که در سالهای گذشته با سفارش نماینده ها در خودروسازی ها و صنایع وابسته استخدام شدند - در حالی که اساساً نیازی به آنها نبود- یا به یاد آورید برخی پروژه های خودروسازی که در شهرهای مختلف ایران بدون توجیه اقتصادی راه اندازی شدند تا فلان هدف سیاسی محقق شود و البته مسائلی دیگر که بدان وارد نمی شویم.
دولت اگر می خواهد در بحث خودرو کاری از سر تدبیر و امید برای ملت انجام دهد، نیازی به تکدر خاطر نیست. حتی فشار بر خودروسازها و بررسی مجدد قیمت ها برای کاستن مثلاً 5 درصدی از قیمت ها هم درد مردم را دوا نمی کند. این کارها ،بیشتر یادآور اقدامان پوپولیستی محمود احمدی نژاد است که بعد از 8 سال ریاست جمهوری تازه می پرسید مگر پراید کیلویی چند است؟ و مردم هم برایش به به و چه چه می کردند و البته قیمت خودرو همچنان بالا می رفت بی آن که مقیاس سنجش آن ، کیلو باشد!
چاره کار در تغییر سیاست خودروسازی کشور است. نگاهی به وضعیت کنونی خودروسازی در ایران بیندازید؛ عمدتاً چه خودروهایی تولید می شوند؟
- خودروهای قدیمی کره جنوبی و فرانسوی که تکنولوژی آنها قدیمی و بعضاً متعلق به سال های پایانی قرن گذشته هستند،مانند پراید و 405 ، تندر و ... ( هر چند با اندک تغییراتی ، اسم هایشان را هم عوض کنند).
- خودروهای برند داخلی که تکنولوژی روز را ندارند و وقتی به بازار می آیند سال های طولانی بدون تغییر و روزآمدی همچنان تولید می شوند؛مانند سمند و تیبا.
- خودروهای چینی که از نظر کیفیت حرفی برای گفتن ندارند.
کاملاً معلوم است که با تولید یا مونتاژ این محصولات ، آن هم در یک مقیاس کوچک کشوری ، نه خودروساز هستیم و نه خودروساز خواهیم شد. اصرار بر خودروساز بودن یا خودروساز شدن هم با چنین وضعیتی، یا جهالت است یا تجاهل.
با این حال ، نباید از یاد برد که در طول نیم قرن گذشته ،با صرف هزینه های گزاف، برخی زیر ساخت های صنعت خودروسازی در ایران فراهم شده است و علاوه بر خطوط تولید، هم نیروی انسانی قابلی در این عرصه تربیت شده ( از مدیریت تا نیروی کار) و هم دانش فنی نسبتاً مناسبی در کشور شکل گرفته است ( که به دلایل مختلف این توانمندی ها به خروجی مناسبی نرسیده اند).
با توجه به آنچه گفته شد، راه حل خروج از وضعیت کنونی در صنعت خودرو، نه تکدر خاطر است، نه بستن کارخانه خودروسازی داخلی و واردات محض و نه ادامه وضعیت اسفناک کنونی. راه حل نهایی ، رفتن به سمت خودروسازهای معتبر جهانی و شراکت با آنها برای تولید خودروهای روز در خطوط خودروسازی داخلی است.
اگر ایران خودرو و سایپا به جای تولید مکرر یک یا چند محصولات قدیمی خودروسازان خارجی، با همان خودروسازها یا دیگر برندهای معتبر، شراکت کنند و خط تولیدشان را به تولید همزمان محصولات روز آنان اختصاص دهند، هم دانش فنی به ایران منتقل می شود ،هم مردم ایران خودروهای با کیفیت سوار می شوند و هم ایران تبدیل به تولیدکننده و صادر کننده منطقه ای خودروسازان بزرگ دنیا می شود. بدین گونه که فلان شرکت خودروسازی معتبر، بازار خاورمیانه و آسیای میانه ای خود را از طریق محصولات تولید شده در ایران پوشش می دهد و سودش نیز بین آن شرکت و ایران تقسیم می شود. این الگویی است که درکشورهایی مانند هند و چین با موفقیت انجام شده و جواب داده است.
این وضعیت باعث می شود از بابت واردات خودرو نیز نگرانی کمتری به وجود آید و علاوه بر تولیدات مشترک در ایران، خودروهای دیگر نیز بتوانند با تعرفه منصفانه وارد کشور شوند و فضای رقابت واقعی شکل بگیرد.
همچنین به دلیل انتقال تکنولوژی به کشور ، اگر سیاست تولید برندهای داخلی همچنان پابرجا باشد، می توان در این زمینه هم موفق تر وضعیت کنونی عمل کرد.
با این راهبرد، نه تنها کارخانه های داخلی تعطیل نمی شوند، بلکه به دلیل آن که بازاری فراتر از ایران می یابند، پر رونق تر، پر اشتغال تر، پر سود تر و بروز تر هم می شوند.
البته واضح است که محقق شدن این وضعیت، نیازمند بهبود نسبی وضعیت بین المللی ایران است ولی در عین حال ، به هیچ عنوان سخت هم نیست زیرا از یک سو زیر ساخت های مناسبی در ایران برای تبدیل به شریک خودروسازان جهانی برای بازار منطقه ای وجود دارد و از سوی دیگر ، در بازار رقابتی خودرو در جهان، خیلی از خودروسازها تمایل جدی به این همکاری پرسود و برد - برد با ایران دارند.
این ، راه حل نهایی خودروسازی در ایران است و الا باید همچنان سال ها و سال ها با اوضاع اسفناک کنونی سر کرد و دل به قدیمی های اروپا و کره بست یا به فرسوده های صفرکیلومتر چینی خوش بود!