صراط: بحران آب این روزها تقریبا نقل بسیاری از محافل شده است که البته بیخود هم سر زبان ها نیفتاده است و به گفته ای بسیاری از کارشناسان محیط زیست زنگ خطر بحران آب به صدا درآمده است. زنگ خطری که از بی توجهی های بسیاری از مسولان حکایت دارد.
عوامل بسياري در هدر رفت آب موثر است؛ يكي از اين عوامل استفاده نكردن بهينه از بارش باران يا برف است كه گاهي اوقات به جاي هدايت به سمت نيازمندي هاي صنعتي و كشاورزي، يقه جوي ها، خيابان ها و پياده روها را مي گيرد كه البته به دليل مديريت نادرست كاري جز آلودگي آب و گرفتگي ندارد. با نگاهي به متوسط بارش پايتخت ايران كه حدود 149 ميليمتر در سال است، عددي بسيار جدي براي سامان بخشيدن به مشكلات بحران آب به دست مي آيد اما بزرگ بودن اين عدد در مقابل سهم تبخير و هدر رفت باران در تهران كه حدود 90 درصد است تمام معادلات رياضي را به هم مي ريزد و رقم 149 ميليمتر باران در مقابل 90 درصد اتلاف كاملا عدد كوچكي به نظر مي رسد.
بارش هاي به ظاهر فراوان تهران به دليل مديريت نادرست و معايب سيستم هاي هدايت آب هاي سطحي، راهي جز وارد شدن به جوي هاي كنار پياده روها كه تنها باعث گرفتگي جوي ها و روان شدن آب گل آلود در خيابان ها مي شوند، ندارد آب هاي سردرگم در جوي ها نه تنها به هدايت آب هاي سطح ارضي ياري نمي دهند بلكه عاملي براي هدر رفت نيز هستند. اهميت و ارزش حجم باران در تهران و حومه آن بسيار بالاست، اين ميزان بارش مساحتي حدود 2000 كيلومتر مربع در سال كه رقمي حدود 300 ميليون مترمكعب بارش باران را به خود اختصاص ميدهد. دست كم با اين عدد مي توان 100 كيلومترمربع كشت پرمصرف و تا 500 كيلومترمربع كشت كم مصرف مانند درخت هاي مناسب براي توليد چوب را سيراب كرد.
اسماعيل كهرم، مشاور رييس سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به موقعيت خشك و نيمه خشك بودن ايران به روزنامه «تعادل» گفت: بايد بپذيريم كه ما در كشوري خشك و نيمه خشك زندگي مي كنيم اما خشكسالي در ايران موضوع و مساله يي جديدي نيست و ما به طور سنتي و مزمن هميشه در معرض كم آبي و خشكسالي بوده ايم. از زمان هاي بسيار دور و در تاريخ چندين هزار ساله ما، خشكسالي و كم آبي موضوعي بوده كه تمام حكم فرمايان را با چالش مواجه كرده است. حتي كوروش كبير هم در سخنانش گفته بود؛ «خداوند كشور را از دشمن، خشكسالي و دروغ حفظ كند». اما آيا پذيرفتن اين موضوع يعني پايان راه و كاري انجام ندادن؟
كهرم در ادامه صحبت هايش افزود: «كشور ما يك سوم معادل كل جهان يعني عددي برابر با 420 ميلياردمترمكعب آب به صورت آب، تگرگ و باران دريافت مي كند اين در حالي است كه ميزان بارش در كل دنيا 850 ميليارد مترمكعب در سال است. اما موضوعي كه همه صاحب نظران به دور از تبليغ و جنجال به آن اعتقاد دارند اين است كه ما در زمينه مديريت منابع آب دچار مشكالت بسياري هستيم و شايد ميزان ريزش مشكل بسيار كمرنگ تري باشد.»
مشاور رييس سازمان حفاظت محيط زيست با اعتقاد به هدر رفت بسيار بالاي كشور گفت:« جالب است كه از اين 420 ميليارد مترمكعب آب تنها حدود 90 ميليارد مترمكعب را مورد استفاده قرار مي دهيم و حدود 20 ميليارد اين آب تبخير و اتلاف مي شود و به درياي شور يا كوير مي ريزد. آيا اين موضوع اسمش بحران مديريتي نيست؟! از ديدگاه من در اين زمان است كه بايد مديريت بحران وارد عمل شود، اما متاسفانه تاكنون اقدامي اساسي در اين زمينه انجام نشده است و ابزار لازم و پيشرفته يي نيز در دسترس نيست.»
كهرم در خصوص استفاده از آب هاي ريزشي در بخش هاي مختلف گفت: « حدود يك چهارم از اين آب ها را مورد استفاده قرار مي دهيم كه البته ميزان كم و ناچيزي هم نيست. اما مشكل زماني آغاز مي شود كه از ميزان آب در دسترس، استفاده بهينه يي انجام نمي دهيم.»
وي در ادامه افزود: «از ميزان آب هاي ريزشي بين 15 تا 20 درصد آن تبخير ميشود و به نوعي هدر مي رود. متاسفانه ميزان مصرف در بخش كشاورزي يك فاجعه بزرگ است. حدود 94 درصد از مصرف آب ما صرف محصولات كشاورزي مي شود. در مصرف آب براي كشاورزي تنها 30 درصد حجم مصرف كنوني، مي تواند كافي باشد اما متاسفانه حدود 70 درصد از اين آب هدر مي رود. زيرا بعد از اين همه سال و پيشرفت هايي كه در جهان صورت گرفته است ما هنوز از روش غرقابي در اكثر زمين هاي كشاورزي استفاده مي کنيم. اين درحالي است كه سهم مصرف آب براي صنايع 3 تا 4 درصد است و تنها 2 درصد صرف آب شرب مي شود. بدين ترتيب سرمايه گذاري براي كاهش مصرف در اين بخش 2 درصدي و غفلت از 98 درصد مصارف ديگر، نشان دهنده ناكارآمدي روش مديريت مصرف آب موردنظر وزارت نيرو است.»
كهرم معتقد است كه ميزان هدررفت آب در ايران بسيار بالاتر از ميزان جهاني آن است. اين در حالي است كه راههاي بسياري براي جلوگيري از اين هدررفت وجود دارد. وي در ادامه گفت: «ميزان زيادي از اين آب ها يا تبخير مي شود يا وارد زمين، كه البته اين كار باعث مي شود كه ديگر اين آب ها كاملا غيرقابل دسترس باشند در حالي كه مي توانيم از سيستم هاي قطره اي، باراني يا مه پاش در بخش آبرساني به زمين هاي كشاورزي استفاده كنيم كه باعث مي شود ميزان تبخير و ميزان اتلاف آبي كه از دسترس خارج مي شود بسيار كمتر باشد و راندمان آب هم بسيار بالاتر برود. راندمان آب در دنيا بيش از 50 درصد است درحاليكه راندمان آب كشور ما 30درصد يا كمتر از اين عدد است.»
وي اظهار داشت: «ما مي توانيم بهره برداري بهتري از اين منبع خدادادي داشته باشيم و به جاي اينكه سدهاي عظيم با هزينه هاي كلان بسازيم، مي توانيم سدهاي كوچكتري داشته باشيم كه ميزان فرسايش و رسوب دهي كمتري دارند و به جاي اينكه 90 درصد از آب را صرف كشاورزي كنيم به ميزان 40 درصد در بخش كشاورزي از اين آب ها استفاده كنيم تا درياچه هايي مثل اروميه و هامون و نيز زاينده رود به اين حال و روز در نيايند.»
عوامل بسياري در هدر رفت آب موثر است؛ يكي از اين عوامل استفاده نكردن بهينه از بارش باران يا برف است كه گاهي اوقات به جاي هدايت به سمت نيازمندي هاي صنعتي و كشاورزي، يقه جوي ها، خيابان ها و پياده روها را مي گيرد كه البته به دليل مديريت نادرست كاري جز آلودگي آب و گرفتگي ندارد. با نگاهي به متوسط بارش پايتخت ايران كه حدود 149 ميليمتر در سال است، عددي بسيار جدي براي سامان بخشيدن به مشكلات بحران آب به دست مي آيد اما بزرگ بودن اين عدد در مقابل سهم تبخير و هدر رفت باران در تهران كه حدود 90 درصد است تمام معادلات رياضي را به هم مي ريزد و رقم 149 ميليمتر باران در مقابل 90 درصد اتلاف كاملا عدد كوچكي به نظر مي رسد.
بارش هاي به ظاهر فراوان تهران به دليل مديريت نادرست و معايب سيستم هاي هدايت آب هاي سطحي، راهي جز وارد شدن به جوي هاي كنار پياده روها كه تنها باعث گرفتگي جوي ها و روان شدن آب گل آلود در خيابان ها مي شوند، ندارد آب هاي سردرگم در جوي ها نه تنها به هدايت آب هاي سطح ارضي ياري نمي دهند بلكه عاملي براي هدر رفت نيز هستند. اهميت و ارزش حجم باران در تهران و حومه آن بسيار بالاست، اين ميزان بارش مساحتي حدود 2000 كيلومتر مربع در سال كه رقمي حدود 300 ميليون مترمكعب بارش باران را به خود اختصاص ميدهد. دست كم با اين عدد مي توان 100 كيلومترمربع كشت پرمصرف و تا 500 كيلومترمربع كشت كم مصرف مانند درخت هاي مناسب براي توليد چوب را سيراب كرد.
اسماعيل كهرم، مشاور رييس سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به موقعيت خشك و نيمه خشك بودن ايران به روزنامه «تعادل» گفت: بايد بپذيريم كه ما در كشوري خشك و نيمه خشك زندگي مي كنيم اما خشكسالي در ايران موضوع و مساله يي جديدي نيست و ما به طور سنتي و مزمن هميشه در معرض كم آبي و خشكسالي بوده ايم. از زمان هاي بسيار دور و در تاريخ چندين هزار ساله ما، خشكسالي و كم آبي موضوعي بوده كه تمام حكم فرمايان را با چالش مواجه كرده است. حتي كوروش كبير هم در سخنانش گفته بود؛ «خداوند كشور را از دشمن، خشكسالي و دروغ حفظ كند». اما آيا پذيرفتن اين موضوع يعني پايان راه و كاري انجام ندادن؟
كهرم در ادامه صحبت هايش افزود: «كشور ما يك سوم معادل كل جهان يعني عددي برابر با 420 ميلياردمترمكعب آب به صورت آب، تگرگ و باران دريافت مي كند اين در حالي است كه ميزان بارش در كل دنيا 850 ميليارد مترمكعب در سال است. اما موضوعي كه همه صاحب نظران به دور از تبليغ و جنجال به آن اعتقاد دارند اين است كه ما در زمينه مديريت منابع آب دچار مشكالت بسياري هستيم و شايد ميزان ريزش مشكل بسيار كمرنگ تري باشد.»
مشاور رييس سازمان حفاظت محيط زيست با اعتقاد به هدر رفت بسيار بالاي كشور گفت:« جالب است كه از اين 420 ميليارد مترمكعب آب تنها حدود 90 ميليارد مترمكعب را مورد استفاده قرار مي دهيم و حدود 20 ميليارد اين آب تبخير و اتلاف مي شود و به درياي شور يا كوير مي ريزد. آيا اين موضوع اسمش بحران مديريتي نيست؟! از ديدگاه من در اين زمان است كه بايد مديريت بحران وارد عمل شود، اما متاسفانه تاكنون اقدامي اساسي در اين زمينه انجام نشده است و ابزار لازم و پيشرفته يي نيز در دسترس نيست.»
كهرم در خصوص استفاده از آب هاي ريزشي در بخش هاي مختلف گفت: « حدود يك چهارم از اين آب ها را مورد استفاده قرار مي دهيم كه البته ميزان كم و ناچيزي هم نيست. اما مشكل زماني آغاز مي شود كه از ميزان آب در دسترس، استفاده بهينه يي انجام نمي دهيم.»
وي در ادامه افزود: «از ميزان آب هاي ريزشي بين 15 تا 20 درصد آن تبخير ميشود و به نوعي هدر مي رود. متاسفانه ميزان مصرف در بخش كشاورزي يك فاجعه بزرگ است. حدود 94 درصد از مصرف آب ما صرف محصولات كشاورزي مي شود. در مصرف آب براي كشاورزي تنها 30 درصد حجم مصرف كنوني، مي تواند كافي باشد اما متاسفانه حدود 70 درصد از اين آب هدر مي رود. زيرا بعد از اين همه سال و پيشرفت هايي كه در جهان صورت گرفته است ما هنوز از روش غرقابي در اكثر زمين هاي كشاورزي استفاده مي کنيم. اين درحالي است كه سهم مصرف آب براي صنايع 3 تا 4 درصد است و تنها 2 درصد صرف آب شرب مي شود. بدين ترتيب سرمايه گذاري براي كاهش مصرف در اين بخش 2 درصدي و غفلت از 98 درصد مصارف ديگر، نشان دهنده ناكارآمدي روش مديريت مصرف آب موردنظر وزارت نيرو است.»
كهرم معتقد است كه ميزان هدررفت آب در ايران بسيار بالاتر از ميزان جهاني آن است. اين در حالي است كه راههاي بسياري براي جلوگيري از اين هدررفت وجود دارد. وي در ادامه گفت: «ميزان زيادي از اين آب ها يا تبخير مي شود يا وارد زمين، كه البته اين كار باعث مي شود كه ديگر اين آب ها كاملا غيرقابل دسترس باشند در حالي كه مي توانيم از سيستم هاي قطره اي، باراني يا مه پاش در بخش آبرساني به زمين هاي كشاورزي استفاده كنيم كه باعث مي شود ميزان تبخير و ميزان اتلاف آبي كه از دسترس خارج مي شود بسيار كمتر باشد و راندمان آب هم بسيار بالاتر برود. راندمان آب در دنيا بيش از 50 درصد است درحاليكه راندمان آب كشور ما 30درصد يا كمتر از اين عدد است.»
وي اظهار داشت: «ما مي توانيم بهره برداري بهتري از اين منبع خدادادي داشته باشيم و به جاي اينكه سدهاي عظيم با هزينه هاي كلان بسازيم، مي توانيم سدهاي كوچكتري داشته باشيم كه ميزان فرسايش و رسوب دهي كمتري دارند و به جاي اينكه 90 درصد از آب را صرف كشاورزي كنيم به ميزان 40 درصد در بخش كشاورزي از اين آب ها استفاده كنيم تا درياچه هايي مثل اروميه و هامون و نيز زاينده رود به اين حال و روز در نيايند.»