صراط: وزیر امور خارجه فرانسه همچنان سعی دارد به عنوان چهرهای خاص در مذاکرات هستهای ایران و اعضای 1+5 مورد شناسایی قرار گیرد. تمایل فابیوس مبنی بر "خاص بودن" ریشه در نوع نگاه وی و برخی سوسیالیستهای فرانسه نسبت به نظام بینالملل دارد.
فابیوس در جریان امضای توافقنامه موقت ژنو یکبار مانع از امضای آن شد تا به قول خود، نقش خاص و منحصر به فرد فرانسه را در نظام بین الملل به دیگر شرکای غربی خود یادآوری کند. از سوی دیگر، تعهدات تسلیحاتی فرانسه به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و تعهدات خاص تل آویو نسبت به رژیم صهیونیستی و دولت نتانیاهو و از همه مهمتر، ناکامی شدید فرانسویها در ساقط کردن حکومت سوریه جملگی منجر به اتخاذ تصمیمی کودکانه و عجولانه از سوی دولت و وزارت امور خارجه فرانسه در جریان مذاکرات ژنو 2 شد. با این حال فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه و لوران فابیوس پس از 10 روز و در جریان مذاکرات ژنو 3 دیگر نتوانستند هزینه سیاسی ناشی از بر هم زدن توافق (برای بار دوم) را بپردازند و در نهایت پای توافقنامه موقت ژنو را امضا کردند.
این بار لوران فابیوس به همراه والتر اشتاین مایر وزیر امور خارجه آلمان،جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و ویلیام هیگ وزیر امور خارجه انگلیس راهی وین شده است تا بار دیگر پای میز مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 حضور داشته باشد. اظهارات لوران فابیوس در آُستانه سفر وی به وین نشان می دهد که وی قصد ارسال سیگنالهای متفاوتی را به مخاطبان خبری و رسانه ای مذاکرات دارد. وی از یک سو از باقی ماندن اختلافات حول مسائل اصلی و از سوی دیگر بر اراده مصمم اعضای 1+5 برای توافق هسته ای با کشورمان خبر می دهد. همچنین لوران فابیوس از وجود اختلاف میان روسیه ودیگر اعضای 1+5 بر سر نوع مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بر سر موضوعات مربوط به برنامه هسته ای کشورمان سخن گفته است.
وافعیت امر این است که لوران فابیوس هم اکنون بر خلاف مذاکرات ژنو 2 (که در آن فرانسه مانع از امضای توافقنامه موقت شد) دامنه اختیارات محدودتری دارد. در جریان انتخابات پارلمانی اروپا، حزب راستگرای افراطی به رهبری ماری لوپن توانست کرسیهای پارلمان را تسخیر کند و به اولاند و فابیوس، مردان شکست خورده کاخ الیزه پیام گویایی بدهد. از سوی دیگر، راستگرایان میانه نیز فعالیتهای خود برای برگزاری انتخابات زودهنگام (قبل از سال 2017 میلادی) را آغاز کردهاند. بدون شک در این صورت اولاند و سوسیالیستها نمیتوانند بر روی محبوبیت 18 درصدی خود حساب ویژهای باز کنند. در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام سرنوشتی جز شکست در انتظار حزب سوسیالیست و افرادی مانند اولاند و فابیوس نخواهد بود.
از سوی دیگر، بحرانهای پیشروی فرانسه در نظام بینالملل نسبت به ماههای گذشته پیچیده تر شده است. درگیر شدن پاریس با بحران اوکراین، آن هم در شرایطی که اولاند تصمیم گرفته است نقش یک میانجی را میان مسکو و کییف ایفا کند فرانسویها را در وضعیتی سخت و پیچیده قرار داده است. بر این اساس اگر فرانسه در جریان برگزاری مذاکرات هستهای با ایران در مقابل روسیه ایستادگی کند یا درگیر اختلافات تازهای با کاخ کرملین شود، در آینده نمیتواند نقش یک میانجی موفق را در مسیر تنش زدایی میان مسکو و کییف بازی کند. از این رو فابیوس با ملاحظات خاصی پا به میدان مذاکرات وین گذاشته است. نکته مهم دیگر اینکه پس از شکست جریانهای میانه رو (اعم از راستگرا و چپگرا) در انتخابات پارلمانی اروپا، فرانسویها نیز به طور طبیعی ناچارند بیشتر توان خود را بر روی معادلات داخی اروپای واحد متمرکز کنند. درگیر شدن در پروژه نجات اروپای واحد از جریانهای افراطی هزینه و توان زیادی را میطلبد. از این رو کشورهای درگیر با این بحران مانند فرانسه و آلمان ناچارند بخش مهمی از تمرکز خود در خارج از مرزهای اروپای واحد را کاهش داده و بیشتر در درون اروپای بحران زده مشغول فعالیت و برنامه ریزی شوند.
در چنین شرایطی فرانسویها تنها یک تعلق خاطر در خاورمیانه دارند و آن افزایش صادرات تسلیحاتی به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است. در سال 2013 میلادی میزان صادرات تسلیحاتی فرانسویها به کشورهای خاورمیانه 42 درصد افزایش یافته است. تمایل ذاتی فرانسویها نسبت به حفظ بحرانها و درگیریها در سوریه و عراق از همین مسئله نشات میگیرد. این نوع نگاه خطرناک در خصوص حل مسئله هستهای ایران نیز صادق است. با این حال نباید فراموش کرد که استراتژیستهای سیاست خارجی فرانسه معتقدند با یک محاسبه استراتژیک و تاکتیکی ساده میتوان متوجه هزینههای گزاف بر هم زدن توافق هستهای ایران، آن هم در مرحله نهایی شد. از این رو با یک " هزینه –فایده" ساده، فابیوس قاعدتا باید متوجه دستان بسته و قدرت مانور محدود خود در مذاکرات هستهای وین شود. در صورتی که فابیوس نخواهد یا نتواند این حقیقت مسلم را درک کند، پاریس در عرصه سیاست خارجی نیز مانند حوزه سیاست داخلی ناچار است بهای سختی بپردازند. مسئلهای که حتی سوسیالیستهای فرانسه نیز نسبت به عواقب آن به اولاند و فابیوس هشدار دادهاند. در چنین شرایطی فابیوس در وضعیت زرد قرار دارد. در این میان هر نوع جنجال آفرینی فابیوس و دیگر مقامات فرانسوی در مذاکرات وین 6 (مذاکرات ایران و اعضای 1+5 بر سر امضای توافقنامه نهایی) میتواند این وضعیت زرد را به وضعیت قرمز تبدیل کند. آیا مقامات کاخ الیزه قدرت مواجهه با مخاطرات و تبعات ناشی از این مسئله را خواهند داشت؟
فابیوس در جریان امضای توافقنامه موقت ژنو یکبار مانع از امضای آن شد تا به قول خود، نقش خاص و منحصر به فرد فرانسه را در نظام بین الملل به دیگر شرکای غربی خود یادآوری کند. از سوی دیگر، تعهدات تسلیحاتی فرانسه به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و تعهدات خاص تل آویو نسبت به رژیم صهیونیستی و دولت نتانیاهو و از همه مهمتر، ناکامی شدید فرانسویها در ساقط کردن حکومت سوریه جملگی منجر به اتخاذ تصمیمی کودکانه و عجولانه از سوی دولت و وزارت امور خارجه فرانسه در جریان مذاکرات ژنو 2 شد. با این حال فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه و لوران فابیوس پس از 10 روز و در جریان مذاکرات ژنو 3 دیگر نتوانستند هزینه سیاسی ناشی از بر هم زدن توافق (برای بار دوم) را بپردازند و در نهایت پای توافقنامه موقت ژنو را امضا کردند.
این بار لوران فابیوس به همراه والتر اشتاین مایر وزیر امور خارجه آلمان،جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و ویلیام هیگ وزیر امور خارجه انگلیس راهی وین شده است تا بار دیگر پای میز مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 حضور داشته باشد. اظهارات لوران فابیوس در آُستانه سفر وی به وین نشان می دهد که وی قصد ارسال سیگنالهای متفاوتی را به مخاطبان خبری و رسانه ای مذاکرات دارد. وی از یک سو از باقی ماندن اختلافات حول مسائل اصلی و از سوی دیگر بر اراده مصمم اعضای 1+5 برای توافق هسته ای با کشورمان خبر می دهد. همچنین لوران فابیوس از وجود اختلاف میان روسیه ودیگر اعضای 1+5 بر سر نوع مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بر سر موضوعات مربوط به برنامه هسته ای کشورمان سخن گفته است.
وافعیت امر این است که لوران فابیوس هم اکنون بر خلاف مذاکرات ژنو 2 (که در آن فرانسه مانع از امضای توافقنامه موقت شد) دامنه اختیارات محدودتری دارد. در جریان انتخابات پارلمانی اروپا، حزب راستگرای افراطی به رهبری ماری لوپن توانست کرسیهای پارلمان را تسخیر کند و به اولاند و فابیوس، مردان شکست خورده کاخ الیزه پیام گویایی بدهد. از سوی دیگر، راستگرایان میانه نیز فعالیتهای خود برای برگزاری انتخابات زودهنگام (قبل از سال 2017 میلادی) را آغاز کردهاند. بدون شک در این صورت اولاند و سوسیالیستها نمیتوانند بر روی محبوبیت 18 درصدی خود حساب ویژهای باز کنند. در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام سرنوشتی جز شکست در انتظار حزب سوسیالیست و افرادی مانند اولاند و فابیوس نخواهد بود.
از سوی دیگر، بحرانهای پیشروی فرانسه در نظام بینالملل نسبت به ماههای گذشته پیچیده تر شده است. درگیر شدن پاریس با بحران اوکراین، آن هم در شرایطی که اولاند تصمیم گرفته است نقش یک میانجی را میان مسکو و کییف ایفا کند فرانسویها را در وضعیتی سخت و پیچیده قرار داده است. بر این اساس اگر فرانسه در جریان برگزاری مذاکرات هستهای با ایران در مقابل روسیه ایستادگی کند یا درگیر اختلافات تازهای با کاخ کرملین شود، در آینده نمیتواند نقش یک میانجی موفق را در مسیر تنش زدایی میان مسکو و کییف بازی کند. از این رو فابیوس با ملاحظات خاصی پا به میدان مذاکرات وین گذاشته است. نکته مهم دیگر اینکه پس از شکست جریانهای میانه رو (اعم از راستگرا و چپگرا) در انتخابات پارلمانی اروپا، فرانسویها نیز به طور طبیعی ناچارند بیشتر توان خود را بر روی معادلات داخی اروپای واحد متمرکز کنند. درگیر شدن در پروژه نجات اروپای واحد از جریانهای افراطی هزینه و توان زیادی را میطلبد. از این رو کشورهای درگیر با این بحران مانند فرانسه و آلمان ناچارند بخش مهمی از تمرکز خود در خارج از مرزهای اروپای واحد را کاهش داده و بیشتر در درون اروپای بحران زده مشغول فعالیت و برنامه ریزی شوند.
در چنین شرایطی فرانسویها تنها یک تعلق خاطر در خاورمیانه دارند و آن افزایش صادرات تسلیحاتی به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است. در سال 2013 میلادی میزان صادرات تسلیحاتی فرانسویها به کشورهای خاورمیانه 42 درصد افزایش یافته است. تمایل ذاتی فرانسویها نسبت به حفظ بحرانها و درگیریها در سوریه و عراق از همین مسئله نشات میگیرد. این نوع نگاه خطرناک در خصوص حل مسئله هستهای ایران نیز صادق است. با این حال نباید فراموش کرد که استراتژیستهای سیاست خارجی فرانسه معتقدند با یک محاسبه استراتژیک و تاکتیکی ساده میتوان متوجه هزینههای گزاف بر هم زدن توافق هستهای ایران، آن هم در مرحله نهایی شد. از این رو با یک " هزینه –فایده" ساده، فابیوس قاعدتا باید متوجه دستان بسته و قدرت مانور محدود خود در مذاکرات هستهای وین شود. در صورتی که فابیوس نخواهد یا نتواند این حقیقت مسلم را درک کند، پاریس در عرصه سیاست خارجی نیز مانند حوزه سیاست داخلی ناچار است بهای سختی بپردازند. مسئلهای که حتی سوسیالیستهای فرانسه نیز نسبت به عواقب آن به اولاند و فابیوس هشدار دادهاند. در چنین شرایطی فابیوس در وضعیت زرد قرار دارد. در این میان هر نوع جنجال آفرینی فابیوس و دیگر مقامات فرانسوی در مذاکرات وین 6 (مذاکرات ایران و اعضای 1+5 بر سر امضای توافقنامه نهایی) میتواند این وضعیت زرد را به وضعیت قرمز تبدیل کند. آیا مقامات کاخ الیزه قدرت مواجهه با مخاطرات و تبعات ناشی از این مسئله را خواهند داشت؟