سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۳

فضای مطلوب سیاسی دانشگاه از نگاه رهبری

بایسته‌های دانشگاه معیار چیست؟ کدام فعالیت سیاسی در دانشگاه مطلوب و کدام فعالیت سیاسی در دانشگاه نامطلوب است؟ چه کسانی حق فعالیت سیاسی در دانشگاه را دارند مدیران دانشگاه، جریانات سیاسی یا مجموعه‌های دانشجویی؟
کد خبر : ۱۸۷۸۰۵
صراط: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مد ظله العالی) در بیانات هفته گذشته خود در جمع مسئولان و اساتید دانشگاه بیاناتی در خصوص «دانشگاه سیاسی» بیان داشتند که نظر به اهمیت آن در این مختصر می‌کوشیم تا با استفاده از سایر منویات معظم له، تبیینی بر موضوع فعالیت سیاسی در دانشگاه و نیل و اجتناب آن داشته باشیم.
 
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اساتید دانشگاه با اشاره به خطر سیاست‌زدگی دانشگاه‌ها برای پیشبرد علمی اهداف این نهاد می‌فرمایند: «من خواهش می‌کنم از مدیران دانشگاه‌ها و مسئولان گوناگون مدیریّتى که دانشگاه را مرکز جوَلان سیاسى و تلاش‌ها و فعّالیّت‌هاى جناح‌هاى سیاسى قرار ندهید. سمّ مهلک حرکت علمى این است که دانشگاه‌ها تبدیل بشوند به باشگاه‌هاى سیاسی».[1]
 
با توجه به گزاره فوق، با طرح دو سؤال اساسی، ابعاد فعالیت سیاسی در دانشگاه ها از نگاه رهبر معظم انقلاب را به طور نظام مند بررسی می نماییم.
 
الف) جایگاه فعالیت سیاسی در «دانشگاه تراز» انقلاب اسلامی چیست؟
 
برای تبیین نقش فعالیت سیاسی در دانشگاه به طور کلان، ابتدا باید به مؤلفه‌های اساسی پویایی در «دانشگاه ایده‌آل تراز» انقلاب از نگاه رهبر معظم انقلاب اشاره کرد. دانشگاه آرمانی مدنظر انقلاب اسلامی، دانشگاهی است که از رکود و خمودگی فاصله دارد و چنین فضایی عمدتاً دارای سه پارامتر اساسی است که می‌توان آنها را به مثابه اضلاع یک سه وجهی تصور نمود که هر یک از وجوه این سه وجهی مکمل دیگری به حساب می‌آیند. با نگاهی به بیانات متعدد رهبر فرزانه انقلاب در سال‌های اخیر در جمع دانشگاهیان می‌توان سه ضلع دانشگاه بانشاط را که متشکل از نشاط علمی، نشاط معنوی و نشاط سیاسی می‌باشد را این‌گونه تعریف نمود:
 
1-    نشاط علمی:
 
نشاط علمی در دانشگاه اساسی‌ترین وجه تمیز آن از سایر محیط‌های اجتماعی است. دانشگاه‌های کشور در صورتی که دارای پویایی و خودباوری در عرصه علم باشند، یقیناً محصول چنین نشاطی را می‌توان در پیشرفت‌ها و دستاوردهای علمی آن کشور جست‌و‌جو کرد. از این روست که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند:
 
 
«یک عرصه [در دانشگاه‌ها] عرصه‌ی نشاط علمی است. من به شما عرض بکنم؛ امروز یکی از نیازهای اساسی و درجه‌ی یک کشور، نیاز علمی است. اگر چنان چه ما توانستیم در عرصه‌ی علمی، پیشرفت‌هائی را که تا امروز بحمدالله به دست آمده است، با همین سرعت دنبال کنیم، هم در زمینه‌ی مشکلات اقتصادی، هم در زمینه‌ی مشکلات سیاسی، هم در زمینه‌ی مشکلات اجتماعی، هم در زمینه‌ی مسائل بین‌المللی، مطمئناً گره‌گشائی‌های بزرگی خواهد شد».[2]
 
باید در نظر داشت هر مقوله‌ای که به عرصه نشاط علمی در دانشگاه خلل وارد نماید، یقیناً عنصری نامطلوب در فضای دانشگاه به حساب آمده و بایستی فضای دانشگاه را از آن پرهیز داد.
 
2-   نشاط معنوی:
 
نشاط معنوی در دانشگاه‌ها در حقیقت وجه ممیز دانشگاه تراز انقلاب اسلامی با سایر محیط‌های آکادمیک و دانشگاهی سکولار و غیرمذهبی است. معنویت در حقیقت به رویکرد علمی دانشگاه نیز جهت‌دهی می‌کند و آن را با اهداف عالی نظام هم‌راستا می‌سازد.
 
البته معنویت به معنای انزوا و گوشه‌نشینی نیست، بلکه معنویتی به عنوان ایده‌آل در فضای دانشگاه مدنظر است که واجد پویایی لازم برای تحرک در عرصه‌های علمی و سیاسی انقلاب باشد.
 
رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه می‌فرمایند:
 
«دانشگاه باید یک محیط دینی باشد. در دانشگاه باید متدیّنین احساس کنند که فضای عمومی آن‌جا به آنها کمک می‌کند. البته تدیّن، دین، معنویّت و اخلاق، و از جمله شعب این معنویّت، همین احساسات انقلابی است. امروز کسی نمی‌تواند بگوید من متدیّن هستم، اما درتضاد با انقلابی باشد که براساس دین است».[3]
 
دانشگاهی که تهی از جهت‌گیری معنوی باشد، حتی در صورتی که نشاط علمی و سیاسی در آن به اوج خود برسد، نمی‌تواند از ظرفیت خود ملازم با اهداف عالیه انقلاب اسلامی بهره‌برداری نماید و ثمره فعالیت‌های علمی در چنین فضایی لاجرم در خدمت نظام نخواهد بود.
 
3- نشاط سیاسی:
 
ضلع سوم مورد نیاز برای تحرک دانشگاه، وجود نشاط سیاسی در این محیط علمی است. ایجاد فضای نشاط سیاسی در دانشگاه دو نتیجه مهم در بر دارد. اول آن که سبب افزایش تحلیل سیاسی و بصیرت بخشی عمومی در قشر دانشگاهیان می‌گردد و زمینه را برای تولید گفتمان سیاسی از درون دانشگاه برای جامعه فراهم می‌آورد. رهبر معظم انقلاب در خصوص افزایش تحلیل سیاسی در دانشگاه می‌فرمایند:
 
«یک نکته‌ی اساسی مطرح می‌شود که من همیشه در مواجهه‌ی با دانشجویان، روی آن تکیه می‌کنم؛ و آن، پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریان‌های مهم کشور است. سیاست در دانشگاه‌ها - که بنده همیشه روی آن تأکید کرده‌ام - به این معناست. ما دو کار سیاسی داریم: سیاست‌زدگی و سیاست‌بازی؛ این یک‌جور کار است. این را من به هیچ‌وجه تأیید نمی‌کنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. یکی هم سیاستگری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا کردن؛ که یکی از وظایف تشکل‌های دانشجویی این است. من تأکید می‌کنم، تشکل‌های دانشجویی - که عمده نمایندگان آنها، در اینجا تشریف دارید - نوع برنامه‌ریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را به‌آسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خورده‌ایم؛ نه ما، بلکه ملت‌های دیگر هم بر اثر خطاها و خبط‌هایی در فهم سیاسی‌شان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذرانده‌اند. این، یک مسئله‌ی مهم است».[4]
 
نتیجه دوم فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه‌ها که مورد تأکید رهبری نیز می‌باشد، تربیت کادر نخبه سیاسی برای آینده کشور است. ایشان در دیدار با فعالین تشکل‌های دانشجویی به همین نکته اشاره می‌فرمایند:
 
«بخشی از نخبه‌پروری هم مربوط به شماست؛ یعنی در محیط تشکل‌های دانشجوئی، نخبه‌های سیاسی پرورش پیدا کنند؛ فضا را آماده کنید ... از فکر، از ذهن استفاده کنید، ببینید چگونه می‌توانید محیط بحث و استدلال و ارزیابی فکری و تقویت روحیه و تقویت امید و محکم کردن پایه‌های فکر سیاسی را در این طبقه‌ی جدیدی که بعد از شما می‌آیند، برنامه‌ریزی کنید».[5]
 
 
فعالیت سیاسی در دانشگاه‌ها باید منافاتی با دو وجه دیگر نشاط دانشگاه‌ها نداشته باشد؛ لذا ضلع نشاط سیاسی در دانشگاه باید به گونه‌ای تعریف شود که از طرفی نه تنها برخلاف اصول معنوی و ملاحظات دینی نباشد؛ بلکه هرگونه فعالیت سیاسی تنها در راستای افزایش بصیرت معنوی و درک جایگاه اجتماعی دانشجویان به عنوان موتور محرک جامعه دینی انجام شود و از طرف دیگر به هیچ عنوان مخل آرامش مورد نیاز برای ارتقا و پیشرفت علمی این محیط نباشد.
 
 
 
ب) فعالیت سیاسی در دانشگاه به عهده چه کسانی است؟
 
از مطالب فوق‌الذکر می‌توان ضرورت فعالیت و پویایی سیاسی در دانشگاه تراز انقلاب را هماهنگ با سایر ابعاد، استخراج کرد. اما نکته مهم در این زمینه آن است که بار مسئولیت ایجاد نشاط سیاسی در دانشگاه بر دوش چه کسانی است؟ در دسته‌بندی فعالیت‌های سیاسی که ممکن است در دانشگاه انجام پذیرد، عمدتاً به نقش سه گروه پی می‌بریم که:
 
1-    فعالیت سیاسی از سوی مدیران و مسئولین
 
فعالیت سیاسی در دانشگاه‌ها توسط مدیران دانشگاهی و تبدیل دانشگاه به مرکز جولان سیاسی خطری اساسی است که در کمین فضای سیاسی دانشگاه می‌باشد. بنا به تعبیری که ابتدای متن از بیانات رهبر معظم انقلاب اشاره شد، فعالیت سیاسی از سوی مسئولین و مدیران به منزله سم مهلک برای دانشگاه است.
 
دلیل این امر آن است که اساساً مدیران دانشگاهی به دلیل جایگاهی که در آن قرار دارند نمی‌توانند مستقل و بی‌طرف عمل کنند و بالاجبار در صورت ورود به چنین آوردگاهی، تابع و مقهور فضای سیاسی دولت و جریان حاکم بر آن خواهند بود. همچنین مسئولان دانشگاهی باید برنامه‌ریزی خود را کاملاً معطوف به چشم‌انداز علمی و اهداف اساسی دانشگاه نمایند و در صورتی که فکر مدیران دانشگاهی درگیر مسائلی نظیر گروکشی دانشجویان در دسته‌بندی‌های سیاسی شود، این مسائل اساسی به حاشیه کشیده خواهند شد.
 
نمونه عینی چنین رویکردی را در همراهی مدیران اصلاحات با جریان افراطی حاکم بر فضای سیاسی کشور در آن ایام و بازکردن میدان دانشگاه برای گروه‌های سیاسی اغتشاش‌طلب شاهد بودیم که عملاً برای چندین سال، آرامش فضای دانشگاه و اهداف اساسی آن را دستخوش مناسبات سیاسی نموده بود.
لذا در بهترین حالت، وظیفه مدیران دانشگاهی، عدم ورود به میدان فعالیت‌های سیاسی و از طرفی حمایت از دانشجویان و مجموعه‌های دانشجویی جهت فعالیت‌های بصیرت بخش سیاسی در دانشگاه می‌باشد.
 
 
2-   فعالیت سیاسی از سوی احزاب و جریان‌های سیاسی
 
مهمترین تهدید برای محیط دانشگاه‌ها و فعالیت سیاسی در دانشگاه حضور و ظهور احزاب و جریان‌های سیاسی و سواری گرفتن از جنبش دانشجویی جهت اجرای مقاصد قدرت‌طلبانه خویش است. فعال شدن گروه‌های سیاسی در دانشگاه‌ها یادآور خاطرات تلخی است که ابتدای انقلاب در دانشگاه‌ها رخ داد و دانشگاه‌های کشور را عملاً به سنگری برای جنگ احزاب و خشونت‌طلبی فرقه‌های گوناگون از چپ مارکسیست گرفته تا ملی‌گرای لیبرال تبدیل کرده بود. مشابه این اتفاق در حضور پررنگ جریانات سیاسی در دانشگاه‌ها در غائله 18 تیر سال 87 و سعی در به اغتشاش کشانیدن فضای دانشگاه با یارکشی از دانشجویان صورت گرفت.
 
رهبر معظم انقلاب حضور احزاب و گروه‌های سیاسی در دانشگاه‌ها را به اختاپوسی خطرناک تعبیر می‌کنند و می‌فرمایند: «یکی دیگر از آفات، به دام احزاب و گروه‌ها افتادن است؛ که این را قبلاً هم گفتم. مواظب باشید، اختاپوس خطرناک احزاب و گروه‌های مختلف به سراغتان نیاید و شما را به دام نیندازد. از آن مجموعه آزاداندیش، اغلبِ خصوصیات مثبت را خواهند گرفت؛ که اگر این شد، آن وقت انسان در خدمت دشمنان انقلاب قرار میگیرد و چیز خطرناکی می شود». [6]
 
3- فعالیت سیاسی از سوی مجموعه‌های دانشجویی
 
 
تنها گروهی که شایسته است منادی بصیرت سیاسی در دانشگاه‌ها باشند و آن را از رکود و خمودگی به نشاط سیاسی هدایت کنند، مجموعه‌های دانشجوییهستند. این امر به واسطه استقلال وعدم وابستگی دانشجویان به مراکز حزبی و گروهی خارج از دانشگاه است و تا زمانی که مجموعه‌های دانشجویی دانشگاه چنین استقلال رأی و عملی داشته باشند، صلاحیت لازم برای فعالیت سیاسی در دانشگاه را دارا می‌باشند. رهبر معظم انقلاب بارها و بارها در دیدار دانشجویان بر لزوم فعالیت سیاسی از سوی دانشجویان تأکید نموده‌اند:
 
«من سه، چهار سال قبل از این گفتم که دانشجویان بایستی سیاسی شوند؛ و بعد هم علیه کسانی که دانشگاه را از سیاست دور کردند، تعبیر تندی کردم ... فعّالیت سیاسی، برای پیدا شدن قدرت تحلیل در دانشجوست. این دانشجو اگر قدرت تحلیل سیاسی نداشته باشد، فریب می‌خورد و فریب خوردن دانشجو، درد بزرگی است که تحمّلش خیلی سخت است. بالاخره اگر دانشجویان بخواهند قدرت تحلیل پیدا کنند، باید فعّالیت سیاسی بکنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره و مباحثه کنند. تا این کار نشود، دانشجویان توانایی پیدا نمی‌کنند. عقیده من، هنوز هم همین است».[7]
 
نکته اساسی در فعالیت سیاسی که باید از سوی مجموعه‌های دانشجویی دنبال شود آن است که فعالیت سیاسی توسط این گروه به آن معنا نیست که میدانی جهت حضور و تبلیغ جریان‌های سیاسی کشور در دانشگاه فراهم شود. بلکه جنس فعالیت‌های دانشجویی سیاسی از جنس ارائه مباحث سیاسی به دور از سیاست‌زدگی و در شأن فضای علمی دانشگاه است. در صورتی که فضای آرامش منطقی و علمی بر دانشگاه‌های کشور حاکم باشد، دانشگاه به جای میدان جنگ سیاسی، می‌تواند آوردگاه مشرب‌ها و مرام‌های مختلف و حتی متضاد فکری باشد که نتیجه آزاداندیشی از این نوع، نه تنها نشاط حقیقی سیاسی که بلکه ساخت پشتوانه علمی و ایدئولوژیک برای فضای سیاسی کشور و همین جریان‌های سیاسی باشد. از این‌رو حتی اگر در دانشگاه در کنار کرسی‌های نظریه‌پردازی انقلابی و اسلامی، کرسی‌هایی جهت نقد و نظریه‌پردازی لیبرال و ... وجود داشته باشد، هیچگاه از وجود چنین مباحثی نمی‌توان و نباید به خود هراس راه داد. اما آن جا که این اختلافات به سطوح جاری سیاسی و زد و خوردهای جریانات و گروه‌ها می‌رسد در تقابل جدی با اصل آزاداندیشی و آزادفکری در دانشگاه می‌باشد.
 
 
این بحث را می‌توان این‌گونه جمع‌بندی نمود؛ خطری که رهبر معظم انقلاب در این زمان به آن اشاره می‌کنند، آن است که از سویی مدیران دولتی دانشگاه‌ها و از طرف دیگر جریانات و احزاب سیاسی کشور پس از مدتی که آرامش نسبی سیاسی بر فضای دانشگاه حاکم بود مجدداً بخواهند، از دانشگاه به عنوان ابزار قدرت نرم و فشار از پایین بر مجموعه حاکمیت استفاده کنند (نظیر بهره‌کشی از فضای دانشگاه در ایام اصلاحات) و از این روست که پرهیز دادن رهبری، مجموعه مدیران و جریان‌های سیاسی را از جولان سیاسی در دانشگاه‌ها، فضایی را می‌طلبد که مجموعه‌های دانشجویی که شایسته‌ترین مجموعه برای فعالیت دانشجویی می‌باشند، ضمن استقلال کامل از این احزاب و گروه‌های سیاسی، جریان سیاسی دانشگاه‌ها را با فعالیت دو چندان خود در قبضه دانشجویی و هم‌راستا با هدف اساسی ایجاد «نشاط علمی» و ارتقای «نشاط معنوی» نگاه دارند. (*)
منبع: برهان