صراط: رفتار رهبر انقلاب مقابل شعارهای اصلاحات و اعتدال دقیقا شبیه رفتاری است که امام در ابتدای انقلاب با برخی گروههایی داشتند که تلاش داشتند با برجستهسازی برخی مفاهیم جذاب؛ از آنها در برابر انقلاب استفاده کنند اما ایشان در قدم اول ضمن تایید آن شعار، بلافاصله با تصرف دال گفتمان به باز تعریف آن پرداخته و با مشخص کردن چارچوبهای آن، اجازه نمیدادند هر فرد و جریانی با توسل به یک واژه جذاب و تعریف نشده، از آن برای تقابل با انقلاب بهره گیرد.
نویسنده ادامه میدهد: یکی از بخشهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع مسئولان نظام «تایید» شعار اعتدال دولت یازدهم و «تعریف این شعار» بود. ایشان با ارائه یک تعریف مشخص از این مفهوم، عملا «غیریت»های آن را مشخص کرده و چارچوبهای اصلی آن را مورد تاکید قرار دادند تا برخی افراد و جریانهای خاص نتوانند با پناه گرفتن پشت این شعار گنگ و تعریف نشده، خود را مدار اصلی اعتدال تعریف کرده و منتقدان خود را با برچسب افراط و تفریط برانند. ایشان فرمودند: «شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسیار خوبی است، ما هم تأیید میکنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مومن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند، من میبینم در صحنه سیاسی کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مومن را که در خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛ مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این «اشدّاءُ علی الکُفّار رُحماءُ بینهُم» اعتدال است؛ «قتلواالذین یلونکُم من الکُفّار» اعتدال است؛ امر به معروف و نهی از منکر اعتدال است - اعتدال اینها است دیگر.»
اما این اولین بار نیست که معظم له ضمن استقبال از ارائه یک شعار خوب، به تایید آن پرداخته و البته بلافاصله به تعریف درست و اصولی آن میپردازند؛ چنانچه ایشان در سالهای دوم خرداد نیز به کرات ضمن تایید شعار «اصلاحات»، آن را یک امر ضروری جهت پیشبرد اهداف انقلاب دانستند و بلافاصله چارچوبهای آن را مشخص کردند. به عنوان مثال ایشان در 26 فروردین 1379 در خطبههای نمازجمعه تهران میفرمایند: «اصلاحات یکی از واژههایی است که همیشه پر جاذبه بوده است. دولت جدید از اولی که آمد، مساله اصلاحات را مطرح کرد. همه انسانهایی که از هر فسادی رنج میبرند، دلشان با این شعار میتپد و طرفدار اصلاحاتند. اصلاحات چیز بسیار خوبی است؛ اما اصلاحات چیست؟ این جاست که باز دشمن پا در میانی میکند. تبلیغات امپراتوری خبری دشمن وارد میدان میشود و کاری میکند که در داخل کشور عدهای پیدا شوند و شعار اصلاحات بدهند؛ عدهای پیدا شوند و شعار نفی اصلاحات بدهند. مگر ممکن است کسی با اصلاحات مخالف باشد؟ آری؛ کار دشمن اینگونه است. کار دشمن، شبهه انداختن و غبارآلود کردن فضا برای بهرهگیری است. دشمن که به اصلاحات علاقهای ندارد. حرف قاطع در این زمینه، یک کلمه است؛ اصلاحات، یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه صاحبنظران با آن موافقند؛ یا اصلاحات، اصلاحات آمریکایی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند.»
رهبر معظم انقلاب همچنین 19 تیر 79 (یک سال بعد از کودتای ناکام 18 تیر 78) در جمع مسئولان نظام میفرمایند: «اصلاحات باید تعریف شود. اولا برای خود ما که میخواهیم اصلاحات کنیم، تعریف شود و مشخص باشد که میخواهیم چه کار کنیم. ثانیا برای مردم تعریف شود که منظور ما از اصلاحات چیست، تا هر کسی نتواند به میل خودش اصلاحات را معنا کند. باید تعریف مشخصی از اصلاحات به وجود بیاید تا ترسیم آن چهره و وضعیتی که ما در نهایت جاده اصلاحات میخواهیم به آن برسیم، برای همه- هم مردم، هم مسئولان- آسان شود و بدانند به کجا میخواهند برسند... البته خوشبختانه برخی از مسئولان، و بیش از همه رئیسجمهور عزیزمان، بارها گفتهاند که اصلاحات ما اصلاحات اسلامی و انقلابی است؛ هدف، رسیدن به مدینهالنبی است. اینها خوب است، اما تعریفهای دقیقتر و تصویر روشنتری لازم است. اینها از این جهت خوب است که انگشت اشاره غربیها و بیگانهها را میخواباند؛ معلوم میشود آنچه که آنها میگویند، مراد نیست. همه این را میفهمند، اما باید توضیح داده شود و بیشتر تصویر گردد.»
این مشی رهبری دقیقا شبیه رفتاری است که امام خمینی در ابتدای انقلاب با برخی افراد و گروههایی داشتند که تلاش میکردند با برجستهسازی برخی کلید واژهها، شعارها و مفاهیم جذاب؛ به سمت تقابل با انقلاب اسلامی بروند اما حضرت امام(ره) در کمال هوشیاری در قدم اول ضمن تایید آن مفهوم و شعار، بلافاصله با تصرف دال گفتمان رقیب، به باز تعریف آن پرداخته و با مشخص کردن حدود ثغور و چارچوبهای آن، اجازه نمیدادند هر فرد و جریانی با توسل به یک واژه صرفا جذاب و تعریف نشده، از آن برای تقابل با انقلاب اسلامی استفاده کند. چنانچه در اردیبهشتماه 1358 و به مناسبت اولین روز کارگر بعد از پیروزی انقلاب که بسیاری از جریانهای چپ با برجستهسازی مفهوم «کارگر» تلاش داشتند تا انقلاب اسلامی و اسلام را نقطه مقابل تودههای جامعه و قشر زحمتکش کارگر تعریف کنند، امام در پیام خود به این مناسبت ضمن ارج نهادن به کلمه کارگر، آن را متصل به یک اندیشه الهی دانستند و ضمن تاکید بر اینکه خدای تعالی مبدأ کار و کارگری است، فرمودند: «حق تعالی مبدأ کارگری است و کارگر است... ما این روز را بزرگ میشماریم از برای اینکه قرار دادهاند این روز را برای کارگر. کارگر در اسلام.»
نویسنده ادامه میدهد: یکی از بخشهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع مسئولان نظام «تایید» شعار اعتدال دولت یازدهم و «تعریف این شعار» بود. ایشان با ارائه یک تعریف مشخص از این مفهوم، عملا «غیریت»های آن را مشخص کرده و چارچوبهای اصلی آن را مورد تاکید قرار دادند تا برخی افراد و جریانهای خاص نتوانند با پناه گرفتن پشت این شعار گنگ و تعریف نشده، خود را مدار اصلی اعتدال تعریف کرده و منتقدان خود را با برچسب افراط و تفریط برانند. ایشان فرمودند: «شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسیار خوبی است، ما هم تأیید میکنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مومن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند، من میبینم در صحنه سیاسی کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مومن را که در خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛ مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این «اشدّاءُ علی الکُفّار رُحماءُ بینهُم» اعتدال است؛ «قتلواالذین یلونکُم من الکُفّار» اعتدال است؛ امر به معروف و نهی از منکر اعتدال است - اعتدال اینها است دیگر.»
اما این اولین بار نیست که معظم له ضمن استقبال از ارائه یک شعار خوب، به تایید آن پرداخته و البته بلافاصله به تعریف درست و اصولی آن میپردازند؛ چنانچه ایشان در سالهای دوم خرداد نیز به کرات ضمن تایید شعار «اصلاحات»، آن را یک امر ضروری جهت پیشبرد اهداف انقلاب دانستند و بلافاصله چارچوبهای آن را مشخص کردند. به عنوان مثال ایشان در 26 فروردین 1379 در خطبههای نمازجمعه تهران میفرمایند: «اصلاحات یکی از واژههایی است که همیشه پر جاذبه بوده است. دولت جدید از اولی که آمد، مساله اصلاحات را مطرح کرد. همه انسانهایی که از هر فسادی رنج میبرند، دلشان با این شعار میتپد و طرفدار اصلاحاتند. اصلاحات چیز بسیار خوبی است؛ اما اصلاحات چیست؟ این جاست که باز دشمن پا در میانی میکند. تبلیغات امپراتوری خبری دشمن وارد میدان میشود و کاری میکند که در داخل کشور عدهای پیدا شوند و شعار اصلاحات بدهند؛ عدهای پیدا شوند و شعار نفی اصلاحات بدهند. مگر ممکن است کسی با اصلاحات مخالف باشد؟ آری؛ کار دشمن اینگونه است. کار دشمن، شبهه انداختن و غبارآلود کردن فضا برای بهرهگیری است. دشمن که به اصلاحات علاقهای ندارد. حرف قاطع در این زمینه، یک کلمه است؛ اصلاحات، یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه صاحبنظران با آن موافقند؛ یا اصلاحات، اصلاحات آمریکایی است و همه مسئولان کشور، همه مردم مومن و همه آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند.»
رهبر معظم انقلاب همچنین 19 تیر 79 (یک سال بعد از کودتای ناکام 18 تیر 78) در جمع مسئولان نظام میفرمایند: «اصلاحات باید تعریف شود. اولا برای خود ما که میخواهیم اصلاحات کنیم، تعریف شود و مشخص باشد که میخواهیم چه کار کنیم. ثانیا برای مردم تعریف شود که منظور ما از اصلاحات چیست، تا هر کسی نتواند به میل خودش اصلاحات را معنا کند. باید تعریف مشخصی از اصلاحات به وجود بیاید تا ترسیم آن چهره و وضعیتی که ما در نهایت جاده اصلاحات میخواهیم به آن برسیم، برای همه- هم مردم، هم مسئولان- آسان شود و بدانند به کجا میخواهند برسند... البته خوشبختانه برخی از مسئولان، و بیش از همه رئیسجمهور عزیزمان، بارها گفتهاند که اصلاحات ما اصلاحات اسلامی و انقلابی است؛ هدف، رسیدن به مدینهالنبی است. اینها خوب است، اما تعریفهای دقیقتر و تصویر روشنتری لازم است. اینها از این جهت خوب است که انگشت اشاره غربیها و بیگانهها را میخواباند؛ معلوم میشود آنچه که آنها میگویند، مراد نیست. همه این را میفهمند، اما باید توضیح داده شود و بیشتر تصویر گردد.»
این مشی رهبری دقیقا شبیه رفتاری است که امام خمینی در ابتدای انقلاب با برخی افراد و گروههایی داشتند که تلاش میکردند با برجستهسازی برخی کلید واژهها، شعارها و مفاهیم جذاب؛ به سمت تقابل با انقلاب اسلامی بروند اما حضرت امام(ره) در کمال هوشیاری در قدم اول ضمن تایید آن مفهوم و شعار، بلافاصله با تصرف دال گفتمان رقیب، به باز تعریف آن پرداخته و با مشخص کردن حدود ثغور و چارچوبهای آن، اجازه نمیدادند هر فرد و جریانی با توسل به یک واژه صرفا جذاب و تعریف نشده، از آن برای تقابل با انقلاب اسلامی استفاده کند. چنانچه در اردیبهشتماه 1358 و به مناسبت اولین روز کارگر بعد از پیروزی انقلاب که بسیاری از جریانهای چپ با برجستهسازی مفهوم «کارگر» تلاش داشتند تا انقلاب اسلامی و اسلام را نقطه مقابل تودههای جامعه و قشر زحمتکش کارگر تعریف کنند، امام در پیام خود به این مناسبت ضمن ارج نهادن به کلمه کارگر، آن را متصل به یک اندیشه الهی دانستند و ضمن تاکید بر اینکه خدای تعالی مبدأ کار و کارگری است، فرمودند: «حق تعالی مبدأ کارگری است و کارگر است... ما این روز را بزرگ میشماریم از برای اینکه قرار دادهاند این روز را برای کارگر. کارگر در اسلام.»