صراط: شب گذشته در بیست و سومین رو از ماه مبارک رمضان ویژه برنامه "ماه عسل" با ادامه قصهی روز قبل خود مهمان دلهای عرفانی مخاطبان در این شبهای قدر شد.
"احسان علیخانی" با سلام به روی ماه هموطنان و دوستان عزیز و گرانقدر، و همچنین مخاطبان اصیل و همیشگی ماه عسل، برنامه را آغاز کرد.
پس از پخش تیتراژ آغازین، علیخانی گفت: بنا به تقاضاهای زیاد مخاطبین و نیمه ماندن قصهی مهمان شب گذشته، امروز مجددا از "ژیلا اعلایی" برای حضور در برنامه دعوت به عمل آوردیم.
ژیلا اعلایی بعد از زهرا حسینی، مهمان ماه عسل 87 دومین مهمانی است که دوباره در تاریخ ماه عسل در برنامه حضور پیدا میکند.
علیخانی در ادامه رو به مخاطبان اظهار داشت: من شب گذشته به حساسیت و وسواس شما مخاطبان نسبت به ماجراها و روایت های ماه عسل ایمان آوردم، به قدری سوالات دقیق و ظریفی از سوی ما مطرح شد که این سوالات به ذهن کسی هم خطور نمیکرد.
علیخانی رو به ژیلا اعلایی، از تغییر جنس آرزوهایش از شبهای قدر سال گذشته تا امسال پرسید و مهمان پاسخ داد: سال گذشته بعد از سلامتی، دعایم برای حل مسائل مادی زندگیام بود، ولی امسال فقط خداوند را بابت دیدن دوبارهی شبهای قدر شکر کردم.
علیخانی در این بیت عنوان کرد: قصهی شما به قدری مورد استقبال قرار گرفته که از شب گذشته 6 کارگردان برای ساخت فیلم زندگی شما با من تماس گرفتند.
علیخانی دربارهی دلیل و انگیزه آن فرد برای طرح نقشهی گنج پرسید و مهمان گفت: آن فرد به ما اعتماد داشت و تصورش بر این بود که ما از لحاظ مالی او را تامین خواهیم کرد. همسر من در طی این مدت مدام بابت خریداری دستگاه گنج یاب به او پول میداد ولی در ماههای اخیر همسرم به او فشار میآورد که اگر از گنج خبری نیست، باید پولهای من را پس دهی و او هم شاید بابت این فشارها خواسته تا هر دوی ما را از سر راه بردارد. البته این تصورات ذهنی من است و هنوز پروندهی این ماجرا باز است و انگیزهی جنایت هولناک مشخص نیست.
مهمان در خصوص سوالهای مخاطبان بابت خونسردی خود در روز گذشته بیان کرد: حدود 10 ماه از فوت همسرم میگذرد و هنوز فرزندان من اشکهایم را ندیدند، چرا که هرگز نگذاشتهام آنها اشکهایم را ببینند.
من در 4 ماه اول به قدری از لحاظ وضعیت جسمانی و روحی دچار مشکل بودم که هفتهای دو روز بابت مشاوره به تهران میآمدم تا به حالت نرمال رسیدم. الان هم با قرص آرام بخش شبهای به خواب میروم تا به مسائل درون چاه فکر نکنم و به روند عادی زندگی برگردم و فرزندانم را به ثمر برسانم، منتها از شب گذشته با حضور در برنامه شما، شرایط روحی بدی پیدا کردم. علیخانی از این حرف مهمان ناراحت شد و افزود: پس چرا به برنامه ماه عسل آمدید؟ ژیلا اعلایی عنوان کرد: یکی از دوستانم به من گفت خداوند به تو عنایت کرده، تو باید این تکلیف را ادا کنی.
وی ادامه داد: وقتی همسرم کنار من مرد، تمام سعیام بر این بود تا همسرم را زنده نگه دارم، تمام پهلوهای بهروز را من منگوش گرفتم تا او واکنش نشان دهد، کوله پشتی که با خود برده بودیم برای گرم نگه داشتن بهروز روی او انداختم، دستانم روی پهلوی بهروز بود تا سرد شد.
وی در ادامه عنوان کرد: موتور به دلیل سنگینی روی ما نیفتاده بود ته چاه بسیار نرم و بدن من در دو روز اول بی حس بود. ار روز شنبه حشرهها روی من راه میرفتند و من تنها از ترس خاک پرتاب میکردم.
علیخانی از مهمان پرسید در ته چاه به این فکر کردی که چرا باید درون چاه بیافتید؟ مهمان پاسخ داد: بله فکر کردم و دلیل آن را طمع و قانع نبودن به روند زندگی خود یافتم.
وی تصریح کرد: هوا ابری بود ولی باران نیامد، آن شب تا صبح کافر شدم و اینکه حتما خدا نیست، چرا که حداقل باران میبارید ولی بعد به این نتیجه رسیدم که با اعتقادات 34 سال زندگیام بمیرم، تا اینکه روز دوشنبه بسیار تشنه و گرسنه شده بودم و تمام دستانم را حشرات خورده بودند و شرایط سخت مرا به فکر خودکشی انداخت، چراغ شیشه موتور را روی رگ دستم کشیدم و تا 2 ساعت درگیر خودکشی بودم ولی بعد به ف کر فرزندانم افتادم و منصرف شدم.
وی افزود: در درون چاه فقط من، یک دنیا بدبختی و نا امیدی وجود داشت و کسی جز خدا برای متوسل شدن وجود نداشت، بنابراین آرام شدم.
صبح روز بعد از تشنگی زبانم مثل یک چوب به بیرون آمده بود و از خدا خواستم تا نگذارد شیعهی علی مثل سگ بمیرد. بنابرین اسپری را از داخل کیفم با زحمت بیرون آوردم و روی رگها و چشمانم زدم بعد با اشک چشمانم زبانم را خیس کردم و زبانم را داخل دهانم بردم، بعد از آن سجده شکر به جا آوردم و امید به قدرت خدا من را نجات داد.
ژیلا اعلایی، در ادامه ماجرا اظهار داشت: همسرم بهروز موقع رفتن تمام جزئیات گنج و همچنین نام و شماره تلفن کارگرمان را در یک نامه مینویسد و داخل گاو صندوق مغازه میگذارد و به دوستش میگوید اگر تا ساعت 8 امشب برنگشتیم، آن نامه داخل گاو صندوق را تحویل پلیس آگاهی بده که بعد از اینکه ما برنمیگردیم، دوست همسرم ساعت 8 شب نامه را به خانوادهام و پلیس آگاهی میدهد و تجسس شروع میشود. بعد از یک هفته آن کارگر اعتراف میکند و خودش آدرس چاه را به ماموران میدهد.
ژیلا اعلایی در پایان خاطرنشان کرد: من در چاه غفلت خودم افتاده بودم و لطف خدا شامل حالم شد.
علیخانی پس از خروج از قاب "ماه عسل" عنوان کرد: امشب خدا را به یأس و ناامیدی دل حضرت ابوالفضل عباس (ع) تا ما را نا امید نکند. این قسم آسمان را میلرزاند. ماهتون عسل.
"احسان علیخانی" با سلام به روی ماه هموطنان و دوستان عزیز و گرانقدر، و همچنین مخاطبان اصیل و همیشگی ماه عسل، برنامه را آغاز کرد.
پس از پخش تیتراژ آغازین، علیخانی گفت: بنا به تقاضاهای زیاد مخاطبین و نیمه ماندن قصهی مهمان شب گذشته، امروز مجددا از "ژیلا اعلایی" برای حضور در برنامه دعوت به عمل آوردیم.
ژیلا اعلایی بعد از زهرا حسینی، مهمان ماه عسل 87 دومین مهمانی است که دوباره در تاریخ ماه عسل در برنامه حضور پیدا میکند.
علیخانی در ادامه رو به مخاطبان اظهار داشت: من شب گذشته به حساسیت و وسواس شما مخاطبان نسبت به ماجراها و روایت های ماه عسل ایمان آوردم، به قدری سوالات دقیق و ظریفی از سوی ما مطرح شد که این سوالات به ذهن کسی هم خطور نمیکرد.
علیخانی رو به ژیلا اعلایی، از تغییر جنس آرزوهایش از شبهای قدر سال گذشته تا امسال پرسید و مهمان پاسخ داد: سال گذشته بعد از سلامتی، دعایم برای حل مسائل مادی زندگیام بود، ولی امسال فقط خداوند را بابت دیدن دوبارهی شبهای قدر شکر کردم.
علیخانی در این بیت عنوان کرد: قصهی شما به قدری مورد استقبال قرار گرفته که از شب گذشته 6 کارگردان برای ساخت فیلم زندگی شما با من تماس گرفتند.
علیخانی دربارهی دلیل و انگیزه آن فرد برای طرح نقشهی گنج پرسید و مهمان گفت: آن فرد به ما اعتماد داشت و تصورش بر این بود که ما از لحاظ مالی او را تامین خواهیم کرد. همسر من در طی این مدت مدام بابت خریداری دستگاه گنج یاب به او پول میداد ولی در ماههای اخیر همسرم به او فشار میآورد که اگر از گنج خبری نیست، باید پولهای من را پس دهی و او هم شاید بابت این فشارها خواسته تا هر دوی ما را از سر راه بردارد. البته این تصورات ذهنی من است و هنوز پروندهی این ماجرا باز است و انگیزهی جنایت هولناک مشخص نیست.
مهمان در خصوص سوالهای مخاطبان بابت خونسردی خود در روز گذشته بیان کرد: حدود 10 ماه از فوت همسرم میگذرد و هنوز فرزندان من اشکهایم را ندیدند، چرا که هرگز نگذاشتهام آنها اشکهایم را ببینند.
من در 4 ماه اول به قدری از لحاظ وضعیت جسمانی و روحی دچار مشکل بودم که هفتهای دو روز بابت مشاوره به تهران میآمدم تا به حالت نرمال رسیدم. الان هم با قرص آرام بخش شبهای به خواب میروم تا به مسائل درون چاه فکر نکنم و به روند عادی زندگی برگردم و فرزندانم را به ثمر برسانم، منتها از شب گذشته با حضور در برنامه شما، شرایط روحی بدی پیدا کردم. علیخانی از این حرف مهمان ناراحت شد و افزود: پس چرا به برنامه ماه عسل آمدید؟ ژیلا اعلایی عنوان کرد: یکی از دوستانم به من گفت خداوند به تو عنایت کرده، تو باید این تکلیف را ادا کنی.
وی ادامه داد: وقتی همسرم کنار من مرد، تمام سعیام بر این بود تا همسرم را زنده نگه دارم، تمام پهلوهای بهروز را من منگوش گرفتم تا او واکنش نشان دهد، کوله پشتی که با خود برده بودیم برای گرم نگه داشتن بهروز روی او انداختم، دستانم روی پهلوی بهروز بود تا سرد شد.
وی در ادامه عنوان کرد: موتور به دلیل سنگینی روی ما نیفتاده بود ته چاه بسیار نرم و بدن من در دو روز اول بی حس بود. ار روز شنبه حشرهها روی من راه میرفتند و من تنها از ترس خاک پرتاب میکردم.
علیخانی از مهمان پرسید در ته چاه به این فکر کردی که چرا باید درون چاه بیافتید؟ مهمان پاسخ داد: بله فکر کردم و دلیل آن را طمع و قانع نبودن به روند زندگی خود یافتم.
وی تصریح کرد: هوا ابری بود ولی باران نیامد، آن شب تا صبح کافر شدم و اینکه حتما خدا نیست، چرا که حداقل باران میبارید ولی بعد به این نتیجه رسیدم که با اعتقادات 34 سال زندگیام بمیرم، تا اینکه روز دوشنبه بسیار تشنه و گرسنه شده بودم و تمام دستانم را حشرات خورده بودند و شرایط سخت مرا به فکر خودکشی انداخت، چراغ شیشه موتور را روی رگ دستم کشیدم و تا 2 ساعت درگیر خودکشی بودم ولی بعد به ف کر فرزندانم افتادم و منصرف شدم.
وی افزود: در درون چاه فقط من، یک دنیا بدبختی و نا امیدی وجود داشت و کسی جز خدا برای متوسل شدن وجود نداشت، بنابراین آرام شدم.
صبح روز بعد از تشنگی زبانم مثل یک چوب به بیرون آمده بود و از خدا خواستم تا نگذارد شیعهی علی مثل سگ بمیرد. بنابرین اسپری را از داخل کیفم با زحمت بیرون آوردم و روی رگها و چشمانم زدم بعد با اشک چشمانم زبانم را خیس کردم و زبانم را داخل دهانم بردم، بعد از آن سجده شکر به جا آوردم و امید به قدرت خدا من را نجات داد.
ژیلا اعلایی، در ادامه ماجرا اظهار داشت: همسرم بهروز موقع رفتن تمام جزئیات گنج و همچنین نام و شماره تلفن کارگرمان را در یک نامه مینویسد و داخل گاو صندوق مغازه میگذارد و به دوستش میگوید اگر تا ساعت 8 امشب برنگشتیم، آن نامه داخل گاو صندوق را تحویل پلیس آگاهی بده که بعد از اینکه ما برنمیگردیم، دوست همسرم ساعت 8 شب نامه را به خانوادهام و پلیس آگاهی میدهد و تجسس شروع میشود. بعد از یک هفته آن کارگر اعتراف میکند و خودش آدرس چاه را به ماموران میدهد.
ژیلا اعلایی در پایان خاطرنشان کرد: من در چاه غفلت خودم افتاده بودم و لطف خدا شامل حالم شد.
علیخانی پس از خروج از قاب "ماه عسل" عنوان کرد: امشب خدا را به یأس و ناامیدی دل حضرت ابوالفضل عباس (ع) تا ما را نا امید نکند. این قسم آسمان را میلرزاند. ماهتون عسل.