صراط: در اولین هفتهی ماه مبارک رمضان رهبر داعش (که حالا خود را خلیفهی مسلمین میخواند) برای اولین بار چهره کریه خود را در اقدامی پروپاگانداگونه و با تکنیکهای رسانهای جالبی آشکار کرد.
داعش تا پیش از این نشان داده بود برخلاف سایر گروهکهای تروریسیتی فعال در منطقه (طالبان، القاعده و ...) به استفاده از فناوریهای نوین اهتمام ویژه ای دارد. فضاسازیهای رسانهای داعش، چه از طریق اینترنت و چه از طریق شبکههای مجازی نشان داده که این گروهک ترویستی صرفاً یک گروه با پشتوانه نظامی نیست، بلکه از یک پشتیبانی سازمان یافته آنلاین اطلاعاتی نیز برخوردار است.
این گروه استراتژیهای مختلفی را در شبکههای اجتماعی به کار میگیرد تا بتواند پیامهای مد نظر خود را به درستی مدیریت کرده و گسترش دهد. یکی از موفقترین ابتکارات داعش در این زمینه، اپلیکیشن «فجر البشائر» برای استفاده در توییتر بوده که در هنگام تسخیر شهر موصل به عنوان یکی از نیروهای کمکی داعش برای ایجاد ترس و وحشت در میان ساکنان شهر و در درجه اولی برای ارتشیان عراق، وارد صحنه شد. داعش با استفاده از این روش در حمله خود به شهر موصل، به طور میانگین روزانه ۴۰ هزار توییت با عنوان "دولت اسلامی عراق و شام در توییتر" از این طریق منتشر شده است.
حتی همزمان با حرکت داعش به سمت بغداد، کاربران اپلیکیشن «فجر البشائر» شروع به ارسال هزاران توییت در این باره کردند؛ این توییتها که حاویتصویر یک نظامیداعشی مسلح در حال نگاه کردن به پرچم سیاه رنگ این گروه بود؛ بر روی این تصویر عبارت «قادمون یا بغداد» نوشته شده بود؛ توانست کمک شایانی به داعش برای فضاسازی رسانهای پیشروی به سوی بغداد کند تا جایی که با جستجوی کلمه بغداد در شبکههای اجتماعی، این تصویر بهعنوان یکی از نتایج اولیه ظاهر میشد.
ظهور یک باره ابوبکر البغدادی و چند نکته برجسته
به نوشتهی تحلیلگر برجستهی روزنامهی السفیر، عبدالله سلیمان علی، اولین ظهور علنی ابوبکر البغدادی طی یک فایل تصویری، نکاتی جدید در پروندهی «دولت اسلامی عراق و شام» به ثبت رساند، گروهی که حالا خود را «دولت اسلامی» میخواند و سعی دارد اینکه نماد خلافت اسلامی است را در اذهان تثبیت کند. اتفاقات و جزئیاتی که در این فایل تصویری وجود دارد، در دل خود حاوی پیامهای مهمی برای چندین جهت مختلف است، خصوصا که این سازمان در حال گسترش سیطرهاش بر مناطق وسیعی از سوریه و عراق است، فلذا سؤالاتی دربارهی زمان این ظهور علنی و پیامهایش را میتوان مطرح کرد.
تصمیم داعش در علنی کردن چهرهی رهبرش و انتشار علنی آن از طریق یک فایل ویدئویی (آن هم بعد از مدتها پردهنشینی و مخفیکاری) مسئلهی غیرمنتظرهای نبود، چون درست پیش از عملی شدن این تصمیم، چندین پیشبینی دربارهی عملی شدن آن صورت گرفته بود، کما اینکه چندی پیش نشریهی السفیر از قول یک منبعِ نزدیک به داعش نوشت که: «البغدادی، یا خلیفه ابراهیم عواد البدری، در حال آماده شدن برای ضبط یک سخنرانی است که برای اولین بار به صورت تصویری خواهد بود.» این منبع اشاره کرده بود: «ظهور علنی ممکن است در هر زمانی باشد ولی انتظار نمیرود که خیلی به تأخیر بیفتد.» اگرچه پیام صوتیای که درست فردای آن روز (و در روز اول ماه مبارک رمضان) تحت عنوان «پیامی به مجاهدین و امت اسلامی در ماه رمضان» از طرف بغدادی منتشر شد، موجب یأس در تحقق پیشبینیها شد، اما به سرعت معلوم شد که محافل درونی داعش به شدت مشغول آمادهسازی زمینهها برای یک گام بی سابقه در تاریخ خود بودهاند، یعنی بحث بر سر کیفیت بیرون دادن تصویر اولین ظهور علنی امیرشان که حالا به قول آنها شده است «خلیفه».
این فایل تصویری (که میتوان گفت از جهت شکل و مضمون به خوبی تهیه شده است) البغدادی را نشان میدهد که مشغول خواندن اولین «خطبهی اولین نماز جمعه» ماه رمضان در «مسجد کبیر» شهر موصل است، در حالیکه صدها نفر از نمازگزاران (که احتمالا از بیعتکنندگان پیشین با البغدادی بودهاند) در مسجد حضور دارند.
شکی نیست که مسئولین این کار، میخواستهاند در آن واحد چندین پیام صریح یا تلویحی را به چندین جهت مختلف برسانند، که میتوان آنها را چنین دستهبندی کرد:
۱- شهر موصل که اولین ظهور علنی بغدادی در آنجا رخ داد، حدود یک ماه پیش از سیطره حکومت عراق خارج شد، آن هم در فضایی که رسانهها به صورت عمدی درباره گروهی که بر این شهر مسلط شده نظرات مختلف ارائه میکردند [و صریحا از داعش اسم نمیبردند.] در نتیجه، انتخاب یکی از مساجد این شهر برای اینکه البغدادی اولین خطبهی جمعهی علنیاش را در آن ایراد کند، حاوی یک پیام بدون لکنت است و آن هم اینکه «دولت اسلامی»، شهر موصل را یک ولایت تحت سیطره خود میداند و از همه میخواهد که با این واقعیت کنار بیایند، نه طبق آنچه رسانهها درباره اصطلاحا «انقلابیون عشایر» یا «شورای نظامی» به عنوان رهبران حمله به موصل مطرح میکنند.
۲- این سازمان تروریستی میخواهد موصل را به عنوان پایتخت دولت خود در اذهان تثبیت کند، یعنی بر عکس آنچه گفته میشد که این سازمان، شهر رقه در سوریه را به عنوان پایتخت خود میشناسد. با این تصمیم، رنگ «عراقیگری» سازمان بیشتر میشود، آن هم درست در زمانی که این سازمان میخواهد با کارت «آرزوی بازگرداندن خلافت بغداد» بازی کند، یعنی شهری که به صورت تاریخی، پایتخت معروف خلافت عباسیان بوده است.
۳- انتخاب «مسجد کبیر» هم خودش دارای پیامی تلویحی است که البته رسانهها دربارهی تفسیر آن نظرات متفاوتی دارند: طرفداران سازمان اینطور میگویند که «مسجد کبیر» از ابنیه ساخته شده توسط نورالدین زنگی در قرن ششم است [نورالدین زنگی حاکمی ترکتبار در مناطق سوریه و عراق بود که به دلیل جنگیدن با «صلیبیها» و آزادسازی شهرهای مسلماننشین و زمینهسازی پیروزی نهایی صلاح الدین ایوبی بر آنها و زمینهسازی آزادسازی قدس توسط او، و همچنین به دلیل جنگ با فاطمیان شیعه مذهب مصر و منقرض کردن حکومت آنها، در تاریخ معروفیت دارد]. در نتیجه «خلیفه» آنها هم به راه و روش این رهبر تاریخی اقتدا خواهد کرد و تا آزادسازی قدس اشغالی پیش خواهد رفت(!)
برخی دیگر میترسند، خواندن نماز در مسجد نورالدین زنگی پیامی باشد مبنی بر نیت بغدادی و داعش در راهانداختن نبرد و جنگ در منطقه عربی - اسلامی با مستمسک قرار دادن توحید، یعنی همان کاری که زنگی انجام داد؛ و این یعنی تهدید منطقه به آشوب و خرابی بیشتری که کسی نمیداند چطور میتواند متوقف شود، خصوصا که نمیوان شرایط منطقهای و بین المللی دوران ما را با دورانی که نورالدین زنگی در آن میزیست یکی دانست.
۴- از نظر شکلی هم، اینکه البغدادی در اولین ظهور علنیاش عبای سیاه به تن کرده بود تأییدی است بر این برداشت که او واقعا قصد دارد خشونت و هرج و مرج در منطقه را ادامه دهد. چراکه لباس سیاه [در فرهنگ سلفیون]، نماد جنگ و نبرد است و خلفا و فرماندهان تاریخی در این قبیل حالات لباس سیاه به تن میکردند. در همین راستا، طرفداران سازمان، در بررسی این موضوع به روایتی تاریخی اشاره میکنند که میگوید پیامبر هنگام فتح مکه عبای سیاه به تن داشتند.
۵- اما پیام مهمتری که البغدادی میخواست ارسال کند، در دل زمانی خوابیده است که برای اولین ظهور علنیاش انتخاب کرد. چرا البغدادی درست الان خودش را نشان داد؟ چرا قبلا تصمیم به ظهور علنی نگرفته بود با آنکه شهر "رقه" در سوریه فضای امنی برای او و سران سازمانش فراهم کرده بود؟
در این راستا باید در نظر داشت که ظهور علنی بغدادی تنها چند روز پس از اعلام «خلافت او بر مسلمین» صورت گرفت و همانطور که پیشتر اشاره کردیم، پیشبینی میشد که بعد از این اعلان، خودش را نشان دهد. اما در عین حال باید در نظر داشت که آنچه حدود یک هفته پیش از آن در ریف دیرالزور رخ داد [و تعداد زیادی از نیروهای مسلح «جهادی» ناگهان از دیگر گروهها اعلام جدایی و با داعش اعلام بیعت کردند] هم ارتباطی مستحکم داشت با اعلان خلافت و ظهور علنی بغدادی.
در این روزها شهرها و روستاهای "ریف دیرالزور" شاهد یک کودتای ناگهانی و غافلگیر کننده بود که از خلال آن، داعش توانست بدون درگیری چندانی بر تمامی این روستاها و شهرها به صورت کامل سیطره یابد، آیا این سازمان از قبل برای این لحظه نقشه ریخته بود؟ اطلاعاتِ در دست، نشان میدهد آن چه در "دیرالزور" رخ داد (از بیعتهای ناگهانی و حل و فصلها و توافقات صورت گرفته با گروههای دیگر و عشایر گرفته تا سقوط شهر "الشحیل" که به نوعی نشانگر سقوط و پایان کار «جبهة النصرة» به صورتی که تا الان میشناختیمش خواهد بود) همه و همه طبق یک روند صعودی در حال زمینهچینی بود و تلاش بر این بود که اینها همزمان بشود با لحظهی اولین ظهور علنی البغدادی. و هدف از همهی اینها، دادن وزنی قابل توجه بود به این ظهور علنی از طریق پیروزیهای میدانی که نشانگر رشد و گسترش «دولت اسلامی» و اتصال برقرار کردنش بین دو طرف مرزهای عراقی-سوری و پیوستن بسیاری از سران عشایر و رزمندگان به آن باشد.
به همین جهت بود که به رغم وجود شرایط امنیتی مناسب، البغدادی خود را در رقه نشان نداد، چراکه تسلط بر "رقه" به تنهایی نمیتوانست او را یک بازیگر منطقهای نشان دهد، اما او آمد و بر "موصل" مسلط شد و از طریق "ریف دیرالزور" بین موصل و رقه اتصال برقرار نمود و پیروانش تقریبا با چند کشور از جمله "اردن" و "عربستان" هم مرز شدند، و اینجا بود که حس کرد وقتش رسیده است که تغییری شکلی متناسب با تغییرات میدانی صورت گرفته عملی کند، تغییراتی میدانی که به ظن او وزن جدیدی به او بخشیده است. فلذا به صورت علنی ظاهر شد تا به منطقه و جهان اعلام کند: ما در مرحلهی جدیدی هستیم و من اینجایم... یک بازیگر اساسی در این مرحلهی جدید!
داعش تا پیش از این نشان داده بود برخلاف سایر گروهکهای تروریسیتی فعال در منطقه (طالبان، القاعده و ...) به استفاده از فناوریهای نوین اهتمام ویژه ای دارد. فضاسازیهای رسانهای داعش، چه از طریق اینترنت و چه از طریق شبکههای مجازی نشان داده که این گروهک ترویستی صرفاً یک گروه با پشتوانه نظامی نیست، بلکه از یک پشتیبانی سازمان یافته آنلاین اطلاعاتی نیز برخوردار است.
این گروه استراتژیهای مختلفی را در شبکههای اجتماعی به کار میگیرد تا بتواند پیامهای مد نظر خود را به درستی مدیریت کرده و گسترش دهد. یکی از موفقترین ابتکارات داعش در این زمینه، اپلیکیشن «فجر البشائر» برای استفاده در توییتر بوده که در هنگام تسخیر شهر موصل به عنوان یکی از نیروهای کمکی داعش برای ایجاد ترس و وحشت در میان ساکنان شهر و در درجه اولی برای ارتشیان عراق، وارد صحنه شد. داعش با استفاده از این روش در حمله خود به شهر موصل، به طور میانگین روزانه ۴۰ هزار توییت با عنوان "دولت اسلامی عراق و شام در توییتر" از این طریق منتشر شده است.
حتی همزمان با حرکت داعش به سمت بغداد، کاربران اپلیکیشن «فجر البشائر» شروع به ارسال هزاران توییت در این باره کردند؛ این توییتها که حاویتصویر یک نظامیداعشی مسلح در حال نگاه کردن به پرچم سیاه رنگ این گروه بود؛ بر روی این تصویر عبارت «قادمون یا بغداد» نوشته شده بود؛ توانست کمک شایانی به داعش برای فضاسازی رسانهای پیشروی به سوی بغداد کند تا جایی که با جستجوی کلمه بغداد در شبکههای اجتماعی، این تصویر بهعنوان یکی از نتایج اولیه ظاهر میشد.
ظهور یک باره ابوبکر البغدادی و چند نکته برجسته
به نوشتهی تحلیلگر برجستهی روزنامهی السفیر، عبدالله سلیمان علی، اولین ظهور علنی ابوبکر البغدادی طی یک فایل تصویری، نکاتی جدید در پروندهی «دولت اسلامی عراق و شام» به ثبت رساند، گروهی که حالا خود را «دولت اسلامی» میخواند و سعی دارد اینکه نماد خلافت اسلامی است را در اذهان تثبیت کند. اتفاقات و جزئیاتی که در این فایل تصویری وجود دارد، در دل خود حاوی پیامهای مهمی برای چندین جهت مختلف است، خصوصا که این سازمان در حال گسترش سیطرهاش بر مناطق وسیعی از سوریه و عراق است، فلذا سؤالاتی دربارهی زمان این ظهور علنی و پیامهایش را میتوان مطرح کرد.
تصمیم داعش در علنی کردن چهرهی رهبرش و انتشار علنی آن از طریق یک فایل ویدئویی (آن هم بعد از مدتها پردهنشینی و مخفیکاری) مسئلهی غیرمنتظرهای نبود، چون درست پیش از عملی شدن این تصمیم، چندین پیشبینی دربارهی عملی شدن آن صورت گرفته بود، کما اینکه چندی پیش نشریهی السفیر از قول یک منبعِ نزدیک به داعش نوشت که: «البغدادی، یا خلیفه ابراهیم عواد البدری، در حال آماده شدن برای ضبط یک سخنرانی است که برای اولین بار به صورت تصویری خواهد بود.» این منبع اشاره کرده بود: «ظهور علنی ممکن است در هر زمانی باشد ولی انتظار نمیرود که خیلی به تأخیر بیفتد.» اگرچه پیام صوتیای که درست فردای آن روز (و در روز اول ماه مبارک رمضان) تحت عنوان «پیامی به مجاهدین و امت اسلامی در ماه رمضان» از طرف بغدادی منتشر شد، موجب یأس در تحقق پیشبینیها شد، اما به سرعت معلوم شد که محافل درونی داعش به شدت مشغول آمادهسازی زمینهها برای یک گام بی سابقه در تاریخ خود بودهاند، یعنی بحث بر سر کیفیت بیرون دادن تصویر اولین ظهور علنی امیرشان که حالا به قول آنها شده است «خلیفه».
این فایل تصویری (که میتوان گفت از جهت شکل و مضمون به خوبی تهیه شده است) البغدادی را نشان میدهد که مشغول خواندن اولین «خطبهی اولین نماز جمعه» ماه رمضان در «مسجد کبیر» شهر موصل است، در حالیکه صدها نفر از نمازگزاران (که احتمالا از بیعتکنندگان پیشین با البغدادی بودهاند) در مسجد حضور دارند.
شکی نیست که مسئولین این کار، میخواستهاند در آن واحد چندین پیام صریح یا تلویحی را به چندین جهت مختلف برسانند، که میتوان آنها را چنین دستهبندی کرد:
۱- شهر موصل که اولین ظهور علنی بغدادی در آنجا رخ داد، حدود یک ماه پیش از سیطره حکومت عراق خارج شد، آن هم در فضایی که رسانهها به صورت عمدی درباره گروهی که بر این شهر مسلط شده نظرات مختلف ارائه میکردند [و صریحا از داعش اسم نمیبردند.] در نتیجه، انتخاب یکی از مساجد این شهر برای اینکه البغدادی اولین خطبهی جمعهی علنیاش را در آن ایراد کند، حاوی یک پیام بدون لکنت است و آن هم اینکه «دولت اسلامی»، شهر موصل را یک ولایت تحت سیطره خود میداند و از همه میخواهد که با این واقعیت کنار بیایند، نه طبق آنچه رسانهها درباره اصطلاحا «انقلابیون عشایر» یا «شورای نظامی» به عنوان رهبران حمله به موصل مطرح میکنند.
۲- این سازمان تروریستی میخواهد موصل را به عنوان پایتخت دولت خود در اذهان تثبیت کند، یعنی بر عکس آنچه گفته میشد که این سازمان، شهر رقه در سوریه را به عنوان پایتخت خود میشناسد. با این تصمیم، رنگ «عراقیگری» سازمان بیشتر میشود، آن هم درست در زمانی که این سازمان میخواهد با کارت «آرزوی بازگرداندن خلافت بغداد» بازی کند، یعنی شهری که به صورت تاریخی، پایتخت معروف خلافت عباسیان بوده است.
۳- انتخاب «مسجد کبیر» هم خودش دارای پیامی تلویحی است که البته رسانهها دربارهی تفسیر آن نظرات متفاوتی دارند: طرفداران سازمان اینطور میگویند که «مسجد کبیر» از ابنیه ساخته شده توسط نورالدین زنگی در قرن ششم است [نورالدین زنگی حاکمی ترکتبار در مناطق سوریه و عراق بود که به دلیل جنگیدن با «صلیبیها» و آزادسازی شهرهای مسلماننشین و زمینهسازی پیروزی نهایی صلاح الدین ایوبی بر آنها و زمینهسازی آزادسازی قدس توسط او، و همچنین به دلیل جنگ با فاطمیان شیعه مذهب مصر و منقرض کردن حکومت آنها، در تاریخ معروفیت دارد]. در نتیجه «خلیفه» آنها هم به راه و روش این رهبر تاریخی اقتدا خواهد کرد و تا آزادسازی قدس اشغالی پیش خواهد رفت(!)
برخی دیگر میترسند، خواندن نماز در مسجد نورالدین زنگی پیامی باشد مبنی بر نیت بغدادی و داعش در راهانداختن نبرد و جنگ در منطقه عربی - اسلامی با مستمسک قرار دادن توحید، یعنی همان کاری که زنگی انجام داد؛ و این یعنی تهدید منطقه به آشوب و خرابی بیشتری که کسی نمیداند چطور میتواند متوقف شود، خصوصا که نمیوان شرایط منطقهای و بین المللی دوران ما را با دورانی که نورالدین زنگی در آن میزیست یکی دانست.
۴- از نظر شکلی هم، اینکه البغدادی در اولین ظهور علنیاش عبای سیاه به تن کرده بود تأییدی است بر این برداشت که او واقعا قصد دارد خشونت و هرج و مرج در منطقه را ادامه دهد. چراکه لباس سیاه [در فرهنگ سلفیون]، نماد جنگ و نبرد است و خلفا و فرماندهان تاریخی در این قبیل حالات لباس سیاه به تن میکردند. در همین راستا، طرفداران سازمان، در بررسی این موضوع به روایتی تاریخی اشاره میکنند که میگوید پیامبر هنگام فتح مکه عبای سیاه به تن داشتند.
۵- اما پیام مهمتری که البغدادی میخواست ارسال کند، در دل زمانی خوابیده است که برای اولین ظهور علنیاش انتخاب کرد. چرا البغدادی درست الان خودش را نشان داد؟ چرا قبلا تصمیم به ظهور علنی نگرفته بود با آنکه شهر "رقه" در سوریه فضای امنی برای او و سران سازمانش فراهم کرده بود؟
در این راستا باید در نظر داشت که ظهور علنی بغدادی تنها چند روز پس از اعلام «خلافت او بر مسلمین» صورت گرفت و همانطور که پیشتر اشاره کردیم، پیشبینی میشد که بعد از این اعلان، خودش را نشان دهد. اما در عین حال باید در نظر داشت که آنچه حدود یک هفته پیش از آن در ریف دیرالزور رخ داد [و تعداد زیادی از نیروهای مسلح «جهادی» ناگهان از دیگر گروهها اعلام جدایی و با داعش اعلام بیعت کردند] هم ارتباطی مستحکم داشت با اعلان خلافت و ظهور علنی بغدادی.
در این روزها شهرها و روستاهای "ریف دیرالزور" شاهد یک کودتای ناگهانی و غافلگیر کننده بود که از خلال آن، داعش توانست بدون درگیری چندانی بر تمامی این روستاها و شهرها به صورت کامل سیطره یابد، آیا این سازمان از قبل برای این لحظه نقشه ریخته بود؟ اطلاعاتِ در دست، نشان میدهد آن چه در "دیرالزور" رخ داد (از بیعتهای ناگهانی و حل و فصلها و توافقات صورت گرفته با گروههای دیگر و عشایر گرفته تا سقوط شهر "الشحیل" که به نوعی نشانگر سقوط و پایان کار «جبهة النصرة» به صورتی که تا الان میشناختیمش خواهد بود) همه و همه طبق یک روند صعودی در حال زمینهچینی بود و تلاش بر این بود که اینها همزمان بشود با لحظهی اولین ظهور علنی البغدادی. و هدف از همهی اینها، دادن وزنی قابل توجه بود به این ظهور علنی از طریق پیروزیهای میدانی که نشانگر رشد و گسترش «دولت اسلامی» و اتصال برقرار کردنش بین دو طرف مرزهای عراقی-سوری و پیوستن بسیاری از سران عشایر و رزمندگان به آن باشد.
به همین جهت بود که به رغم وجود شرایط امنیتی مناسب، البغدادی خود را در رقه نشان نداد، چراکه تسلط بر "رقه" به تنهایی نمیتوانست او را یک بازیگر منطقهای نشان دهد، اما او آمد و بر "موصل" مسلط شد و از طریق "ریف دیرالزور" بین موصل و رقه اتصال برقرار نمود و پیروانش تقریبا با چند کشور از جمله "اردن" و "عربستان" هم مرز شدند، و اینجا بود که حس کرد وقتش رسیده است که تغییری شکلی متناسب با تغییرات میدانی صورت گرفته عملی کند، تغییراتی میدانی که به ظن او وزن جدیدی به او بخشیده است. فلذا به صورت علنی ظاهر شد تا به منطقه و جهان اعلام کند: ما در مرحلهی جدیدی هستیم و من اینجایم... یک بازیگر اساسی در این مرحلهی جدید!