صراط: دیروز فریاد نفرت و انزجار بشریت علیه رژیم صهیونیستی در پنج قاره جهان بلند بود. دیروز، سیاه ترین روز برای رژیم اشغالگر قدس بود. غریو ملتهای مسلمان و دیگر انسانهای آزادیخواه دنیا در حمایت از مقاومت و آزادی قدس شریف، لرزه بر اندام نتانیاهو و حامیان غربی و مهره های عربی وابسته به تل آویو انداخت. نهالی که خمینی کبیر، آن پیر و مراد سفر کرده مسلمانان دنیا کاشته بود دیروز ثمر داد . ثمره فریادهای پیوسته دیروز ملتهای دنیا در حمایت از ملت مظلوم و ستمدیده فلسطین و زنان و کودکان بی دفاع و بی پناه غزه تقویت مقاومت و تضعیف بنیان بی ریشه صهیونیستها بود. آری! دیروز هر یک از مسلمانان روزه دار به یک موشک قسام تبدیل شده و بر قلب تل آویو و حیفا فرود آمدند تا دیگر جایی برای عرض اندام وارثان متوحش موشه دایان و مناخم بگین باقی نماند. حماسه آفرینی ملتهای آگاه دنیا و مسلمانان روزه دار و غیور در آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان امسال نشان داد که توهم " از نیل تا فرات" را در آینده باید فقط در مغز متلاشی شده سربازان اسرائیلی و دست نوشته های دوران افسردگی سران رژیم صهیونیستی مورد کند و کاو قرار داد. حماسه روز قدس امسال پیامهای گویا و معینی برای تل آویو دارد:
1- رژیم اشغالگر قدس زیر چکش افکار عمومی دنیا راهی جز پذیرش شکست در جنگ اخیر ندارد. در شرایطی که حتی سیاستمداران غربی حامی جنایات اسرائیل نیز به دلیل ترس از افکار عمومی اروپا کمتر به صورت صریح دم از حمایت از صهیونیستها می زنند،تل آویو باید خود را برای بلند کردن پرچم تسلیم آماده کند. در اینجا اهمیتی ندارد که نتانیاهو و لیبرمن، دو سیاستمدار کودک کش رژیم صهیونیستی مسئولیت اهتزار پرچم شکست در برابر مقاومت اسلامی فلسطین را به چه کسی واگذار کنند! خشم و نفرت شدید افکار عمومی دنیا از شهادت 820 زن و کودک بی گناه و زخمی شدن 5300 تن دیگر و آوارگی صدها هزار ساکن نوار غزه خود اصلی ترین مانع در برابر خونریزی و توحش صهیونیستهاست.
2- امروز رژیم اشغالگر قدس به نماد اصلی نقض حقوق بشر در نظام بین الملل تبدیل شده است. در جریان جنگ 33 روزه لبنان، مقاومت 22 روزه و مقاومت 8 روزه غزه صهیونیستها مرتکب انواع جنایتهای جنگی شدند. با این حال سه کشور ایالات متحده آمریکا، انگلیس و فرانسه مانع از مواجهه حقوقی با جنایات صهیونیستها شدند.بان کی مون به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد نیز مانند همیشه با لبخند وقیحانه خود از موضوع کشتار کودکان بی دفاع فلسطینی به سادگی گذشت تا بار دیگر تعلق خاطر خود به تل آویو و واشنگتن را به اثبات برساند. با این حال این بار موضوع به طور کلی متفاوت است. طولانی شدن جنگ و مقاومت جانانه رزمندگان مقاومت در برابر صهیونیستها منجر به افزایش جنایات اسرائیل و در نتیجه واکنش اجباری شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در قبال تل آویو شد. "ناو پیلای" کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد که در روزهای نخست جنایات صهیونیستها به مانند بان کی مون با سکوت خود مسیر را برای ادامه جنایات اسرائیل هموار ساخته بود،در نهایت پس از مشاهده خشم عمومی ناشی از کشتار زنان و کودکان فلسطینی ، ناچار به اعتراف به جنایت جنگی و نقض حقوق بین الملل توسط رژیم صهیونیستی شد. بدیهی است که با توجه به احراز و اثبات قطعی جنایات جنگی اسرائیل در نوار غزه، ملتهای دنیا با تکیه بر خروش و همبستگی روز گذشته خود باید محاکمه سران رژیم صهیونیستی را خواستار و پیگیر شوند. این امر با توجه به وحشتی که تل آویو و حامیان غربی آن نسبت به حضور بی سابقه ملتهای دنیا در راهپیمایی روز قدس پیدا کرده اند کاملا امکان پذیر است.
3- امروز مقامات آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی که قطعه قطعه شدن بدن کودکان و نوزادان فلسطینی توسط جنگنده های رژیم صهیونیستی را نماد " دفاع مشروع" صهیونیستها از خود در برابر حماس می دانستند، جملگی سخن از لزوم ایجاد آتش بس در غزه به میان آورده اند. این اقدام کشورهای غربی ریشه ای بشردوستانه ندارد و در راستای "جلوگیری از تحمیل هزینه های بیشتر به تل آویو" و البته " ترس از افکار عمومی دنیا" باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در جریان جنگ 33 روزه میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان در سال 2006 میلادی، استفاده صهیونیستها از بمبهای خوشه ای و فسفری در روزهای نخست حمله به جنوب لبنان مورد حمایت کامل مقامات غربی قرار گرفت. با این حال در روزهای آخر نبرد،حامیان اروپایی و آمریکایی رژیم اشغالگر قدس در برابر مقاومت اسلامی لبنان به التماس افتاده و خواهان برقراری آتش بس شدند. این ماجرا در جریان مقاومت 22 روزه غزه در سال 2009 میلادی نیز تکرار شد. شدت کشتار فلسطینیان طی 20 روز اخیر توسط صهیونیستها، به طور طبیعی بر دامنه شکست حامیان غربی تل آویو نیز افزوده است. بدیهی است که پس از اعلام شکست تل آویو در جنگ اخیر، مقامات ارشد آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس،آلمان و فرانسه نیز به عنوان حامیان کشتار مردم فلسطین مورد عتاب و محاکمه افکار عمومی دنیا قرار گیرند.
4- نبرد اخیر حماس و رژیم صهیونیستی ، که پس از جنگ 33 روزه، مقاومت 22 روزه و مقاومت 8 روزه می توان از آن به عنوان " نبرد چهارم" نام برد دارای خصایص و ویژگی های منحصر به فردی است. رمضان عبدالله دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین در خصوص ویژگی های نبرد اخیر به نکات قابل تاملی اشاره کرده است:
"جنگی که ملت فلسطین وارد آن شده در نوع خود در تاریخ این سرزمین بی سابقه است، چرا که همه شهرهای تحت اشغال رژیم صهیونیستی هدف حمله مقاومت قرار گرفت، و اگر رژیم اشغالگر بیش از این ماجراجویی کند، خسارت های بیشتری متحمل خواهد شد. مقاومت با اولین موشکی که به تل آویو شلیک کرد، معادله این جنگ را تغییر داد؛ ما نسبت به پیروزی بسیار امیدواریم چرا که نحوه عملکرد مقاومت نتیجه جنگ با دشمن صهیونیست را رقم خواهد زد."
لغو پروازهای بین المللی به فرودگاه بن گوریون تل آویو و افزایش تلفات صهیونیستها در نبرد هوایی،زمینی،سایبری و اطلاعاتی ( که نمونه آن را در جریان اسارت افسر رسمی رژیم صهیونیستی به دست حماس مشاهده کردیم) دولت نتانیاهو را در معرض ضعف شدیدی قرار داده است. نتانیاهو که پس از ایهود اولمرت بر سر کارآمده است، ادعا کرده بود که تاکتیکهای جنگی اولمرت برای شکست و نابودی حماس و حزب الله ناکارآمد بوده است اما
هم اکنون خود نیز مقهور قدرت مقاومت اسلامی فلسطین شده و توان محاسبه هزینه های تصاعدی ادامه جنگ با حماس را نیز از دست داده است. رژیم اشغالگر قدس نبرد چهارم را با شکستی مفتضحانه به پایان خواهد برد. تل آویو در راستای ممانعت از تحمل بیشتر هزینه های جنگ چاره ای پذیرش شروط حماس برای آتش بس ندارد.پایان نبرد چهارم ، آغاز روزهای تیره صهیونیستها ،مخصوصا نتانیاهو و لیبرمن در خاورمیانه خواهد بود.
5- ملت فلسطین دیروز از صمیم قلب لبخند زد و همبستگی جهانیان را با خود را به گونه ای ملموس درک کرد. ملت فلسطین و حماس در جریان نبرد اخیر دوستان و دشمنان واقعی خود را شناختند. اگرچه غزه روزهای سخت و وحشتناکی را سپری کرده است، اما به حول قوه الهی و نصر و پیروزی وعده داده شده به مظلومین جهان، از این آزمون سخت و خونین با سربلندی بیرون خواهد آمد. غزه امروز پایتخت همه کشورهای مسلمان محسوب می شود و ساکنان داغدیده آن نیز دست یاری برادران و خوهران مسلمان خود را همچنان در کنار خود خواهند دید و آن را خواهند ستاند. امروز دیگر مجال و زمانی برای سخن گفتن ملی گرایان فلسطین از "مذاکرات صلح با اسرائیل!" باقی نمانده است. غزه و حماس برخاسته از گفتمانی پویا به نام گفتمان مقاومت هستند. گفتمانی که اساسا ظلم و اشغالگری را نمی پذیرد و بر احقاق حقوق حقه ملت فلسطین در برابر جانیان صهیونیست تاکید دارد.
آنچه نتانیاهو و همراهانش را در نبرد با حماس مقهور و مغلوب ساخت، صرفا تاکتیکهای جنگی ماهرانه رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین و ابتکار عمل گردانهای قسام نبود، بلکه تاثیرپذیری این گروههای مبارز از گفتمان مقاومت و اعتقاد آنان نسبت به تسلیم ناپذیری در برابر ظلم و ستم چنین حماسه ای را رقم زد. تشکیلات خودگردان فلسطین و گروه فتح از اکنون باید به صورت قاطعانه هرگونه مذاکره با صهیونیستها بر سر طرح دو دولت یا طرح های مشابه را فراموش کرده و در عوض، به فکر مسلح کردن کرانه باختری رود اردن و تقویت توان خود در برابر دشمن صهیونیستی باشند. هر قطره خون صدها کودک شهید فلسطینی خود نماد و نشانه ای آشکار دال بر ماهیت واقعی وجنایتکارانه تل آویو و حامیان غربی آن است. در چنین شرایطی صرفا باید از "گفتمان مقاومت" سخن گفت . بدیهی است که ایجاد و استمرار هرگونه وحدت ملی در داخل فلسطین نیز باید بر پایه همین گفتمان پویا صورت گیرد.به عبارت بهتر، وحدت ملی در داخل فلسطین باید در راستای تقویت گفتمان مقاومت تعریف شود.
در نهایت اینکه رژیم صهیونیستی پس از حماسه آفرینی دیروز ملتهای مسلمان و بیدار جهان ، روزهای سیاهی را پیش روی خود خواهد دید. روزهایی که در آن "سقوط" و " تباهی" و " شکست" ظهور و بروز ویژه ای خواهد داشت. بدیهی است که نخستین قربانی این روند نتانیاهو و دولت ائتلافی رو به اضمحلال وی خواهد بود.نتانیاهو پس از پایان نبرد چهارم باید در خصوص هزینه های هنگفت مالی،روانی ،جانی و نظامی تحمیل شده بر پیکره رژیم صیونیستی پاسخگو باشد. پاسخی که مسلما حتی نزدیک ترین افراد به وی را نیز قاتع نخواهد کرد!
1- رژیم اشغالگر قدس زیر چکش افکار عمومی دنیا راهی جز پذیرش شکست در جنگ اخیر ندارد. در شرایطی که حتی سیاستمداران غربی حامی جنایات اسرائیل نیز به دلیل ترس از افکار عمومی اروپا کمتر به صورت صریح دم از حمایت از صهیونیستها می زنند،تل آویو باید خود را برای بلند کردن پرچم تسلیم آماده کند. در اینجا اهمیتی ندارد که نتانیاهو و لیبرمن، دو سیاستمدار کودک کش رژیم صهیونیستی مسئولیت اهتزار پرچم شکست در برابر مقاومت اسلامی فلسطین را به چه کسی واگذار کنند! خشم و نفرت شدید افکار عمومی دنیا از شهادت 820 زن و کودک بی گناه و زخمی شدن 5300 تن دیگر و آوارگی صدها هزار ساکن نوار غزه خود اصلی ترین مانع در برابر خونریزی و توحش صهیونیستهاست.
2- امروز رژیم اشغالگر قدس به نماد اصلی نقض حقوق بشر در نظام بین الملل تبدیل شده است. در جریان جنگ 33 روزه لبنان، مقاومت 22 روزه و مقاومت 8 روزه غزه صهیونیستها مرتکب انواع جنایتهای جنگی شدند. با این حال سه کشور ایالات متحده آمریکا، انگلیس و فرانسه مانع از مواجهه حقوقی با جنایات صهیونیستها شدند.بان کی مون به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد نیز مانند همیشه با لبخند وقیحانه خود از موضوع کشتار کودکان بی دفاع فلسطینی به سادگی گذشت تا بار دیگر تعلق خاطر خود به تل آویو و واشنگتن را به اثبات برساند. با این حال این بار موضوع به طور کلی متفاوت است. طولانی شدن جنگ و مقاومت جانانه رزمندگان مقاومت در برابر صهیونیستها منجر به افزایش جنایات اسرائیل و در نتیجه واکنش اجباری شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در قبال تل آویو شد. "ناو پیلای" کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد که در روزهای نخست جنایات صهیونیستها به مانند بان کی مون با سکوت خود مسیر را برای ادامه جنایات اسرائیل هموار ساخته بود،در نهایت پس از مشاهده خشم عمومی ناشی از کشتار زنان و کودکان فلسطینی ، ناچار به اعتراف به جنایت جنگی و نقض حقوق بین الملل توسط رژیم صهیونیستی شد. بدیهی است که با توجه به احراز و اثبات قطعی جنایات جنگی اسرائیل در نوار غزه، ملتهای دنیا با تکیه بر خروش و همبستگی روز گذشته خود باید محاکمه سران رژیم صهیونیستی را خواستار و پیگیر شوند. این امر با توجه به وحشتی که تل آویو و حامیان غربی آن نسبت به حضور بی سابقه ملتهای دنیا در راهپیمایی روز قدس پیدا کرده اند کاملا امکان پذیر است.
3- امروز مقامات آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی که قطعه قطعه شدن بدن کودکان و نوزادان فلسطینی توسط جنگنده های رژیم صهیونیستی را نماد " دفاع مشروع" صهیونیستها از خود در برابر حماس می دانستند، جملگی سخن از لزوم ایجاد آتش بس در غزه به میان آورده اند. این اقدام کشورهای غربی ریشه ای بشردوستانه ندارد و در راستای "جلوگیری از تحمیل هزینه های بیشتر به تل آویو" و البته " ترس از افکار عمومی دنیا" باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در جریان جنگ 33 روزه میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان در سال 2006 میلادی، استفاده صهیونیستها از بمبهای خوشه ای و فسفری در روزهای نخست حمله به جنوب لبنان مورد حمایت کامل مقامات غربی قرار گرفت. با این حال در روزهای آخر نبرد،حامیان اروپایی و آمریکایی رژیم اشغالگر قدس در برابر مقاومت اسلامی لبنان به التماس افتاده و خواهان برقراری آتش بس شدند. این ماجرا در جریان مقاومت 22 روزه غزه در سال 2009 میلادی نیز تکرار شد. شدت کشتار فلسطینیان طی 20 روز اخیر توسط صهیونیستها، به طور طبیعی بر دامنه شکست حامیان غربی تل آویو نیز افزوده است. بدیهی است که پس از اعلام شکست تل آویو در جنگ اخیر، مقامات ارشد آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس،آلمان و فرانسه نیز به عنوان حامیان کشتار مردم فلسطین مورد عتاب و محاکمه افکار عمومی دنیا قرار گیرند.
4- نبرد اخیر حماس و رژیم صهیونیستی ، که پس از جنگ 33 روزه، مقاومت 22 روزه و مقاومت 8 روزه می توان از آن به عنوان " نبرد چهارم" نام برد دارای خصایص و ویژگی های منحصر به فردی است. رمضان عبدالله دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین در خصوص ویژگی های نبرد اخیر به نکات قابل تاملی اشاره کرده است:
"جنگی که ملت فلسطین وارد آن شده در نوع خود در تاریخ این سرزمین بی سابقه است، چرا که همه شهرهای تحت اشغال رژیم صهیونیستی هدف حمله مقاومت قرار گرفت، و اگر رژیم اشغالگر بیش از این ماجراجویی کند، خسارت های بیشتری متحمل خواهد شد. مقاومت با اولین موشکی که به تل آویو شلیک کرد، معادله این جنگ را تغییر داد؛ ما نسبت به پیروزی بسیار امیدواریم چرا که نحوه عملکرد مقاومت نتیجه جنگ با دشمن صهیونیست را رقم خواهد زد."
لغو پروازهای بین المللی به فرودگاه بن گوریون تل آویو و افزایش تلفات صهیونیستها در نبرد هوایی،زمینی،سایبری و اطلاعاتی ( که نمونه آن را در جریان اسارت افسر رسمی رژیم صهیونیستی به دست حماس مشاهده کردیم) دولت نتانیاهو را در معرض ضعف شدیدی قرار داده است. نتانیاهو که پس از ایهود اولمرت بر سر کارآمده است، ادعا کرده بود که تاکتیکهای جنگی اولمرت برای شکست و نابودی حماس و حزب الله ناکارآمد بوده است اما
هم اکنون خود نیز مقهور قدرت مقاومت اسلامی فلسطین شده و توان محاسبه هزینه های تصاعدی ادامه جنگ با حماس را نیز از دست داده است. رژیم اشغالگر قدس نبرد چهارم را با شکستی مفتضحانه به پایان خواهد برد. تل آویو در راستای ممانعت از تحمل بیشتر هزینه های جنگ چاره ای پذیرش شروط حماس برای آتش بس ندارد.پایان نبرد چهارم ، آغاز روزهای تیره صهیونیستها ،مخصوصا نتانیاهو و لیبرمن در خاورمیانه خواهد بود.
5- ملت فلسطین دیروز از صمیم قلب لبخند زد و همبستگی جهانیان را با خود را به گونه ای ملموس درک کرد. ملت فلسطین و حماس در جریان نبرد اخیر دوستان و دشمنان واقعی خود را شناختند. اگرچه غزه روزهای سخت و وحشتناکی را سپری کرده است، اما به حول قوه الهی و نصر و پیروزی وعده داده شده به مظلومین جهان، از این آزمون سخت و خونین با سربلندی بیرون خواهد آمد. غزه امروز پایتخت همه کشورهای مسلمان محسوب می شود و ساکنان داغدیده آن نیز دست یاری برادران و خوهران مسلمان خود را همچنان در کنار خود خواهند دید و آن را خواهند ستاند. امروز دیگر مجال و زمانی برای سخن گفتن ملی گرایان فلسطین از "مذاکرات صلح با اسرائیل!" باقی نمانده است. غزه و حماس برخاسته از گفتمانی پویا به نام گفتمان مقاومت هستند. گفتمانی که اساسا ظلم و اشغالگری را نمی پذیرد و بر احقاق حقوق حقه ملت فلسطین در برابر جانیان صهیونیست تاکید دارد.
آنچه نتانیاهو و همراهانش را در نبرد با حماس مقهور و مغلوب ساخت، صرفا تاکتیکهای جنگی ماهرانه رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین و ابتکار عمل گردانهای قسام نبود، بلکه تاثیرپذیری این گروههای مبارز از گفتمان مقاومت و اعتقاد آنان نسبت به تسلیم ناپذیری در برابر ظلم و ستم چنین حماسه ای را رقم زد. تشکیلات خودگردان فلسطین و گروه فتح از اکنون باید به صورت قاطعانه هرگونه مذاکره با صهیونیستها بر سر طرح دو دولت یا طرح های مشابه را فراموش کرده و در عوض، به فکر مسلح کردن کرانه باختری رود اردن و تقویت توان خود در برابر دشمن صهیونیستی باشند. هر قطره خون صدها کودک شهید فلسطینی خود نماد و نشانه ای آشکار دال بر ماهیت واقعی وجنایتکارانه تل آویو و حامیان غربی آن است. در چنین شرایطی صرفا باید از "گفتمان مقاومت" سخن گفت . بدیهی است که ایجاد و استمرار هرگونه وحدت ملی در داخل فلسطین نیز باید بر پایه همین گفتمان پویا صورت گیرد.به عبارت بهتر، وحدت ملی در داخل فلسطین باید در راستای تقویت گفتمان مقاومت تعریف شود.
در نهایت اینکه رژیم صهیونیستی پس از حماسه آفرینی دیروز ملتهای مسلمان و بیدار جهان ، روزهای سیاهی را پیش روی خود خواهد دید. روزهایی که در آن "سقوط" و " تباهی" و " شکست" ظهور و بروز ویژه ای خواهد داشت. بدیهی است که نخستین قربانی این روند نتانیاهو و دولت ائتلافی رو به اضمحلال وی خواهد بود.نتانیاهو پس از پایان نبرد چهارم باید در خصوص هزینه های هنگفت مالی،روانی ،جانی و نظامی تحمیل شده بر پیکره رژیم صیونیستی پاسخگو باشد. پاسخی که مسلما حتی نزدیک ترین افراد به وی را نیز قاتع نخواهد کرد!