صراط: رژیم صهیونیستی با نقاط ضعف شدیدی رو به روست که در ذات این رژیم وجود دارد و با هر جنگی سر بر آورده و بروز میکند. مسئولان اسرائیل از طولانی شدن هر جنگی وحشت دارند.
حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه تاکنون نتایج منفی مشخصی برای اسرائیل داشته است. پس از این هرچه مدت درگیری افزایش مییابد عمق تأثیر این نتایج بیشتر خواهد شد و ما در ابتدا یک گزاره را بیان کنیم و آن اینکه ادامه نبرد شدیدا به زیان رژیم اسرائیل خواهد بود. این زیان و خسران در حیطه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مشهود است.
نوشته حال حاضر در مورد ضعفهای رژیم صهیونیستی و زیانهای متحمل از آن در ازای جنگ غزه تا کنون، نگاشته شده است.
نبود عمق استراتژیک
شهر تل آویو پایتخت رژیم صهیونیستی در 70 کیلومتری غزه و بارها مورد اصابت موشکهای مقاومت قرار گرفته است و دورترین شهر نسبت به غزه نیز شهر بزرگ و مهم «حیفا» در شمال سرزمین اشغالی و در 155 کیلومتری غزه است که موشکهای مقاومت تا آنجا نیز رسید و باعث حیرت فرماندهان صهیونیستی شد.
علاوه بر اینها موشکهای مقاومت توانسته تا قدس غربی 77 کیلومتری، بیت شمیس در 57 کیلومتری، گوش دان 67 کیلومتری، رعناتا 85 کیلومتری، کفار سابا 85 کیلومتری، زخرون یعکوف 126 کیلومتری نوار غزه را مورد هدف قرار دهد.
رژیم صهیونیستی تمام مساحت سرزمین اشغالی را زیر برد موشکهای مقاومت میبیند. نبود کوههای بلند، ناهمواریها و همچنین آشنا بودن رزمندگان مقاومت به پدیدههای سطحی و غیر سطحی جغرافیایی در سرزمین اشغالی، رژیم اسرائیل را شدیدا آسیب پذیر کرده است.
صنعت گردشگری، جذب یهودیان
صنعت گردشگری از منابع اصلی درآمد رژیم صهیونیستی است، علاوه بر این با هدف ایدئولوژیک، توسعه پیدا میکند تا با جذب حداکثر گردشگر، کشور خودساخته و جعلی اسرائیل را هرچه بیشتر تبلیغ کرده باشد. همچنین وجود آثار باستانی غنی در سرزمینهای اشغالی این قابلیت را به رژیم صهیونیستی برای ارتقای گردشگری داده است.
اما در این میان، مشکل بزرگی وجود دارد. ضریب امنیتی، شاخصه مهمی است که آژانسهای گردشگری بر طبق آن مقاصد گردشگری را به مسافران توصیه میکنند.
با نگاهی به گذشته متوجه میشویم که شروع انتفاضه الاقصی در سال 2000 موجب کاهش آمار گردشگران و ورشکستگی برخی هتلها شد که بیکاری هزاران کارمند و کارگر هتلها را در پی داشت. آمار دولتی بیکاری مستقیم 5000 نفر را در آن زمان اعلام کردند.
آمار اتحادیه آژانسهای مسافرتی نشان میدهد که در طول انتفاضه الاقصی هشت ملیون گردشگر از سفر به سرزمین اشغالی خودداری کردهاند که 2.5 میلیارد دلار به اسرائیل زیان وارد کرد.
همچنین در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان، باز شاهد رکود گردشگری بودیم به طوری که دولت برای بهبود گردشگری 50 میلیون دلار بودجه درخواست کرد.
علاوه بر زیان اقتصادی، بعد ایدئولوژیک گردشگری برای صهیونیستها در اولویت قرار دارد. تبلیغ و مشروعیت بخشی به کشور جعلی اسرائیل، مهمترین هدفی است که وزارت گردشگری رژیم صهیونیستی به دنبال آن است.
از سوی دیگر پاشنه آشیل جذب یهودیان سراسر جهان و مهاجرت یهودیان دیگر کشورها به سرزمین اشغالی، نا امنی است که این روزها بر شهرها و شهرکهای صهیونیستی سایه افکنده است. لغو مقطعی پروازهای کشورهای اروپایی و آمریکایی به سمت سرزمین اشغالی و کاهش شدید ضریب امنیتی اسرائیل، مانع اصلی برای جذب گردشگران و یهودیان دیگر کشورها است.
معضل جمعیت
سوای تمامی اینها، پدیدهای که بیش از همه باعث شده است تا رژیم صهیونیستی به شدت دنبال آتش بس و جلوگیری از طولانی شدن جنگ باشد، موضوع مهاجرت معکوس است. پدیدهای که خطر حیاتی میتواند برای رژیم صهیونیستی در پی داشته باشد. فلسفه به وجود آمدن رژیم اشغالگر قدس از زبان بانیان اولیه آن، جذب یهودیان سراسر جهان به فلسطین ذکر شده است.
«بن گوریون» اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در این باره چنین میگوید: «مهاجرت به فلسطین به منزله خونی است که ادامه حیات اسرائیل را بیمه میکند و ضامن امنیت و آینده اسرائیل است».
مطمئنا وعده رفاه و درآمد خوب، اصلی ترین محرک مهاجرت یهودیان جهان به سرزمین اشغالی است. هنگامی که سلاح مقاومت اوضاع اقتصادی را به هم میریزد و صهیونیستها را به پناهگاهها میکشاند، هر کسی بتواند، در اولین فرصت به همان خانه و کاشانه اصلی خود در کشورهای اروپایی و آمریکا باز خواهد گشت.
در طول جنگ 8 روزه (2012)، نظرسنجی صورت گرفته توسط روزنامه «معاریو» از نارضایتی 72 درصدی صهیونیستها از امنیت موجود در سرزمین اشغالی خبر میداد.
در کنار اینها، جمعیت عامل مهمی برای قدرتمندی نیروهای مسلح اسرائیل است. برای اسرائیل که دائما خود را در معرض تهدید مقاومت میبیند، جمعیت بالای نیروهای مسلح «اصل»ـی مهم است. اسرائیل در یک جنگ طولانی مدت و فرسایشی نمیتواند از بسیج مردمی بهره ببرد، چرا که جمعیت پایین بخشهای عمده و مختلف اقتصادی را فلج خواهد کرد.
شکست مشروعیت بخشی به جنگ
جنگی که تا به امروز سهشنبه، 14 مرداد، 29 روز طول کشیده است، آثار زیانباری برای اسرائیل از لحاظ قدرت مشروعیت بخشی به حملات خود داده است. حجم بالای محکومیتهای بینالمللی در این جنگ بی سابقه است، رسانههای جهان پس از مشاهده کشتار وحشیانه کودکان و زنان در غزه بیش از این نتوانستند واقعیت را کتمان کنند. بسیاری از هنرمندان، ورزشکاران، اصحاب رسانه و کاربران فضای مجازی، در بهت جنایات اسرائیل علیه غزه مانده و شدیدا با مردم غزه ابراز همدردی و اسرائیل را محکوم میکنند. شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک و تویتر کاملا علیه اسرائیل به کار برده میشود. رژیم صهیونیستی در داخل خود نیز با اعتراضات چپگراها مواجه شده است و آن ها نگران از بین رفتن بیش از این وجهه اسرائیل در جهان هستند.
اگر در روزهای ابتدایی جنگ با عنوان نابودی حماس و تونلها میتوانست جنایات خود را در اذهان مردم جهان توجیه کند، اما هم اکنون با بمباران مدرسهها و بیمارستانها هیچ آبرویی برایش نمانده و در این میان آژانس امداد رسانی به آوارگان غزه (آنروا) که مدارس غزه را در دست دارد با محکومیت شدید حملات اسرائیل علیه کودکان، وضعیت بسیار بدی برای صهیوینستها رقم زده است.
توجیه ناپذیری کشتار کودکان تا جایی پیش رفته است که روز گذشته، «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه فرانسه گفت: «حق کامل اسرائیل برای داشتن امنیت، کشتار غیرنظامیان غزه را توجیه نمیکند». بان کی مون دبیر کل سازمان ملل نیز اعلام کرد که حمله به مدارس وابسته به سازمان ملل نقض قوانین بینالملل است.
منطق «حق دفاع از خود»، در جنگ نابرابری که رخ داده است کاملا رنگ باخته و رژیم صهیونیستی از این به بعد از کاهش شدید مشروعیت خود در افکار عمومی بیم دارد.
نتیجه
نکته قابل توجهی که وجود دارد، در اینجاست که هر چهار موضوع بیان شده (نبود عمق استراتژیک، شکنندگی صنعت گردشگری، مهاجرت معکوس و جمعیت و عدم مشروعیت) مشکلاتی است که در ذات رژیم صهیونیستی خوابیده است و با هر جنگ تازهای بیدار میشود و مسئولان اسرائیل، به هیچ وجه خواستار طولانی شدن هیچ جنگی نیستند.
رژیم صهیونیستی پس از طرح پیشنهاد آتشبس مصر، بیدرنگ و سریع آن را پذیرفت. این رژیم به هیچ وجه تحمل جنگ طولانی مدت را ندارد و گروههای مقاومت باید به این موضوع به خوبی توجه داشته باشند.
حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه تاکنون نتایج منفی مشخصی برای اسرائیل داشته است. پس از این هرچه مدت درگیری افزایش مییابد عمق تأثیر این نتایج بیشتر خواهد شد و ما در ابتدا یک گزاره را بیان کنیم و آن اینکه ادامه نبرد شدیدا به زیان رژیم اسرائیل خواهد بود. این زیان و خسران در حیطه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مشهود است.
نوشته حال حاضر در مورد ضعفهای رژیم صهیونیستی و زیانهای متحمل از آن در ازای جنگ غزه تا کنون، نگاشته شده است.
نبود عمق استراتژیک
شهر تل آویو پایتخت رژیم صهیونیستی در 70 کیلومتری غزه و بارها مورد اصابت موشکهای مقاومت قرار گرفته است و دورترین شهر نسبت به غزه نیز شهر بزرگ و مهم «حیفا» در شمال سرزمین اشغالی و در 155 کیلومتری غزه است که موشکهای مقاومت تا آنجا نیز رسید و باعث حیرت فرماندهان صهیونیستی شد.
علاوه بر اینها موشکهای مقاومت توانسته تا قدس غربی 77 کیلومتری، بیت شمیس در 57 کیلومتری، گوش دان 67 کیلومتری، رعناتا 85 کیلومتری، کفار سابا 85 کیلومتری، زخرون یعکوف 126 کیلومتری نوار غزه را مورد هدف قرار دهد.
رژیم صهیونیستی تمام مساحت سرزمین اشغالی را زیر برد موشکهای مقاومت میبیند. نبود کوههای بلند، ناهمواریها و همچنین آشنا بودن رزمندگان مقاومت به پدیدههای سطحی و غیر سطحی جغرافیایی در سرزمین اشغالی، رژیم اسرائیل را شدیدا آسیب پذیر کرده است.
صنعت گردشگری، جذب یهودیان
صنعت گردشگری از منابع اصلی درآمد رژیم صهیونیستی است، علاوه بر این با هدف ایدئولوژیک، توسعه پیدا میکند تا با جذب حداکثر گردشگر، کشور خودساخته و جعلی اسرائیل را هرچه بیشتر تبلیغ کرده باشد. همچنین وجود آثار باستانی غنی در سرزمینهای اشغالی این قابلیت را به رژیم صهیونیستی برای ارتقای گردشگری داده است.
اما در این میان، مشکل بزرگی وجود دارد. ضریب امنیتی، شاخصه مهمی است که آژانسهای گردشگری بر طبق آن مقاصد گردشگری را به مسافران توصیه میکنند.
با نگاهی به گذشته متوجه میشویم که شروع انتفاضه الاقصی در سال 2000 موجب کاهش آمار گردشگران و ورشکستگی برخی هتلها شد که بیکاری هزاران کارمند و کارگر هتلها را در پی داشت. آمار دولتی بیکاری مستقیم 5000 نفر را در آن زمان اعلام کردند.
آمار اتحادیه آژانسهای مسافرتی نشان میدهد که در طول انتفاضه الاقصی هشت ملیون گردشگر از سفر به سرزمین اشغالی خودداری کردهاند که 2.5 میلیارد دلار به اسرائیل زیان وارد کرد.
همچنین در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان، باز شاهد رکود گردشگری بودیم به طوری که دولت برای بهبود گردشگری 50 میلیون دلار بودجه درخواست کرد.
علاوه بر زیان اقتصادی، بعد ایدئولوژیک گردشگری برای صهیونیستها در اولویت قرار دارد. تبلیغ و مشروعیت بخشی به کشور جعلی اسرائیل، مهمترین هدفی است که وزارت گردشگری رژیم صهیونیستی به دنبال آن است.
از سوی دیگر پاشنه آشیل جذب یهودیان سراسر جهان و مهاجرت یهودیان دیگر کشورها به سرزمین اشغالی، نا امنی است که این روزها بر شهرها و شهرکهای صهیونیستی سایه افکنده است. لغو مقطعی پروازهای کشورهای اروپایی و آمریکایی به سمت سرزمین اشغالی و کاهش شدید ضریب امنیتی اسرائیل، مانع اصلی برای جذب گردشگران و یهودیان دیگر کشورها است.
معضل جمعیت
سوای تمامی اینها، پدیدهای که بیش از همه باعث شده است تا رژیم صهیونیستی به شدت دنبال آتش بس و جلوگیری از طولانی شدن جنگ باشد، موضوع مهاجرت معکوس است. پدیدهای که خطر حیاتی میتواند برای رژیم صهیونیستی در پی داشته باشد. فلسفه به وجود آمدن رژیم اشغالگر قدس از زبان بانیان اولیه آن، جذب یهودیان سراسر جهان به فلسطین ذکر شده است.
«بن گوریون» اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در این باره چنین میگوید: «مهاجرت به فلسطین به منزله خونی است که ادامه حیات اسرائیل را بیمه میکند و ضامن امنیت و آینده اسرائیل است».
مطمئنا وعده رفاه و درآمد خوب، اصلی ترین محرک مهاجرت یهودیان جهان به سرزمین اشغالی است. هنگامی که سلاح مقاومت اوضاع اقتصادی را به هم میریزد و صهیونیستها را به پناهگاهها میکشاند، هر کسی بتواند، در اولین فرصت به همان خانه و کاشانه اصلی خود در کشورهای اروپایی و آمریکا باز خواهد گشت.
در طول جنگ 8 روزه (2012)، نظرسنجی صورت گرفته توسط روزنامه «معاریو» از نارضایتی 72 درصدی صهیونیستها از امنیت موجود در سرزمین اشغالی خبر میداد.
در کنار اینها، جمعیت عامل مهمی برای قدرتمندی نیروهای مسلح اسرائیل است. برای اسرائیل که دائما خود را در معرض تهدید مقاومت میبیند، جمعیت بالای نیروهای مسلح «اصل»ـی مهم است. اسرائیل در یک جنگ طولانی مدت و فرسایشی نمیتواند از بسیج مردمی بهره ببرد، چرا که جمعیت پایین بخشهای عمده و مختلف اقتصادی را فلج خواهد کرد.
شکست مشروعیت بخشی به جنگ
جنگی که تا به امروز سهشنبه، 14 مرداد، 29 روز طول کشیده است، آثار زیانباری برای اسرائیل از لحاظ قدرت مشروعیت بخشی به حملات خود داده است. حجم بالای محکومیتهای بینالمللی در این جنگ بی سابقه است، رسانههای جهان پس از مشاهده کشتار وحشیانه کودکان و زنان در غزه بیش از این نتوانستند واقعیت را کتمان کنند. بسیاری از هنرمندان، ورزشکاران، اصحاب رسانه و کاربران فضای مجازی، در بهت جنایات اسرائیل علیه غزه مانده و شدیدا با مردم غزه ابراز همدردی و اسرائیل را محکوم میکنند. شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک و تویتر کاملا علیه اسرائیل به کار برده میشود. رژیم صهیونیستی در داخل خود نیز با اعتراضات چپگراها مواجه شده است و آن ها نگران از بین رفتن بیش از این وجهه اسرائیل در جهان هستند.
اگر در روزهای ابتدایی جنگ با عنوان نابودی حماس و تونلها میتوانست جنایات خود را در اذهان مردم جهان توجیه کند، اما هم اکنون با بمباران مدرسهها و بیمارستانها هیچ آبرویی برایش نمانده و در این میان آژانس امداد رسانی به آوارگان غزه (آنروا) که مدارس غزه را در دست دارد با محکومیت شدید حملات اسرائیل علیه کودکان، وضعیت بسیار بدی برای صهیوینستها رقم زده است.
توجیه ناپذیری کشتار کودکان تا جایی پیش رفته است که روز گذشته، «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه فرانسه گفت: «حق کامل اسرائیل برای داشتن امنیت، کشتار غیرنظامیان غزه را توجیه نمیکند». بان کی مون دبیر کل سازمان ملل نیز اعلام کرد که حمله به مدارس وابسته به سازمان ملل نقض قوانین بینالملل است.
منطق «حق دفاع از خود»، در جنگ نابرابری که رخ داده است کاملا رنگ باخته و رژیم صهیونیستی از این به بعد از کاهش شدید مشروعیت خود در افکار عمومی بیم دارد.
نتیجه
نکته قابل توجهی که وجود دارد، در اینجاست که هر چهار موضوع بیان شده (نبود عمق استراتژیک، شکنندگی صنعت گردشگری، مهاجرت معکوس و جمعیت و عدم مشروعیت) مشکلاتی است که در ذات رژیم صهیونیستی خوابیده است و با هر جنگ تازهای بیدار میشود و مسئولان اسرائیل، به هیچ وجه خواستار طولانی شدن هیچ جنگی نیستند.
رژیم صهیونیستی پس از طرح پیشنهاد آتشبس مصر، بیدرنگ و سریع آن را پذیرفت. این رژیم به هیچ وجه تحمل جنگ طولانی مدت را ندارد و گروههای مقاومت باید به این موضوع به خوبی توجه داشته باشند.