* بدون شک صحبتهای دو روز پیش آقای روحانی را شنیدهاید. این اظهارات ایشان انتقادها و دفاعهای متعددی داشته است. ارزیابی شما از صحبتهای آقای روحانی چیست؟فکر میکنید صحبتهای آقای روحانی چقدر بجا بوده است؟
استنباطم این است که نکات محوری و کلیدی در صحبتهای رییسجمهور وجود داشت. با توجه به اینکه حاضران در آن جلسه دیپلماتهای کشورمان در نقاط مختلف دنیا بودند و طبیعتا باید بهعنوان سفرای ملت ایران شناخته شوند بنابراین باید با تکیه بر پشتوانه مردمی، حمایت رهبری و دولت بتوانند مواضع خود را بهدرستی تبیین کنند. نکات اصلی این سخنرانی مربوط به سیاست خارجی کشور و مذاکرات مربوط به هیات سیاسی ایران با کشورهای 1+5 و در موضع احقاق حقوق کشورمان در انرژی هستهیی است و بجا بود که آقای روحانی با شفافیت کامل این موضوع را برای دیپلماتها و سفرا مطرح کرده و حمایت خود و دولت را از این مذاکرات اعلام کند، بر درستی راهی را که در آن گام برداشتهاند تاکید کند تا شرایط مساعد باشد و مذاکرهکنندگان در محل ماموریت خود بتوانند با کمک این پشتوانه، با جدیت و قاطعیت مواضع ایران را تضمین کرده و از آن دفاع کنند.
* بعد از سخنرانی ریاست جمهور بحثهای زیادی در مورد الفاظی که ایشان بهکار گرفتهاند، شده است. با توجه به شرایطی که طی هشت سال گذشته بر کشور حاکم بود و در شرایطی که حرف از انتقادپذیری از سوی روحانی شده چقدر این رفتار را از ایشان بجا میدانید؟
یک عده دیپلمات با خلوص نیت و تمام توان در یک کارزار بسیار سخت دیپلماتیک برای دفاع از حقوق ملت به عرصه وارد شده و از این حقوق دفاع میکنند. به گونهیی که میشود گفت فشاری که بر طرف مذاکرهکننده وارد شده است چیزی کمتر از نبرد در عرصههای نظامی نیست.
وقتی که آنان با همه توان خود دارند این حقوق را تبیین و از آن در صحنه سیاسی دفاع میکنند بجاست که در داخل کشور نیز یک انرژی مثبتی به آنان داده شود و تلاش آنها را مضاعف کند تا بتوانند در موضع خود استحکام لازم را داشته باشند و بدون تزلزل، سستی و نگرانی از اینکه چه اتفاقی برای آنان ایجاد خواهد شد، با اطمینان بر اینکه رهبری نظام بر کارشان نظارت دارد و کار را در مجموعه نظام پیش ببرند نه در مجموعه یک وزارتخانه. اما کسانی در داخل هستند که این مواضع را تضعیف میکنند این در حالی است که در دوران جنگ هم رزمندهها در صحنه پیکار با همه وجود و توان و بضاعت محدودی که داشتند مبارزه میکردند و طبعا انتظار نمیرفت کسی در پشت جبهه ایشان را تضعیف کند.
اینجا نیز کار و تاثیر کار مذاکرهکنندگان کمتر از نظامی جنگندهیی نیست در نتیجه نباید دغدغه و نگرانی از پشت جبهه وجود داشته باشد که ذهن آنان را از محتوای مذاکرات منحرف کرد. وقتی اینچنین اتفاقی میافتد تیم مذاکرهکننده، هدایتکننده و تبیینکننده مسیر موضوعات دچار رنجش خاطر میشوند. روحانی با اینکه با قاطعیت از تیم مذاکرهکننده و از استحکام مواضع ملت ایران حمایت و حمایت رهبری و مردم را اعلام کرد بسیار کار خوب، بجا و ارزندهیی بود. اما طبیعتا انتظار میرود با مختصات شخصیتی روحانی و با سوابق روشنی که در عرصه سخنوری دارد و که در این زمینه دارد ادبیاتی در شأن و جایگاه خود بهکار بگیرند.
به نظرم ایشان یک مقداری در این مساله تندی به خرج داد و کلماتی را مورد استفاده قرار داد که از آقای روحانی انتظار نمیرفت. کسان دیگری بودند که سابقه چنین کاری را داشتند و اتفاقا افتخار هم میکردند و بسیار بدتر از این الفاظ را بهکار گرفتهاند. اما آقای روحانی متفاوت با بقیه است. بنابراین ضمن تاکید بر درستی مواضع وی ایشان باید از الفاظ مناسبتری استفاده میکرد.
* به نکته خوبی اشاره کردید، فکر میکنید که مواضع آقای روحانی و لحن و ادبیاتشان چقدر شبیه به برخی افرادی است که در گذشته مردم از ادبیات آنها رویگردانی کرده بودند؟
نزدیک نیست. آقای روحانی صرفا جواب منتقدان را دادند. جواب منتقد را هم باید داد. منتها جواب همان محتوای صحبتهای ایشان بود؛ تاکید بر درستی مواضع، تاکید بر درستی حقوق مسلم مردم در مذاکرات. جوابهای روشنی بود که داده شدن ، خیلی از محتویات مذاکرات را طبیعتا نمیشود علنی کرد همانطور که ایشان عنوان کردند. به نظرم جواب باید داده شود. منتقدان ابهاماتی را ایجاد میکنند که دولت هم ابهام را باید رفع کند. اگر منتقد معاند نیست و خصمانه موضع نگرفته ذهنش روشن میشود و دیگرانی که ممکن است تحت تاثیر آن شبههافکنیها قرار بگیرد تفهیم میشود. جواب باید داده شود اما با حفظ جایگاه و شخصیت منتقد فرض بر این است که از موضع دلسوزی و مصلحتاندیشی برای کشور صحبت میکنند.
خیلیها تحلیل میکنند که این نوع برخورد روحانی به ضرر دولت تمام میشود و هزینه بزرگی را برای پایگاه اجتماعی ایشان خواهد داشت، نظر شما چیست؟
خیلی نگران نیستم البته ترجیحم این است که در اینگونه ادبیات در آینده تجدیدنظری شود خیلی هم معتقد نیستم به این موضوع دامن زده شود پیدا بود که آقای روحانی از اتفاقاتی که در کشور افتاده و جوسازیهایی که عمدتا با استفاده از منابع عمومی علیه دولت انجام میشود بسیار دلگیر و دلشکسته شده است و خلاف توقع و انتظار او بوده. اما باید عنان سخن را محکم در دست نگه میداشت که کلمهیی از زبان جاری نشود که بهانهیی به دست آنانی داده شود تا شبیهسازی صورت بگیرد. فکر میکنم منتقدان از موضع دلسوزی حرف نمیزنند و بیشتر قصد اذیت دولت را دارند، منتظر چنین فرصتی هستند؛ بهانهیی پیدا کنند و بزرگنمایی کنند. تصورم این است که در آینده به خواست خدا اصلاح خواهد شد.
آیا چنین برخوردی تنها راه مواجهه با منتقدان است؟
نه. اینگونه نیست. باید مواضع را تبیین کرد. ملت خود خوشبختانه بسیار آگاه و هشیار است و تشخیص میدهد که چه کسی از موضع دلسوزی و استدلال و منطق صحیح سخن میگوید و چه کسی خارج از این موضع. لذا قضاوت را باید به دست مردم سپرد منتها باید کارهای دولت را با شفافیت در اختیار مردم قرار داد تا فرصت را برای کسانی که میخواهند القای مشکل کنند فراهم نکند.
* فکر میکنید توده مردم چه واکنشی نسبت به اینگونه برخوردها خواهند داشت؟
کسانی که دیدم از اینکه روحانی خیلی قاطع و روشن از مواضع دولت و مذاکرات حمایت کردند و با شجاعت از توانایی نمایندگان کشور در مواجهه با مسائل دنیا و تعامل سخن گفت روحیه جدیدی ملت پیدا کردند و آنچه من استنباط کردم خیلی از این موضوع خرسندند اما اینکه برخی کلمات استفاده شده معتقدم خیلیها نپسندیدند.
* بسیاری معتقد هستند که آنهایی که در سالهای گذشته در مقابل ادبیات چندین برابر تندتر آقای احمدینژاد سکوت کردهاند حالا نباید در مقابل آقای روحانی نیز چنین واکنش منفی نشان دهند چرا که در گذشته سکوت کرده بودند، شما چه فکر میکنید؟
من اینگونه تحلیل میکنم که این افراد بهکارگیری این ادبیات را از آقای روحانی توقع نداشتند اما از نفر قبلی اینگونه سخن گفتن را بعید نمیدانستند اگر میبینیم که امروز برخی که در برابر بسیاری از سخنان رکیک رییس دولت قبلی سکوت میکردند و اکنون در قبال حسن روحانی موضع گرفتهاند به این دلیل است که این ادبیات روحانی برایشان قابل تصور نبود. اما هر چه باشد ادبیات روحانی به مانند احمدینژاد نگران کننده نیست.